صاحب جواهر، محمدحسن: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
(صفحه ای تازه حاوی «<div class='wikiInfo'> [[پرونده:NUR00079.jpg|بندانگشتی» ایجاد کرد.)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۷: خط ۱۷:
|-
|-
|نام پدر  
|نام پدر  
|data-type='authorfatherName'|
|data-type='authorfatherName'|شيخ محمد باقر نجفى
|-
|-
|متولد  
|متولد  
|data-type='authorbirthDate'|
|data-type='authorbirthDate'|سال 1200 ق
|-
|-
|محل تولد
|محل تولد
|data-type='authorBirthPlace'|
|data-type='authorBirthPlace'| نجف اشرف
|-
|-
|رحلت  
|رحلت  
خط ۲۹: خط ۲۹:
|-
|-
|اساتید
|اساتید
|data-type='authorTeachers'|
|data-type='authorTeachers'|سید محمد جواد عاملی، شیخ جعفر نجفی، شیخ موسی کاشف الغطاء و...
|-
|-
|برخی آثار
|برخی آثار
خط ۹۸: خط ۹۸:
وى لباسهاى بسيار تميز مى پوشيد. ظاهرى بس آراسته داشت. بسيار قانع، فروتن و شكيبا بود. به شاگردانش احترام خاصى مى گذاشت. روزى در وسط درس به امتياز چهار تن از شاگردانش تصريح كرد. كارى كه از استادان و مراجع تقليد كمتر رخ مى دهد. آن چهار نفر عبارتند از:
وى لباسهاى بسيار تميز مى پوشيد. ظاهرى بس آراسته داشت. بسيار قانع، فروتن و شكيبا بود. به شاگردانش احترام خاصى مى گذاشت. روزى در وسط درس به امتياز چهار تن از شاگردانش تصريح كرد. كارى كه از استادان و مراجع تقليد كمتر رخ مى دهد. آن چهار نفر عبارتند از:


1. حاج ملا على كنى
# حاج ملا على كنى
 
# شيخ عبدالحسين، معروف به شيخ العراقين
2. شيخ عبدالحسين، معروف به شيخ العراقين
# شيخ عبدالرحيم بروجردى
 
# شيخ عبدالله نعمت عاملى
3. شيخ عبدالرحيم بروجردى
 
4. شيخ عبدالله نعمت عاملى


او تلاش ديگران را مى ستود و آنان را تشويق مى نمود. زمانى «ازرى» شاعر عرب قصيده بسيار زيبايى در مدح اهل بيت مى سرايد كه به قصيده «هانيه» مشهور است. صاحب جواهر در مقام قدردانى از او مى گويد: آرزو دارم قصيده «هانيه» ازرى در نامه عمل من نوشته شود و كتاب «جواهر» من در نامه عمل او.  
او تلاش ديگران را مى ستود و آنان را تشويق مى نمود. زمانى «ازرى» شاعر عرب قصيده بسيار زيبايى در مدح اهل بيت مى سرايد كه به قصيده «هانيه» مشهور است. صاحب جواهر در مقام قدردانى از او مى گويد: آرزو دارم قصيده «هانيه» ازرى در نامه عمل من نوشته شود و كتاب «جواهر» من در نامه عمل او.  
خط ۱۷۴: خط ۱۷۱:


روز اول شعبان 1266 ق فرا رسيد. بهشتيان در انتظار به زمين مى نگريستند. بهشت را آذين بستند و بساط ميهمانى گستراندند. جواهر بى نظير شيعه، فقيه بلند آوازه آيت الله شيخ محمد حسن نجفى نفسهاى آخر عمر را مى كشيد. شهادتين را بر زبان جارى مى ساخت. او عمرى در راه اسلام زحمت كشيده بود و اينك آرام مى رفت تا به سوى ملكوت پر بگشايد.
روز اول شعبان 1266 ق فرا رسيد. بهشتيان در انتظار به زمين مى نگريستند. بهشت را آذين بستند و بساط ميهمانى گستراندند. جواهر بى نظير شيعه، فقيه بلند آوازه آيت الله شيخ محمد حسن نجفى نفسهاى آخر عمر را مى كشيد. شهادتين را بر زبان جارى مى ساخت. او عمرى در راه اسلام زحمت كشيده بود و اينك آرام مى رفت تا به سوى ملكوت پر بگشايد.
{{شعر}}
{{ب|''حجاب چهره جان مى شود غبار تنم''|2=''خوش آن دمى كه از اين چهره پرده بر فكنم''}}


حجاب چهره جان مى شود غبار تنم
{{ب|''چنين قفس نه سزاى چو من خوش الحال است''|2=''روم به روضه رضوان كه مرغ آن چمنم''}
 
خوش آن دمى كه از اين چهره پرده بر فكنم
 
چنين قفس نه سزاى چو من خوش الحال است
 
روم به روضه رضوان كه مرغ آن چمنم


مرغ باغ ملكوتم نيم از عالم خاك
{{ب|''مرغ باغ ملكوتم نيم از عالم خاك''|2=''چند روزى قفسى ساخته اند از بدنم''}}
{{پایان شعر}}


چند روزى قفسى ساخته اند از بدنم


هنگامى كه آفتاب به وسط آسمان رسيد آفتاب عمر صاحب جواهر غروب كرد. شيعيان غرق در عزا شدند. تشييع پيكر جنازه با شكوهى برگزار شد. پيكر پاكش را در مقبره اى كه خود جنب مسجدش آماده كرده بود، به خاك سپردند. مجالس يادبود او در بسيارى از شهرها برگزار شد.
هنگامى كه آفتاب به وسط آسمان رسيد آفتاب عمر صاحب جواهر غروب كرد. شيعيان غرق در عزا شدند. تشييع پيكر جنازه با شكوهى برگزار شد. پيكر پاكش را در مقبره اى كه خود جنب مسجدش آماده كرده بود، به خاك سپردند. مجالس يادبود او در بسيارى از شهرها برگزار شد.
۸۵

ویرایش