شهریار، سید محمدحسین: تفاوت میان نسخه‌ها

    جز (جایگزینی متن - 'ه‎و' به 'ه‌و')
    جز (جایگزینی متن - 'ن‎ه' به 'ن‌ه')
    خط ۳۷: خط ۳۷:
    </div>
    </div>


    '''سید محمدحسین بهجت تبریزی''' (1285- 1367ش) متخلص به شهریار، شاعر ایران اهل آذربایجان بود که به زبان‎های فارسی و ترکی، شعر می‌سرود. مهم‎ترین اثر او، منظومه «حیدربابایه سلام» می‎باشد. وی در سرودن انواع گونه‎های شعر فارسی تبحر داشت اما بیشتر از دیگر گونه‎ها در غزل شهره بود و از جمله غزل‎های معروف او می‌توان به «علی ای همای رحمت» و «آمدی جانم به قربانت» اشاره کرد.
    '''سید محمدحسین بهجت تبریزی''' (1285- 1367ش) متخلص به شهریار، شاعر ایران اهل آذربایجان بود که به زبان‌های فارسی و ترکی، شعر می‌سرود. مهم‎ترین اثر او، منظومه «حیدربابایه سلام» می‎باشد. وی در سرودن انواع گونه‎های شعر فارسی تبحر داشت اما بیشتر از دیگر گونه‎ها در غزل شهره بود و از جمله غزل‎های معروف او می‌توان به «علی ای همای رحمت» و «آمدی جانم به قربانت» اشاره کرد.


    ==ولادت==
    ==ولادت==
    خط ۵۸: خط ۵۸:
    در سال 1310ش مجموعه‌ای از غزلیاتش توسط کتابخانه خیام با مقدمه [[بهار، محمدتقی|ملک الشعراء بهار]]، [[نفیسی، سعید|سعید نفیسی]] و [[پژمان بختیاری]] چاپ شد. بهار در این مقدمه، او را افتخار شرق نامید<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/51217/55 همان]</ref>.
    در سال 1310ش مجموعه‌ای از غزلیاتش توسط کتابخانه خیام با مقدمه [[بهار، محمدتقی|ملک الشعراء بهار]]، [[نفیسی، سعید|سعید نفیسی]] و [[پژمان بختیاری]] چاپ شد. بهار در این مقدمه، او را افتخار شرق نامید<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/51217/55 همان]</ref>.


    در حدود 1325ش، شهریار بر اثر بحران‎های شدید روحی و دل‎شکستگی، بیمار شد و به تبریز رفت و مادرش (کوکب خانم) را همراه خود به تهران می‎آورد و طی چهار پنج سالی، مادرش ضمن پرستاری از فرزند بیمارش، با او به زبان آذری صحبت کرده و خاطرات دوران گذشته را بازگو می‌کرد. شهریار به تأثیر نفوذ سحرآمیز مادر و بازگویی گذشته‎ها و قصه‎های دلکش دوران کودکی، کم‎کم مردگان ذهنی‌اش جان گرفته، تابلوهای گذشته‎ها دوباره در ذهنش رنگ‎آمیزی و نمایان می‌شوند‎. وی به انگیزه میل و آرزوی مادر، می‌خواهد سرودی هم به شیوه ترانه‎های محلی داشته باشد که در ذائقه محلی‎ها و به‌ویژه در کام هم‎بازی‎های دوران بچگی‌اش شیرین‎تر نماید. بدین ترتیب، شهریار طی سال 1329 و 1330ش، بخش نخست «سلام بر حیدربابا» را در تهران سرود<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/51217/55 همان]</ref>.
    در حدود 1325ش، شهریار بر اثر بحران‌های شدید روحی و دل‎شکستگی، بیمار شد و به تبریز رفت و مادرش (کوکب خانم) را همراه خود به تهران می‎آورد و طی چهار پنج سالی، مادرش ضمن پرستاری از فرزند بیمارش، با او به زبان آذری صحبت کرده و خاطرات دوران گذشته را بازگو می‌کرد. شهریار به تأثیر نفوذ سحرآمیز مادر و بازگویی گذشته‎ها و قصه‎های دلکش دوران کودکی، کم‎کم مردگان ذهنی‌اش جان گرفته، تابلوهای گذشته‎ها دوباره در ذهنش رنگ‎آمیزی و نمایان می‌شوند‎. وی به انگیزه میل و آرزوی مادر، می‌خواهد سرودی هم به شیوه ترانه‎های محلی داشته باشد که در ذائقه محلی‎ها و به‌ویژه در کام هم‎بازی‎های دوران بچگی‌اش شیرین‎تر نماید. بدین ترتیب، شهریار طی سال 1329 و 1330ش، بخش نخست «سلام بر حیدربابا» را در تهران سرود<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/51217/55 همان]</ref>.


    در اسفند 1332ش شهریار، نخستین قطعه «سلام بر حیدربابا» را که مشتمل بر 76 بند می‎باشد، با یک سرآغاز و دو مقدمه به قلم دکتر مهدی روشن‎ضمیر و عبدالعلی کارنگ منتشر کرد<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/51217/55 همان]</ref>.
    در اسفند 1332ش شهریار، نخستین قطعه «سلام بر حیدربابا» را که مشتمل بر 76 بند می‎باشد، با یک سرآغاز و دو مقدمه به قلم دکتر مهدی روشن‎ضمیر و عبدالعلی کارنگ منتشر کرد<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/51217/55 همان]</ref>.