سیستانی، سید علی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' ' به ' '
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ')
خط ۴۶: خط ۴۶:


===اساتید===
===اساتید===
در نخستین ماه‌های سال 1360ق، با راهنمایی پدر بزرگوارش به فراگیری مقدمات علوم حوزوی پرداخت و شماری از کتاب‌های ادبی مانند [[البهجة المرضية علی ألفية ابن مالك|شرح الفیه سیوطی]] ، [[مغني اللبيب عن كتب الأعاريب|مغنی ابن‌ هشام]] ، [[المطول|مطول تفتازانی]] ، [[مقامات الحریری|مقامات حریری]] و شرح نظام را نزد مرحوم ادیب نیشابوری و دیگر استادان فن خواند و شرح لمعه و قوانین را از مرحوم سید احمد مدرس یزدی معروف به «نهنگ» فراگرفت. تعدادی از کتب سطوح عالیه همچون مکاسب و رسائل و کفایه را از آیت‌الله میرزا هاشم قزوینی آموخت و چند کتاب فلسفی مانند شرح منظومه سبزواری وشرح حكمة‌ الإشراق و اسفار را در محضر مرحوم ایسی خواند. [[شوارق الإلهام في شرح تجريد الكلام (انتشارات مؤسسة الإمام الصادق)|شوارق‌ الإلهام]] را از شیخ مجتبی قزوینی فراگرفت و برای تحصیل معارف وحیانی در حوزه درس مرحوم آیت‌الله میرزا مهدی اصفهانی (متوفای اواخر سال 1365ق) حاضر شد. وی همچنین در حوزه درس خارج میرزا مهدی آشتیانی صاحب تعلیقه بر شرح منظومه و مرحوم آیت‌الله میرزا هاشم قزوینی (قدس‌ سرهما) حضور یافت.
در نخستین ماه‌های سال 1360ق، با راهنمایی پدر بزرگوارش به فراگیری مقدمات علوم حوزوی پرداخت و شماری از کتاب‌های ادبی مانند [[البهجة المرضية علی ألفية ابن مالك|شرح الفیه سیوطی]] ، [[مغني اللبيب عن كتب الأعاريب|مغنی ابن‌ هشام]] ، [[المطول|مطول تفتازانی]] ، [[مقامات الحریری|مقامات حریری]] و شرح نظام را نزد مرحوم ادیب نیشابوری و دیگر استادان فن خواند و شرح لمعه و قوانین را از مرحوم سید احمد مدرس یزدی معروف به «نهنگ» فراگرفت. تعدادی از کتب سطوح عالیه همچون مکاسب و رسائل و کفایه را از آیت‌الله میرزا هاشم قزوینی آموخت و چند کتاب فلسفی مانند شرح منظومه سبزواری وشرح حكمة‌ الإشراق و اسفار را در محضر مرحوم ایسی خواند. [[شوارق الإلهام في شرح تجريد الكلام (انتشارات مؤسسة الإمام الصادق)|شوارق‌ الإلهام]] را از شیخ مجتبی قزوینی فراگرفت و برای تحصیل معارف وحیانی در حوزه درس مرحوم آیت‌الله میرزا مهدی اصفهانی (متوفای اواخر سال 1365ق) حاضر شد. وی همچنین در حوزه درس خارج میرزا مهدی آشتیانی صاحب تعلیقه بر شرح منظومه و مرحوم آیت‌الله میرزا هاشم قزوینی (قدس‌ سرهما) حضور یافت.


===مهاجرت به قم===
===مهاجرت به قم===
ایشان در اواخر سال 1368ق، راهی حوزه علمیه شهر مقدس قم شد و در بحث‌های خارج فقه و اصول مرجع بزرگوار [[بروجردی، حسین|آیت‌الله سید حسین طباطبائی بروجردی]] شرکت نمودند و بسیاری از مهارت‌های فقهی و دیدگاه‌های رجالی و حدیثی را از ایشان فراگرفتند و افزون بر این، از حوزه درس فقیه بزرگوار [[حجت کوه‌کمری، محمد|سید محمد حجت کوه‌کمره‌ای]] نیز بهره فراوان بردند.
ایشان در اواخر سال 1368ق، راهی حوزه علمیه شهر مقدس قم شد و در بحث‌های خارج فقه و اصول مرجع بزرگوار [[بروجردی، حسین|آیت‌الله سید حسین طباطبائی بروجردی]] شرکت نمودند و بسیاری از مهارت‌های فقهی و دیدگاه‌های رجالی و حدیثی را از ایشان فراگرفتند و افزون بر این، از حوزه درس فقیه بزرگوار [[حجت کوه‌کمری، محمد|سید محمد حجت کوه‌کمره‌ای]] نیز بهره فراوان بردند.


در سال‌های اقامت در قم، با مرحوم علامه [[بهبهانی، علی|سید علی بهبهانی]] عالم معروف شهر اهواز که از پیروان مکتب فقهی محقق تهرانی بود، پیرامون برخی از مسائل قبله‌‌شناسی، نامه‌نگاری‌هایی انجام داد و در نامه‌های خود، به‌رغم دفاع سید بهبهانی از دیدگاه‌های محقق تهرانی، برخی از دیدگاه‌های وی را به نقد کشید. این مکاتبات تا آنجا ادامه یافت که مرحوم سید بهبهانی نامه‌ای در 7 رجب 1370ق، به ایشان که در آن تاریخ جوانی بیست‌‌ویک ساله بود نوشت و در آن مهارت علمی وی را با تعبیر «عمدة العلماء المحققين و نخبة الفقهاء المدققين» ستود و ادامه بحث در خصوص موضوع قبله را به دیدار حضوری با ایشان در هنگام تشرف به زیارت [[امام رضا(ع)]] موکول کرد.
در سال‌های اقامت در قم، با مرحوم علامه [[بهبهانی، علی|سید علی بهبهانی]] عالم معروف شهر اهواز که از پیروان مکتب فقهی محقق تهرانی بود، پیرامون برخی از مسائل قبله‌‌شناسی، نامه‌نگاری‌هایی انجام داد و در نامه‌های خود، به‌رغم دفاع سید بهبهانی از دیدگاه‌های محقق تهرانی، برخی از دیدگاه‌های وی را به نقد کشید. این مکاتبات تا آنجا ادامه یافت که مرحوم سید بهبهانی نامه‌ای در 7 رجب 1370ق، به ایشان که در آن تاریخ جوانی بیست‌‌ویک ساله بود نوشت و در آن مهارت علمی وی را با تعبیر «عمدة العلماء المحققين و نخبة الفقهاء المدققين» ستود و ادامه بحث در خصوص موضوع قبله را به دیدار حضوری با ایشان در هنگام تشرف به زیارت [[امام رضا(ع)]] موکول کرد.


===مهاجرت به نجف===
===مهاجرت به نجف===
در اوایل سال 1371ق، آیت‌الله سیستانی شهر مقدس قم را به قصد اقامت در نجف اشرف، کانون علم و فضیلت حوزه‌های علمیه ترک کرد. ایشان سالگرد اربعین امام حسین(ع) را در کربلا ماندند و آنگاه راهی نجف شدند و در مدرسه علمیه بخارائی اقامت گزیدند. در نجف اشرف، حوزه درس فقه و اصول دو تن از بزرگان، یعنی آیت‌الله سید ابوالقاسم موسوی خوئی و [[حلی، حسین|شیخ حسین حلی]] را درک کردند و زمانی طولانی را در محضر ایشان گذراند و در همان ایام، از مباحث برخی دیگر از سرشناسان حوزه از جمله مرحوم آیت‌الله حکیم و مرحوم آیت‌الله شاهرودی نیز بهره برد.
در اوایل سال 1371ق، آیت‌الله سیستانی شهر مقدس قم را به قصد اقامت در نجف اشرف، کانون علم و فضیلت حوزه‌های علمیه ترک کرد. ایشان سالگرد اربعین امام حسین(ع) را در کربلا ماندند و آنگاه راهی نجف شدند و در مدرسه علمیه بخارائی اقامت گزیدند. در نجف اشرف، حوزه درس فقه و اصول دو تن از بزرگان، یعنی آیت‌الله سید ابوالقاسم موسوی خوئی و [[حلی، حسین|شیخ حسین حلی]] را درک کردند و زمانی طولانی را در محضر ایشان گذراند و در همان ایام، از مباحث برخی دیگر از سرشناسان حوزه از جمله مرحوم آیت‌الله حکیم و مرحوم آیت‌الله شاهرودی نیز بهره برد.


===گرفتن اجازه اجتهاد===
===گرفتن اجازه اجتهاد===
آیت‌الله سیستانی در حلقه درس استادان خویش، با طرح اشکالات قوی، درک سریع مطلب، تحقیق و تتبع بسیار و تلاش پیگیر علمی و آگاهی از دیدگاه‌های گوناگون در زمینه‌های مختلف علوم حوزوی، درخششی چشمگیر یافت . گواه این مطلب آن است که ایشان در سال 1380ق، درحالی‌که سی‌ویک ساله بود، موفق به دریافت گواهی اجتهاد مطلق از سوی دو استاد خود، یعنی [[خویی، ابوالقاسم|آیت‌الله خوئی]] و [[حلی، حسین|شیخ حسین حلی]] شد. این در حالی بود که از یک‌سو، [[خویی، ابوالقاسم|آیت‌الله خوئی]]، جز برای اندکی از شاگردان خود هرگز چنین اجازه‌ای صادر نفرموده است که یکی از آن‌ها آیت‌الله سیستانی و دیگری مرحوم آیت‌الله میرزا علی فلسفی از علمای مشهد مقدس بوده و از سوی دیگر تنها کسی که موفق به دریافت اجازه اجتهاد مطلق از [[حلی، حسین|شیخ حسین حلی]] شده، آیت‌الله سیستانی است.
آیت‌الله سیستانی در حلقه درس استادان خویش، با طرح اشکالات قوی، درک سریع مطلب، تحقیق و تتبع بسیار و تلاش پیگیر علمی و آگاهی از دیدگاه‌های گوناگون در زمینه‌های مختلف علوم حوزوی، درخششی چشمگیر یافت . گواه این مطلب آن است که ایشان در سال 1380ق، درحالی‌که سی‌ویک ساله بود، موفق به دریافت گواهی اجتهاد مطلق از سوی دو استاد خود، یعنی [[خویی، ابوالقاسم|آیت‌الله خوئی]] و [[حلی، حسین|شیخ حسین حلی]] شد. این در حالی بود که از یک‌سو، [[خویی، ابوالقاسم|آیت‌الله خوئی]]، جز برای اندکی از شاگردان خود هرگز چنین اجازه‌ای صادر نفرموده است که یکی از آن‌ها آیت‌الله سیستانی و دیگری مرحوم آیت‌الله میرزا علی فلسفی از علمای مشهد مقدس بوده و از سوی دیگر تنها کسی که موفق به دریافت اجازه اجتهاد مطلق از [[حلی، حسین|شیخ حسین حلی]] شده، آیت‌الله سیستانی است.


علامه [[آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن|شیخ آقابزرگ تهرانی]] استاد محدثان روزگار خویش نیز در نوشته‌ای به تاریخ 1380ق، مهارت و توانمندی ایشان در علم رجال و حدیث را گواهی کرده است.
علامه [[آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن|شیخ آقابزرگ تهرانی]] استاد محدثان روزگار خویش نیز در نوشته‌ای به تاریخ 1380ق، مهارت و توانمندی ایشان در علم رجال و حدیث را گواهی کرده است.
   
   
==تدریس==
==تدریس==
خط ۷۲: خط ۷۲:


==اقامه نماز جماعت بعد از آیت‌الله خویی==
==اقامه نماز جماعت بعد از آیت‌الله خویی==
در 29 ربیع‌الثانی سال 1409ق، هنگامی که استاد بزرگوارشان مرحوم [[خویی، ابوالقاسم|آیت‌الله خوئی]] دچار بیماری شد، ایشان بر بالینش حاضر شد، آن مرحوم از وی خواست که به‌جایشان، نماز جماعت را در مسجد خضرا اقامه کند. پس از عدم موافقت اولیه ایشان، [[خویی، ابوالقاسم|آیت‌الله خوئی]] بر خواسته خود پافشاری کرد و فرمود: «اگر می‌توانستم، مانند مرحوم حاج آقا حسین قمی، به لزوم پذیرش این دستور بر شما حکم می‌کردم». با این جمله، ایشان چند روز فرصت خواستند و سرانجام خواسته ایشان را پذیرفته و از روز جمعه 5 جمادی‌الثانی 1409ق تا آخرین جمعه ماه ذوالحجه سال 1414ق، که درهای مسجد یادشده از طرف رژیم بعث بسته شد، امامت نمازگزاران را برعهده داشتند.
در 29 ربیع‌الثانی سال 1409ق، هنگامی که استاد بزرگوارشان مرحوم [[خویی، ابوالقاسم|آیت‌الله خوئی]] دچار بیماری شد، ایشان بر بالینش حاضر شد، آن مرحوم از وی خواست که به‌جایشان، نماز جماعت را در مسجد خضرا اقامه کند. پس از عدم موافقت اولیه ایشان، [[خویی، ابوالقاسم|آیت‌الله خوئی]] بر خواسته خود پافشاری کرد و فرمود: «اگر می‌توانستم، مانند مرحوم حاج آقا حسین قمی، به لزوم پذیرش این دستور بر شما حکم می‌کردم». با این جمله، ایشان چند روز فرصت خواستند و سرانجام خواسته ایشان را پذیرفته و از روز جمعه 5 جمادی‌الثانی 1409ق تا آخرین جمعه ماه ذوالحجه سال 1414ق، که درهای مسجد یادشده از طرف رژیم بعث بسته شد، امامت نمازگزاران را برعهده داشتند.


==مبارزات سیاسی==
==مبارزات سیاسی==
در سال 1411ق، هنگامی که رژیم بعثی، «انتفاضه شعبانیه» را سرکوب کرد، ایشان همراه جمعی از علما، از جمله «شهید شیخ مرتضی بروجردی» و «شهید میرزا علی غروی» بازداشت شدند و در هتل «‌السلام»، اردوگاه «رزازه»، بازداشتگاه «رضوانیه» مورد ضرب و جرح و بازجویی قرار گرفتند.
در سال 1411ق، هنگامی که رژیم بعثی، «انتفاضه شعبانیه» را سرکوب کرد، ایشان همراه جمعی از علما، از جمله «شهید شیخ مرتضی بروجردی» و «شهید میرزا علی غروی» بازداشت شدند و در هتل «‌السلام»، اردوگاه «رزازه»، بازداشتگاه «رضوانیه» مورد ضرب و جرح و بازجویی قرار گرفتند.


ایشان از اواخر سال 1418ق، به حصر در خانه خود محکوم شد؛ به‌گونه‌ای که در این سال‌ها حتی از تشرف به زیارت جد بزرگوارشان حضرت [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین(ع)]] نیز محروم ماندند. ایشان همواره از سوی سازمان‌های اطلاعاتی و مزدوران رژیم تحت فشار قرار داشت، ولی در برابر همه این زورگویی‌ها پایداری کرد.
ایشان از اواخر سال 1418ق، به حصر در خانه خود محکوم شد؛ به‌گونه‌ای که در این سال‌ها حتی از تشرف به زیارت جد بزرگوارشان حضرت [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین(ع)]] نیز محروم ماندند. ایشان همواره از سوی سازمان‌های اطلاعاتی و مزدوران رژیم تحت فشار قرار داشت، ولی در برابر همه این زورگویی‌ها پایداری کرد.
   
   
==مرجعیت==
==مرجعیت==
در واپسین سال‌های زندگی [[خویی، ابوالقاسم|آیت‌الله خوئی]] میان بسیاری از فضلا، دغدغه‌های فراوانی برای یافتن شخصی به‌عنوان جانشین [[خویی، ابوالقاسم|آیت‌الله خوئی]] و انتخاب مرجعی برای شیعیان مطرح بود که بتواند با حمایت از حوزه علمیه، استقلال مرجعیت دینی را پاس دارد.
در واپسین سال‌های زندگی [[خویی، ابوالقاسم|آیت‌الله خوئی]] میان بسیاری از فضلا، دغدغه‌های فراوانی برای یافتن شخصی به‌عنوان جانشین [[خویی، ابوالقاسم|آیت‌الله خوئی]] و انتخاب مرجعی برای شیعیان مطرح بود که بتواند با حمایت از حوزه علمیه، استقلال مرجعیت دینی را پاس دارد.


نگاه بسیاری از فضلا به ایشان معطوف بود، او کسی بود که [[خویی، ابوالقاسم|آیت‌الله خوئی]] وی را برای امامت جماعت به‌جای خود در مسجد خضرا برگزیده و آوازه این اقدام در میان توده‌های مردم پیچید. این در حالی بود که از یک ربع قرن پیش از آن، در محافل علمی و حوزوی از ایشان به‌عنوان استادی توانا در بحث خارج یاد می‌شد.
نگاه بسیاری از فضلا به ایشان معطوف بود، او کسی بود که [[خویی، ابوالقاسم|آیت‌الله خوئی]] وی را برای امامت جماعت به‌جای خود در مسجد خضرا برگزیده و آوازه این اقدام در میان توده‌های مردم پیچید. این در حالی بود که از یک ربع قرن پیش از آن، در محافل علمی و حوزوی از ایشان به‌عنوان استادی توانا در بحث خارج یاد می‌شد.


با درگذشت [[خویی، ابوالقاسم|آیت‌الله خوئی]] در 8 صفر 1413ق، گروهی از علمای اعلام و پیشاپیش همه آنان، آیت‌الله سید علی بهشتی و آیت‌الله شیخ مرتضی بروجردی، مردم را به تقلید از آیت‌الله‌ سیستانی ارجاع دادند و در پی آن بود که بسیاری از مؤمنان در عراق و دیگر کشورهای اسلامی به‌سوی او روی آوردند<ref>ر.ک: پایگاه اطلاع‌رسانی آیت‌الله سیستانی</ref>
با درگذشت [[خویی، ابوالقاسم|آیت‌الله خوئی]] در 8 صفر 1413ق، گروهی از علمای اعلام و پیشاپیش همه آنان، آیت‌الله سید علی بهشتی و آیت‌الله شیخ مرتضی بروجردی، مردم را به تقلید از آیت‌الله‌ سیستانی ارجاع دادند و در پی آن بود که بسیاری از مؤمنان در عراق و دیگر کشورهای اسلامی به‌سوی او روی آوردند<ref>ر.ک: پایگاه اطلاع‌رسانی آیت‌الله سیستانی</ref>


==آثار و تألیفات==
==آثار و تألیفات==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش