سمط النجوم العوالي في أنباء الأوائل و التوالي: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' '''' به '''''
جز (جایگزینی متن - 'ابى طالب' به 'ابى‌طالب')
جز (جایگزینی متن - ' '''' به ''''')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
 
(۲۰ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
<div class='wikiInfo'>
{{جعبه اطلاعات کتاب
[[پرونده:NUR11732J1.jpg|بندانگشتی|سمط النجوم العوالي في أنباء الاوائل و التوالي]]
| تصویر =NUR11732J1.jpg
{| class="wikitable aboutBookTable" style="text-align:Right"
| عنوان =سمط النجوم العوالي في أنباء الاوائل و التوالي
|+ |
| عنوان‌های دیگر =
|-
| پدیدآوران =  
! نام کتاب!! data-type='bookName'|سمط النجوم العوالي في أنباء الاوائل و التوالي
[[عصامی، عبدالملک بن حسین]] (نویسنده)
|-
|نام های دیگر کتاب
|data-type='otherBookNames'|
|-
|پدیدآورندگان
|data-type='authors'|[[عصامی، عبدالملک بن حسین]] (نويسنده)


[[معوض، علی محمد]] (محقق)
[[معوض، علی محمد]] (محقق)


[[عبدالموجود، عادل احمد]] (محقق)
[[عبدالموجود، عادل احمد]] (محقق)
|-
| زبان =عربی
|زبان  
| کد کنگره =‏DS‎‏ ‎‏35‎‏/‎‏63‎‏ ‎‏/‎‏ع‎‏6‎‏س‎‏8
|data-type='language'|عربی
| موضوع =
|-
اسلام - تاریخ
|کد کنگره  
|data-type='congeressCode' style='direction:ltr'|‏DS‎‏ ‎‏35‎‏/‎‏63‎‏ ‎‏/‎‏ع‎‏6‎‏س‎‏8
|-
|موضوع  
|data-type='subject'|اسلام - تاریخ


کشورهای اسلامی - تاریخ
کشورهای اسلامی - تاریخ
|-
| ناشر =
|ناشر  
دار الکتب العلمية، منشورات محمد علي بيضون
|data-type='publisher'|دار الکتب العلمية، منشورات محمد علي بيضون
| مکان نشر =بیروت - لبنان
|-
| سال نشر = 1419 ق  
|مکان نشر  
|data-type='publishPlace'|بیروت - لبنان
|-
|سال نشر  
|data-type='publishYear'| 1419 هـ.ق  
|-class='articleCode'
|کد اتوماسیون
|data-type='automationCode'|AUTOMATIONCODE11732AUTOMATIONCODE
|}
</div>


 
| کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE11732AUTOMATIONCODE
==معرفی اجمالی==
| چاپ =1
 
| شابک =2-7451-2615-6
 
| تعداد جلد =4
'''سمط النجوم''' اثر عبدالملك بن حسين بن عبدالملك عصامى شافعى از آثار مهم در تاريخ مكه بوده و اهميت آن در اين است كه تنها مشتمل بر تاريخ سياسى و اقتصادى و علمى و اجتماعى مكه نيست، بلكه اخبار فراوان و متنوعى از هبوط آدم تا آغاز دوره‌ى عثمانى (دوره‌ى حيات مؤلف) دارد.
| کتابخانۀ دیجیتال نور =11732
| کتابخوان همراه نور =11732
| کد پدیدآور =
| پس از =
| پیش از =
}}
'''سمط النجوم العوالي في أنباء الأوائل و التوالي''' اثر [[عصامی، عبدالملک بن حسین|عبدالملك بن حسين بن عبدالملك عصامى]] شافعى از آثار مهم در تاريخ مكه بوده و اهميت آن در اين است كه تنها مشتمل بر تاريخ سياسى و اقتصادى و علمى و اجتماعى مكه نيست، بلكه اخبار فراوان و متنوعى از هبوط آدم تا آغاز دوره‌ى عثمانى (دوره‌ى حيات مؤلف) دارد.


== جايگاه كتاب ==
== جايگاه كتاب ==
خط ۵۲: خط ۳۸:
اهميت اين كتاب سبب شده تا به همت ناشرى، كتاب مزبور به سال 1380ق قاهر در مطبه السلفيه در چهار جلد و جمعا در 2065 صفحه به چاپ برسد. هر جزء فهرست موضوعات ويژه خود را دارد.
اهميت اين كتاب سبب شده تا به همت ناشرى، كتاب مزبور به سال 1380ق قاهر در مطبه السلفيه در چهار جلد و جمعا در 2065 صفحه به چاپ برسد. هر جزء فهرست موضوعات ويژه خود را دارد.


ناشر در مقدمه شرحى از اهميت كتاب و مخطوطاتى كه در نشر كتاب بر آنها تكيه كرده به دست داده، پس از آن شرح حال مختصرى از مؤلف را آورده است. اين مقدمه از محيى‌الدين الخطيب است. ناشر تلاشى هم در تبيين برخى از دشوارى‌هاى كتاب دارد كه در پاورقى آمده است. اين چاپ بر اساس نسخه كتابخانه دار الكتب المصريه بوده كه اصل آن در دو مجلد (با شماره‌هاى 346 و 53) در آنجا نگاه دارى مى‌شود.
ناشر در مقدمه شرحى از اهميت كتاب و مخطوطاتى كه در نشر كتاب بر آنها تكيه كرده به دست داده، پس از آن شرح حال مختصرى از مؤلف را آورده است. اين مقدمه از محيى‌الدين الخطیب است. ناشر تلاشى هم در تبيين برخى از دشوارى‌هاى كتاب دارد كه در پاورقى آمده است. اين چاپ بر اساس نسخه كتابخانه دار الكتب المصريه بوده كه اصل آن در دو مجلد (با شماره‌هاى 346 و 53) در آنجا نگاه دارى مى‌شود.


هر چند ناشر همتى در نشر اين اثر داشته، اما با كمال تاسف كتاب دون تحقيق تخصصى چاپ شده است و لذا حواشى و فهارس قابل استفاده ندارد.
هر چند ناشر همتى در نشر اين اثر داشته، اما با كمال تاسف كتاب دون تحقيق تخصصى چاپ شده است و لذا حواشى و فهارس قابل استفاده ندارد.
خط ۶۰: خط ۴۶:
شگفت آنكه مؤلف در مقدمه مى‌گويد كه كار كتاب را در اواخر صفر سال 1098 پايان داده، اما برخى از حوادث سال 1099 را نيز آورده و از رسيدن نامه دولت عثمانى براى موافقت با تعيين شريف احمد بن غالب در روز سه شنبه چهارم ذى قعده سخن گفته و آخرين خبرى كه آورده اينكه در روز جمعه چهاردهم ماه مزبور مولانا شريف دستور داد تا خواص و عوام هر دوشنبه و پنج شنبه براى دعا به سلطان عثمانى در حطيم، پس از نمام حنفى گرد آيند.
شگفت آنكه مؤلف در مقدمه مى‌گويد كه كار كتاب را در اواخر صفر سال 1098 پايان داده، اما برخى از حوادث سال 1099 را نيز آورده و از رسيدن نامه دولت عثمانى براى موافقت با تعيين شريف احمد بن غالب در روز سه شنبه چهارم ذى قعده سخن گفته و آخرين خبرى كه آورده اينكه در روز جمعه چهاردهم ماه مزبور مولانا شريف دستور داد تا خواص و عوام هر دوشنبه و پنج شنبه براى دعا به سلطان عثمانى در حطيم، پس از نمام حنفى گرد آيند.


بنابراين ممكن است گفته شود كه مؤلف در كتاب خود حوادث تا سال 1099 را آورده و همانجا كار را پايان داده است.
بنابراین ممكن است گفته شود كه مؤلف در كتاب خود حوادث تا سال 1099 را آورده و همانجا كار را پايان داده است.


اما محمد صالح جمعه در مقاله‌اى كه در مجله المنهال نوشته، مى‌نويسد: وى نسخه‌هاى فراوانى از اين كتاب را ديده كه ناشر حوادث چهار سال آن را سقط كرده و به چاپ نرسانده است. اين حوادث مربوط به سال 1099 تا جمادى الثانى 1103 است؛ يعنى هشت سال پيش از وفات مؤلف. در اينجا شرايطى بوده كه مؤلف را وادار به ترك نگاشتن كرده و خودش هم در مقدمه اشارتى دارد كه كار تألیف چهار سال به درازا كشيده و دراين وقت، به جابار قلم ايستاد با اينكه رخدادها پشت سر هم مى‌رسند، آنچه در طول زندگانى‌ام رخ دهد، يكى پس از ديگرى به آن ضميمه خواهم كرد.
اما محمد صالح جمعه در مقاله‌اى كه در مجله المنهال نوشته، مى‌نويسد: وى نسخه‌هاى فراوانى از اين كتاب را ديده كه ناشر حوادث چهار سال آن را سقط كرده و به چاپ نرسانده است. اين حوادث مربوط به سال 1099 تا جمادى الثانى 1103 است؛ يعنى هشت سال پيش از وفات مؤلف. در اينجا شرايطى بوده كه مؤلف را وادار به ترك نگاشتن كرده و خودش هم در مقدمه اشارتى دارد كه كار تألیف چهار سال به درازا كشيده و دراين وقت، به جابار قلم ايستاد با اينكه رخدادها پشت سر هم مى‌رسند، آنچه در طول زندگانى‌ام رخ دهد، يكى پس از ديگرى به آن ضميمه خواهم كرد.
خط ۶۹: خط ۵۵:




مؤلف در مقدمه انگيزه خود را هم از تألیف كتاب ياد كرده، مى‌نويسد: «من در هنگام مطالعه كتاب‌هاى تاريخى كوشيده‌ام تا كتابى از مجموع آنها فراهم آورم، كتابى كه مشتمل بر اخبارى باشد كه چشم از اين كه گوش آنها را بشنود، بر وى حسد مى‌برد؛ اما روزگار مانع از آن بود تا همتى براى اين كار صرف كنم، هر بار مشكلى پيش مى‌آمد تا آن كه سال 1094 در مدينۀ الرسول مقيم شدم. از خداوند براى انجام اين كار استمداد و طلب خير كردم و كمك خواستم تا آن كه دعايم مستجاب شد و وسائل كار فراهم آمد.
مؤلف در مقدمه انگيزه خود را هم از تألیف كتاب ياد كرده، مى‌نويسد: «من در هنگام مطالعه كتاب‌هاى تاريخى كوشيده‌ام تا كتابى از مجموع آنها فراهم آورم، كتابى كه مشتمل بر اخبارى باشد كه چشم از اين كه گوش آنها را بشنود، بر وى حسد مى‌برد؛ اما روزگار مانع از آن بود تا همتى براى اين كار صرف كنم، هر بار مشكلى پيش مى‌آمد تا آن كه سال 1094 در مدينۀ الرسول مقيم شدم. از خداوند براى انجام اين كار استمداد و طلب خير كردم و كمك خواستم تا آن كه دعایم مستجاب شد و وسائل كار فراهم آمد.


همچنين در مقدمه از نام كتاب و علت انتخاب آن هم سخن گفته است: «من نامى كه منطبق بر كتاب باشد، انتخاب كردم. اين نام در عين حال تاريخ كتاب هم مى‌باشد. اين از بهترين ابتكارات است كه در زمان ما جز براى احمد بن فضل در انتخاب نام وسيلۀ المآل فى عد مناقب الال رخ نداده است.» وى همچنين در مقدمه از شيوه تنظيم كتاب خود سخن گفته است.
همچنين در مقدمه از نام كتاب و علت انتخاب آن هم سخن گفته است: «من نامى كه منطبق بر كتاب باشد، انتخاب كردم. اين نام در عين حال تاريخ كتاب هم مى‌باشد. اين از بهترين ابتكارات است كه در زمان ما جز براى احمد بن فضل در انتخاب نام وسيلۀ المآل فى عد مناقب الال رخ نداده است.» وى همچنين در مقدمه از شيوه تنظيم كتاب خود سخن گفته است.


پس از ياد از منابع، تاريخ آغاز و پايان تألیف را ياد كرده و در اين باره مى‌نويسد: «تألیف كتاب را در آغاز روز چهارشنبه سيزدهم ربيع الثانى سال 1094ق شروع كرده و پاكنويس كتاب را در اواخر ماه صفر سال 1098 به انجام رساندم و جمعا مدت زمان اشتغال من به اين كتاب چهار سال بوده است.»
پس از ياد از منابع، تاريخ آغاز و پايان تألیف را ياد كرده و در اين باره مى‌نويسد: «تألیف كتاب را در آغاز روز چهارشنبه سيزدهم ربيع الثانى سال 1094ق شروع كرده و پاکنويس كتاب را در اواخر ماه صفر سال 1098 به انجام رساندم و جمعا مدت زمان اشتغال من به اين كتاب چهار سال بوده است.»


== منابع مؤلف و كيفيت استفاده از آنها ==
== منابع مؤلف و کیفیت استفاده از آنها ==




خط ۸۲: خط ۶۸:
مؤلف از منابع مختلفى كه در رشته‌هاى متفاوت علمى بوده، بهره برده است. برخى از آنها آثار تاريخى، بويژه آثار تاريخى مربوط يه مكه است. برخى كتاب‌هاى ادبى و يا دينى مانند تفاسير و كتاب‌هاى حديث است و برخى هم كتاب‌هاى فرهنگ مانند فرهنگ لغت يا فرهنگ شهرها و قبايل. شمارى هم كتاب‌هاى تراجم و طبقات است كه مجموع آنها به 149 كتاب مى‌رسد.
مؤلف از منابع مختلفى كه در رشته‌هاى متفاوت علمى بوده، بهره برده است. برخى از آنها آثار تاريخى، بويژه آثار تاريخى مربوط يه مكه است. برخى كتاب‌هاى ادبى و يا دينى مانند تفاسير و كتاب‌هاى حديث است و برخى هم كتاب‌هاى فرهنگ مانند فرهنگ لغت يا فرهنگ شهرها و قبايل. شمارى هم كتاب‌هاى تراجم و طبقات است كه مجموع آنها به 149 كتاب مى‌رسد.


مطالعه كتاب نشان مى‌دهد كه مؤلف تنها بر مصادر مكتوب تكيه نكرده، بلكه از مصادر شفاهى نيز بهره برده است. در اين موارد كوشيده تا از افراد موثق و عالمان مشهور به پاكى استفاده كند به طورى كه معمولا راوى را با صفاتى؛ مانند ثقه، توصيف مى‌كند: «قد اخبرنى الثقه».
مطالعه كتاب نشان مى‌دهد كه مؤلف تنها بر مصادر مكتوب تكيه نكرده، بلكه از مصادر شفاهى نيز بهره برده است. در اين موارد كوشيده تا از افراد موثق و عالمان مشهور به پاکى استفاده كند به طورى كه معمولا راوى را با صفاتى؛ مانند ثقه، توصيف مى‌كند: «قد اخبرنى الثقه».


== شيوه مؤلف در نوشتن كتاب ==
== شيوه مؤلف در نوشتن كتاب ==
خط ۸۹: خط ۷۵:
وى در نگارش كتاب بسيار روشن و ساده بوده و گاه و بيگاه در كتابش، بويژه در مقدمه از سجع و الفاظ ادبى بديع استفاده كرده است. نكته‌ى ديگر در شيوه‌ى نگارشى وى، تمايل وى به اختصار و پرهيز از حاشيه گرايى و تفصيل بويژه در مسائلى است كه خارج از موضوع اصلى است.
وى در نگارش كتاب بسيار روشن و ساده بوده و گاه و بيگاه در كتابش، بويژه در مقدمه از سجع و الفاظ ادبى بديع استفاده كرده است. نكته‌ى ديگر در شيوه‌ى نگارشى وى، تمايل وى به اختصار و پرهيز از حاشيه گرايى و تفصيل بويژه در مسائلى است كه خارج از موضوع اصلى است.


مؤلف با كار تازه‌اى كتابش را آغاز مى‌كند، آن گونه كه مى‌كوشد تا عنوانى براى كتاب برگزيند كه در ضمن تاريخ كتابش نيز باشد. وى اين مساله را در همان مقدمه كتاب آورده است: وقتى كتاب نگاشته و ترتيب يافت، مقصدها و ابواب آن منظم شد، نامى براى آن برگزيدم كه مطابق با واقعيت كتاب باشد...
مؤلف با كار تازه‌اى كتابش را آغاز مى‌كند، آن گونه كه مى‌كوشد تا عنوانى براى كتاب برگزيند كه در ضمن تاريخ كتابش نيز باشد. وى اين مسأله را در همان مقدمه كتاب آورده است: وقتى كتاب نگاشته و ترتيب يافت، مقصدها و ابواب آن منظم شد، نامى براى آن برگزيدم كه مطابق با واقعيت كتاب باشد...


ابن اقدام كارى ابتكارى بود كه در اين زمان جز براى احمد بن فضل باكثير در كتابش وسيلۀ المآل فى عد مناقب الال رخ نداده است. وى همچنين كتاب را تقديم به يكى از شرفاى مكه با نام زيد بن محسن بى ابى نمى‌كرده، در حالى كه هيچ كدام از مورخان قرن يازدهم مكه چنين كارى نكره است.
ابن اقدام كارى ابتكارى بود كه در اين زمان جز براى احمد بن فضل باكثير در كتابش وسيلۀ المآل فى عد مناقب الال رخ نداده است. وى همچنين كتاب را تقديم به يكى از شرفاى مكه با نام زيد بن محسن بى ابى نمى‌كرده، در حالى كه هيچ كدام از مورخان قرن يازدهم مكه چنين كارى نكره است.


وى در تنظيم مطالب كتاب از هر دو روش ساشمارانه و موضوعى استفاده كرده است. در بخش سيره نبوى شاهديم كه حوادث را به ترتيب سال، از سال نخست هجرت تا سال يازدهم كه سال وفات آن حضرت است، دنبال كرده است. وى ذيل هر سال، حوادثى كه در هر ماه رخ داده از محرم تا ذى حجه آورده است. وى در همان آغاز اشاره داد كه حضرت رسول ده سال در مدينه بودند و در سال يازدهم رحلت كردند. در هر سال مسائلى رخ مى‌داد و احكامى بى شمار نازل مى‌شد كه ما بخشى از آنها را به ترتيب تاريخى بيان مى‌كنيم. در هر سال، هر غزوه و سريه و جز آن رخ داده مى‌آوريم. در ادامه به همين صورت از رخدادها و احكامى كه هر سال نازل شده بحث مى‌كند.
وى در تنظيم مطالب كتاب از هر دو روش ساشمارانه و موضوعى استفاده كرده است. در بخش سيره نبوى شاهديم كه حوادث را به ترتيب سال، از سال نخست هجرت تا سال يازدهم كه سال وفات آن حضرت است، دنبال كرده است. وى ذيل هر سال، حوادثى كه در هر ماه رخ داده از محرم تا ذى حجه آورده است. وى در همان آغاز اشاره داد كه حضرت رسول ده سال در مدينه بودند و در سال يازدهم رحلت كردند. در هر سال مسائلى رخ مى‌داد و احكامى بى شمار نازل مى‌شد كه ما بخشى از آنها را به ترتيب تاريخى بيان مى‌كنيم. در هر سال، هر غزوه و سريه و جز آن رخ داده مى‌آوریم. در ادامه به همين صورت از رخدادها و احكامى كه هر سال نازل شده بحث مى‌كند.


اما در بحث از دوران خلفاى چهارگانه و نيز دوره‌ى اموى و عباسى و فاطمى و ايوبى و مماليك و عثمانى و اميران مكه به صورت موضوعى بحث مى‌كند. در ابتدا از حليفه و امير و سلطان مرود نظر صحبت مى‌كند، پس از آن تمامى حوادثى را كه در دوران وى رخ داده، بر حسب ترتيب زمانى از ابتداى امارت آن شخص تا وفاتش مى‌آورد. وى در بحث از اين خلفا و سلاطين، ابتدا شرح حال مختصر مى‌آورد كه مشتمل بر آگاهى‌هايى درباره مدت امارت آنها و ابتدا و انتهاى آن آورده و سپس مهم‌ترين حوادث عمومى كه در دوران هر يك از اينها رخ داده مى‌آورد. از ميان اين مباحث دقت وى در دنبال كردن رخدادها بويژه آنها كه متعلق به شهر مكه است، به دست مى‌آيد. همين طور اخبارى كه به حجاز و يمن مربوط مى‌شود، بويژه ناملايمات اقتصادى كه عارض شهرها مى‌شود، مورد توجه وى قرار دارد. در اين بخش وى به صورت سالشمارانه و مسلسل حوادث سال‌ها را نمى‌آورد، بلكه مثلا از مهم‌ترين حوادث سال يك هزار و يك هجرت سخن مى‌گويد، پس از آن به حوادث سال يك هزار و سه و چهار و هفت و... منتقل مى‌شود.
اما در بحث از دوران خلفاى چهارگانه و نيز دوره‌ى اموى و عباسى و فاطمى و ايوبى و مماليك و عثمانى و اميران مكه به صورت موضوعى بحث مى‌كند. در ابتدا از حليفه و امير و سلطان مرود نظر صحبت مى‌كند، پس از آن تمامى حوادثى را كه در دوران وى رخ داده، بر حسب ترتيب زمانى از ابتداى امارت آن شخص تا وفاتش مى‌آورد. وى در بحث از اين خلفا و سلاطين، ابتدا شرح حال مختصر مى‌آورد كه مشتمل بر آگاهى‌هايى درباره مدت امارت آنها و ابتدا و انتهاى آن آورده و سپس مهم‌ترين حوادث عمومى كه در دوران هر يك از اينها رخ داده مى‌آورد. از ميان اين مباحث دقت وى در دنبال كردن رخدادها بويژه آنها كه متعلق به شهر مكه است، به دست مى‌آيد. همين طور اخبارى كه به حجاز و يمن مربوط مى‌شود، بويژه ناملايمات اقتصادى كه عارض شهرها مى‌شود، مورد توجه وى قرار دارد. در اين بخش وى به صورت سالشمارانه و مسلسل حوادث سال‌ها را نمى‌آورد، بلكه مثلاًاز مهم‌ترين حوادث سال يك هزار و يك هجرت سخن مى‌گويد، پس از آن به حوادث سال يك هزار و سه و چهار و هفت و... منتقل مى‌شود.


عصامى در بحث از اميران مكه، ترتيب تقدم در امارت را انتخاب كرده و ضمن آن از مهم‌ترين رخدادهاى روزگار آنها و نيز ويژگى‌ها و روحيات آن و نيز مناسبات آنها با يكديگر و نيز حوادث داخلى و نيز مناسبات آنها با مماليك يا عثمانى و نيز تحولات عمرانى در حرمين سخن مى‌گويد. در بخش وى تنها به تعيين سال و ماه اكتفا نكرده، بلكه گاه سال و ماه و روز و گاهى ساعت حادث را نيز يادآور مى‌شود؛ براى مثال وقتى از وفات احمد بن زيد امير مكه سخن مى‌گويد، مى‌نويسد: در ساعت سوم از روز پنج شنبه روز بيست و دوم ماه جمادى الاولى سال هزار و نود و نه شريف احمد بن زيد سلطان حرمين به رحمت خدا رفت. وى افزون بر حوادث هر سال، شرحى هم از درگذشتگان سياسى و علمى مشهور در مكه مكرمه را آورده و شرح حال مختصرى از آن شخصيت به دست مى‌دهد.
عصامى در بحث از اميران مكه، ترتيب تقدم در امارت را انتخاب كرده و ضمن آن از مهم‌ترين رخدادهاى روزگار آنها و نيز ويژگى‌ها و روحيات آن و نيز مناسبات آنها با يكديگر و نيز حوادث داخلى و نيز مناسبات آنها با مماليك يا عثمانى و نيز تحولات عمرانى در حرمين سخن مى‌گويد. در بخش وى تنها به تعيين سال و ماه اكتفا نكرده، بلكه گاه سال و ماه و روز و گاهى ساعت حادث را نيز يادآور مى‌شود؛ براى مثال وقتى از وفات احمد بن زيد امير مكه سخن مى‌گويد، مى‌نويسد: در ساعت سوم از روز پنج شنبه روز بيست و دوم ماه جمادى الاولى سال هزار و نود و نه شريف احمد بن زيد سلطان حرمين به رحمت خدا رفت. وى افزون بر حوادث هر سال، شرحى هم از درگذشتگان سياسى و علمى مشهور در مكه مكرمه را آورده و شرح حال مختصرى از آن شخصيت به دست مى‌دهد.
خط ۱۰۳: خط ۸۹:
نقل‌هايى هم وجود دارد كه وى نتوانسته از ميان آنها يكى را ترجيح دهد؛ براى مثال وقتى از تاريخ ورود صليحى به مكه سخن مى‌گويد، مى‌نويسد: راه جمع بين اين اخبار متفاوت را نيافتم والله اعلم.
نقل‌هايى هم وجود دارد كه وى نتوانسته از ميان آنها يكى را ترجيح دهد؛ براى مثال وقتى از تاريخ ورود صليحى به مكه سخن مى‌گويد، مى‌نويسد: راه جمع بين اين اخبار متفاوت را نيافتم والله اعلم.


از چيزهاى ديگر كه در شيوه وى قابل توجه است، احاله دادن او در بحث‌ها به موارد ديگرى از كتابش است. اين احاله‌ها بر دو قسمت است: نخست مواردى كه جاى آن را براى خواننده با دقت تعيين مى‌كند؛ مثلا مى‌گويد: در باب دوم از مقصد سوم خواهد آمد يا در آينده بحثش خواهد آمد يا اينكه به قبل احاله كرده مثلا گفته كه قبلا توضيح دادايم.
از چيزهاى ديگر كه در شيوه وى قابل توجه است، احاله دادن او در بحث‌ها به موارد ديگرى از كتابش است. اين احاله‌ها بر دو قسمت است: نخست مواردى كه جاى آن را براى خواننده با دقت تعيين مى‌كند؛ مثلاًمى‌گويد: در باب دوم از مقصد سوم خواهد آمد يا در آينده بحثش خواهد آمد يا اينكه به قبل احاله كرده مثلاًگفته كه قبلا توضيح دادايم.


ملاحظه‌ى كتاب عصامى نشان مى‌دهد كه وى، گاهى آيات قرآنى را براى نشان دادن حكمت در حادثه يا قصه‌اى مطرح كرده و محل آن آيات را نيز نشان مى‌دهد. براى مثال در وقت ارائه قصه اصحاب اخدود آيات قرآنى مربوط به اين ماجرا را مى‌آورد: '''«قتل اصحاب الاخدود النار ذات الوقد اذ هم عليها قعود»'''. وى گوشزد كرده كه اين آيات در سوره بروج است.
ملاحظه‌ى كتاب عصامى نشان مى‌دهد كه وى، گاهى آيات قرآنى را براى نشان دادن حكمت در حادثه يا قصه‌اى مطرح كرده و محل آن آيات را نيز نشان مى‌دهد. براى مثال در وقت ارائه قصه اصحاب اخدود آيات قرآنى مربوط به اين ماجرا را مى‌آورد:'''«قتل اصحاب الاخدود النار ذات الوقد اذ هم عليها قعود»'''. وى گوشزد كرده كه اين آيات در سوره بروج است.


همين طور وى از شواهد شعرى و قصه‌هاى ادبى نيز در لابه لاى بحث‌ها فراوان براى نشان دادن درستى يك نقل تاريخى و تعيين تاريخ دقيق آن استفاده مى‌كند كه نمونه‌هاى فراوانى از اين اشعار را در مجلد چهارم كتابش آورده است.
همين طور وى از شواهد شعرى و قصه‌هاى ادبى نيز در لابه لاى بحث‌ها فراوان براى نشان دادن درستى يك نقل تاريخى و تعيين تاريخ دقيق آن استفاده مى‌كند كه نمونه‌هاى فراوانى از اين اشعار را در مجلد چهارم كتابش آورده است.
خط ۱۱۴: خط ۱۰۰:


== گزارش محتوا ==
== گزارش محتوا ==
مؤلف كتاب را با مقدمه‌اى درباره‌ى علم تاريخ، ظاهر و باطن و فوائد مغازى و شمائل النبى(ص) آغاز كرده، سپس به متن كتاب پرداخته كه شامل چهار مقصد كه هر كدام چندين باب دارد و يك خاتمه به شرح ذيل است:
مؤلف كتاب را با مقدمه‌اى درباره‌ى علم تاريخ، ظاهر و باطن و فوائد مغازى و شمائل النبى(ص) آغاز كرده، سپس به متن كتاب پرداخته كه شامل چهار مقصد كه هر كدام چندين باب دارد و يك خاتمه به شرح ذيل است:


خط ۱۳۰: خط ۱۱۴:
باب پنجم درباره فرزندان آن حضرت و نوادگان ايشان و شرح حال هر يك از آنها.
باب پنجم درباره فرزندان آن حضرت و نوادگان ايشان و شرح حال هر يك از آنها.


باب ششم در ذكر غلامان، خادمان، كنيزان، كاتبان، اميران، موذنام، خطيبان، شاعران، اسبان، سلاح‌ها، لباس‌ها و اثاث ايشان و ديگر چيزها.
باب ششم در ذكر غلامان، خادمان، كنيزان، كاتبان، اميران، موذنام، خطیبان، شاعران، اسبان، سلاح‌ها، لباس‌ها و اثاث ايشان و ديگر چيزها.


باب هفتم درباره حوادث سال نخست هجرت، مشتمل بر جنگها، سرايا و معجزات و ساير صفات آن حضرت تا زمان رحلت. دو تنبيه و سه فايده در ادامه آمده است.
باب هفتم درباره حوادث سال نخست هجرت، مشتمل بر جنگها، سرايا و معجزات و ساير صفات آن حضرت تا زمان رحلت. دو تنبيه و سه فايده در ادامه آمده است.
خط ۱۶۱: خط ۱۴۵:
باب سوم درباره واليان مكه از آل ابى‌طالب مشتمل بر دولت سليمانى‌ها، دولت هواشم، دولت بنى قتاده تا زمان مؤلف؛ يعنى ولايت شريف احمد بن غالب اين محمد بن مساعد. پس از خاتمه نيز «لطيفۀ واحدۀ» آمده است.
باب سوم درباره واليان مكه از آل ابى‌طالب مشتمل بر دولت سليمانى‌ها، دولت هواشم، دولت بنى قتاده تا زمان مؤلف؛ يعنى ولايت شريف احمد بن غالب اين محمد بن مساعد. پس از خاتمه نيز «لطيفۀ واحدۀ» آمده است.


==وابسته‌ها==
{{وابسته‌ها}}


== پیوندها ==
[[تنضيد العقود السنية بتمهيد الدولة الحسنية]]
[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/7715 مطالعه کتاب سمط النجوم العوالي في أنباء الاوائل و التوالي در پایگاه کتابخانه دیجیتال نور]
[[رده:کتاب‌شناسی]]
[[رده:کتاب‌شناسی]]
[[رده: تاریخ (عمومی)]]
[[رده: تاریخ (عمومی)]]
[[رده: تاریخ آسیا]]
[[رده: تاریخ آسیا]]