پرش به محتوا

صحيح ابن حبان بترتيب ابن بلبان: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۵: خط ۲۵:
}}
}}


'''صحيح ابن حبان بترتیب ابن بلبان''' یا '''المسند الصحيح''' یا '''الإحسان في تقريب صحيح ابن حبان'''، تألیف علاء‌الدین علی بن بلبان فارسی (متوفی 739ق)، مشتمل بر روایات صحیح محدث اهل سنت ابوحاتم محمد بن حبان بستی سجستانی (متوفی 354ق) مشهور به ابن حبان است. این اثر در شانزده جلد و دو جلد فهارس با تحقیق شعیب الارنؤوط منتشر شده است.
'''صحيح ابن حبان بترتیب ابن بلبان''' یا '''المسند الصحيح''' یا '''الإحسان في تقريب صحيح ابن حبان'''، تألیف [[فارسي، علي بن بلبان|علاء‌الدین علی بن بلبان فارسی]] (متوفی 739ق)، مشتمل بر روایات صحیح محدث اهل سنت [[ابن حبان، محمد بن حبان|ابوحاتم محمد بن حبان بستی سجستانی]] (متوفی 354ق) مشهور به [[ابن حبان، محمد بن حبان|ابن حبان]] است. این اثر در شانزده جلد و دو جلد فهارس با تحقیق [[ارناووط، شعيب|شعیب الارنؤوط]] منتشر شده است.


==ساختار==
==ساختار==
کتاب مشتمل بر مقدمه محقق و 7491 حدیث در هجده مجلد می‌باشد که دو جلد پایانی این مجموعه به فهارس فنی و جامعی از اسامی راویان و اطراف روایات اختصاص یافته است.
کتاب مشتمل بر مقدمه محقق و 7491 حدیث در هجده مجلد می‌باشد که دو جلد پایانی این مجموعه به فهارس فنی و جامعی از اسامی راویان و اطراف روایات اختصاص یافته است.


ابن حبان در کتاب خود روایات را به ترتیب جدیدی تدوین کرد که ازهرجهت با کتاب‌های مسند و سنن تفاوت دارد به این صورت که روایات را در پنج موضوع کلی یعنی: اوامر، نواهی، اخبار، اباحات و افعال پیامبر(ص) طبقه‌بندی کرده و در ذیل هر یک از موضوعات یاد شده طبقه‌بندی‌های کوچک‌تری معمول داشت. وی گاه در ذیل روایات خود نظرات و توضیحاتی را با عنوان «قال ابوحاتم» درج کرده که معرف دیدگاه‌های فقهی اوست.
[[ابن حبان، محمد بن حبان|ابن حبان]] در کتاب خود روایات را به ترتیب جدیدی تدوین کرد که ازهرجهت با کتاب‌های مسند و سنن تفاوت دارد به این صورت که روایات را در پنج موضوع کلی یعنی: اوامر، نواهی، اخبار، اباحات و افعال پیامبر(ص) طبقه‌بندی کرده و در ذیل هر یک از موضوعات یاد شده طبقه‌بندی‌های کوچک‌تری معمول داشت. وی گاه در ذیل روایات خود نظرات و توضیحاتی را با عنوان «قال ابوحاتم» درج کرده که معرف دیدگاه‌های فقهی اوست.




==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
به گفته یاقوت، ابن حبان در شناخت متون و اساتید، عالمی بنام بود و احادیث‌ را از متن دانش‌ها چنان بیرون می‌کشید که دیگران از آن‌ فرو‌ می‌ماندند‌، هر کس در تصانیف‌اش به دیده انصاف بنگرد او را دریایی از دانش می‌یابد، آثار گرانبارش دستمایه ‌‌اصحاب‌ حدیث شد. آرا و برداشت‌ها درباره آثار و شخصیت علمی او گونه‌گون و متضاد است‌. شمار‌ ناقدانی‌ که او را ثقه و حافظی امین دانسته‌اند بیش از کسانی است که او را دروغزن‌ و روایاتش را سست معرفی کرده‌اند. صاحب‌نظران کتاب صحیح او را اصح از سنن‌ ابن ماجه دانسته‌اند<ref>ر.ک: کسایی، نورالله، ص76</ref>‏.
به گفته یاقوت، [[ابن حبان، محمد بن حبان|ابن حبان]] در شناخت متون و اساتید، عالمی بنام بود و احادیث‌ را از متن دانش‌ها چنان بیرون می‌کشید که دیگران از آن‌ فرو‌ می‌ماندند‌، هر کس در تصانیف‌اش به دیده انصاف بنگرد او را دریایی از دانش می‌یابد، آثار گرانبارش دستمایه ‌‌اصحاب‌ حدیث شد. آرا و برداشت‌ها درباره آثار و شخصیت علمی او گونه‌گون و متضاد است‌. شمار‌ ناقدانی‌ که او را ثقه و حافظی امین دانسته‌اند بیش از کسانی است که او را دروغزن‌ و روایاتش را سست معرفی کرده‌اند. صاحب‌نظران کتاب صحیح او را اصح از سنن‌ ابن ماجه دانسته‌اند<ref>ر.ک: کسایی، نورالله، ص76</ref>‏.


ابن حبان روایت کتاب را به‌صورت مسند آورده و برای راویان و روایات آن‌ها شروط پنج‌گانه‌ای قائل بوده که این شروط عبارت‌اند از: عدالت راوی، امانت‌داری در حدیث، تعقل نسبت به مرویات، دانش در شناخت روایات محال و غیرممکن و سلامت خبر او از تدلیس<ref>ر.ک: معارف، مجید، ص163</ref>‏.
[[ابن حبان، محمد بن حبان|ابن حبان]] روایت کتاب را به‌صورت مسند آورده و برای راویان و روایات آن‌ها شروط پنج‌گانه‌ای قائل بوده که این شروط عبارت‌اند از: عدالت راوی، امانت‌داری در حدیث، تعقل نسبت به مرویات، دانش در شناخت روایات محال و غیرممکن و سلامت خبر او از تدلیس<ref>ر.ک: معارف، مجید، ص163</ref>‏.


ازآنجاکه استفاده از صحیح ابن حبان با دشواری‌هایی برای دانشمندان همراه بوده است و حتی پیدا کردن روایت موردنظر حدیث در شرایط معمولی در آن ممکن نیست، برخی از متأخران روایت کتاب او را بر مبنای ابواب فقهی مرتب ساختند که از جمله می‌توان به علاءالدین علی بن بلبان فارسی اشاره کرد. وی کتاب صحیح ابن حبان را بر پایه ابواب فقهی مرتب ساخت و نام آن را «الإحسان في تقريب صحيح ابن حبان» گذاشت و هیثمی نیز روایات زائد بر احادیث صحیحین را از صیحیح ابن حبان جدا کرده و در قالب کتابی به نام موارد الظمأن الی زوائد ابن حبان تألیف کرد. <ref>ر.ک: همان، ص164-163</ref>‏.
ازآنجاکه استفاده از صحیح ابن حبان با دشواری‌هایی برای دانشمندان همراه بوده است و حتی پیدا کردن روایت موردنظر حدیث در شرایط معمولی در آن ممکن نیست، برخی از متأخران روایت کتاب او را بر مبنای ابواب فقهی مرتب ساختند که از جمله می‌توان به علاءالدین علی بن بلبان فارسی اشاره کرد. وی کتاب صحیح ابن حبان را بر پایه ابواب فقهی مرتب ساخت و نام آن را «الإحسان في تقريب صحيح ابن حبان» گذاشت و هیثمی نیز روایات زائد بر احادیث صحیحین را از صیحیح ابن حبان جدا کرده و در قالب کتابی به نام موارد الظمأن الی زوائد ابن حبان تألیف کرد. <ref>ر.ک: همان، ص164-163</ref>‏.


ارزیابی‌های ناهمگونی در‌باره «ابن حبان بستی»، حدیث‌پژوه نامبردار قرن چهارم وجود دارد. وی در‌ نگاشته‌های خویش در‌ ارتباط‌ با عترت(ع)، نسبت به دیگران از مکتب خلافت، اخبار بیشتری آورده و از این رهگذر در برخی منابع، شیعه خوانده شده است. درعین‌حال در جرح‌وتعدیل عترت(ع) دچار تناقض گشته‌ و اعتبار روایات برخی امامان(ع) را دستخوش تردید قرار داده است؛ وی گاهی امام رضا(ع) را ستوده و از تجربه موفق خود در زیارت قبرش(ع) گفته و گاه، گرفتار خطا، پندار و راوی اخباری شگفت‌ شمرده‌ است. او همچنین برخی روایات و راویان امام رضا(ع) خاصه «اباصلت» را تضعیف کرده است.
ارزیابی‌های ناهمگونی در‌باره «[[ابن حبان، محمد بن حبان|ابن حبان بستی]]»، حدیث‌پژوه نامبردار قرن چهارم وجود دارد. وی در‌ نگاشته‌های خویش در‌ ارتباط‌ با عترت(ع)، نسبت به دیگران از مکتب خلافت، اخبار بیشتری آورده و از این رهگذر در برخی منابع، شیعه خوانده شده است. درعین‌حال در جرح‌وتعدیل عترت(ع) دچار تناقض گشته‌ و اعتبار روایات برخی امامان(ع) را دستخوش تردید قرار داده است؛ وی گاهی [[امام رضا(ع)]] را ستوده و از تجربه موفق خود در زیارت قبرش(ع) گفته و گاه، گرفتار خطا، پندار و راوی اخباری شگفت‌ شمرده‌ است. او همچنین برخی روایات و راویان امام رضا(ع) خاصه «اباصلت» را تضعیف کرده است.


ابوحاتم نسبت به‌ اهل‌بیت(ع) از خود‌ تمایل‌ نسبی بیشتری نشان داد، در‌ هنگام‌ معرفی صحابه بلافاصله پس از خلفا به ذکر اخبار فضل فرزندان پیامبر(ص) و اهل‌ کساء‌(ع) اقدام‌ نمود‌ که ظاهراً این‌ رفتارش‌ را وامدار استادش ابن خزیمه بود و برای شاگردش حاکم نیشابوری به ارث گذاشت. او احادیث فضل‌ بیشتری‌، چون حدیث غدیر را درباره عترت‌(ع) صحیح‌ شمرد<ref>ر.ک: متن کتاب، جلد15، ص376 و 405 و 409</ref>‏. وی به بعضی راویان چون حارث‌ اعور‌، عامر‌ بن‌ واثله‌ که معروف به‌ تشیع‌‌اند و از سوی اصحاب صحاح ترک شده‌اند احتجاج کرد. شاید همین امور و نگارش کتاب درباره ‌ اهل‌بیت‌(ع) سبب شد که ابن شهرآشوب او را‌ شیعه‌ بداند‌<ref>ر.ک: بیات مختاری، مهدی؛ حیدری نسب، علی‌رضا، ص66-63</ref>‏.
ابوحاتم نسبت به‌ اهل‌بیت(ع) از خود‌ تمایل‌ نسبی بیشتری نشان داد، در‌ هنگام‌ معرفی صحابه بلافاصله پس از خلفا به ذکر اخبار فضل فرزندان پیامبر(ص) و اهل‌ کساء‌(ع) اقدام‌ نمود‌ که ظاهراً این‌ رفتارش‌ را وامدار استادش ابن خزیمه بود و برای شاگردش حاکم نیشابوری به ارث گذاشت. او احادیث فضل‌ بیشتری‌، چون حدیث غدیر را درباره عترت‌(ع) صحیح‌ شمرد<ref>ر.ک: متن کتاب، جلد15، ص376 و 405 و 409</ref>‏. وی به بعضی راویان چون حارث‌ اعور‌، عامر‌ بن‌ واثله‌ که معروف به‌ تشیع‌‌اند و از سوی اصحاب صحاح ترک شده‌اند احتجاج کرد. شاید همین امور و نگارش کتاب درباره ‌ اهل‌بیت‌(ع) سبب شد که ابن شهرآشوب او را‌ شیعه‌ بداند‌<ref>ر.ک: بیات مختاری، مهدی؛ حیدری نسب، علی‌رضا، ص66-63</ref>‏.
خط ۴۶: خط ۴۶:
بستی حدیث معروف‌ «من‌ مات‌ و لیس له إمام مات میتة جاهلیة»<ref>ر.ک: متن کتاب، جلد10، ص435-434</ref>‏ که از روایات کتاب حاضر می‌باشد را صحیح دانسته است. بی‌گمان این حدیث وجود امامی جامع‌الشرایط را در هر دوره ثابت‌ می‌‌کند‌ تا مانع از مرگ جاهلی مردم دورانش شود و وقتی بستی امامان علیهم‌السلام را تخطئه کند‌ از‌ معرفی مصداقی معقول برای این حدیث عاجز خواهد بود<ref>ر.ک: بیات مختاری، مهدی؛ حیدری نسب، علی‌رضا، ص71</ref>‏.
بستی حدیث معروف‌ «من‌ مات‌ و لیس له إمام مات میتة جاهلیة»<ref>ر.ک: متن کتاب، جلد10، ص435-434</ref>‏ که از روایات کتاب حاضر می‌باشد را صحیح دانسته است. بی‌گمان این حدیث وجود امامی جامع‌الشرایط را در هر دوره ثابت‌ می‌‌کند‌ تا مانع از مرگ جاهلی مردم دورانش شود و وقتی بستی امامان علیهم‌السلام را تخطئه کند‌ از‌ معرفی مصداقی معقول برای این حدیث عاجز خواهد بود<ref>ر.ک: بیات مختاری، مهدی؛ حیدری نسب، علی‌رضا، ص71</ref>‏.


تناقض دیگر‌ رفتار‌ بستی‌ با حدیث معرفی اهل‌بیت(ع) و این‌که دشمن آنان در آتش و یا منافق و دوست‌ آنان‌ مؤمن است، ارتباط دارد. او می‌نویسد: پیامبر(ص) فرمود: «و الذی نفسی بیده لا یبغضنا اهل‌ البیت‌ رجل‌ الا ادخله الله النار»<ref>ر.ک: متن کتاب، جلد 15، ص435</ref>‏. و از زبان علی(ع) می‌آورد: «والذی فلق الحبة و ذرأ النسمة إنه لعهد‌ النبی‌ الأمی(ص) إلی أنه لا یحبنی إلا مؤمن و لا یبغضنی إلا منافق»<ref>ر.ک: همان، ص367</ref>‏. این احادیث شواهدی بر نادرستی موضع ابن حبان درباره امثال اباصلت می‌باشند که‌ وی‌ به‌‌طور خاص آنان را تخطئه کرده است. همان‌گونه که از ظاهر‌ روایات‌ فوق برمی‌آید و با توجه به دوستی اباصلت نسبت به اهل‌بیت(ع) نمی‌توان پذیرفت‌ که‌ وی و امثال او غیرمؤمن و اهل دروغ بوده، دروغی را به ایشان‌ نسبت‌ داده باشند<ref>ر.ک: بیات مختاری، مهدی؛ حیدری نسب، علی‌رضا، ص71</ref>‏.
تناقض دیگر‌ رفتار‌ بستی‌ با حدیث معرفی اهل‌بیت(ع) و این‌که دشمن آنان در آتش و یا منافق و دوست‌ آنان‌ مؤمن است، ارتباط دارد. او می‌نویسد: پیامبر(ص) فرمود: «و الذی نفسی بیده لا یبغضنا اهل‌ البیت‌ رجل‌ الا ادخله الله النار»<ref>ر.ک: متن کتاب، جلد 15، ص435</ref>‏. و از زبان علی(ع) می‌آورد: «والذی فلق الحبة و ذرأ النسمة إنه لعهد‌ النبی‌ الأمی(ص) إلی أنه لا یحبنی إلا مؤمن و لا یبغضنی إلا منافق»<ref>ر.ک: همان، ص367</ref>‏. این احادیث شواهدی بر نادرستی موضع [[ابن حبان، محمد بن حبان|ابن حبان]] درباره امثال اباصلت می‌باشند که‌ وی‌ به‌‌طور خاص آنان را تخطئه کرده است. همان‌گونه که از ظاهر‌ روایات‌ فوق برمی‌آید و با توجه به دوستی اباصلت نسبت به اهل‌بیت(ع) نمی‌توان پذیرفت‌ که‌ وی و امثال او غیرمؤمن و اهل دروغ بوده، دروغی را به ایشان‌ نسبت‌ داده باشند<ref>ر.ک: بیات مختاری، مهدی؛ حیدری نسب، علی‌رضا، ص71</ref>‏.


محقق کتاب در مقدمه‌اش لازمه شناخت جایگاه حدیث «صحیح» را معرفی شخصیت ابن حبان، سیره و حیات علمی او و اطلاعش از علوم حدیث و سپس سنجش احادیث صحیح او از طریق التزامش به حدیث صحیح و بحث و بررسی آن‌ها و اقوال ائمه اهل سنت درباره آن‌ها دانسته است<ref>ر.ک: مقدمه، ج1، ص6</ref>‏.
محقق کتاب در مقدمه‌اش لازمه شناخت جایگاه حدیث «صحیح» را معرفی شخصیت [[ابن حبان، محمد بن حبان|ابن حبان]]، سیره و حیات علمی او و اطلاعش از علوم حدیث و سپس سنجش احادیث صحیح او از طریق التزامش به حدیث صحیح و بحث و بررسی آن‌ها و اقوال ائمه اهل سنت درباره آن‌ها دانسته است<ref>ر.ک: مقدمه، ج1، ص6</ref>‏.


وی پس از شرح زندگانی ابن حیان از ولادت تا وفات به اسامی بیست تن از رواتی که ابن حیان از آن‌ها روایت کرده با ذکر تعداد روایات معرفی کرده است؛ به‌عنوان‌مثال از ابویعلی موصلی: 1174 حدیث<ref>ر.ک: همان، ص12</ref>‏، ابوالعباس شیبانی خراسانی: 815 حدیث<ref>ر.ک: همان، ص13</ref>‏ و از فضل بن حباب جحمی بصری: 732 حدیث<ref>ر.ک: همان</ref>‏ روایت کرده است.
وی پس از شرح زندگانی ابن حیان از ولادت تا وفات به اسامی بیست تن از رواتی که ابن حیان از آن‌ها روایت کرده با ذکر تعداد روایات معرفی کرده است؛ به‌عنوان‌مثال از ابویعلی موصلی: 1174 حدیث<ref>ر.ک: همان، ص12</ref>‏، ابوالعباس شیبانی خراسانی: 815 حدیث<ref>ر.ک: همان، ص13</ref>‏ و از فضل بن حباب جحمی بصری: 732 حدیث<ref>ر.ک: همان</ref>‏ روایت کرده است.
خط ۵۸: خط ۵۸:


==پانویس ==
==پانویس ==
<references/>
<references />


==منابع مقاله==
==منابع مقاله==
خط ۷۲: خط ۷۲:


==وابسته‌ها==
==وابسته‌ها==


[[رده:کتاب‌شناسی]]
[[رده:کتاب‌شناسی]]
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش