۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ،' به '،') |
جز (جایگزینی متن - ' .' به '.') |
||
خط ۶۴: | خط ۶۴: | ||
محمد صدر الدين چنان به علم اشتياق داشت كه همۀ اموالى را كه پدرش بر جاى گذاشته بود، در تحصيل آن صرف كرد و به مكتب فلسفى - عرفانى كه در آن زمان پيروان زيادى داشت روى آورد. اين مكتب چنان اشتياقى را در او برانگيخت كه راه را بر ديگر گرايشهاى او بست و از او عارف و فيلسوف و متالهى يگانه و كمنظير يا بىنظير پديد آورد. او خود به اين عشق و اشتياق در مقدمۀ اسفار اشاره كرده و گفته است: «براى درك فلسفۀ الهى در جوانى تلاش بسيارى كردم.» | محمد صدر الدين چنان به علم اشتياق داشت كه همۀ اموالى را كه پدرش بر جاى گذاشته بود، در تحصيل آن صرف كرد و به مكتب فلسفى - عرفانى كه در آن زمان پيروان زيادى داشت روى آورد. اين مكتب چنان اشتياقى را در او برانگيخت كه راه را بر ديگر گرايشهاى او بست و از او عارف و فيلسوف و متالهى يگانه و كمنظير يا بىنظير پديد آورد. او خود به اين عشق و اشتياق در مقدمۀ اسفار اشاره كرده و گفته است: «براى درك فلسفۀ الهى در جوانى تلاش بسيارى كردم.» | ||
عشق او به فلسفه و گرايش به آن، موجب جلب توجه او به درس فيلسوف عصر خود محمد باقر مير داماد، متوفاى 1040 هجرى شد كه صدر المتالهين در بسيارى از نوشتههايش از او به بزرگى ياد نموده و از جمله در شرح حديث اول اصول كافى آورده است: «سيد و سند و استاد و تكيهگاه من در معالم دين و علوم الهى و معارف حقيقى و اصول يقينى. ..» و در ديگر آثارش نيز با تعابيرى مشابه، وى را مىستايد. | عشق او به فلسفه و گرايش به آن، موجب جلب توجه او به درس فيلسوف عصر خود محمد باقر مير داماد، متوفاى 1040 هجرى شد كه صدر المتالهين در بسيارى از نوشتههايش از او به بزرگى ياد نموده و از جمله در شرح حديث اول اصول كافى آورده است: «سيد و سند و استاد و تكيهگاه من در معالم دين و علوم الهى و معارف حقيقى و اصول يقينى...» و در ديگر آثارش نيز با تعابيرى مشابه، وى را مىستايد. | ||
==مراحل حيات علمى == | ==مراحل حيات علمى == |
ویرایش