پرش به محتوا

شرح حدیث «جنود عقل و جهل»: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'كيفيت' به 'کیفیت'
جز (جایگزینی متن - 'موسس' به 'مؤسس')
جز (جایگزینی متن - 'كيفيت' به 'کیفیت')
(۲ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۱۸: خط ۱۸:
| تعداد جلد =1
| تعداد جلد =1
| کتابخانۀ دیجیتال نور =13779
| کتابخانۀ دیجیتال نور =13779
| کتابخوان همراه نور =02105
| کد پدیدآور =
| کد پدیدآور =
| پس از =
| پس از =
خط ۴۰: خط ۴۱:
#وى شيوه علماى اخلاق و روش تدوين كتب اخلاقى پيشين را مورد نقد منصفانه قرار مى‌دهد و خود شيوه جديد و نوينى را برمى‌گزيند و كتاب‌هاى اخلاقى خويش را بر روش نوينى تدوين مى‌نمايد كه بدان اشاره‌اى مى‌شود:
#وى شيوه علماى اخلاق و روش تدوين كتب اخلاقى پيشين را مورد نقد منصفانه قرار مى‌دهد و خود شيوه جديد و نوينى را برمى‌گزيند و كتاب‌هاى اخلاقى خويش را بر روش نوينى تدوين مى‌نمايد كه بدان اشاره‌اى مى‌شود:
#:وى در مقدمه شرح حديث جنود عقل و جهل چنين مى‌نگارد: «منظور ما اين است كه مقصد قرآن و حديث، تصفيه عقول و تزكيه نفوس است براى حاصل شدن مقصد اعلاى توحيد و غالباً  شراح احاديث شريفه و مفسرين قرآن كريم اين نكته را، كه اصل اصول است، مورد توجه قرار ندادند و سرسرى از آن گذشته‌اند و جهاتى را كه مقصود از نزول قرآن و صدور احاديث به هيچ‌وجه نبوده، از قبيل جهات ادبى و فلسفى و تاريخى و امثال آن، مورد بحث و تدقيق و فحص و تحقيق قرار داده‌اند.
#:وى در مقدمه شرح حديث جنود عقل و جهل چنين مى‌نگارد: «منظور ما اين است كه مقصد قرآن و حديث، تصفيه عقول و تزكيه نفوس است براى حاصل شدن مقصد اعلاى توحيد و غالباً  شراح احاديث شريفه و مفسرين قرآن كريم اين نكته را، كه اصل اصول است، مورد توجه قرار ندادند و سرسرى از آن گذشته‌اند و جهاتى را كه مقصود از نزول قرآن و صدور احاديث به هيچ‌وجه نبوده، از قبيل جهات ادبى و فلسفى و تاريخى و امثال آن، مورد بحث و تدقيق و فحص و تحقيق قرار داده‌اند.
#:حتى علماى اخلاق هم كه تدوين اين علم كردند، يا به طريق علمى - فلسفى بحث و تفتيش كردند، مثل كتاب شريف «طهارة الأعراق» محقق بزرگ [[مسکویه، احمد بن محمد|ابن مسكويه]] و كتاب شريف «[[اخلاق ناصری]]» تأليف حكيم متأله و فيلسوف متبحر افضل المتأخرين نصير الملة والدين - قدّس اللّه نفسه الزكية - و بسيارى از قسمت‌هاى كتاب «إحياء العلوم» [[غزالی، محمد بن محمد|غزالى]] - و اين نحو تأليف علمى را در تصفيه اخلاق و تهذيب باطن تأثيرى بسزا نيست، اگر نگوييم اصلا و رأسا نيست.
#:حتى علماى اخلاق هم كه تدوين اين علم كردند، يا به طريق علمى - فلسفى بحث و تفتيش كردند، مثل كتاب شريف «طهارة الأعراق» محقق بزرگ [[مسکویه، احمد بن محمد|ابن مسكويه]] و كتاب شريف «[[اخلاق ناصری]]» تأليف حكيم متأله و فيلسوف متبحر افضل المتأخرين نصير الملة و الدين - قدّس اللّه نفسه الزكية - و بسيارى از قسمت‌هاى كتاب «إحياء العلوم» [[غزالی، محمد بن محمد|غزالى]] - و اين نحو تأليف علمى را در تصفيه اخلاق و تهذيب باطن تأثيرى بسزا نيست، اگر نگوييم اصلا و رأسا نيست.
#:كتاب «إحياء العلوم» كه تمام فضلا او را به مدح و ثنا ياد مى‌كنند و او را بدء و ختم علم اخلاق مى‌پندارند، به نظر نویسنده در اصلاح اخلاق و قلع ماده فساد و تهذيب باطن كمكى نمى‌كند.
#:كتاب «إحياء العلوم» كه تمام فضلا او را به مدح و ثنا ياد مى‌كنند و او را بدء و ختم علم اخلاق مى‌پندارند، به نظر نویسنده در اصلاح اخلاق و قلع ماده فساد و تهذيب باطن كمكى نمى‌كند.
#:بالجمله... اخلاق علمى و تاريخى و همين طور تفسير ادبى و علمى و شرح احاديث بدين منوال از مقصد و مقصود دور افتادن و تبعيد قريب نمودن است. نویسنده را عقيده آن است كه مهم در علم اخلاق و شرح احاديث مربوطه به آن يا تفسير آيات شريفه راجعه به آن، آن است كه نویسنده آن، با ابشار و تنذير و موعظت و نصيحت و تذكر دادن و يادآورى كردن، هريك از مقاصد خود را در نفوس جايگزين كند؛ به‌عبارت‌ديگر، كتاب اخلاق، موعظه كتبيه بايد باشد و خود معالجه كند دردها و عيب‌ها را نه آنكه راه علاج نشان دهد. ريشه‌هاى اخلاق را فهماندن و راه علاج نشان دادن، يك نفر را به مقصد نزدیک نكند و يك قلب ظلمانى را نور ندهد و يك خلق فاسد را اصلاح ننمايد.
#:بالجمله... اخلاق علمى و تاريخى و همين طور تفسير ادبى و علمى و شرح احاديث بدين منوال از مقصد و مقصود دور افتادن و تبعيد قريب نمودن است. نویسنده را عقيده آن است كه مهم در علم اخلاق و شرح احاديث مربوطه به آن يا تفسير آيات شريفه راجعه به آن، آن است كه نویسنده آن، با ابشار و تنذير و موعظت و نصيحت و تذكر دادن و يادآورى كردن، هريك از مقاصد خود را در نفوس جايگزين كند؛ به‌عبارت‌ديگر، كتاب اخلاق، موعظه كتبيه بايد باشد و خود معالجه كند دردها و عيب‌ها را نه آنكه راه علاج نشان دهد. ريشه‌هاى اخلاق را فهماندن و راه علاج نشان دادن، يك نفر را به مقصد نزدیک نكند و يك قلب ظلمانى را نور ندهد و يك خلق فاسد را اصلاح ننمايد.
خط ۴۸: خط ۴۹:
#:چه‌بسا، كسانى كه صرف عمر در توحيد علمی‌نموده و تمام اوقات را به مطالعه و مباحثه و تعليم و تعلّم آن مصروف كردند و صبغه توحيد نيافته‌اند و عالم الهى و حكيم ربانى نشده، تزلزل قلبى آنها از ديگران بيشتر است.
#:چه‌بسا، كسانى كه صرف عمر در توحيد علمی‌نموده و تمام اوقات را به مطالعه و مباحثه و تعليم و تعلّم آن مصروف كردند و صبغه توحيد نيافته‌اند و عالم الهى و حكيم ربانى نشده، تزلزل قلبى آنها از ديگران بيشتر است.
#:اى عزيز! جميع علوم شرعيه، مقدمه معرفت اللّه و حصول حقيقت توحيد در قلب است كه آن صبغة اللّه است ''' «و من أحسن من اللّه صبغة» '''<ref>بقره:138</ref>؛ غايت امر آنكه بعضى مقدمه قريبه و بعضى بعيده و بعضى بلاواسطه و بعضى مع‌الواسطه است.
#:اى عزيز! جميع علوم شرعيه، مقدمه معرفت اللّه و حصول حقيقت توحيد در قلب است كه آن صبغة اللّه است ''' «و من أحسن من اللّه صبغة» '''<ref>بقره:138</ref>؛ غايت امر آنكه بعضى مقدمه قريبه و بعضى بعيده و بعضى بلاواسطه و بعضى مع‌الواسطه است.
#:علم فقه، مقدمه عمل است و اعمال عبادى، خود مقدمه حصول معارف و تحصيل توحيد و تجريد است، اگر به آداب شرعيه قلبيّه و قالبيّه و ظاهريّه و باطنيّه آن قيام شود و نقض نتوان نمود كه از عبادات چهل پنجاه ساله ما هيچ معارف و حقايقى حاصل نيامده است؛ چه، از علوم ما نيز هيچ كيفيت و حالى حاصل نشده و ما را سر و كارى با توحيد و تجريد كه قرة العين اوليا(ع) است، نبوده و نيست و آن شعبه از علم فقه كه در سياست مدن و تدبير منزل و تعمير بلاد و تنظيم عباد است، نيز مقدمه آن اعمال است كه آنها دخالت تام تمام در حصول توحيد و معارف دارند و همين نحو، علم به منجيات و مهلكات در علم اخلاق، مقدمه است براى تهذيب نفوس كه آن مقدمه است براى حصول حقايق معارف و لياقت نفس براى جلوه توحيد»<ref>[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/13779/2/9 متن کتاب، ص9 و 10]</ref>
#:علم فقه، مقدمه عمل است و اعمال عبادى، خود مقدمه حصول معارف و تحصيل توحيد و تجريد است، اگر به آداب شرعيه قلبيّه و قالبيّه و ظاهريّه و باطنيّه آن قيام شود و نقض نتوان نمود كه از عبادات چهل پنجاه ساله ما هيچ معارف و حقايقى حاصل نيامده است؛ چه، از علوم ما نيز هيچ کیفیت و حالى حاصل نشده و ما را سر و كارى با توحيد و تجريد كه قرة العين اوليا(ع) است، نبوده و نيست و آن شعبه از علم فقه كه در سياست مدن و تدبير منزل و تعمير بلاد و تنظيم عباد است، نيز مقدمه آن اعمال است كه آنها دخالت تام تمام در حصول توحيد و معارف دارند و همين نحو، علم به منجيات و مهلكات در علم اخلاق، مقدمه است براى تهذيب نفوس كه آن مقدمه است براى حصول حقايق معارف و لياقت نفس براى جلوه توحيد»<ref>[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/13779/2/9 متن کتاب، ص9 و 10]</ref>
#اين كتاب، بيش از يك جلد بوده است؛ زيرا مؤلف در آخر همين كتاب به جلد ديگر كه حاوى شرح ساير لشكرهاى عقل و جهل است، تصريح نموده است.
#اين كتاب، بيش از يك جلد بوده است؛ زيرا مؤلف در آخر همين كتاب به جلد ديگر كه حاوى شرح ساير لشكرهاى عقل و جهل است، تصريح نموده است.
#:مؤلف در پايان شرح لشكر بيست و پنجم كه «صفح و انتقام» است، مى‌فرمايد: «ما اينجا اين جزو از شرح حديث را خاتمه مى‌دهيم و تتمه آن را با خواست خدا در مجلد ديگر قرار مى‌دهيم»<ref>[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/13779/2/429 همان، ص429]</ref>
#:مؤلف در پايان شرح لشكر بيست و پنجم كه «صفح و انتقام» است، مى‌فرمايد: «ما اينجا اين جزو از شرح حديث را خاتمه مى‌دهيم و تتمه آن را با خواست خدا در مجلد ديگر قرار مى‌دهيم»<ref>[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/13779/2/429 همان، ص429]</ref>
#شارح بزرگوار مبناى شرحش بدين قرار است كه براى شرح هريك از لشكرهاى عقل و جهل، مقصدى قرار داده است كه مشتمل بر چندين فصل است. وى در اكثر مقاصد و فصول، غالباً ، ابتدا معانى جنود عقل و جهل را بيان مى‌كند، سپس به بيان مراتب و درجات و مراحل آنها مى‌پردازد، آنگاه فوائد و ثمرات يا مضرات را توضيح مى‌دهند. بعد به بيان چگونگى به حساب آمدن فضايل و رذايل از جنود عقل و جهل، مى‌پردازد و در آخر به ارائه ادله نقلى از قرآن و سنت و شرح آيات و روايات متناسب با باب مى‌پردازد و در لابه‌لاى فصول و مطالب، مباحث عميق علمى، اخلاقى، فلسفى و عرفانى را از دانشمندان برجسته فنون مذكور نقل مى‌نمايند و به نقد و بررسى آراى ايشان مى‌پردازند.
#شارح بزرگوار مبناى شرحش بدين قرار است كه براى شرح هريك از لشكرهاى عقل و جهل، مقصدى قرار داده است كه مشتمل بر چندين فصل است. وى در اكثر مقاصد و فصول، غالباً، ابتدا معانى جنود عقل و جهل را بيان مى‌كند، سپس به بيان مراتب و درجات و مراحل آنها مى‌پردازد، آنگاه فوائد و ثمرات يا مضرات را توضيح مى‌دهند. بعد به بيان چگونگى به حساب آمدن فضايل و رذايل از جنود عقل و جهل، مى‌پردازد و در آخر به ارائه ادله نقلى از قرآن و سنت و شرح آيات و روايات متناسب با باب مى‌پردازد و در لابه‌لاى فصول و مطالب، مباحث عميق علمى، اخلاقى، فلسفى و عرفانى را از دانشمندان برجسته فنون مذكور نقل مى‌نمايند و به نقد و بررسى آراى ايشان مى‌پردازند.


== وضعيت كتاب ==
== وضعيت كتاب ==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش