شرح العقائد النسفية (شرح): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '(د ' به '(متوفای '
جز (جایگزینی متن - 'ن‎ح' به 'ن‌ح')
جز (جایگزینی متن - '(د ' به '(متوفای ')
 
(۱۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۳۱: خط ۳۱:
| شابک =
| شابک =
| تعداد جلد =1
| تعداد جلد =1
| کتابخانۀ دیجیتال نور =
| کتابخانۀ دیجیتال نور =32904
| کتابخوان همراه نور =32904
| کد پدیدآور =01827
| کد پدیدآور =01827
| پس از =
| پس از =
خط ۵۰: خط ۵۱:
شرح العقائد النسفية، یکی از آثار مهم [[تفتازانی، مسعود بن عمر|تفتازانی]] در علم کلام است که از چند وجه اهمیت دارد. این شرح از مشهورترین و معتبرترین شروح رساله «العقائد» [[نسفی، عمر بن محمد|نسفی]] از متکلمان ماتریدی سده 6ق است. در این شرح، [[تفتازانی، مسعود بن عمر|تفتازانی]] پس از متن [[نسفی، عمر بن محمد|نسفی]] به شرح جمله‌به‌جمله و یا گاه کلمه‌به‌کلمه پرداخته ‎است. این خود از یک‎سو هم به تسریع در خواندن متن کمک می‌کند و هم از سوی دیگر سبب شده ‎است تا متن پس از گذشت 5 قرن بدون تغییری محسوس باقی بماند. از سوی دیگر، این متن به جهت در بر داشتن آراء معتزله نیز مفید است؛ چه، اهل سنت و جماعت در مقام رد معتزله، به شرح و بیان دقیق عقاید خود برخاستند. البته [[نسفی، عمر بن محمد|نسفی]] در «العقائد» هیچ اشاره صریحی به معتزله نکرده‎ است، اما [[تفتازانی، مسعود بن عمر|تفتازانی]] هر جا لازم بوده، از آنها یاد کرده و ریشه مخالفت آنها را با اهل سنت بیان کرده است<ref>ر.ک: حاجی حسینی، سارا، ج15، ص672</ref>.
شرح العقائد النسفية، یکی از آثار مهم [[تفتازانی، مسعود بن عمر|تفتازانی]] در علم کلام است که از چند وجه اهمیت دارد. این شرح از مشهورترین و معتبرترین شروح رساله «العقائد» [[نسفی، عمر بن محمد|نسفی]] از متکلمان ماتریدی سده 6ق است. در این شرح، [[تفتازانی، مسعود بن عمر|تفتازانی]] پس از متن [[نسفی، عمر بن محمد|نسفی]] به شرح جمله‌به‌جمله و یا گاه کلمه‌به‌کلمه پرداخته ‎است. این خود از یک‎سو هم به تسریع در خواندن متن کمک می‌کند و هم از سوی دیگر سبب شده ‎است تا متن پس از گذشت 5 قرن بدون تغییری محسوس باقی بماند. از سوی دیگر، این متن به جهت در بر داشتن آراء معتزله نیز مفید است؛ چه، اهل سنت و جماعت در مقام رد معتزله، به شرح و بیان دقیق عقاید خود برخاستند. البته [[نسفی، عمر بن محمد|نسفی]] در «العقائد» هیچ اشاره صریحی به معتزله نکرده‎ است، اما [[تفتازانی، مسعود بن عمر|تفتازانی]] هر جا لازم بوده، از آنها یاد کرده و ریشه مخالفت آنها را با اهل سنت بیان کرده است<ref>ر.ک: حاجی حسینی، سارا، ج15، ص672</ref>.


یکی از مهم‎ترین ویژگی‌های این شرح، در بر داشتن بخش قابل توجهی از آراء ابومنصور ماتریدی (د 333ق) و فرقه ماتریدیه است؛ چه، ظاهراً عقاید و آراء ابومنصور ماتریدی تا سده 8ق، در سایه ابهام قرار داشت، تا اینکه [[تفتازانی، مسعود بن عمر|تفتازانی]] بخشی از آراء خاص وی را به‌طور خلاصه در «شرح العقائد النسفية» و نیز «شرح المقاصد» بیان کرد<ref>ر.ک: همان</ref>.
یکی از مهم‎ترین ویژگی‌های این شرح، در بر داشتن بخش قابل توجهی از آراء ابومنصور ماتریدی (متوفای  333ق) و فرقه ماتریدیه است؛ چه، ظاهراً عقاید و آراء ابومنصور ماتریدی تا سده 8ق، در سایه ابهام قرار داشت، تا اینکه [[تفتازانی، مسعود بن عمر|تفتازانی]] بخشی از آراء خاص وی را به‌طور خلاصه در «شرح العقائد النسفية» و نیز «شرح المقاصد» بیان کرد<ref>ر.ک: همان</ref>.


شرح [[تفتازانی، مسعود بن عمر|تفتازانی]] بر کتاب نسفیِ ماتریدی و نیز توجه وی به آراء ماتریدیه، با توجه به اینکه در هیچ‎یک از این دو اثر مذکور، به مکتب کلامی و حتى فقهی خود تصریح نکرده است، بحث‎هایی را درباره تعلق‎ او به هریک از دو فرقه اشاعره و ماتریدیه برانگیخته است. [[تفتازانی، مسعود بن عمر|تفتازانی]] به‎نحوی مبسوط درباره نسبت فلسفه و کلام و مسائل مشترک و متمایز هریک از این دو علم بحث کرده است. در مسئله صفات، او همچون دیگر اشاعره، 7 صفت موسوم به صفات معانی یا «صفات وجودیه» را برای خداوند اثبات می‌کرد که اینهاست: قدرت، اراده، علم، حیات، سمع، بصر و کلام و این صفات را قدیم و زائد بر ذات می‌دانست. به نظر وی اختلاف اصلی میان اشاعره و فلاسفه و معتزله، نه بر سر صفات سلبی، مانند اینکه خداوند در جهت و مکان نیست، که بر سر صفات «ثبوتی حقیقی»، مانند علم و قدرت خداوند بود. البته ماتریدیان و از جمله نسفی، صفت «تکوین» را نیز بر صفات هفت‎گانه افزوده‎ بودند، اما [[تفتازانی، مسعود بن عمر|تفتازانی]] در این شرح، همچون دیگر اشاعره این رأی را نپذیرفت و معتقد بود که دلیلی وجود ندارد بر اینکه تکوین را صفتی غیر از قدرت و اراده بدانیم<ref>ر.ک: همان، ص673-‎674</ref>.
شرح [[تفتازانی، مسعود بن عمر|تفتازانی]] بر کتاب نسفیِ ماتریدی و نیز توجه وی به آراء ماتریدیه، با توجه به اینکه در هیچ‎یک از این دو اثر مذکور، به مکتب کلامی و حتى فقهی خود تصریح نکرده است، بحث‎هایی را درباره تعلق‎ او به هریک از دو فرقه اشاعره و ماتریدیه برانگیخته است. [[تفتازانی، مسعود بن عمر|تفتازانی]] به‌نحوی مبسوط درباره نسبت فلسفه و کلام و مسائل مشترک و متمایز هریک از این دو علم بحث کرده است. در مسئله صفات، او همچون دیگر اشاعره، 7 صفت موسوم به صفات معانی یا «صفات وجودیه» را برای خداوند اثبات می‌کرد که اینهاست: قدرت، اراده، علم، حیات، سمع، بصر و کلام و این صفات را قدیم و زائد بر ذات می‌دانست. به نظر وی اختلاف اصلی میان اشاعره و فلاسفه و معتزله، نه بر سر صفات سلبی، مانند اینکه خداوند در جهت و مکان نیست، که بر سر صفات «ثبوتی حقیقی»، مانند علم و قدرت خداوند بود. البته ماتریدیان و از جمله نسفی، صفت «تکوین» را نیز بر صفات هفت‌گانه افزوده‎ بودند، اما [[تفتازانی، مسعود بن عمر|تفتازانی]] در این شرح، همچون دیگر اشاعره این رأی را نپذیرفت و معتقد بود که دلیلی وجود ندارد بر اینکه تکوین را صفتی غیر از قدرت و اراده بدانیم<ref>ر.ک: همان، ص673-‎674</ref>.


صفت «کلام» همواره محل نزاع متکلمان بوده است. به رأی [[تفتازانی، مسعود بن عمر|تفتازانی]]، نزد اهل‎حق یا همان اشاعره، «کلام» خداوند نه از جنس اصوات و حروف است که صفتی ازلی و قائم به ‎ذات اوست. اطلاق کلام خداوند به قرآن به این معناست که این عبارت‎ها و اشاره‌ها بر کلام قدیم خداوند دلالت دارند. به رأی وی، اشاعره با اثبات «کلام نفسی»، با همه فرقه‌ها و به‌ویژه معتزله به مخالفت پرداخته‌اند. اما اگر حدوث قرآن را به معنای حادث بودن «کلام حسی» متشکل از حروف و اصوات بگیریم، اشاعره در این‌باره با معتزله اختلافی ندارند<ref>ر.ک: همان، ص674</ref>.
صفت «کلام» همواره محل نزاع متکلمان بوده است. به رأی [[تفتازانی، مسعود بن عمر|تفتازانی]]، نزد اهل‎حق یا همان اشاعره، «کلام» خداوند نه از جنس اصوات و حروف است که صفتی ازلی و قائم به ‎ذات اوست. اطلاق کلام خداوند به قرآن به این معناست که این عبارت‎ها و اشاره‌ها بر کلام قدیم خداوند دلالت دارند. به رأی وی، اشاعره با اثبات «کلام نفسی»، با همه فرقه‌ها و به‌ویژه معتزله به مخالفت پرداخته‌اند. اما اگر حدوث قرآن را به معنای حادث بودن «کلام حسی» متشکل از حروف و اصوات بگیریم، اشاعره در این‌باره با معتزله اختلافی ندارند<ref>ر.ک: همان، ص674</ref>.
خط ۶۰: خط ۶۱:
[[تفتازانی، مسعود بن عمر|تفتازانی]] همچون دیگر اشاعره، «تکلیف مالایطاق» را جایز می‌دانست. او در این‌باره همچون دیگر متکلمان متأخر اشعری، تقسیم‌بندی سه‎‎گانه‌ای از «مالایطاق» ارائه داده است. یکی اموری که محالند؛ زیرا خداوند عالم است که آنها به انجام نمی‌رسند و درباره آنها خبر داده‎ است، مانند ایمان نیاوردن کافران. دیگر اموری که به ذات خود محالند، مانند جمع دو ضد و سه دیگر اموری که به ذات خود ممکن هستند، اما قدرت بنده به آنها تعلق نمی‌گیرد، مانند خلق اجسام. او تکلیف مالایطاق به معنای اخیر را جایز می‌داند، که البته بحثی صرفاً نظری است. به عقیده وی این مطلب را می‌توان از راه استقراء و نیز آیات مختلفی از قرآن کریم دریافت. در این‌باره، رأی وی با رأی نسفی، مبنی بر اینکه تکلیف مالایطاق بر بنده جایز نیست، مغایرت دارد<ref>ر.ک: همان</ref>.
[[تفتازانی، مسعود بن عمر|تفتازانی]] همچون دیگر اشاعره، «تکلیف مالایطاق» را جایز می‌دانست. او در این‌باره همچون دیگر متکلمان متأخر اشعری، تقسیم‌بندی سه‎‎گانه‌ای از «مالایطاق» ارائه داده است. یکی اموری که محالند؛ زیرا خداوند عالم است که آنها به انجام نمی‌رسند و درباره آنها خبر داده‎ است، مانند ایمان نیاوردن کافران. دیگر اموری که به ذات خود محالند، مانند جمع دو ضد و سه دیگر اموری که به ذات خود ممکن هستند، اما قدرت بنده به آنها تعلق نمی‌گیرد، مانند خلق اجسام. او تکلیف مالایطاق به معنای اخیر را جایز می‌داند، که البته بحثی صرفاً نظری است. به عقیده وی این مطلب را می‌توان از راه استقراء و نیز آیات مختلفی از قرآن کریم دریافت. در این‌باره، رأی وی با رأی نسفی، مبنی بر اینکه تکلیف مالایطاق بر بنده جایز نیست، مغایرت دارد<ref>ر.ک: همان</ref>.


[[تفتازانی، مسعود بن عمر|تفتازانی]] نیز همچون اشعری، ایمان را تصدیق قلبی می‌دانست و معتقد بود که اقرار زبانی و انجام دادن اعمال، فرع بر ایمان هستند و در حقیقت آن تأثیری ندارند. اعتقاد وی به اینکه اعمال در حقیقت ایمان تأثیری ندارند، از یک‎سو سبب شده‎ است تا مرتکب گناه کبیره را مؤمن بداند و از سوی‎ دیگر قائل شده‎ است به اینکه ایمان نقصان‌پذیر است، اما نه به این معنا که در اصل آن تغییری رخ دهد، بلکه مقصود از «زیاد شدن» ایمان این است که دوام، ثبات و یا انوار و ثمرات آن افزایش می‎یابد. [[تفتازانی، مسعود بن عمر|تفتازانی]] در این رأی با دیگر اشاعره متأخر نظیر جوینی و فخرالدین رازی و نیز ماتریدیه اختلاف داشت. بااین‌همه، توضیح‎های وی گاهی به رد نقصان‌پذیری ایمان هم نزدیک می‌شود. به نظر [[تفتازانی، مسعود بن عمر|تفتازانی]] ایمان و اسلام با هم متغایر نیستند، اما این به معنای وحدت مفهومی آنها نیست، بلکه به این معناست که هیچ‎یک از دیگری جدا نیست<ref>ر.ک: همان، ص674-‎675</ref>.
[[تفتازانی، مسعود بن عمر|تفتازانی]] نیز همچون اشعری، ایمان را تصدیق قلبی می‌دانست و معتقد بود که اقرار زبانی و انجام دادن اعمال، فرع بر ایمان هستند و در حقیقت آن تأثیری ندارند. اعتقاد وی به اینکه اعمال در حقیقت ایمان تأثیری ندارند، از یک‎سو سبب شده‎ است تا مرتکب گناه کبیره را مؤمن بداند و از سوی‎ دیگر قائل شده‎ است به اینکه ایمان نقصان‌پذیر است، اما نه به این معنا که در اصل آن تغییری رخ دهد، بلکه مقصود از «زیاد شدن» ایمان این است که دوام، ثبات و یا انوار و ثمرات آن افزایش می‌یابد. [[تفتازانی، مسعود بن عمر|تفتازانی]] در این رأی با دیگر اشاعره متأخر نظیر جوینی و فخرالدین رازی و نیز ماتریدیه اختلاف داشت. بااین‌همه، توضیح‎های وی گاهی به رد نقصان‌پذیری ایمان هم نزدیک می‌شود. به نظر [[تفتازانی، مسعود بن عمر|تفتازانی]] ایمان و اسلام با هم متغایر نیستند، اما این به معنای وحدت مفهومی آنها نیست، بلکه به این معناست که هیچ‎یک از دیگری جدا نیست<ref>ر.ک: همان، ص674-‎675</ref>.


درباره مسئله «استثناء»، [[تفتازانی، مسعود بن عمر|تفتازانی]] در «شرح العقائد» موضع خاصی اتخاذ نکرده، بلکه به جنبه‌های مختلفی پرداخته ‎است که هریک از مذاهب به این مسئله نگریسته‌اند. اما از لحن کلام وی در «شرح المقاصد» می‌توان چنین نتیجه گرفت که وی در این‌باره قاطعیت نظر [[نسفی، عمر بن محمد|نسفی]] و ماتریدیه را ندارد و آن را جایز ‎دانسته ‎است؛ زیرا به رأی وی بر زبان ‎آوردن عبارت استثناء (إن‎شاءالله) به این معنا نیست که مؤمن در ایمان خود در زمان حال شک دارد، بلکه این کار برای طلب ایمان مُوافات و حسن عاقبت است. [[تفتازانی، مسعود بن عمر|تفتازانی]] درباره صحت ایمان مقلد هم‎رأی با ماتریدیه بود و آن را صحیح می‌دانست<ref>ر.ک: همان، ص675</ref>.
درباره مسئله «استثناء»، [[تفتازانی، مسعود بن عمر|تفتازانی]] در «شرح العقائد» موضع خاصی اتخاذ نکرده، بلکه به جنبه‌های مختلفی پرداخته ‎است که هریک از مذاهب به این مسئله نگریسته‌اند. اما از لحن کلام وی در «شرح المقاصد» می‌توان چنین نتیجه گرفت که وی در این‌باره قاطعیت نظر [[نسفی، عمر بن محمد|نسفی]] و ماتریدیه را ندارد و آن را جایز ‎دانسته ‎است؛ زیرا به رأی وی بر زبان ‎آوردن عبارت استثناء (إن‌شاءالله) به این معنا نیست که مؤمن در ایمان خود در زمان حال شک دارد، بلکه این کار برای طلب ایمان مُوافات و حسن عاقبت است. [[تفتازانی، مسعود بن عمر|تفتازانی]] درباره صحت ایمان مقلد هم‌رأی با ماتریدیه بود و آن را صحیح می‌دانست<ref>ر.ک: همان، ص675</ref>.


در ابتدای کتاب، دو مقدمه از محقق (طه عبدالرئوف سعد) و شارح افزوده شده است. در مقدمه محقق، ضمن اشاره به نسخ خطی کتاب، به شرح حال مؤلف و شارح، پرداخته شده<ref>ر.ک: مقدمه محقق، ص3-‎11</ref> و در مقدمه شارح، توضیح مختصری پیرامون مبنای علم شرایع و احکام، داده شده است<ref>ر.ک: مقدمه شارح، ص13-‎14</ref>.
در ابتدای کتاب، دو مقدمه از محقق (طه عبدالرئوف سعد) و شارح افزوده شده است. در مقدمه محقق، ضمن اشاره به نسخ خطی کتاب، به شرح حال مؤلف و شارح، پرداخته شده<ref>ر.ک: مقدمه محقق، ص3-‎11</ref> و در مقدمه شارح، توضیح مختصری پیرامون مبنای علم شرایع و احکام، داده شده است<ref>ر.ک: مقدمه شارح، ص13-‎14</ref>.
خط ۶۹: خط ۷۰:


==پانویس ==
==پانویس ==
<references />
<references/>


==منابع مقاله==
==منابع مقاله==
خط ۷۷: خط ۷۸:


   
   
== وابسته‌ها ==
==وابسته‌ها==
{{وابسته‌ها}}
 
[[المحصل]]
 
[[تلخیص المحصل]]
 
[[شرح العقيدة الإصفهانية]]
 
[[شرح المقاصد]]
 
[[الأربعين في أصول‌الدين (رازی)]]
 
[[الرسالة الكمالية في الحقائق الإلهية]]
 
[[شرح كتاب الفقه الأكبر]]
 
[[تلخيص الأدلة لقواعد التوحيد]]
 
[[الإشارة في أصول الكلام للإمام فخرالدين محمد بن عمر بن الحسين الرازي]]
 
[[شرح النسفیة فی العقیدة الإسلامیة (شرح عقاید اهل سنت و جماعت)]]
[[شرح النسفیة فی العقیدة الإسلامیة (شرح عقاید اهل سنت و جماعت)]]
[[المسائل الخمسون في أصول‌الدين]]
[[الأربعين في أصول‌الدين (رازی)]]
[[المطالب العالية من العلم الإلهي]]
[[المواقف]]
[[شرح العقائد النسفية]]
[[شرح جوهرة التوحيد]]
[[أساس التقديس]]
[[طوالع الأنوار من مطالع الأنظار]]
[[شرح جوهرة التوحيد المسماة إتحاف المريد بجوهرة التوحيد]]
[[غاية المرام في علم الكلام]]
[[المواقف في علم الكلام]]
[[القول السديد في شرح جوهرة التوحيد]]
[[شرح العلامة الخيالي علی النونية]]
[[مقدمات المراشد إلی علم العقائد في دفع شبهات المطلين و الملحدين]]
[[أبكار الأفكار في أصول‌الدين]]
   
   
[[رده:کتاب‌شناسی]]
[[رده:کتاب‌شناسی]]
خط ۸۹: خط ۱۴۰:
   
   
[[رده:آثار کلامی اشاعره. ماتریدیه (قرن 6 – 11)]]
[[رده:آثار کلامی اشاعره. ماتریدیه (قرن 6 – 11)]]
[[رده: 25 مهر الی 24 آبان(97)]]
[[رده:سال97-25مهر الی24 آبان]]