شهرستانی، سید هبةالدین: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۱۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱۹: خط ۱۹:
|-
|-
|نام پدر  
|نام پدر  
| data-type="authorfatherName" |
| data-type="authorfatherName" |سید حسین
|-
|-
|متولد  
|متولد  
خط ۲۵: خط ۲۵:
|-
|-
|محل تولد
|محل تولد
| data-type="authorBirthPlace" |
| data-type="authorBirthPlace" |سامرا
|-
|-
|رحلت  
|رحلت  
خط ۳۱: خط ۳۱:
|-
|-
|اساتید
|اساتید
| data-type="authorTeachers" |
| data-type="authorTeachers" |[[آخوند خراسانی، محمدکاظم بن حسین|شیخ محمدکاظم خرسانى]]
 
[[یزدی، سید محمدکاظم بن عبدالعظیم|سید کاظم یزدى]]
 
[[شریعت اصفهانی، فتح‌الله|شریعت اصفهانى]]
|-
|-
|برخی آثار
|برخی آثار
| data-type="authorWritings" |[[اسلام و هیئت]]  
| data-type="authorWritings" |[[در پیرامون نهج‌البلاغه (ط. جامعه مدرسین)]]
 
[[اسلام و هییت]]
[[تصحیح الاعتقاد بصواب الانتقاد، او، شرح عقائد الصدوق]]  


[[‏در پیرامون نهج‌البلاغه]]
نبذه من رساله صلاة الجمعه
 
[[‏نهضت امام حسین(ع)]]
|- class="articleCode"
|- class="articleCode"
|کد مؤلف
|کد مؤلف
خط ۴۶: خط ۴۷:
|}
|}
</div>
</div>
{{کاربردهای دیگر|شهرستانی (ابهام زدایی)}}


'''سید هبةالدین شهرستانی'''، سید حسین عابد نیاکانش از محسن صراف تا زید، فرزند گرانقدر [[امام سجاد علیه‌السلام|امام على بن الحسین‌ علیه‌السلام]] همه در شمار نیکان جاى داشتند. او با این پیشینه سپید، دل به مهر خاندانى بست که از پشتوانه‌هاى افسانه‌اى بهره می‌بردند.
'''سید محمدعلی حسینی شهرستانی''' (1263-1345ش)، معروف به سید هبةالدین شهرستانی، عالم، مجتهد، فقیه، مفسر، روزنامه نگار مصلح و مجاهد مفسر قرآن، دانشور مصلح جهان اسلام
 
==خاندان==
 
دودمان شهرستانى در مناطق کربلا، نجف، کاظمین، کرمانشاه، همدان و اصفهان پراکنده بودند و از پارسایان نیک اختر به شمار مى آمدند. ستارگان فروزان این خاندان، که ریشه در آسمان عصمت اهل‌بیت‌ علیه‌السلام داشتند، یکى پس از دیگرى جهان را از پرتو اکسیرى دانش و ایمان سرشار ساخته بودند. اینک مریم دختر دانشور و نیک نهاد دودمان مقدس شهرستانى به همسرى سید حسین بن سید محسن صراف در مى آمد تا مقدمات میلاد یکى از بزرگترین بیدارگران خاور زخم خورده فراهم آید.
 
اندک اندک رجب 1301ق فرا رسید در بامداد سه شنبه بیست و چهارم این ماه میرزا على شهرستانى، دانشور ارجمند سامرا، به خانه سید حسین عابد شتافته، وى را از رازى سترگ آگاه ساخت. سخن میرزا على کوتاه و روشن بود:
 
دیشب طنین مهرآمیز آوایى، سکوت سنگین رویایم را شکست و گفت: فردا نوزاد مریم پاى به گیتى می‌دهد او را محمد على بخوانید و هبةالدین لقب نهید.


نیمروز فرزند مریم چشم به جهان گشود و بر درستى رویاى دوشین میرزا على گواهى داد.
== ولادت ==
سید محمدعلی هِبَة‌الدین فرزند سید حسین عابد، از خاندان معروف شهرستانی بود و نیاکانش از محسن صراف تا زید، فرزند گرانقدر [[امام سجاد علیه‌السلام|امام على بن الحسین‌ علیه‌السلام]] همه در شمار نیکان جاى داشتند و با سی واسطه به زید بن علی بن الحسین می‌رسد.


==آغاز راه==
وی در روز  سه شنبه ۲۴ رجب ۱۳۰۱ ق در سامرا به دنیا آمد و زیر نظر پدرش پرورش یافت. مادرش، سیده مریم، بانوی پرهیزگاری بود که در ریاضیات، تاریخ جهان، شعر، ادب و علم الانساب، سرآمد زنان روزگار خود بود.


سید حسین، که عابد شهرت داشت، دانشورى پارسا و پژوهشگرى توانا بود. پژوهشگرى که بیشتر وقتش را در تحقیق مسائل معنوى مى گذراند. کتاب‌هایى مانند الفتوحات الغیبیة فى الختوم و الاحراز و الادعیه و دموع الشمعة فى ادعیة لیلة الجمعه، که از آن بزرگمرد بر جاى مانده، نشانگر دانش، بینش و کردار عارف بیداردل سامراست.
==تحصیلات==


همسرش مریم نیز در گروه دانشوران جاى داشت و در ریاضیات، تاریخ ادبیات و شعر سرآمد بانوان روزگار بود.
آموزش رسمى هبةالدین از ده سالگى آغاز شد. او در مدتى کوتاه، صرف، نحو، معانى، بیان، بدیع، حدیث، درایه، رجال، فقه و اصول سطح متوسط، تاریخ، هیئت، حساب و هندسه را در کربلا به پایان رساند.


بى تردید تعیین نخستین روزهاى آموزش براى فرزندى، که از چنین پدر و مادرى بهره می‌برد دشوار است. ولى مى توان گفت که آموزش رسمى هبةالدین از ده سالگى آغاز شد. فرزند پیر پارساى سامرا در مدتى کوتاه، صرف، نحو، معانى، بیان، بدیع، حدیث، درایه، رجال، فقه و اصول سطح متوسط، تاریخ، هیئت، حساب و هندسه را در کربلا به پایان رسانده، مى رفت تا در سایه عنایتهاى پروردگار بر قله‌هاى بلند دانش و معنویت فراز آید که نیمه ذى قعده 1319ق فرارسید و عارف روشن بین سامرا در 73 سالگى چشم از جهان فرو بست.
اما نیمه ذى قعده 1319ق فرارسید و پدرش سید حسین  در 73 سالگى چشم از جهان فرو بست.


اندکى پس از تدفین پیکر سید حسین در حریم امام کاظم‌ علیه‌السلام دانشمند برجسته نجف، سید مرتضى کشمیرى، که با عارف از دست رفته آشنایى دیرین داشت، در کربلا به دیدار سید محمد على شتافته، ضمن تسلیت مرگ پدر، از وى خواست براى ادامه تحصیل رهسپار حریم امیرمؤمنان‌ علیه‌السلام شود. ولى فرزند مریم نمى توانست بدین پیشنهاد پاسخ مثبت دهد. مخارج فراوان کوچیدن، شیوه نامعلوم زندگى در آن دیار و از سوى دیگر هواى بهره‌گیرى از محضر بزرگان آن سامان وى را در تردید افکنده بود. سید کشمیرى با مشاهده دودلى فرزند سید حسین گفت: شایسته است به کتاب خداوند روى آوریم. آنگاه قرآن گرفته، با آفریدگار به رایزنى پرداخت. کلام الهى چنین آشکار بود که نه تنها هبةالدین بلکه میهمانش را نیز در شگفتى فرو برد:
اندکى پس از تدفین پیکر سید حسین در حریم امام کاظم‌ علیه‌السلام دانشمند برجسته نجف، [[سید مرتضى کشمیرى]]، که با پدر سید محمدعلی آشنایی دیرین داشت، در کربلا به دیدار سید محمد على شتافته، ضمن تسلیت مرگ پدر، از وى خواست براى ادامه تحصیل رهسپار حریم [[امام علی علیه‌السلام|امیرمؤمنان‌ علیه‌السلام]] شود. ولى فرزند مریم نمى توانست بدین پیشنهاد پاسخ مثبت دهد. مخارج فراوان کوچیدن، شیوه نامعلوم زندگى در آن دیار و از سوى دیگر هواى بهره‌گیرى از محضر بزرگان آن سامان وى را در تردید افکنده بود. سید کشمیرى با مشاهده دودلى فرزند سید حسین گفت: شایسته است به کتاب خداوند روى آوریم. آنگاه قرآن گرفته، با آفریدگار به رایزنى پرداخت. کلام الهى چنین آشکار بود که نه تنها هبةالدین بلکه میهمانش را نیز در شگفتى فرو برد:


«و جعلنا ابن مریم و أمه آیة و آویناهما إلى ربوة ذات قرار و معین» (مؤمنون، 50)
«و جعلنا ابن مریم و أمه آیة و آویناهما إلى ربوة ذات قرار و معین» (مؤمنون، 50)
خط ۷۵: خط ۷۰:
==سفر سبز==
==سفر سبز==


هبةالدین در حریم پاک امیرمؤمنان‌ علیه‌السلام از فقیهان نامور شیعه شیخ محمد کاظم خرسانى، سید کاظم یزدى و [[شریعت اصفهانی، فتح‌الله|شریعت اصفهانى]] فیض برد و در شمار مجتهدان شیعه جاى گرفت. او که بیش از هر چیز به بیدارى مسلمانان مى اندیشید با شیخ محمد عبده، مفتى مصر، سید محمد دانشور شهره جهان اسلام و صاحب مجله «النهار» و گردانندگان مجلات «المقتطف» و «الهلال» ارتباط بر قرار ساخته، میان مراکز فرهنگى شیعه و سنى در عراق، مصر و سوریه پیوندى ناگسستنى پدید آورد و با انتشار مقاله‌ها، شعرها و گزارشهاى روشنگر در مجلات جهان عرب هدف بلند بیدارى و اتحاد مسلمانان را دنبال کرد. در این روزگار فریاد مشروطه‌خواهى در ایران بالا گرفت. فقیه بیدار سامرا به حمایت از این جنبش برخاسته، با شرکت در محافل آزادیخواهان، آنها را در گزینش شیوه‌هاى درست مبارزه یارى داد.
هبةالدین در حریم پاک امیرمؤمنان‌ علیه‌السلام از فقیهان نامور شیعه [[آخوند خراسانی، محمدکاظم بن حسین|شیخ محمدکاظم خرسانى]]، [[یزدی، سید محمدکاظم بن عبدالعظیم|سید کاظم یزدى]] و [[شریعت اصفهانی، فتح‌الله|شریعت اصفهانى]] فیض برد و در شمار مجتهدان شیعه جاى گرفت. او که بیش از هر چیز به بیدارى مسلمانان مى اندیشید با [[عبده، محمد|شیخ محمد عبده]]، مفتى مصر، [[سید محمد دانشور]] شهره جهان اسلام و صاحب مجله «النهار» و گردانندگان مجلات «المقتطف» و «الهلال» ارتباط بر قرار ساخته، میان مراکز فرهنگى شیعه و سنى در عراق، مصر و سوریه پیوندى ناگسستنى پدید آورد و با انتشار مقاله‌ها، شعرها و گزارشهاى روشنگر در مجلات جهان عرب هدف بلند بیدارى و اتحاد مسلمانان را دنبال کرد. در این روزگار فریاد مشروطه‌خواهى در ایران بالا گرفت. فقیه بیدار سامرا به حمایت از این جنبش برخاسته، با شرکت در محافل آزادیخواهان، آنها را در گزینش شیوه‌هاى درست مبارزه یارى داد.


در 1328ق تلاشهاى خستگى ناپذیر دانشور مصلح جهان اسلام به بار نشست و نخستین شماره ماهنامه دینى، فلسفى و علمى «العلم» انتشار یافت. این ماهنامه دو سال منتشر شد ولى خبر پیوستن گروهى از مسلمانان بحرین به آیین ترسایان هبةالدین را اندوهگین ساخته، سمت بحرین روانه کرد. بدین ترتیب دفتر مجله العلم براى همیشه بسته شد. فقیه دردمند سامرا با افتتاح دو مدرسه اسلامى به نامهاى «اصلاح» و «اسلام»، یک ساختمان ویژه براى ارشاد ناآگاهان و سخنرانیها و نشستهاى علمى فراوان سرانجام جمع ترسایان بحرین را پراکنده ساخته، مومنان آن سامان را قدرتى تازه بخشید.
در 1328ق تلاشهاى خستگى ناپذیر دانشور مصلح جهان اسلام به بار نشست و نخستین شماره ماهنامه دینى، فلسفى و علمى «العلم» انتشار یافت. این ماهنامه دو سال منتشر شد ولى خبر پیوستن گروهى از مسلمانان بحرین به آیین ترسایان هبةالدین را اندوهگین ساخته، سمت بحرین روانه کرد. بدین ترتیب دفتر مجله العلم براى همیشه بسته شد. فقیه دردمند سامرا با افتتاح دو مدرسه اسلامى به نامهاى «اصلاح» و «اسلام»، یک ساختمان ویژه براى ارشاد ناآگاهان و سخنرانیها و نشستهاى علمى فراوان سرانجام جمع ترسایان بحرین را پراکنده ساخته، مومنان آن سامان را قدرتى تازه بخشید.


آنگاه راه هندوستان پیش گرفت تا پس از گفتگوهاى سازنده با دین باوران هند و تشکیل انجمنهاى مذهبى، رهسپار ژاپن شود؛ ولى دیدار با سید جلال‌الدین مویدالاسلام حسینى کاشانى، نویسنده روزنامه حبل المتین، در کلکته مسیرش را دگرگون ساخت.  
آنگاه راه هندوستان پیش گرفت تا پس از گفتگوهاى سازنده با دین باوران هند و تشکیل انجمنهاى مذهبى، رهسپار ژاپن شود؛ ولى دیدار با [[سید جلال‌الدین مویدالاسلام حسینى کاشانى|سید جلال‌الدین مؤیدالاسلام حسینى کاشانى]]، نویسنده روزنامه حبل المتین، در کلکته مسیرش را دگرگون ساخت.  


مویدالاسلام در آن سالهاى بحرانى، که شمارش معکوس جنگ نخست جهانى آغاز شده بود، سفر به ژاپن را سودمند نمى دانست. بنابراین هبةالدین راه یمن پیش گرفته، از آنجا به حجاز شتافت و سرانجام پس از اصلاحات در آن سرزمین‌ها به نجف بازگشت. او بر آن بود در هر شهر و دیار انجمن مذهبى سازمان داده، آنها را با انجمن مرکزى نجف به یکدیگر پیوند دهد تا به هنگام نیاز نیروهاى پاکدل شتابان وارد عمل شده از مرزهاى اعتقادى دین پاسدارى کنند. ولى دریغ که آتش نبرد جهانى همه کشته‌هایش را خاکستر ساخت.
[[مویدالاسلام]] در آن سالهاى بحرانى، که شمارش معکوس جنگ نخست جهانى آغاز شده بود، سفر به ژاپن را سودمند نمى دانست. بنابراین هبةالدین راه یمن پیش گرفته، از آنجا به حجاز شتافت و سرانجام پس از اصلاحات در آن سرزمین‌ها به نجف بازگشت. او بر آن بود در هر شهر و دیار انجمن مذهبى سازمان داده، آنها را با انجمن مرکزى نجف به یکدیگر پیوند دهد تا به هنگام نیاز نیروهاى پاکدل شتابان وارد عمل شده از مرزهاى اعتقادى دین پاسدارى کنند. ولى دریغ که آتش نبرد جهانى همه کشته‌هایش را خاکستر ساخت.


==سالهاى جهاد==
==سالهاى جهاد==
خط ۸۹: خط ۸۴:
هر چند این فتوا در بیست و سوم محرم 1333ق در همه مساجد بغداد خوانده شد ولى دانشمندان دینى دست پرورده عثمانیان نه تنها آن را تایید نکردند، بلکه با ارسال پیامهاى محرمانه دولت بریتانیا را مورد حمایت و تشویق قرار دادند. دولت عثمانى در تنگنایى تاریک گرفتار آمده بود. کسانى که در سایه سلطان استانبول باغها، ثروتها و عنوانهاى مذهبى گرد آورده بودند، یکباره پدر خوانده ترک خویش از یاد برده، پیک دوستى سمت بریتانیا گسیل می‎کردند. البته مقامهاى رسمى مذهبى در این موضع گیرى تنها نبودند، بلکه نمایندگان عراق در پارلمان عثمانى و عراقیان پرورش یافته در مدرسه‌هاى نظامى استانبول نیز از سلطان عثمانى روى گردانده، براى خدمت به ملکه بریتانیا به رقابت پرداختند.
هر چند این فتوا در بیست و سوم محرم 1333ق در همه مساجد بغداد خوانده شد ولى دانشمندان دینى دست پرورده عثمانیان نه تنها آن را تایید نکردند، بلکه با ارسال پیامهاى محرمانه دولت بریتانیا را مورد حمایت و تشویق قرار دادند. دولت عثمانى در تنگنایى تاریک گرفتار آمده بود. کسانى که در سایه سلطان استانبول باغها، ثروتها و عنوانهاى مذهبى گرد آورده بودند، یکباره پدر خوانده ترک خویش از یاد برده، پیک دوستى سمت بریتانیا گسیل می‎کردند. البته مقامهاى رسمى مذهبى در این موضع گیرى تنها نبودند، بلکه نمایندگان عراق در پارلمان عثمانى و عراقیان پرورش یافته در مدرسه‌هاى نظامى استانبول نیز از سلطان عثمانى روى گردانده، براى خدمت به ملکه بریتانیا به رقابت پرداختند.


در چنین شرایطى شیعیان، که همواره شهروندانى درجه دوم و سزاوار اهانت به شماره مى آمدند، به پیروى از فقیهان نجف احساس مسؤولیت کرده، سرنوشت خویش را با سرنوشت دولت سست بنیاد عثمانى پیوند زدند. سید هبةالدین همراه روحانیان بزرگ چون [[شریعت اصفهانی، فتح‌‎الله بن محمدجواد|شیخ الشریعه اصفهانى]]، میرزا مهدى بن ملا کاظم خراسانى و سید مصطفى کاشانى رایت مقدس بارگاه علی‌ علیه‌السلام برداشته، در میان شعارهاى پیوسته مردم سمت جبهه روان شد. آنها شب را در کوفه به سر برده، بامداد همراه سید محمد فرزند حضرت سید کاظم یزدى و سوارانى که بدانان پیوسته بودند، ادامه مسیر دادند.
در چنین شرایطى شیعیان، که همواره شهروندانى درجه دوم و سزاوار اهانت به شماره مى آمدند، به پیروى از فقیهان نجف احساس مسؤولیت کرده، سرنوشت خویش را با سرنوشت دولت سست بنیاد عثمانى پیوند زدند. سید هبةالدین همراه روحانیان بزرگ چون [[شریعت اصفهانی، فتح‌‎الله بن محمدجواد|شیخ الشریعه اصفهانى]]، [[میرزا مهدى بن ملا کاظم خراسانى]] و [[سید مصطفى کاشانى]] رایت مقدس بارگاه [[امام علی علیه‌السلام|علی‌ علیه‌السلام]] برداشته، در میان شعارهاى پیوسته مردم سمت جبهه روان شد. آنها شب را در کوفه به سر برده، بامداد همراه سید محمد فرزند حضرت سید کاظم یزدى و سوارانى که بدانان پیوسته بودند، ادامه مسیر دادند.


انبوه مجاهدان در 21 محرم 1334 به بغداد رسیدند. بغداد در آن سال نقطه اوج همایشهاى وحدت بود. عصر جمعه، بیست و پنجم محرم، حضرت آیت‌الله [[شریعت اصفهانی، فتح‌‎الله بن محمدجواد|شیخ الشریعه اصفهانى]] همراه سید هبه‌الدین و دیگر دانشوران عازم جبهه به دیدار اندیشمندان اهل سنت در اعظمیه شتافتند و در محفلى سراسر یگانگى، روشنى و دوستى شرکت جستند. هبةالدین که نمى توانست بدین مقدار، در وحدت شیعه و سنى، بسنده کند، در راستاى نزدیکى فزونتر نیروهاى فرهنگى مسلمان، دو روز بعد در یکشنبه بیست و هفتم محرم از دفتر نشریه صدى الاسلام باز دید کرد و تلاش دست اندرکاران آن نشریه را ستود.
انبوه مجاهدان در 21 محرم 1334 به بغداد رسیدند. بغداد در آن سال نقطه اوج همایشهاى وحدت بود. عصر جمعه، بیست و پنجم محرم، حضرت آیت‌الله [[شریعت اصفهانی، فتح‌‎الله بن محمدجواد|شیخ الشریعه اصفهانى]] همراه سید هبه‌الدین و دیگر دانشوران عازم جبهه به دیدار اندیشمندان اهل سنت در اعظمیه شتافتند و در محفلى سراسر یگانگى، روشنى و دوستى شرکت جستند. هبةالدین که نمى توانست بدین مقدار، در وحدت شیعه و سنى، بسنده کند، در راستاى نزدیکى فزونتر نیروهاى فرهنگى مسلمان، دو روز بعد در یکشنبه بیست و هفتم محرم از دفتر نشریه صدى الاسلام باز دید کرد و تلاش دست اندرکاران آن نشریه را ستود.
خط ۹۵: خط ۹۰:
سپاه ارادتمندان اهل‌بیت‌ علیه‌السلام سرانجام به جبهه رسید و در نبرد با نیروهاى بریتانیا دلاورانه شرکت جست. توجه به یکى از تلگرافهاى فقیه سامرا از جبهه کوت مى تواند نشانه روشن شجاعت و تلاش آن بزرگمرد در تقویت روحیه مردم و رزمندگان باشد:
سپاه ارادتمندان اهل‌بیت‌ علیه‌السلام سرانجام به جبهه رسید و در نبرد با نیروهاى بریتانیا دلاورانه شرکت جست. توجه به یکى از تلگرافهاى فقیه سامرا از جبهه کوت مى تواند نشانه روشن شجاعت و تلاش آن بزرگمرد در تقویت روحیه مردم و رزمندگان باشد:


«در سوم شباط با پرچم شریف علی‌ علیه‌السلام، همراه گروهى از دانشوران نجف لشگرگاه سپاه اسلام در جبهه کوت را زیارت کردیم. از صمیم قلب شجاعت سپاهیان دلیر و فداکاریهاى آنان را در بازپس گیرى سرزمینهاى غصب شده، سپاس گفتم، در حالى که فرمانده دلاور و بى باکشان، مرد کمیاب روزگار، فرمانده کل حضرت خلیل بک نیز در میان آنها بود. ما همه بر این باوریم که سپاه ما تا کنون هرگز در عراق چنین نظم و ترتیب نداشته، این گونه به حکم قانون الهى «و اعدوا لهم ما استطعتم من قوة» آماده دفاع نبوده است. انتظار مى رود دشمنان، به یارى پروردگار بسرعت نابود شوند.»
«در سوم شباط با پرچم شریف [[امام علی علیه‌السلام|علی‌ علیه‌السلام]]، همراه گروهى از دانشوران نجف لشگرگاه سپاه اسلام در جبهه کوت را زیارت کردیم. از صمیم قلب شجاعت سپاهیان دلیر و فداکاریهاى آنان را در بازپس گیرى سرزمینهاى غصب شده، سپاس گفتم، در حالى که فرمانده دلاور و بى باکشان، مرد کمیاب روزگار، فرمانده کل حضرت خلیل بک نیز در میان آنها بود. ما همه بر این باوریم که سپاه ما تا کنون هرگز در عراق چنین نظم و ترتیب نداشته، این گونه به حکم قانون الهى «و اعدوا لهم ما استطعتم من قوة» آماده دفاع نبوده است. انتظار مى رود دشمنان، به یارى پروردگار بسرعت نابود شوند.»


==ارمغان اشغالگران==
==ارمغان اشغالگران==
خط ۱۵۳: خط ۱۴۸:
سرانجام تیرگى بر دیدگان مصلح بزرگ جهان اسلام سایه افکند و آن دانشور فرازانه را در نابینایى فرو برد. البته از دست دادن بینایى هرگز وى را از تحقیق و نگارش باز نداشت. هر روز کتاب‌هاى مورد نیاز را برایش مى خواندند و آن بزرگمرد به عادت معمول مقاله یا کتاب مى نوشت. او همواره مى گفت: پروردگار لطف کرده هر روز مى توانم به اعانت دست چهل صفحه بنویسم.
سرانجام تیرگى بر دیدگان مصلح بزرگ جهان اسلام سایه افکند و آن دانشور فرازانه را در نابینایى فرو برد. البته از دست دادن بینایى هرگز وى را از تحقیق و نگارش باز نداشت. هر روز کتاب‌هاى مورد نیاز را برایش مى خواندند و آن بزرگمرد به عادت معمول مقاله یا کتاب مى نوشت. او همواره مى گفت: پروردگار لطف کرده هر روز مى توانم به اعانت دست چهل صفحه بنویسم.


==تألیفات==
==وفات==
 
سرانجام این عالم بزرگ در شب دوشنبه بیست و ششم شوال 1386ق در سن 85 سالگی در بغداد درگذشت و در حریم پاک امام کاظم‌ علیه‌السلام به خاک سپرده شد،.
 
==آثار==


از آن بزرگمرد، بیش از 109 کتاب و رساله به یادگار مانده است.
از آن بزرگمرد، بیش از 109 کتاب و رساله به یادگار مانده است.
خط ۱۶۵: خط ۱۶۴:
# نور الناظر فى علم الرؤیا و المناظر
# نور الناظر فى علم الرؤیا و المناظر


بخشى کوچک از گنجینه بزرگ آثار آن دانشور سخت کوش شمرده می‌شود.
بخشى کوچک از گنجینه بزرگ آثار آن دانشور سخت کوش شمرده می‌شود.  
 
==وفات==
 
 
اندک اندک بیمارى بر پیک مصلح کهنسال سامرا پنجه افکند و اندیشه والایش در ناتوانى فرو رفت، به گونه‌اى که دیگر حتى دوستانش را نیز به خاطر نمی‌آورد. این امر بر آشنایان نزدیک ش گران آمد، بنابراین زیارتش را محدود ساختند، براى نخستین بار پس از 85 سال هبةالدین با خاموشى پیوند خورد. سکوتى که چیزى جز آرامش پیش از توفان نبود. سرانجام گردباد مرگ وزیدن گرفت و در شب دوشنبه بیست و ششم شوال 1386ق ریشه‌هاى یکى از کهنسال ترین درختان حوزه‌هاى علمیه را از خاکهاى مادیت برون آورده، به جهان ناپیداى جاودانگى برد و در حریم پاک امام کاظم‌ علیه‌السلام به خاک سپرده شد،.  


==منابع مقاله==
==منابع مقاله==
- هبةالدین شهرستانى: سید محمد مهدى علوى، ص 4، 5، 6، 7، 8، 10، 11، 14، 19، 20، 22
# - هبةالدین شهرستانى: سید محمد مهدى علوى، ص 4، 5، 6، 7، 8، 10، 11، 14، 19، 20، 22
# - اسلام و هیئت: هبةالدین شهرستانى، ترجمه اسماعیل فردوسى فراهانى، ص 52، 53، 55، 58، 59، 60، 61
# - نقباء البشر فى القرن الرابع عشر: [[آقا بزرگ تهرانى]]، ج 3، ص 64، 639، ج 4، ص 1416، 1417
# - ثورة النجف على الانکلیز: حسن الاسدى، ص 62
# - الشیعه و الحکومة القومیة فى العراق: حسن العلوى، ص 62 - 73
# - لمحات اجتماعیة من تاریخ العراق الحدیث: على الوردى، ج 4، ص 236 - 242، ج 5، ق 1، ص 19، 20، 76 - 90، 109 - 112، 233، 234، 299، ج 5، ق 2، ص 114، 115
# - سنوات الجمر: على المومن، ص 20، 21، 294
# - فقهاى نامدار شیعه: عقیقى بخشایشى، ص 386، 389
# - از تکریت تا کوت: جودیت میلرولورى میل روا، حسن تقى زاده میلانى، ص 96
# - ریحانه الادب: على مدرس تبریزى، ج 6، ص 351
# - گلشن ابرار: ج 2، ص 687
{{الگو:مفسران شیعه}}


- اسلام و هیئت: هبةالدین شهرستانى، ترجمه اسماعیل فردوسى فراهانى، ص 52، 53، 55، 58، 59، 60، 61
==وابسته‌ها==
{{وابسته‌ها}}


- نقباء البشر فى القرن الرابع عشر: [[آقا بزرگ تهرانى]]، ج 3، ص 64، 639، ج 4، ص 1416، 1417
[[در پیرامون نهج‌البلاغه (ط. جامعه مدرسین)]]  


- ثورة النجف على الانکلیز: حسن الاسدى، ص 62
[[اسلام و هییت]]
 
- الشیعه و الحکومة القومیة فى العراق: حسن العلوى، ص 62 - 73
 
- لمحات اجتماعیة من تاریخ العراق الحدیث: على الوردى، ج 4، ص 236 - 242، ج 5، ق 1، ص 19، 20، 76 - 90، 109 - 112، 233، 234، 299، ج 5، ق 2، ص 114، 115
 
- سنوات الجمر: على المومن، ص 20، 21، 294
 
- فقهاى نامدار شیعه: عقیقى بخشایشى، ص 386، 389


- از تکریت تا کوت: جودیت میلرولورى میل روا، حسن تقى زاده میلانى، ص 96
[[الهیئة و الإسلام]]


- ریحانه الادب: على مدرس تبریزى، ج 6، ص 351
[[نهضة الحسين]]


- گلشن ابرار: ج 2، ص 687
[[الحسين في طريقه الی الشهادة]]


==وابسته‌ها==
[[دعا و تهلیلات قرآن]]
{{وابسته‌ها}}


[[در پیرامون نهج‌البلاغه (ط. جامعه مدرسین)]]
[[راهنمای یهود و نصاری یا بیبلها]]
 
[[اسلام و هییت]]  


[[نبذه من رساله صلاة الجمعه]]  
[[نبذه من رساله صلاة الجمعه]]  
خط ۲۰۶: خط ۲۰۱:
[[نهضت امام حسين(ع)]]  
[[نهضت امام حسين(ع)]]  


[[مقالاتی پیرامون نهج‌البلاغه و گردآورنده آن]]  
[[مقالاتی پیرامون نهج‌البلاغة و گردآورنده آن]]  


[[تصحيح الإعتقاد بصواب الإنتقاد]]  
[[تصحيح الإعتقاد بصواب الإنتقاد]]  


[[رده:زندگی‌نامه]]
[[رده:زندگی‌نامه]]
[[رده:مفسران شیعه]]