شرح دعاء السحر: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۰۵: خط ۱۰۵:
بند(12): «اللهم إنى أسألك من علمك بأنفذه و...»:
بند(12): «اللهم إنى أسألك من علمك بأنفذه و...»:


نكته: اگر از ظلمت‌كده طبيعت خارج شديم و به‌سوى خدا و رسولش هجرت كرديم و عنايت الهى شامل حالمان شد، در آن صورت پاداش ما با خداست و علم شهودى خواهيم داشت كه علم حضرت حق به ذاتش، علم به كمالات ذات و لوازم اسماء و صفات اوست.<ref>  [http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/13815/2/119 همان، ص119] </ref>
نكته: اگر از ظلمت‌كده طبيعت خارج شديم و به‌سوى خدا و رسولش هجرت كرديم و عنايت الهى شامل حالمان شد، در آن صورت پاداش ما با خداست و علم شهودى خواهيم داشت كه علم حضرت حق به ذاتش، علم به كمالات ذات و لوازم اسما و صفات اوست.<ref>  [http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/13815/2/119 همان، ص119] </ref>


بند(13): «اللهم إنى أسألك من قولك بأرضاه و...»:
بند(13): «اللهم إنى أسألك من قولك بأرضاه و...»:


نكته: تجلى به‌نحو كثرت در وحدت، با اين جمله و نيز جمله«كل قولك رضى»، هيچ منافاتى ندارد، زيرا تغيير حالات آنى و تجليات، مختلف است.<ref>  [http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/13815/2/124 همان، ص124] </ref>
نكته: تجلى به‌نحو كثرت در وحدت، با اين جمله و نيز جمله «كل قولك رضى»، هيچ منافاتى ندارد؛ زيرا تغيير حالات آنى و تجليات، مختلف است.<ref>  [http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/13815/2/124 همان، ص124] </ref>


بند(14): «اللهم إنى أسألك من مسائلك بأحبها اليك و...»:
بند(14): «اللهم إنى أسألك من مسائلك بأحبها إليك و...»:


نكته: سؤال، عبارت از استدعاى سائل از مسئول با توجه به اوست تا نيازمندى‌هايش را برطرف سازد و او را به كمالش برساند. دعا، اگر با زبان ذات و استعداد باشد، مستجاب مى‌شود، زيرا فياض از فيض به‌قدر استحقاق دريغ نمى‌كند.<ref>  [http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/13815/2/127 همان، ص127 و 128] </ref>
نكته: سؤال، عبارت از استدعاى سائل از مسئول با توجه به اوست تا نيازمندى‌هايش را برطرف سازد و او را به كمالش برساند. دعا، اگر با زبان ذات و استعداد باشد، مستجاب مى‌شود؛ زيرا فياض از فيض به‌قدر استحقاق دريغ نمى‌كند.<ref>  [http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/13815/2/127 همان، ص127 و 128] </ref>


بند(15): «اللهم إنى أسألك من شرفك بأشرفه و...»:
بند(15): «اللهم إنى أسألك من شرفك بأشرفه و...»:


نكته: وجود، خير و شرف و حقيقت است و عدم، شر و خست و بطلان. شرور به حيثيت إمكان برمى‌گردد و چون هر خيرى از خداست، پس بايد او را ستود و چون شرور از خود انسان و از حيثيت خلقى است، پس همان مخلوق سزاوار ملامت است. اين مطلب، در كتاب‌هاى اين فن، به‌ويژه در آثار صدر المتألهين شيرازى با برهان بيان و إثبات شده است.<ref>  [http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/13815/2/133 همان، ص133 تا 136] </ref>
نكته: وجود، خير و شرف و حقيقت است و عدم، شر و خست و بطلان. شرور به حيثيت امكان برمى‌گردد و چون هر خيرى از خداست، پس بايد او را ستود و چون شرور از خود انسان و از حيثيت خلقى است، پس همان مخلوق سزاوار ملامت است. اين مطلب، در كتاب‌هاى اين فن، به‌ويژه در آثار صدرالمتألهين شيرازى با برهان بيان و اثبات شده است.<ref>  [http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/13815/2/133 همان، ص133 تا 136] </ref>


بند(16): «اللهم إنى أسألك من سلطانك بأدومه و...»:
بند(16): «اللهم إنى أسألك من سلطانك بأدومه و...»:
خط ۱۲۵: خط ۱۲۵:
بند(17): «اللهم إنى أسألك من ملكك بأفخره و...»:
بند(17): «اللهم إنى أسألك من ملكك بأفخره و...»:


نكته: افخريت مالكيت خدا، يا به اعتبار أحسن بودن نظام است كه در حكمت متعاليه إثبات شده؛ در صورتى كه مُلك، به معنى مملكت باشد و يا به اعتبار تجليات أسمائى در«حضرت علميه» است؛ در صورتى كه مُلك، به معنى مالكيت باشد.<ref>  [http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/13815/2/139 همان، ص139] </ref>
نكته: افخريت مالكيت خدا، يا به اعتبار احسن بودن نظام است كه در حكمت متعاليه اثبات شده؛ درصورتى‌که مُلك، به معنى مملكت باشد و يا به اعتبار تجليات اسمائى در «حضرت علميه» است؛ درصورتى‌كه مُلك، به معنى مالكيت باشد.<ref>  [http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/13815/2/139 همان، ص139] </ref>


بند(18): «اللهم إنى أسألك من علوك بأعلاه و...»:
بند(18): «اللهم إنى أسألك من علوك بأعلاه و...»:


نكته: عارف كامل، محدث كاشانى گفته است: «عُلو حقيقى، مخصوص خداست»، ولى من مى‌گويم: «هيچ‌كسى اصلاً مشاركتى با حضرت حق در حقيقت عُلو ندارد و هر عُلوى، فانى در عُلو اوست و حكم و حيثيتى از براى آن نيست».<ref>  [http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/13815/2/142 همان، ص142] </ref>
نكته: عارف كامل، محدث كاشانى گفته است: «عُلو حقيقى، مخصوص خداست»، ولى من مى‌گويم:       «هيچ‌كسى اصلاً مشاركتى با حضرت حق در حقيقت عُلو ندارد و هر عُلوى، فانى در عُلو اوست و حكم و حيثيتى از براى آن نيست».<ref>  [http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/13815/2/142 همان، ص142] </ref>


بند(19): «اللهم إنى أسألك من منك بأقدمه و...»:
بند(19): «اللهم إنى أسألك من منك بأقدمه و...»:


نكته: اين جمله از دعا، روشن‌ترين شاهد بر نظر پيشوايان حكمت متعاليه، در باره قدمت فيض حق تعالى است و خداوند متعال، منت بر موجودات نهاد كه بر آنان إفاضه وجود كرد و آن وجود، از آن جهت كه ظل قديم است، خودش نيز قديم است.<ref>  [http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/13815/2/143 همان، ص143] </ref>
نكته: اين جمله از دعا، روشن‌ترين شاهد بر نظر پيشوايان حكمت متعاليه، درباره قدمت فيض حق تعالى است و خداوند متعال، منت بر موجودات نهاد كه بر آنان افاضه وجود كرد و آن وجود، از آن جهت كه ظل قديم است، خودش نيز قديم است.<ref>  [http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/13815/2/143 همان، ص143] </ref>


بند(20): «اللهم إنى أسألك من آياتك بأكرمها و...»:
بند(20): «اللهم إنى أسألك من آياتك بأكرمها و...»:


نكته: صاحب‌دلان در اين دنيا، حركت انعطافى(نه استقامتى) دارند و مانند مسافرى آماده كوچ هستند و هر چيزى را نشانه‌اى از غيب مى‌بينند، چون هر موجودى حتى جمادات و نباتات، نامه‌اى إلهى است كه سالك إلى الله، أسماء و صفات حضرت حق را در آن مى‌خواند. <ref>  [http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/13815/2/145 همان، ص145 تا 147] </ref>
نكته: صاحب‌دلان در اين دنيا، حركت انعطافى (نه استقامتى) دارند و مانند مسافرى آماده كوچ هستند و هر چيزى را نشانه‌اى از غيب مى‌بينند؛ چون هر موجودى حتى جمادات و نباتات، نامه‌اى الهى است كه سالك إلى الله، اسما و صفات حضرت حق را در آن مى‌خواند. <ref>  [http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/13815/2/145 همان، ص145 تا 147] </ref>


بند(21): «اللهم إنى أسألك بما أنت فيه من الشأن و الجبروت و...»:
بند(21): «اللهم إنى أسألك بما أنت فيه من الشأن و الجبروت و...»:


نكته: خداى تعالى در هر آنى، تجلى و شأنى دارد، ولى تجلى تام و با همه شئون براى كسى جز انسان كامل إمكان ندارد. اگر قلب سالك، قابل، براى تجلى اسم جامع شود، سفر رابع پايان مى‌پذيرد و اين آخرين مرتبه سير إلى الله است و براى أحدى جز رسول أكرم(ص) و أولياى او(ع) واقع نشده است.<ref>  [http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/13815/2/149 همان، ص149 تا 151] </ref>
نكته: خداى تعالى در هر آنى، تجلى و شأنى دارد، ولى تجلى تام و با همه شئون براى كسى جز انسان كامل امكان ندارد. اگر قلب سالك، قابل، براى تجلى اسم جامع شود، سفر رابع پايان مى‌پذيرد و اين آخرين مرتبه سير إلى الله است و براى احدى جز رسول اكرم(ص) و اولياى او(ع) واقع نشده است.<ref>  [http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/13815/2/149 همان، ص149 تا 151] </ref>


بند(22): «اللهم إنى أسألك بما تجيبنى حين أسألك، فأجبنى يا اللَّه»:
بند(22): «اللهم إنى أسألك بما تجيبنى حين أسألك، فأجبنى يا اللَّه»:


نكته: أسماء إلهى همگى از مظاهر اسم اعظم است. براى إشاره به اينكه اسم أعظم إلهى، محيط به همه أسماء و مجيب در آغاز و انجام و ظاهر و باطن است، دعا را با«اللهم» شروع كرد و با«يا الله» پايان داد.<ref>  [http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/13815/2/153 همان، ص153] </ref>
نكته: اسماء الهى همگى از مظاهر اسم اعظم است. براى اشاره به اينكه اسم اعظم الهى، محيط به همه اسماء و مجيب در آغاز و انجام و ظاهر و باطن است، دعا را با«اللهم» شروع كرد و با«يا الله» پايان داد.<ref>  [http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/13815/2/153 همان، ص153] </ref>






== منابع ==
== منابع مقاله ==




1. الامام الخمينى، شرح دعاء السحر، تهران، مؤسسة تنظيم و نشر آثار الامام الخمينى، الطبعة الاولى، 1416ق؛
1. الإمام الخمينى، شرح دعاء السحر، تهران، مؤسسة تنظيم و نشر آثار الإمام الخمينى، الطبعة الأولى، 1416ق؛


2. على حيدر مرتضوى، فيلسوف فطرت، نگاهى به أحوال و أفكار عارف حكيم، آية الله العظمى محمد على شاه‌آبادى قدس سره، پژوهش‌گاه فرهنگ و انديشه اسلامى، 1386ش؛
2. على حيدر مرتضوى، فيلسوف فطرت، نگاهى به احوال و افکار عارف حكيم، آيت‌الله‌العظمى محمدعلى شاه‌آبادى قدس‌سره، پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامى، 1386ش؛


3. امام خمينى، شرح دعاى سحر، ترجمه سيد احمد فهرى، ويرايش و تصحيح حسين استادولى، انتشارات تربت، 1376ش؛
3. امام خمينى، شرح دعاى سحر، ترجمه سيد احمد فهرى، ويرايش و تصحيح حسين استادولى، انتشارات تربت، 1376ش؛
خط ۱۶۱: خط ۱۶۱:
[[شرح دعای سحر «ترجمه فارسی»]]
[[شرح دعای سحر «ترجمه فارسی»]]


[[شرح دعاء السحر (خمینی ، روح الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران)]]
[[شرح دعاء السحر (خمینی ، روح‌الله، رهبر انقلاب و بنیان‌گذار جمهوری اسلامی ایران)]]


== پیوندها ==
== پیوندها ==
۱

ویرایش