شناخت سلفیه معناشناسی تاریخچه پیدایش و تحولات آن: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - ' | تعداد جلد =' به '| تعداد جلد =')
    جز (جایگزینی متن - ' | کتابخانۀ دیجیتال نور =' به '| کتابخانۀ دیجیتال نور =')
    برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
    خط ۲۰: خط ۲۰:
    | شابک =978-964-540-135-9
    | شابک =978-964-540-135-9
    | تعداد جلد =1
    | تعداد جلد =1
    | کتابخانۀ دیجیتال نور =18998
    | کتابخانۀ دیجیتال نور =18998
    | کد پدیدآور =
    | کد پدیدآور =
    | پس از =
    | پس از =

    نسخهٔ ‏۱۷ سپتامبر ۲۰۱۸، ساعت ۰۸:۳۲

    شناخت سلفیه معنا شناسی تاریخچه پیدایش و تحولات آن
    شناخت سلفیه معناشناسی تاریخچه پیدایش و تحولات آن
    پدیدآورانبداشتی، علی الله (نويسنده)
    عنوان‌های دیگرمعنا شناسی تاریخچه پیدایش و تحولات آن
    ناشرمشعر
    مکان نشرتهران - ایران
    سال نشر1388 ش
    چاپ1
    شابک978-964-540-135-9
    موضوعتابعین و اتباع تابعین سلفیه
    زبانفارسی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏‎‏BP‎‏ ‎‏207‎‏/‎‏5‎‏ ‎‏/‎‏ب‎‏4‎‏ش‎‏9*
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    شناخت سلفيه: معناشناسى، تاريخچه پيدايش و تحولات آن، تأليف على‌الله بداشتى، از جمله آثار فارسى است كه پيدايش و افكار و اعتقادات سلفيه را به‌صورت مستند مورد مطالعه و نقد قرار داده است.

    ساختار

    كتاب با يك مقدمه آغاز و مباحث در چند عنوان كلى مورد بحث قرار گرفته است. نويسنده از منابع فارسى و عربى در نگارش مباحث استفاده كرده است.

    گزارش محتوا

    نويسنده در مقدمه كتاب، اين سؤال را مطرح كرده كه آيا خلافت به نصب الهى و معرفى نبوى ثابت مى‌شود يا به انتخاب مردمى؟ پاسخ به اين سؤال مستلزم يك موضع‌گيرى اعتقادى بود و طرف‌داران انتخاب يا انتصاب، هركدام يك گروه فكرى از مسلمانان را شكل دادند... بعد از آن نيز مسائلى در باب ايمان و كفر، قضا و قدر، جبر و اختيار و... پيش آمد، كه موجب تفرق مسلمانان به فرقه‌هاى گوناگون گرديد. يكى از اين فرقه‌ها اهل حديث بودند كه به اخذ مسائل اعتقادى و فروع عملى از ظواهر قرآن و روايت اصرار مى‌ورزيدند. از درون اين جريان فكرى در قرون اخير تفكر سلف‌گرايى با نام «سلفيه» به‌عنوان يك فرقه شكل گرفت[۱]

    نويسنده، مباحث كتاب را با ارائه دو تعريف «سلفيه» از ديدگاه موافقان و مخالفان آغاز كرده است. سلفى‌ها در اين معنا متفقند كه سلفيه به معناى پيروى از سلف صالح است؛ لذا نويسنده براى بررسى و نقد ديدگاه‌ها درباره تعريف سلف دو مسئله را مورد تحليل قرار مى‌دهد: يكى اينكه سلف صالح به چه معناست و ديگر آنكه سلف صالح چه كسانى هستند كه پيروى از آنان مايه نجات و تخلف از آنان موجب گمراهى و هلاكت است[۲]

    وى سپس معناى پيروى از سلف صالح را اين‌گونه مطرح مى‌كند كه آيا مقصود اين است كه در روش انديشه و شيوه زندگى فردى و اجتماعى و... تابع و مقلد آنان باشيم و در روش انديشه يا نحوه زندگى، در اصول عقيدتى و يا در احكام فردى و اجتماعى، نگاهمان فقط به سلف باشد و از عقل خويش براى تجديد حيات اجتماعى و فهم جديد از قرآن و سنت بهره‌اى نبريم؟ اين طرز تفكر، نه مورد تأييد خود قرآن و سنت است و نه هيچ عقل سليمى آن را تأييد مى‌كند. كدام عقل سليم مى‌پذيرد كه اگر سلف صالح براى انجام فريضه حج، از استر و اسب و اشتر استفاده مى‌كردند، امروز هم به احترام سلف صالح و به تبعيت از سلف صالح، از اسب و اشتر استفاده كنند و بر هواپيما ننشينند[۳]

    در بخش ديگرى از كتاب، مصاديق سلف صالح بررسى شده است. صاحب‌نظران سلفيه اجماع نسبى بر صحابه و تابعين و تابعين تابعين دارند. در مصاديق صحابه نيز بين علماى اماميه و اهل سنت و همچنين بين علماى اهل سنت اختلاف نظر وجود دارد. ممكن است گروهى از متفكران كسى را صحابى بدانند، اما گروه ديگر او را از منافقين به حساب آورند.

    احمد بن حنبل، در ميان اصحاب، ابابكر، عمر، عثمان، على(ع) و عشره مبشره را كه مركّب از چهار خليفه بعد از پيامبر(ص) و طلحه، زبير، سعد، سعيد، عبدالرحمن بن عوف و ابوعبيده جراحند، افضل از ساير صحابه و اهل بهشت مى‌داند. ابن تيميه نيز عايشه، ابوموسى اشعرى، عمرو بن العاص و معاوية بن ابى‌سفيان را هم از صحابه و اهل فضائل و محاسن و مجتهدان امت مى‌داند[۴]

    نويسنده سپس در پاسخ به اين سؤال كه آيا همه اصحاب عادل بودند؟ چنين مى‌نويسد: «قضاوت دقيق در اين زمينه را بايد به بررسى سيره زندگى عملى و اعتقادى آنان موكول كرد، اما به‌طور اجمال مى‌توان گفت: برخى از آنان عادل بودند و برخى نه؛ چنان‌كه در ميان اهل سنت هم در عدالت صحابه اختلاف وجود دارد». گفته‌هاى آلوسى، خطيب بغدادى، مازرى و ابن عمار حنبلى حاكى از اين اختلاف است[۵]

    خلاصه سخن در باب نقد تعريف اصطلاحى سلفيه اين است كه نه سلف صالح به معنايى كه آنان مى‌گويند مى‌تواند الگو باشند و نه امر پيروى از آنها حجتى شرعى و يا حجتى عقلى دارد. پس در تعريف سلفيه بايد گفت: سلفيه فرقه‌اى نوظهور است كه غالباً از عقايد احمد بن حنبل و اهل حديث، به‌ويژه ابن تيميه و محمد بن عبدالوهاب، پيروى مى‌كنند، اما خود را احياگران سنت و پيروان سلف؛ يعنى اصحاب رسول خدا(ص) و تابعان و تابعان تابعان و پاسداران توحيد و سنت نبوى مى‌دانند[۶]

    تاريخچه پيدايش سلفيه و تحولات آن آخرين مبحث كتاب است. اگر بخواهيم تاريخ پيدايش و تحولات تفكرى گروهى را كه اكنون سلفيه خوانده مى‌شود، به چند مرحله زمانى تقسيم كنيم، ظهور احمد بن حنبل را بايد يكى از نقاط عطف اين جريان فكرى بدانيم. اگر بخواهيم دوره‌هاى حياتى سلفى‌ها و اهل حديث را متمايز كنيم، بايد ظهور اثرگرايان در فقه و اعتقادات را دوره اول، زمان قدرت گرفتن احمد بن حنبل و اصحاب حديث در زمان متوكل عباسى را دوره دوم، دوران بعد از احمد بن حنبل تا ظهور ابن تيميه را دوره سوم، ظهور ابن تيميه را دوره چهارم، دوران بعد از او تا ظهور محمد بن عبدالوهاب را دوره پنجم، زمان ظهور او و حاكميت يافتن مذهب وهابيه در برخى سرزمين‌هاى اسلامى را دوره ششم و زمان بعد از او را دوره هفتم يا دوره معاصر بناميم[۷]

    وضعيت كتاب

    فهرست مطالب در ابتداى كتاب آمده است. آدرس منابع مورد استفاده و برخى توضيحات نويسنده در پاورقى صفحات ذكر شده است.

    پانويس

    1. مقدمه، ص8-7
    2. متن كتاب، ص23-11
    3. ر.ک: همان، ص26-25
    4. ر.ک: همان، ص35-34
    5. ر.ک: همان، ص52-51
    6. همان، ص54
    7. ر.ک: همان، ص63

    منابع مقاله

    مقدمه و متن كتاب.