شیخ بهایی، محمد بن حسین

محمد بن حسین بن عبدالصمد حارثى (935-1030ق)، معروف به شیخ بهایى، فقیه، شاعر، عارف، حکیم، منجم، ریاضی‌دان، ادیب، مورخ بزرگ شیعه است. در دوره صفویه مقام «شیخ‌الاسلامی» ریاست علماى شیعه را بر عهده گرفت. در علوم مختلف فقه، اصول، تفسیر، حدیث، رجال، درایه، ادبیات، ریاضیات، جبر، هندسه، اسطرلاب، هیئت، جفر و... آثار فراوانی به زبان‌هاى فارسى و عربى نوشت.

شیخ بهایی، محمد بن حسین
نام شیخ بهایی، محمد بن حسین
نام‌های دیگر عاملی، بهاءالدین محمد بن حسین

شیخ بهاءالدین عاملى

نام پدر حسین بن عبدالصمد حارثی
متولد هفدهم/بیست و هفتم ذی الحجه سال ۹۵۳ق(۸ اسفند ۹۲۵ ش)
محل تولد بعلبک، امپراتوری عثمانی (لبنان کنونی)
رحلت 1001 ش یا 1031 ق یا 1622 م
اساتید شیخ عزالدین حسین عاملی(پدرش)- نجم ابن شهاب، معروف به ملاعبدالله بهابادی و....
برخی آثار الحبل المتین فی إحکام أحکام الدین

جامع عباسی، یکدوره فقه فارسی

جامع عباسی

الحاشیة علی کتاب من‌ لایحضره‌ الفقیه (شیخ بهایی)

مشرق الشمسین و إکسیر السعادتین

التعلیقه علی الرساله الصومیه (للشیخ البهایی)

الکشکول

مجموعه رسائل عوارف المعارف

کد مؤلف AUTHORCODE00072AUTHORCODE



ولادت

ایشان در 17 ذى‌حجه 953ق، در روستاى «جبع» (زادگاه شهید ثانى در لبنان) متولد شد.

نسب

نسب شیخ، به حارث همدانى، صحابى جلیل‌القدر امیرالمؤمنین(ع) مى‌رسد. حارث همدانى در جنگ صفین و جمل از یاوران استوار امیرالمؤمنین(ع) بود و تا پایان جنگ ایستادگى نمود.

پس از شهادت شهید ثانى (966ق)، جبل عامل براى شیعیان و علماى شیعى ناامن شده بود و از آن‌سو حکومت نوپاى صفوى با به رسمیت شناختن مذهب شیعه در ایران، بستر مهاجرت علماى شیعه از سراسر دنیا به آنجا را فراهم نمود؛ بنابراین پدر شیخ بهایى عازم ایران شد.

تحصیلات

وى مقدارى از تحصیلات خود را در وطن فراگرفته بود که به اصفهان وارد شد و در آنجا نیز با جدیت تمام به تحصیل علوم مختلف پرداخت. شیخ ظرف مدت کوتاهى مقبولیت عام یافت و از سوى شاه عباس صفوى نهایت احترام براى او رعایت مى‌شد.

شیخ بهایى مدت‌ها شیخ‌الاسلام هرات و در آن دیار پاسخ‌گوى احکام شرعى مردم بود. وى پس از مدتى از این سمت کناره گرفت و به سفرهاى علمى و تحقیقى پرداخت.

مسافرت‌ها

شیخ بهایى 30 سال در سفر بود. به مصر، سوریه، حجاز، عراق، فلسطین، افغانستان و... رفت و با علما و مردم آن مناطق به گفتگو پرداخت. او مبلغ نستوه تشیع بود و رنج سفر را به جان خرید و براى زنده‌نگه‌داشتن فرهنگ شیعى زحمات فراوانى را متحمل شد.

این عالم وارسته در سفرها با علماى اهل سنت به گفتگو مى‌نشست و فقیهان بلندپایه اهل سنت را گرامى مى‌داشت، نزدشان زانوى ادب به زمین مى‌زد و از دانش آنها بهره مى‌جست. در قدس با «ابن ابى‌لطیف مقدسى»، در دمشق با «حافظ حسین کربلایى» و «حسن بورینى» و در حلب با «شیخ عمر عرضى» دیدار کرد.

شیخ بهایى پس از سال 1006ق، شیخ‌الاسلام اصفهان شد. اصفهان، در سال 1006ق، از سوى شاه عباس کبیر پایتخت ایران شد. با انتخاب اصفهان به پایتختى، مهاجرت علماى شیعه از سراسر جهان اسلام به این شهر رونق گرفت. مدت زمانى بعد، شیخ از مقام شیخ‌الاسلامى استعفا داد و از سال 1012ق، تا سال 1019ق، به سفر رفت، سپس به اصفهان برگشت و تا آخر عمر در آن شهر ماند و به‌عنوان «شیخ‌الاسلام» ریاست علماى شیعه را بر عهده گرفت.

شیخ بهایى از شاعران نامدار صفویه است. شعرهاى او، به‌ویژه شعرهایى که به سبک عراقى سروده، بسیار زیباست. وى در اشعارش به «بهایى» تخلّص مى‌کرد. از وى اشعار بسیارى به زبان‌هاى فارسى و عربى به یادگار مانده است.

اساتید

وى نزد استادان فرزانه‌اى به فراگیرى منطق، فلسفه، ریاضیات، طب، نجوم و... پرداخت.

استادان او عبارتند از

  1. عزّالدین حسین جبل عاملى، پدر بزرگوار شیخ؛
  2. ملا عبداللّه بن شهاب‌الدین مدرّس یزدى (شیخ بهایى نزد این استاد وارسته به یادگیرى منطق، فلسفه و کلام پرداخت)؛
  3. ملا على مذهّب (شیخ بهایى دروس حساب، هندسه، جبر و مقابله و هیئت را نزد وى فراگرفت)؛
  4. مولانا افضل قاضى (شیخ بهایى نزد وى به فراگیرى ریاضیات پرداخت)؛
  5. حکیم‌الدین (اعتمادالدین) محمود (شیخ بهایى کتاب «قانون» نوشته بوعلى سینا را که درباره طب است، از او فراگرفت)؛
  6. محمدباقر یزدى؛
  7. احمد کچایى.

شاگردان

شیخ بهایى سال‌هاى دراز به تدریس اشتغال داشت. اندیشه‌وران بسیارى در محفل درس او تربیت یافتند که نام برخى از آنان به قرار زیر است:

  1. ملا صدرا شيرازى؛
  2. ملا محسن فيض كاشانى؛
  3. فيّاض لاهيجى؛
  4. نظام‌الدين بن حسين ساوجى؛
  5. سيد حسين بن حيدر كركى؛
  6. سيد ماجد بحرانى؛
  7. فاضل جواد بغدادى؛
  8. ملا خليل غازى قزوينى؛
  9. ميرزا رفيع‌الدين طباطبايى نائينى؛
  10. شيخ زين‌الدين عاملى، نوه شهيد ثانى؛
  11. شرف‌الدين محمد رويدشتى؛
  12. شيخ محمد بن على عاملى تبنينى؛
  13. مظفرالدين على، كه كتابى درباره زندگى شيخ بهايى نوشته است؛
  14. محمدتقى مجلسى، پدر علامه محمدباقر مجلسى؛
  15. شيخ محمود بن حسام‌الدين جزائرى؛
  16. محقق سبزوارى؛
  17. ملا عزالدين فرهانى، مشهور به على‌نقى كمره‌اى، شاعر معروف؛
  18. عنايت‌اللّه على كوهپايه‌اى، معروف به قهپايى، نویسنده «مجمع الرجال»؛
  19. هاشم بن احمد بن عصام‌الدين اتكانى؛
  20. شيخ نجيب‌الدين على بن محمد بن مكّى عاملى جيبلى جبعى؛
  21. محمدصالح بن احمد مازندرانى؛
  22. حسنعلى بن عبداللّه شوشترى؛
  23. شيخ زين‌الدين على بن سليمان بن درويش بن حاتم قدمى بحرانى؛
  24. سلطان‌العلما سيد حسين حسينى مرعشى، نویسنده حاشيه بر روضه و حاشيه بر معالم.

وفات

در دوازدهم شوال 1030ق (یا 1031ق)، مرگ به پیشواز شیخ بهایى آمد. او نیز سبک بال به‌سوى معبود پر کشید. بیش از پنجاه هزار نفر مردم اصفهان در تشییع جنازه او شرکت داشتند. ملا محمدتقى مجلسى بر وى نماز گزارد و سپس پیکرش را به مشهد مقدس بردند و بنا بر وصیتش او را در خانه‌اش که نزدیک حرم امام رضا(ع) قرار داشت، به خاک سپردند. اکنون آرامگاه شیخ بهایى در یکى از رواق‌هاى حرم مطهّر امام رضا(ع) قرار دارد.

آثار

شیخ بهایى در علوم مختلف فقه، اصول، تفسیر، حدیث، رجال، درایه، ادبیات، ریاضیات، جبر، هندسه، اسطرلاب، هیئت، جفر و... آثار فراوانى را به زبان‌هاى فارسى و عربى نوشت.

آثارش عبارتند از

  1. إثبات الأنوار الإلهية؛
  2. الاثنا عشريات الخمس في الطهارة و الصلاة و الزكوة و الصوم و الحج؛
  3. الاثنا عشرية في الحج؛
  4. الاثنا عشرية في الزكوة و الخمس؛
  5. الاثنا عشرية في الصلوة؛
  6. الاثنا عشرية في الصوم؛
  7. الاثنا عشرية في الطهارة؛
  8. أسرار البلاغة؛
  9. الأسطرلاب (به زبان عربی)؛
  10. اسطرلاب يا «تحفه حاتميه» يا «هفتاد باب»، به فارسى؛
  11. بحر الحساب؛
  12. التحفة في تحديد الكر وزنا و مساحتا يا «رسالة الكر» (با «مشرق الشمسين» چاپ شد)؛
  13. تشريح الأفلاك؛
  14. تضاريس الأرض؛
  15. توشيح المقاصد يا توضيح المقاصد؛
  16. التهذيب يا تهذيب البيان؛
  17. جامع عباسي؛
  18. جواب ثلاث مسائل عجيبة؛
  19. جواب المسائل الشيخ صالح الجزائري؛
  20. جواب المسائل المدنيات؛
  21. جهة القبلة؛
  22. حاشية اثني عشرية صاحب معالم؛
  23. حاشية تشريح الأفلاك؛
  24. حاشيه تفسير بيضاوى؛
  25. حاشيه تكمله خفرى؛
  26. حاشيه بر «خلاصة الأقوال» علامه؛
  27. حاشيه بر «خلاصة الحساب»؛
  28. حاشيه بر كتاب ذكرى از شهيد اول؛
  29. حاشيه رجال نجاشى؛
  30. حاشيه بر «زبدة الأصول»؛
  31. حاشيه بر «شرح عضدى بر مختصر الأصول»؛
  32. حاشيه فهرست شيخ منتجب‌الدين؛
  33. حاشيه بر «القواعد الكلية الأصولية و الفرعیة» نوشته شهيد اول؛
  34. حاشيه تفسير كشاف زمخشرى؛
  35. حاشيه مختلف علامه؛
  36. حاشيه مطول؛
  37. حاشية معالم العلماء؛
  38. حاشية من‌ لايحضره‌ الفقيه؛
  39. الحبل المتين في أحكام الدين؛
  40. حدائق الصالحين في شرح صحيفة سيد الساجدين(ع) (از اين كتاب فقط بخش كوچكى به نام «الحديقة الهلالية» كه شرح دعاى رويت هلال است، موجود است كه به‌همراه شرح صحيفه سيد نعمت‌اللّه جزايرى، در تهران چاپ شده است)؛
  41. الحريرية؛
  42. حواشي شرح التذكرة؛
  43. خلاصة الحساب؛
  44. دراية الحديث يا «الوجيزة في الدراية»؛
  45. رسالة أحكام سجود التلاوة؛
  46. رسالة في استحباب السورة في الرد على بعض معاصريه؛
  47. رسالة في أنّ أنوار سائر الكواكب مستفادة من الشمس؛
  48. رسالة في حلّ إشكالي عطارد و القمر؛
  49. رسالة في ذبائح أهل الكتاب؛
  50. رسالة في الزكوة عجيبة؛
  51. رسالة في الصوم عجيبة؛
  52. رسالة في قصر الصلوة في الأماكن الأربعة يا «في القصر و التخيير في السفر»؛
  53. رسالة في معرفة القبلة؛
  54. رسالة في المواريث؛
  55. رسالة في نسبة أعظم الجبال إلى قطر الأرض؛
  56. رسالة القبلة؛
  57. زبدة الأصول يا «الزبدة في أصول الفقه»؛
  58. سوانح الحجاز يا «سوانح سفر الحجاز» يا «نان و حلوا»؛
  59. شرح اثني عشرية صاحب معالم؛
  60. شرح الأربعين يا «أربعون حديثا» يا «اربعين بهایی»؛
  61. شرح دعاى صباح صحيفه سجاديه؛
  62. شرح «شرح چغمينى» قاضى‌زاده رومى؛
  63. شرح «الفرائض النصيرية» خواجه نصيرالدين طوسى؛
  64. الصراط المستقيم؛
  65. صمديه يا «الفوائد الصمدية»؛
  66. العروة الوثقى، در تفسير سوره حمد؛
  67. عين الحيات، تفسير؛
  68. كشكول؛
  69. المخلاة؛
  70. مشرق الشمسين و إکسیر السعادتين؛
  71. مفتاح الفلاح في عمل اليوم و الليلة؛
  72. ملخص الهيئة؛
  73. وسيلة الفوز و الأمان في مدح صاحب الزمان(عج)، شعر؛
  74. شرح تفسير بيضاوى؛
  75. حلّ حروف القرآن؛
  76. شرح من‌ لايحضره‌ الفقيه؛
  77. ترجمه رساله اماميه به فارسى (رساله اماميه نامه امام رضا(ع) به مأمون است)؛
  78. حاشيه بر «شرح تهذيب الأصول» نوشته عميدى؛
  79. مختصر اصول؛
  80. جبر و مقابله؛
  81. رساله در حساب؛
  82. فال‌نامه؛
  83. رساله در كرويت زمين؛
  84. رساله «جوهر فرد».

منابع مقاله

جمعى از پژوهشگران، گلشن ابرار، نشر معروف، چاپ اول، 1379ش، ج 1، ص 195، محمود مهدى‌پور.

وابسته‌ها

الحبل المتين في إحكام أحكام الدين

جامع عباسی، یكدوره فقه فارسی

جامع عباسی

الحاشية علی كتاب من‌ لايحضره‌ الفقيه (شیخ بهایی)

مشرق الشمسین و إکسیر السعادتین

التعلیقه علی الرساله الصومیه (للشیخ البهایی)

الکشکول

مجموعه رسائل عوارف المعارف

متن کامل کشکول شیخ بهایی/ترجمه

کشکول شیخ بهایی با ترجمه روان و فهرست موضوعی

کشکول شیخ بهایی

العروة الوثقی

الحبل المتین فی احکام الدین (طبع قدیم)

رساله الکر - تعیین مقدار الکر

الإثنا عشرية في الصلاة اليومية

حرمه ذبایح اهل الکتاب

الفرایض البهاییه - الرساله الارشیه

الوجیزة في علم الدرایة

رسالة في الکر الثانیه (طبع قدیم)

زبدة الأصول (شیخ بهایی، محمد بن حسین)

زبدة الأصول مع حواشي المصنف علیها

کلمات المحققین

مفتاح الفلاح

مفتاح الفلاح في عمل الیوم و اللیلة من الواجبات و المستحبات

مفتاح الفلاح فی عمل الیوم و اللیله

گزیده مفتاح الفلاح-کلید رستگاری

مجموعة نفیسة في تاریخ الأئمة(ع) من آثار القدماء من علماء الإمامیة الثقات

کلیات اشعار و آثار فارسی (شیخ بهایی)

استدراك علی الفصل الثالث من تشريح الأفلاك

کلیات اشعار و آثار فارسی شیخ بهایی، مثنویات، قصاید، مخمس، مستزاد، رباعیات، موش وگربه

اربعین-شیخ بهایی (عقیقی بخشایشی)

اربعین شیخ بهائی (ترجمه خاتون آبادی)

الاربعون حدیثا

الإثنا عشريات الخمس

الحدیقة الهلالیة

الوجیزة في علم الدرایة

شرح الصمدیه

اعتقادات شیخ بهایی

بهاءالدین العاملی ادیبا و فقیها و عالما

السر المستتر فی العلوم الغریبة و الجفر و تعبیر الرویاء

بخشی از دست نوشته‌های آثار علامه دوران شیخ بهاءالدین عاملی

الفواید الصمدیه

اللباب شرح فارسی بر خلاصه الحساب

السر المستتر در علوم غریبه و جفر و خوابنامه

بوستان ادب: متن کتاب الفواید الصمدیه للشیخ بهاءالدین العاملی بانضمام شرح کتاب الفواید الصمدیه و تجزیه و ترکیب عبارات آن

تحفه حاتمی

حاشیه بر تفسیر بیضاوی

الوجيزة في علم الدراية

رسائل الشيخ بهاءالدين محمد بن الحسين بن عبدالصمد الحارثي العاملي

هیأت

ذبائح أهل الکتاب و رسالة ما لا تتم الصلاة فیه من الحریر

هیئت فارسی با شرح بیست باب