نمایش مبدأ برای سیره آفتاب: توصیه‌های اخلاقی- عرفانی حضرت امام خمینی به ضمیمه گلچینی از سیره عملی آن حضرت در عرصه‌های مختلف

{{جعبه اطلاعات کتاب
| تصویر =NURسیره آفتابJ1.jpg
| عنوان =
| عنوان‌های دیگر =
|پدیدآورندگان 
| پدیدآوران = 
[[نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه‌ها]] (نویسنده)

|زبان 
| زبان =
| کد کنگره =‏۱۵۷۷DSR/س۸۵ ۱
| موضوع = خمینی، روح‌الله، رهبرانقلاب و بنیانگذارجمهوری اسلامی ایران، ۱۲۷۹ -۱۳۶۸- اخلاق. پیامها و سخنرانیها. اخلاق اسلامی
|ناشر 
| ناشر = نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه‌ها، دفتر نشر معارف 
| مکان نشر =قم
| سال نشر = 1383

| کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE.....AUTOMATIONCODE
| چاپ =
| شابک =-07-7030-964:X
| تعداد جلد =1
| کتابخانۀ دیجیتال نور =
| کتابخوان همراه نور =
| کد پدیدآور =
| پس از =
| پیش از =
}}

'''سیره آفتاب: توصیه‌های اخلاقی- عرفانی حضرت امام خمینی به ضمیمه گلچینی از سیره عملی آن حضرت در عرصه‌های مختلف'''
 
کتاب گلچینی از سیره عملی [[موسوی خمینی، سید روح‌الله|امام]] در عرصه: اجتماع، خانواده، جوانان، اخلاق، عرفان، حکومت، سیاست و جهان اسلام و شامل دو بخش می‌باشد.  

بخش اول کتاب توصیه‌های اخلاقی، عرفانی [[موسوی خمینی، سید روح‌الله|حضرت امام خمینی]] به فرزند بزرگوارش مرحوم [[سید احمد خمینی]] است. 

بخش دوم گزیدهای از سیره عملی [[موسوی خمینی، سید روح‌الله|حضرت امام]] است در 5 فصل. 

فصل اول سیره عملی حضرت امام در عرصه مسائل فردی، خانوادگی و جتماعی است. 

فصل دوم سیره عملی حضرت امام در عرصه عبادات، مراقبت نفس، حاالت معنوی و مسایل اخلاقی و شرعی می‌باشد.

در فصل سوم به سیره عملی حضرت امام در عرصه مسایل انقلاب، جهان اسلام، سیاست و حکومت پرداخته است. 

فصل چهارم مربوط به امام و جوانان و فصل پنجم مربوط به رحلت حضرت امام می‌باشد.


'''دعاها و مناجات‌های معصومین، راه‌گشای عبودیت'''

«پسرم! دعاها و مناجات‌هایی که از ائمه معصومین به ما رسیده است بزرگترین راهنمای آشنایی با او- جلّ و علا- است. و والاترین راهگشای عبودیتّ و رابطه بین حق و خلق است و مشتمل بر معارف الهی و وسیله انس با او است و  ره‌آورد خاندان وحی است و نمونه‌ای از حال اصحاب قلوب و ارباب سلوک است و وسوسه‌های بی خبران تو را از تمسک به آنها، و اگر توانی از انس با آنها، غافل نکند. ما اگر تمام عمر به شکرانه آنکه این وارستگان و واصلان به حق، ائمه ما و راهنمایان مایند به نیایش برخیزیم از عهده بر نخواهیم آمد».


'''زمام تمام امور به دست خداست'''

پسر عزیزم احمد!- سلمک الله تعالی- در این اوراق نظر کن و «انظر الی ما قال و لا تنظر الی من قال» من خود آنچه به تو می‌گویم گرچه عاری و بری هستم لکن امیدوارم که برای تو تنبهی باشد. بدان که هیچ موجودی از موجودات از غیب عوالم جبروت و بالاتر و  پایینتر چیزی ندارد و قدرتی و علمی و فضیلتی را دارا نیست و هر چه هست از او- جل و علا- است.

اوست که از ازل تا ابد زمام امور را به دست دارد، واحد و صمد است. از این مخلوقات میان تهی پوچ و هیچ، باکی نداشته باش و چشم امیدی هرگز به آنها مبند که چشم داشتن به غیر او شرک است ز باک از غیر او- جلّ و علا- کفر.

'''کرامتی از حضرت امام'''

در مسافرت مشهد، اخلاق پدرانه نسبت به ما مبذول داشتند که هر وقت یادمان می‌آید، شرمنده آن روزگاریم که در خدمتشان در ارض اقدس مشرف بودیم. در آن زمان قسمتهایی از ایران، زیر نظر دولت-های روسیه و آمریکا و انگلستان بود.

وقتی از ارض اقدس برمی گشتیم، بین راه روس‌ها برای بازرسی، جلوی ماشین ما را گرفتند. همگی پیاده شدیم و چون امام از اول تکلیف مراتب تهجد و نماز شب بودند و هیچ وقت آن را ترک نکرده بودند، بعد از پیاده شدن، خواستند که نماز شب بخوانند، آنجا هم وسط بیابان بود و آبی وجود نداشت.

یک وقت نگاه کردیم، دیدیم آبی جاری شد. ایشان آستین بالا زد و وضو گرفت. نفهمیدیم که بعد از نماز ایشان هنوز آب بود یا نه؟! به هر حال ما در آن سفر، چنین کرامتی از ایشان دیدیم.

'''سعی کنید علم را به قلب تان بفرستید'''

توصیه امام این بود که: «سعی کنید بعد از این که علم را با مبانی عقلی هماهنگ کردید، آن را به قلب بدهید؛ وقتی به قلب رفت، کارساز خواهد بود. این علم است که شما را حرکت می‌دهد. شما وقتی علوم را به قلب نفرستید و فقط یاد بگیرید، صندوقچه‌ای می‌شود که محفوظات را مانند یک کتابخانه در آن جمع کرده‌اید و این علم خود حجاب می‌شود».

'''ترور آیت‌الله  خامنه‌ای'''

وقتی در سال 60 قضیه ترور [[خامنه‌ای، سید علی|آیت‌الله  خامنه‌ای]] پیش آمد من در تهران بودم. همه درمانده بودند که این خبر را چگونه به امام گزارش دهند.آقای (حسن) صانعی از من به عنوان طبیب سؤال کرد. اگر من بخواهم این خبر را به امام بدهم شما چه تدبیری پیشنهاد  میکنید؟ فکر کردم و گفتم: اگر یک قرص آرام بخش در داخل چای ایشان حل کنیم و بعد از نیم ساعت قضیه را مطرح کنیم خوب است. آقای صانعی در مورد این کار استخاره کرد، بد آمد. بعد خودشان این قضیه را مضطربانه خدمت امام نقل کردند. سپس به من گفتند فلانی قبل از این که مطلب را به امام بگویم، امام به من فرمودند: «در مورد [[خامنه‌ای، سید علی|آقای خامنه‌ای]] مسأله‌ای پیش آمده است؟»

'''اهمیت جوانی'''

اواخر سال 67، اول شعبان بود که خدمت آقا رسیدم. مفاتیج در دستشان و  میخواستند دعاهای مخصوص ماه شعبان را بخوانند. تا رفتم دست ایشان را ببوسم که مرخص شوم، فرمودند: «هر کاری  میخواهی بکنی در جوانی بکن، در پیری باید بخوابی و ناله کنی».

'''آخرین سفارش امام'''

آقا ساعت 12 ظهر روز رحلت گفتند: خانم ها را صدا بزنید، کارشان دارم. وقتی  خانمها رفتند، گفتند: «این راه، راه سختی است» و بعد هی  میگفتند: «گناه نکنید».
در حال ذکر گفتن از دنیا رفتند.

امام دائما در حال ذکر بودند. حتی در یکی از موارد وقتی به هوش آمده بودند،  لبهای مبارکشان تکان می‌خورده است. وقتی دکتر گوش را جلو  میبرد می‌شنود که امام الله اکبر می‌گویند. با همان حال ذکر گفتن نیز از دنیا رفتند.<ref> ر.ک: بی‌نام، ص104-105</ref>




==پانویس ==
<references/>
	
==منابع مقاله==
بی‌نام، طوبی اندیشه (سطح یک)، سیر مطالعاتی اندیشه‌های حضرت امام خمینی(ره)، بنیاد تبیین اندیشه‌های امام خمینی(ره) در دانشگاه‌ها

==وابسته‌ها==
{{وابسته‌ها}}


[[رده:کتاب‌شناسی]]
[[رده: تاریخ]]
[[رده: تاریخ ایران]]
[[رده:فقه سیاسی]]
[[رده:درباره امام خمینی]]
[[رده:مقالات جدید(خرداد) باقی زاده]] 
[[رده:مقالات بازبینی شده2 تیر 1402]]