شرح الرضي علی الكافية: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' '''' به '''''
جز (جایگزینی متن - '}} '''' به '}} '''')
جز (جایگزینی متن - ' '''' به ''''')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
 
(۱۰ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد)
خط ۴: خط ۴:
| عنوان‌های دیگر =الکافیة. شرح
| عنوان‌های دیگر =الکافیة. شرح
| پدیدآوران =  
| پدیدآوران =  
[[ابن حاجب، عثمان بن عمر|ابن حاجب]]<nowiki>، عثمان بن عمر]] (نويسنده)
[[ابن حاجب، عثمان بن عمر|ابن حاجب]]<nowiki>، عثمان بن عمر]] (نویسنده)
</nowiki>
</nowiki>


خط ۱۷: خط ۱۷:
زبان عربی - نحو
زبان عربی - نحو
| ناشر =  
| ناشر =  
موسسة الصادق(ع)
مؤسسة الصادق(ع)
| مکان نشر =تهران - ایران
| مکان نشر =تهران - ایران
| سال نشر = 1384 ش  
| سال نشر = 1384 ش  
خط ۲۴: خط ۲۴:
| چاپ =1
| چاپ =1
| شابک =964-5604-49-4
| شابک =964-5604-49-4
| تعداد جلد =4
| تعداد جلد =4
| کتابخانۀ دیجیتال نور =19614
| کتابخانۀ دیجیتال نور =15224
| کتابخوان همراه نور =15224
| کد پدیدآور =
| کد پدیدآور =
| پس از =
| پس از =
| پیش از =
| پیش از =
}}
}}
{{کاربردهای دیگر|شرح الكافية (ابهام زدایی)}}
   
   
'''شرح الرضي على الكافية'''، اثر [[رضی‌الدین استرآبادی، محمد بن حسن|محمد بن حسن استرآبادى]] معروف به شيخ رضى، شرح غير مزجى «الكافية» [[ابن حاجب، عثمان بن عمر|ابن حاجب]] مى‌باشد كه به زبان عربى و حدودا در اواخر قرن هفتم هجرى نوشته شده است.
'''شرح الرضي على الكافية'''، اثر [[رضی‌الدین استرآبادی، محمد بن حسن|محمد بن حسن استرآبادى]] معروف به شيخ رضى، شرح غير مزجى «الكافية» [[ابن حاجب، عثمان بن عمر|ابن حاجب]] مى‌باشد كه به زبان عربى و حدودا در اواخر قرن هفتم هجرى نوشته شده است.
خط ۳۹: خط ۴۱:
كتاب، در چهار جلد، در دو بخش كلى عرضه شده است، به‌گونه‌اى كه بخش اول، مشتمل بر بيست و چهار موضوع كلى بوده و بخش دوم نيز سى و شش موضوع اصلى را در خود جاى داده و موضوعات فرعى ديگر، حول آن‌ها قرار گرفته است. برخى از اين موضوعات اصلى، عبارتند از: كلمه و اقسام آن، كلام، معرب و مبنى، غير منصرف، عدل، تأنيث، جمع، وزن الفعل، مرفوعات، تنازع، مبتدا و خبر، منصوبات، منادى، ترخيم، مندوب، مجرورات، توابع، ضماير، اسم اشاره، موصول، اسماء افعال، اصوات، مركبات، كنايات، ظروف، نكره، مبحث عدد، مذكر و مؤنث، مثنى و جمع، مصدر، اسم فاعل، اسم مفعول، صفه مشبهه، اسم تفضيل، انواع فعل از لحاظ زمان، فعل مجهول، متعدى و لازم، افعال قلوب، افعال ناقصه، افعال مقاربه، فعل تعجب، افعال مدح و ذم و انواع حروف كه عبارتند از: جر، مشبه بالفعل، عطف، تنبيه، ايجاب، زائده، تفسير، مصدريه، تخصيص، توقع، استفهام، شرط، ردع، تأنيث، تنوين، نون تأكيد و استطراد.
كتاب، در چهار جلد، در دو بخش كلى عرضه شده است، به‌گونه‌اى كه بخش اول، مشتمل بر بيست و چهار موضوع كلى بوده و بخش دوم نيز سى و شش موضوع اصلى را در خود جاى داده و موضوعات فرعى ديگر، حول آن‌ها قرار گرفته است. برخى از اين موضوعات اصلى، عبارتند از: كلمه و اقسام آن، كلام، معرب و مبنى، غير منصرف، عدل، تأنيث، جمع، وزن الفعل، مرفوعات، تنازع، مبتدا و خبر، منصوبات، منادى، ترخيم، مندوب، مجرورات، توابع، ضماير، اسم اشاره، موصول، اسماء افعال، اصوات، مركبات، كنايات، ظروف، نكره، مبحث عدد، مذكر و مؤنث، مثنى و جمع، مصدر، اسم فاعل، اسم مفعول، صفه مشبهه، اسم تفضيل، انواع فعل از لحاظ زمان، فعل مجهول، متعدى و لازم، افعال قلوب، افعال ناقصه، افعال مقاربه، فعل تعجب، افعال مدح و ذم و انواع حروف كه عبارتند از: جر، مشبه بالفعل، عطف، تنبيه، ايجاب، زائده، تفسير، مصدريه، تخصيص، توقع، استفهام، شرط، ردع، تأنيث، تنوين، نون تأكيد و استطراد.


بر كافيه ابن جاجب، شرح‌هاى متعددى نوشته شده است، اما امتياز شرح حاضر، به استقلال رأى و حريت فكر نويسنده آن مى‌باشد، زيرا وى بر مذهب نحوى خاصى متمركز نگرديده است؛ هرچند غالبا به مذهب بصريون تمايل داشته و تمجيد بسيارى از [[سیبویه، عمرو بن عثمان|سيبويه]] و آثار وى كرده است، اما در مواردى نيز آراء كوفيون را نقل و از آن‌ها دفاع كرده است، اما نكته حايز اهميت اين است كه وى پس از نقل اقوال قدما و نقد آن‌ها، در بعضى موارد، رأى منحصربه‌فردى داشته است؛ با اينكه در مواردى نيز اقوال ديگر را نقل و شديداً از آن‌ها دفاع كرده است.
بر كافيه ابن جاجب، شرح‌هاى متعددى نوشته شده است، اما امتياز شرح حاضر، به استقلال رأى و حريت فكر نویسنده آن مى‌باشد، زيرا وى بر مذهب نحوى خاصى متمركز نگرديده است؛ هرچند غالباً  به مذهب بصريون تمايل داشته و تمجيد بسيارى از [[سیبویه، عمرو بن عثمان|سيبويه]] و آثار وى كرده است، اما در مواردى نيز آراء كوفيون را نقل و از آن‌ها دفاع كرده است، اما نكته حايز اهميت اين است كه وى پس از نقل اقوال قدما و نقد آن‌ها، در بعضى موارد، رأى منحصربه‌فردى داشته است؛ با اينكه در مواردى نيز اقوال ديگر را نقل و شديداً از آن‌ها دفاع كرده است.


شريف جرجانى، از علماى قرن هفتم هجرى، ضمن اشاره به ارزش اين اثر، تعليقى بر آن نگاشته و در برخى مسائل، به مناقشه با نويسنده يا تصحيح عبارات وى پرداخته است.
شريف جرجانى، از علماى قرن هفتم هجرى، ضمن اشاره به ارزش اين اثر، تعليقى بر آن نگاشته و در برخى مسائل، به مناقشه با نویسنده يا تصحيح عبارات وى پرداخته است.


شيوه شرح بدين گونه است كه در ابتدا، كلام [[ابن حاجب، عثمان بن عمر|ابن حاجب]] با عنوان «قال [[ابن حاجب، عثمان بن عمر|ابن حاجب]]» آمده و سپس شرح شيخ رضى، تحت عنوان «قال الرضى» ذيل آن قرار گرفته است؛ همچنين در تشريح مباحث، تك‌تك كلمات [[ابن حاجب، عثمان بن عمر|ابن حاجب]] داخل پرانتز قرار گرفته و توضيحات شارح پيرامون آن كلمات و كل مطلب، در ادامه آمده است.
شيوه شرح بدين گونه است كه در ابتدا، كلام [[ابن حاجب، عثمان بن عمر|ابن حاجب]] با عنوان «قال [[ابن حاجب، عثمان بن عمر|ابن حاجب]]» آمده و سپس شرح شيخ رضى، تحت عنوان «قال الرضى» ذيل آن قرار گرفته است؛ همچنين در تشريح مباحث، تك‌تك كلمات [[ابن حاجب، عثمان بن عمر|ابن حاجب]] داخل پرانتز قرار گرفته و توضيحات شارح پيرامون آن كلمات و كل مطلب، در ادامه آمده است.


نويسنده در شرح حاضر، از شواهد قرآنى، روايات نبوى، عبارات و فرمايشات [[امام على(ع)|اميرالمؤمنين(ع)]] در نهج‌البلاغه، اشعار شعراى معروف عرب و كلمات فصحاء، استفاده بسيارى كرده است كه به بررسى كوتاهى از اين استشهادات پرداخته مى‌شود:
نویسنده در شرح حاضر، از شواهد قرآنى، روايات نبوى، عبارات و فرمايشات [[امام على(ع)|اميرالمؤمنين(ع)]] در نهج‌البلاغه، اشعار شعراى معروف عرب و كلمات فصحاء، استفاده بسيارى كرده است كه به بررسى كوتاهى از اين استشهادات پرداخته مى‌شود:


الف)- شواهد قرآنى: مجموعا حدود هزار و چهار آيه مورد استشهاد نويسنده قرار گرفته است و مى‌توان گفت استفاده از شواهد قرآنى در اين شرح نسبت به ساير شواهد، مرتبه نخست را به خود اختصاص داده است. نويسنده در اكثر موارد، تمام آيه را ذكر و سپس به شاهد مورد نظر خويش اشاره كرده است.
الف)- شواهد قرآنى: مجموعا حدود هزار و چهار آيه مورد استشهاد نویسنده قرار گرفته است و مى‌توان گفت استفاده از شواهد قرآنى در اين شرح نسبت به ساير شواهد، مرتبه نخست را به خود اختصاص داده است. نویسنده در اكثر موارد، تمام آيه را ذكر و سپس به شاهد مورد نظر خويش اشاره كرده است.


اكثر آيات مورد استفاده، طبق قرائت متواتر و معروف قرّاء سبعه مى‌باشد؛ البته اين بدان معنى نيست كه نويسنده از قرائات غير معروف و شاذ نيز غافل بوده است؛ به‌عنوان مثال، از جمله مواردى كه وى از قرائت شاذ استفاده نموده، عبارت است از:
اكثر آيات مورد استفاده، طبق قرائت متواتر و معروف قرّاء سبعه مى‌باشد؛ البته اين بدان معنى نيست كه نویسنده از قرائات غير معروف و شاذ نيز غافل بوده است؛ به‌عنوان مثال، از جمله مواردى كه وى از قرائت شاذ استفاده نموده، عبارت است از:


#آيه 31 سوره يوسف: ''' «حاشا لله» '''؛ در اين‌جا «حاشا» به‌منزله آن دسته از مصادرى قرار گرفته كه دو نوع استعمال از آن‌ها جايز است: مصدريه و اسم فعل مانند «رويد زيداً، رويد زيدٍ» و «بله زيداً، بله زيدٍ».
#آيه 31 سوره يوسف:''' «حاشا لله»'''؛ در اين‌جا «حاشا» به‌منزله آن دسته از مصادرى قرار گرفته كه دو نوع استعمال از آن‌ها جايز است: مصدريه و اسم فعل مانند «رويد زيداً، رويد زيدٍ» و «بله زيداً، بله زيدٍ».
#استشهاد به دخول «لام» بر خبر «أن» در قرائت شاذ آيه 42 سوره انفال ''' «و أن الله لسميعٌ عليمٌ» '''و...
#استشهاد به دخول «لام» بر خبر «أن» در قرائت شاذ آيه 42 سوره انفال''' «و أن الله لسميعٌ عليمٌ»'''و...


ب)- شواهد شعرى: اكثر نحات، اهتمام خاصى به استشهاد به شعراى عرب، به‌خاطر فصاحت كلام و مصون از تحريف بودن زبان ايشان داشته‌اند، اما در اين ميان، نويسنده، توجه ويژه‌اى به اين امر نموده است، به‌طورى كه پس از آيات قرآنى، استشهاد به شعراى عرب، دومين مرتبه را به خود اختصاص داده است؛ به‌گونه‌اى كه مجموعا، «957» مورد استشهاد به اشعار صورت گرفته كه در اين ميان، شصت و چهار مورد، به‌صورت صريح، به شعراى جاهلى، مخضرمى (شاعرى كه جاهليت و اسلام را دريافته باشد - لغت‌نامه دهخدا)، اسلامى و مولدين (شاعران عرب كه در اسلام متولد شده‌اند، نه در دوره جاهليت - شاعران پس از مخضرمين و پيش از محدثين - لغت‌نامه دهخدا) منسوب گرديده است كه عبارتند از:
ب)- شواهد شعرى: اكثر نحات، اهتمام خاصى به استشهاد به شعراى عرب، به‌خاطر فصاحت كلام و مصون از تحريف بودن زبان ايشان داشته‌اند، اما در اين ميان، نویسنده، توجه ويژه‌اى به اين امر نموده است، به‌طورى كه پس از آيات قرآنى، استشهاد به شعراى عرب، دومين مرتبه را به خود اختصاص داده است؛ به‌گونه‌اى كه مجموعا، «957» مورد استشهاد به اشعار صورت گرفته كه در اين ميان، شصت و چهار مورد، به‌صورت صريح، به شعراى جاهلى، مخضرمى (شاعرى كه جاهليت و اسلام را دريافته باشد - لغت‌نامه دهخدا)، اسلامى و مولدين (شاعران عرب كه در اسلام متولد شده‌اند، نه در دوره جاهليت - شاعران پس از مخضرمين و پيش از محدثين - لغت‌نامه دهخدا) منسوب گرديده است كه عبارتند از:


#شعراى جاهلى: اسود بن يعفر، طفيل الغنوى، عنترة بن شداد، حاتم الطائى، امرؤالقيس، المتلمس، الاعشى، الخرنق. مجموعه اشعارى كه از اين گروه مورد استشهاد قرار گرفته است، شانزده بيت مى‌باشد كه بيشترين تعداد، از آن امرؤالقيس، با شش مرتبه استشهاد و الاعشى، با سه مرتبه است.
#شعراى جاهلى: اسود بن يعفر، طفيل الغنوى، عنترة بن شداد، حاتم الطائى، امرؤالقيس، المتلمس، الاعشى، الخرنق. مجموعه اشعارى كه از اين گروه مورد استشهاد قرار گرفته است، شانزده بيت مى‌باشد كه بيشترين تعداد، از آن امرؤالقيس، با شش مرتبه استشهاد و الاعشى، با سه مرتبه است.
خط ۶۱: خط ۶۳:
#شعراى مولدين: المتنبى با پنج مرتبه استشهاد، ابوتمام و ابن دريد، هركدام با يك مرتبه.
#شعراى مولدين: المتنبى با پنج مرتبه استشهاد، ابوتمام و ابن دريد، هركدام با يك مرتبه.


ج)- احاديث نبوى: مسئله استشهاد به احاديث، از موارد اختلافى ميان علما مى‌باشد كه در اين بين، نويسنده از جمله موافقين بوده و مجموعا چهل و يك روايت از احاديث نبوى را مورد استشهاد قرار داده است. با توجه به اينكه در اين كتاب، تعداد روايات، از آيات و اشعار مورد استشهاد قرار گرفته، كمتر مى‌باشد، اما با اين حال، نويسنده در ميان علمايى همچون [[سیبویه، عمرو بن عثمان|سيبويه]] و مبرد، بالاترين جايگاه استشهاد به روايات را به خود اختصاص داده است؛ زيرا تعداد رواياتى كه ايشان مورد استشهاد قرار داده‌اند، از تعداد انگشتان دست فراتر نمى‌رود.
ج)- احاديث نبوى: مسئله استشهاد به احاديث، از موارد اختلافى ميان علما مى‌باشد كه در اين بين، نویسنده از جمله موافقين بوده و مجموعا چهل و يك روايت از احاديث نبوى را مورد استشهاد قرار داده است. با توجه به اينكه در اين كتاب، تعداد روايات، از آيات و اشعار مورد استشهاد قرار گرفته، كمتر مى‌باشد، اما با اين حال، نویسنده در ميان علمايى همچون [[سیبویه، عمرو بن عثمان|سيبويه]] و مبرد، بالاترين جايگاه استشهاد به روايات را به خود اختصاص داده است؛ زيرا تعداد رواياتى كه ايشان مورد استشهاد قرار داده‌اند، از تعداد انگشتان دست فراتر نمى‌رود.


د)- اقوال فصحاء: استشهاد به اقوال فصحاى عرب، در مقايسه با موارد قبلى، بسيار اندك مى‌باشد؛ زيرا نويسنده، تنها در يازده مورد از كلام ايشان، سود برده است.
د)- اقوال فصحاء: استشهاد به اقوال فصحاى عرب، در مقايسه با موارد قبلى، بسيار اندك مى‌باشد؛ زيرا نویسنده، تنها در يازده مورد از كلام ايشان، سود برده است.


اين كتاب، تأثير بسزايى در آثار پس از خود گذاشته است كه از جمله آن‌ها، مى‌توان به كتب زير اشاره كرد:
اين كتاب، تأثير بسزايى در آثار پس از خود گذاشته است كه از جمله آن‌ها، مى‌توان به كتب زير اشاره كرد:
خط ۸۹: خط ۹۱:


== منابع مقاله ==
== منابع مقاله ==
# مقدمه و متن كتاب.
# مقدمه و متن كتاب.
# ياسين، نبهان، «شرح الرضي على كافية [[ابن حاجب، عثمان بن عمر|ابن حاجب]] و اثره فى الدراسات النحوية اللاحقة».
# ياسين، نبهان، «شرح الرضي على كافية [[ابن حاجب، عثمان بن عمر|ابن حاجب]] و اثره فى الدراسات النحوية اللاحقة».
# لغت‌نامه دهخدا.
# لغت‌نامه دهخدا.
==وابسته‌ها==
{{وابسته‌ها}}
[[البسيط في شرح الکافية]]


[[رده:کتاب‌شناسی]]
[[رده:کتاب‌شناسی]]