شاهنامه ثعالبی در شرح احوال سلاطین ایران: تفاوت میان نسخه‌ها

جز (جایگزینی متن - 'نويسنده' به 'نویسنده')
 
(۱۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
خط ۲۱: خط ۲۱:
| شابک =964-331-397-2
| شابک =964-331-397-2
| تعداد جلد =1
| تعداد جلد =1
| کتابخانۀ دیجیتال نور =11201
| کتابخوان همراه نور =11201
| کد پدیدآور =
| کد پدیدآور =
| پس از =
| پس از =
| پیش از =
| پیش از =
}}
}}
{{کاربردهای دیگر|شاهنامه (ابهام زدایی)}}
   
   
'''شاهنامه ثعالبی در شرح احوال سلاطین ایران''' ترجمه فارسی کتاب غرر اخبار ملوك الفرس و سيرهم تألیف [[ثعالبی، عبدالملک بن محمد|ابومنصور عبدالملك بن محمد بن اسماعيل ثعالبى]] است که توسط [[هدایت، محمود|محمود هدايت]] ترجمه گردیده است. [[ثعالبی، عبدالملک بن محمد|مؤلف]] آن را به فرمان ابوالمظفر نصر بن ناصرالدين ابومنصور سبک تكين، برادر سلطان محمود غزنوى نوشت و خبرهاى سود بخش و برجسته‌اى درباره شاهان و سرگذشت آنان، آيين‌ها، حكمت‌ها، تاريخ‌ها، سنّت‌ها، دستورها، پيكارها، رويدادها، پيروزى‌ها، نيكوكارى‌ها و زشت‌كارى‌هاى آنان و خصلت‌هاى زيبا و زشت و خوب و بدشان و ديگر چاره‌گرى‌ها و حالات آنان را در اين اثر گنجاند و بدين شيوه، تكليفش را ادا كرد.  
'''شاهنامه ثعالبی در شرح احوال سلاطین ایران''' ترجمه فارسی کتاب غرر اخبار ملوك الفرس و سيرهم تألیف [[ثعالبی، عبدالملک بن محمد|ابومنصور عبدالملك بن محمد بن اسماعيل ثعالبى]] است که توسط [[هدایت، محمود|محمود هدايت]] ترجمه گردیده است. [[ثعالبی، عبدالملک بن محمد|مؤلف]] آن را به فرمان ابوالمظفر نصر بن ناصرالدين ابومنصور سبک تكين، برادر سلطان محمود غزنوى نوشت و خبرهاى سود بخش و برجسته‌اى درباره شاهان و سرگذشت آنان، آيين‌ها، حكمت‌ها، تاريخ‌ها، سنّت‌ها، دستورها، پيكارها، رويدادها، پيروزى‌ها، نيكوكارى‌ها و زشت‌كارى‌هاى آنان و خصلت‌هاى زيبا و زشت و خوب و بدشان و ديگر چاره‌گرى‌ها و حالات آنان را در اين اثر گنجاند و بدين شيوه، تكليفش را ادا كرد.  
خط ۴۷: خط ۵۰:


==وضعيت كتاب==
==وضعيت كتاب==
پژوهش‌گران در نام اصلى اين اثر گران‌مايه ثعالبى، ديدگاه‌هاى گوناگونى عرضه و از آن به نام‌هاى غرر اخبار ملوك الفرس و سيرهم؛ تاريخ غرر السير معروف به غرر اخبار ملوك الفرس و سيرهم و تاريخ غرر السير ملوك فرس، ياد كرده‌اند. سراسر اين اثر تاريخى درباره ايران باستان نيست و از اين رو، نام‌گذارى آن به غرر اخبار ملوك الفرس و سيرهم، نادرست و نامناسب است و آن را به همان نامش در برخى از منابع كهن؛ يعنى تاريخ الثعالبى بايد خواند.
پژوهشگران در نام اصلى اين اثر گران‌مايه ثعالبى، ديدگاه‌هاى گوناگونى عرضه و از آن به نام‌هاى غرر اخبار ملوك الفرس و سيرهم؛ تاريخ غرر السير معروف به غرر اخبار ملوك الفرس و سيرهم و تاريخ غرر السير ملوك فرس، ياد كرده‌اند. سراسر اين اثر تاريخى درباره ايران باستان نيست و از اين رو، نام‌گذارى آن به غرر اخبار ملوك الفرس و سيرهم، نادرست و نامناسب است و آن را به همان نامش در برخى از منابع كهن؛ يعنى تاريخ الثعالبى بايد خواند.


تاريخ ثعالبى، از اندازه كنونى‌اش دراز دامن‌تر بوده و آنچه اكنون از اين كتاب مانده است، از دو جلد بيشتر نيست. اين دو جلد، تاريخ پادشاهان ايران باستان، پيامبرانِ پادشاه، فرعون‌ها، فرمان‌روايان بنى‌اسرائيل، پادشاهان حمير، تاريخ شام و عراق، پادشاهان روم، هند، ترك، چين، طلوع فجر اسلام و اخبار ميلاد پيامبر اسلام را تا رحلت آن جناب در بر دارد. دو جلد ديگر آن كه از تاريخ خلفاى راشدين آغاز مى‌شود و به روزگار خود نویسنده؛ يعنى پادشاهى ابوالمظفّر پايان مى‌يابد، به گمان، از ميان رفته‌اند.  
تاريخ ثعالبى، از اندازه كنونى‌اش دراز دامن‌تر بوده و آنچه اكنون از اين كتاب مانده است، از دو جلد بيشتر نيست. اين دو جلد، تاريخ پادشاهان ايران باستان، پيامبرانِ پادشاه، فرعون‌ها، فرمان‌روايان بنى‌اسرائيل، پادشاهان حمير، تاريخ شام و عراق، پادشاهان روم، هند، ترك، چين، طلوع فجر اسلام و اخبار ميلاد پيامبر اسلام را تا رحلت آن جناب در بر دارد. دو جلد ديگر آن كه از تاريخ خلفاى راشدين آغاز مى‌شود و به روزگار خود نویسنده؛ يعنى پادشاهى ابوالمظفّر پايان مى‌يابد، به گمان، از ميان رفته‌اند.  


منابع اين كتاب را بر پايه گفتار خود نویسنده، [[تاريخ الطبري، تاريخ الأمم و الملوك|تاريخ طبرى]]، تاريخ ابن خردادبه، مزدوج مسعودى مروزى، شاهنامه و آيين‌نامه ابن معتز، ابوالفتح بستى و [[ابن‌مقفع، عبدالله بن دادویه|ابن مقفع]] مى‌توان برشمرد. وى بى‌گمان، از منابع نوشته شده پيش از خود درباره تاريخ ايران روزگار كهن نيز بهره برده، اما از آنها نام نبرده است.  
منابع اين كتاب را بر پايه گفتار خود نویسنده، [[تاريخ الطبري، تاريخ الأمم و الملوك|تاريخ طبرى]]، تاريخ ابن خردادبه، مزدوج مسعودى مروزى، شاهنامه و آيين‌نامه ابن معتز، ابوالفتح بستى و [[ابن مقفع، عبدالله بن دادویه|ابن مقفع]] مى‌توان برشمرد. وى بى‌گمان، از منابع نوشته شده پيش از خود درباره تاريخ ايران روزگار كهن نيز بهره برده، اما از آنها نام نبرده است.  


اين كتاب با شاهنامه فردوسى كمابيش يك‌سان است و هر دوى آنها را به راستى مى‌توان شاهنامه خواند و تنها تفاوتشان را در منظوم يا منثور بودن دانست. جلد اول تاريخ ثعالبى نخست در 1900 ميلادى به كوشش زتنبرك، خاور شناس فرانسوى، همراه با ترجمه فرانسوى‌اش در پاريس منتشر شد و پس از قرن‌ها ماندن در هاله فراموشى، در ميان دانشمندان، مورخان و محققان آوازه‌اى شايسته به دست آورد؛ چنان‌كه نويسندگان تاريخ ايران باستان، آن را از منابع مهمّ و مرجعى دست يكم خوانده و از درون‌مايه‌اش سود برده‌اند. زتنبرگ مقدمه‌اى بر اين كتاب نوشت و نام آن و نویسنده‌اش را مشخص كرد. نسخه نوشته شده به قلم فضل‌الله بن على بن ابى اثير الكاريرى در 597، از نسخه‌هايى است كه زتنبرك در تصحيح كتاب بدان دست‌رسى داشت. اين كتاب را محمود هدايت با نام شاهنامه ثعالبى در 1328 خورشيدى به فارسى ترجمه كرد، اما ترجمه او به هيچ روى با زبان تاريخ پيش از اسلام هم‌آهنگ نبود. البته ترجمه‌هاى ديگرى در اين زمينه مانند ترجمه بخش نخست آن (تاريخ ايران باستان) به قلم محمد فضائل نيز در دست است.
اين كتاب با شاهنامه فردوسى كمابيش يك‌سان است و هر دوى آنها را به راستى مى‌توان شاهنامه خواند و تنها تفاوتشان را در منظوم يا منثور بودن دانست. جلد اول تاريخ ثعالبى نخست در 1900 ميلادى به كوشش زتنبرك، خاور شناس فرانسوى، همراه با ترجمه فرانسوى‌اش در پاريس منتشر شد و پس از قرن‌ها ماندن در هاله فراموشى، در ميان دانشمندان، مورخان و محققان آوازه‌اى شايسته به دست آورد؛ چنان‌كه نويسندگان تاريخ ايران باستان، آن را از منابع مهمّ و مرجعى دست يكم خوانده و از درون‌مايه‌اش سود برده‌اند. زتنبرگ مقدمه‌اى بر اين كتاب نوشت و نام آن و نویسنده‌اش را مشخص كرد. نسخه نوشته شده به قلم فضل‌الله بن على بن ابى اثير الكاریرى در 597، از نسخه‌هايى است كه زتنبرك در تصحيح كتاب بدان دسترسى داشت. اين كتاب را محمود هدايت با نام شاهنامه ثعالبى در 1328 خورشيدى به فارسى ترجمه كرد، اما ترجمه او به هيچ روى با زبان تاريخ پيش از اسلام هم‌آهنگ نبود. البته ترجمه‌هاى ديگرى در اين زمينه مانند ترجمه بخش نخست آن (تاريخ ايران باستان) به قلم محمد فضائل نيز در دست است.


پانوشت‌هاى مترجم محترم كتاب درباره معناى واژگان يا كسان و جاى‌هاى آمده در آن بسيار سودمندند. وى هم‌چنين در پانوشت‌هاى كتاب به تطبيق بخش‌هايى از گزارش‌هاى نویسنده با منظومه‌هاى فردوسى در شاهنامه نيز مى‌پردازد. فهرست آغازين كتاب و نمايه اعلام در پايان آن و مقدمه بسيار كوتاه مترجم درباره كيستى نویسنده و شمار نوشته‌هاى وى نيز راه پژوهش را درباره تاريخ ثعالبى هموارتر مى‌سازد.
پانوشت‌هاى مترجم محترم كتاب درباره معناى واژگان يا كسان و جاى‌هاى آمده در آن بسيار سودمندند. وى هم‌چنين در پانوشت‌هاى كتاب به تطبيق بخش‌هايى از گزارش‌هاى نویسنده با منظومه‌هاى فردوسى در شاهنامه نيز مى‌پردازد. فهرست آغازين كتاب و نمايه اعلام در پايان آن و مقدمه بسيار كوتاه مترجم درباره كيستى نویسنده و شمار نوشته‌هاى وى نيز راه پژوهش را درباره تاريخ ثعالبى هموارتر مى‌سازد.
خط ۶۵: خط ۶۸:
#[[:noormags:65670|ملك، احمد (آبان 1380)، «غرر اخبار ملوك الفرس و سيرهم (تاريخ ثعالبى) در مقايسه با شاهنامه فردوسى»، كتاب ماه تاريخ و جغرافيا]].
#[[:noormags:65670|ملك، احمد (آبان 1380)، «غرر اخبار ملوك الفرس و سيرهم (تاريخ ثعالبى) در مقايسه با شاهنامه فردوسى»، كتاب ماه تاريخ و جغرافيا]].


 
==وابسته‌ها==
{{وابسته‌ها}}
[[تاريخ غرر السير (غرر اخبار ملوك الفرس و سيرهم)]]


[[رده:کتاب‌شناسی]]
[[رده:کتاب‌شناسی]]
[[رده: تاریخ]]
[[رده: تاریخ]]
[[رده: تاریخ ایران]]
[[رده: تاریخ ایران]]
[[رده:سرگذشت‌‌نامه‌های تاریخ ایران پیش از اسلام]]
[[رده:سرگذشت‌نامه‌های تاریخ ایران پیش از اسلام]]
[[رده:25 بهمن الی 24 اسفند]]