۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'یآ' به 'یآ') |
جز (جایگزینی متن - 'هها' به 'هها') |
||
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
</div> | </div> | ||
'''سید محمدحسین بهجت تبریزی''' (1285- 1367ش) متخلص به شهریار، شاعر ایران اهل آذربایجان بود که به زبانهای فارسی و ترکی، شعر میسرود. مهمترین اثر او، منظومه «حیدربابایه سلام» میباشد. وی در سرودن انواع | '''سید محمدحسین بهجت تبریزی''' (1285- 1367ش) متخلص به شهریار، شاعر ایران اهل آذربایجان بود که به زبانهای فارسی و ترکی، شعر میسرود. مهمترین اثر او، منظومه «حیدربابایه سلام» میباشد. وی در سرودن انواع گونههای شعر فارسی تبحر داشت اما بیشتر از دیگر گونهها در غزل شهره بود و از جمله غزلهای معروف او میتوان به «علی ای همای رحمت» و «آمدی جانم به قربانت» اشاره کرد. | ||
==ولادت== | ==ولادت== | ||
سید محمدحسین بهجت تبریزی، متخلص به «شهریار» در سال 1283ش در تبریز متولد شد. هرچند خود در مصاحبهای که با برخی از | سید محمدحسین بهجت تبریزی، متخلص به «شهریار» در سال 1283ش در تبریز متولد شد. هرچند خود در مصاحبهای که با برخی از روزنامهها از جمله کیهان فرهنگی داشته تصریح نموده که تولد من، تحقیقاً معلوم نیست ولی اواخر 24 یا اوایل 25 هجری قمری است که مطابق با 1285ش است.<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/51217/55 عزتپور، عدالت، ص55]</ref>. | ||
==تحصیلات== | ==تحصیلات== | ||
خط ۵۸: | خط ۵۸: | ||
در سال 1310ش مجموعهای از غزلیاتش توسط کتابخانه خیام با مقدمه [[بهار، محمدتقی|ملک الشعراء بهار]]، [[نفیسی، سعید|سعید نفیسی]] و [[پژمان بختیاری]] چاپ شد. بهار در این مقدمه، او را افتخار شرق نامید<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/51217/55 همان]</ref>. | در سال 1310ش مجموعهای از غزلیاتش توسط کتابخانه خیام با مقدمه [[بهار، محمدتقی|ملک الشعراء بهار]]، [[نفیسی، سعید|سعید نفیسی]] و [[پژمان بختیاری]] چاپ شد. بهار در این مقدمه، او را افتخار شرق نامید<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/51217/55 همان]</ref>. | ||
در حدود 1325ش، شهریار بر اثر بحرانهای شدید روحی و دلشکستگی، بیمار شد و به تبریز رفت و مادرش (کوکب خانم) را همراه خود به تهران میآورد و طی چهار پنج سالی، مادرش ضمن پرستاری از فرزند بیمارش، با او به زبان آذری صحبت کرده و خاطرات دوران گذشته را بازگو میکرد. شهریار به تأثیر نفوذ سحرآمیز مادر و بازگویی | در حدود 1325ش، شهریار بر اثر بحرانهای شدید روحی و دلشکستگی، بیمار شد و به تبریز رفت و مادرش (کوکب خانم) را همراه خود به تهران میآورد و طی چهار پنج سالی، مادرش ضمن پرستاری از فرزند بیمارش، با او به زبان آذری صحبت کرده و خاطرات دوران گذشته را بازگو میکرد. شهریار به تأثیر نفوذ سحرآمیز مادر و بازگویی گذشتهها و قصههای دلکش دوران کودکی، کمکم مردگان ذهنیاش جان گرفته، تابلوهای گذشتهها دوباره در ذهنش رنگآمیزی و نمایان میشوند. وی به انگیزه میل و آرزوی مادر، میخواهد سرودی هم به شیوه ترانههای محلی داشته باشد که در ذائقه محلیها و بهویژه در کام همبازیهای دوران بچگیاش شیرینتر نماید. بدین ترتیب، شهریار طی سال 1329 و 1330ش، بخش نخست «سلام بر حیدربابا» را در تهران سرود<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/51217/55 همان]</ref>. | ||
در اسفند 1332ش شهریار، نخستین قطعه «سلام بر حیدربابا» را که مشتمل بر 76 بند میباشد، با یک سرآغاز و دو مقدمه به قلم دکتر مهدی روشنضمیر و عبدالعلی کارنگ منتشر کرد<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/51217/55 همان]</ref>. | در اسفند 1332ش شهریار، نخستین قطعه «سلام بر حیدربابا» را که مشتمل بر 76 بند میباشد، با یک سرآغاز و دو مقدمه به قلم دکتر مهدی روشنضمیر و عبدالعلی کارنگ منتشر کرد<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/51217/55 همان]</ref>. |
ویرایش