سفرنامه فرد ریچاردز: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۱۳ نوامبر ۲۰۱۸
جز
جایگزینی متن - 'هايي' به 'هایی'
جز (جایگزینی متن - 'بسياري' به 'بسیاری')
جز (جایگزینی متن - 'هايي' به 'هایی')
خط ۳۱: خط ۳۱:
}}
}}
   
   
'''سفرنامه فرد ريچاردز'''، سفرنامه‌اي تصويري به قلم يك نویسنده انگليسى مى‌باشد كه توسط خانم ميهن دخت صبا به فارسی ترجمه شده است. نام اصلي آن "يك سفرنامه ايراني" بوده و در زمان خود مورد استقبال و تحسين قرار گرفته است. از ويژگى‌هايي آن مى‌توان به اين موارد اشاره نمود:
'''سفرنامه فرد ريچاردز'''، سفرنامه‌اي تصويري به قلم يك نویسنده انگليسى مى‌باشد كه توسط خانم ميهن دخت صبا به فارسی ترجمه شده است. نام اصلي آن "يك سفرنامه ايراني" بوده و در زمان خود مورد استقبال و تحسين قرار گرفته است. از ويژگى‌هایی آن مى‌توان به اين موارد اشاره نمود:


#مؤلف سراسر ايران را پيموده و آنچه را كه ديده به خوبى شرح داده است. وي نویسنده و شاعر بوده و كتاب را با بياني لطيف و دقيق و شاعرانه نوشته است.
#مؤلف سراسر ايران را پيموده و آنچه را كه ديده به خوبى شرح داده است. وي نویسنده و شاعر بوده و كتاب را با بياني لطيف و دقيق و شاعرانه نوشته است.
خط ۴۲: خط ۴۲:
با مقدمه‌هاي مفيدي از مترجم و مؤلف آغاز مى‌شود. اولين تابلويي كه در كتاب آمده "دروازه قرآن شيراز" است. از گذشته دور هر ايراني سفرش را با گرفتن قرآن بر سر آغاز مى‌كرده است. نویسنده نيز با توجه به اين نكته، اين طرح را كه بايد در صفحه 170 كتاب مي‌آمد، در مطلع كتاب آورده است. او در "به سوي ايران" چگونگی آغاز سفر به ايران را شرح داده و سپس شهرهای مختلف ايران: اصفهان، شيراز، يزد، کرمان، مشهد، قزوين، تبريز، رشد و انزلي را به همان ترتيبي كه سفر كرده توصيف كرده است. آنچه در اين شهرها توجهش را جلب كرده است، از آثار تاریخی تا رسوم و مراسم مذهبی و يا حتي ملخ و درشكه و گورستان‌هاي ايران را با بياني شيرين تعريف مي‌كند. يك مشاهده كوچك را چنان پرورش مى‌دهد و از اندوخته‌هاي علمي و اشعار و تشبيهات استفاده مى‌كند كه خواننده را به اعجاب وامی‌دارد. تفكيك بين موضوعات، جذابيت آنها و بيان روان و داستاني كتاب فضايي را فراهم آورده كه خواننده از مطالعه آن خسته نشود.
با مقدمه‌هاي مفيدي از مترجم و مؤلف آغاز مى‌شود. اولين تابلويي كه در كتاب آمده "دروازه قرآن شيراز" است. از گذشته دور هر ايراني سفرش را با گرفتن قرآن بر سر آغاز مى‌كرده است. نویسنده نيز با توجه به اين نكته، اين طرح را كه بايد در صفحه 170 كتاب مي‌آمد، در مطلع كتاب آورده است. او در "به سوي ايران" چگونگی آغاز سفر به ايران را شرح داده و سپس شهرهای مختلف ايران: اصفهان، شيراز، يزد، کرمان، مشهد، قزوين، تبريز، رشد و انزلي را به همان ترتيبي كه سفر كرده توصيف كرده است. آنچه در اين شهرها توجهش را جلب كرده است، از آثار تاریخی تا رسوم و مراسم مذهبی و يا حتي ملخ و درشكه و گورستان‌هاي ايران را با بياني شيرين تعريف مي‌كند. يك مشاهده كوچك را چنان پرورش مى‌دهد و از اندوخته‌هاي علمي و اشعار و تشبيهات استفاده مى‌كند كه خواننده را به اعجاب وامی‌دارد. تفكيك بين موضوعات، جذابيت آنها و بيان روان و داستاني كتاب فضايي را فراهم آورده كه خواننده از مطالعه آن خسته نشود.


هر سفرنامه بيانگر اوضاع و احوال يك جامعه در زمان معيني است. سفرنامه‌هاي خارجي از اين جهاتي بر داخلي برتر است: اول آنكه نویسنده آن يك فرد بيگانه با مردم و فرهنگ و رسوم است و ممكن است هر پديدهاي نظر او را جلب كند و ديگر اينكه پديده مورد نظرش را با پديده‌هاي همانندش در جامعه خويش مقايسه مى‌كند. از جهات مثبت كه بگذريم در مطالعه سفرنامه‌هاي سياحان بيگانه نبايد از اين نكته غفلت كرد كه اين مقايسه‌ها ممكن است كه تحليل‌هاي ناصوابي را نتيجه دهد. عدم آشنايي كافي با زبان و ادبيات و تاريخ گذشته ايران نيز سبب لغزش‌هايي در اين زمينه‌ها شده كه مترجم كتاب با دقت و تيزبيني مواردي از آنها را يافته و تذكر داده است. به عنوان نمونه در صفحه 162 كتاب سوزاندن كتابخانه اسكندريه به عمر نسبت داده شده است. در صفحه 163 در رباعي مشهور عمر خيام به جاي نام جمشيد، بهرام آمده است. در صفحه 189 امامت را با نظام شاهنشاهي و موروثي مقايسه كرده است.
هر سفرنامه بيانگر اوضاع و احوال يك جامعه در زمان معيني است. سفرنامه‌هاي خارجي از اين جهاتي بر داخلي برتر است: اول آنكه نویسنده آن يك فرد بيگانه با مردم و فرهنگ و رسوم است و ممكن است هر پديدهاي نظر او را جلب كند و ديگر اينكه پديده مورد نظرش را با پديده‌هاي همانندش در جامعه خويش مقايسه مى‌كند. از جهات مثبت كه بگذريم در مطالعه سفرنامه‌هاي سياحان بيگانه نبايد از اين نكته غفلت كرد كه اين مقايسه‌ها ممكن است كه تحليل‌هاي ناصوابي را نتيجه دهد. عدم آشنايي كافي با زبان و ادبيات و تاريخ گذشته ايران نيز سبب لغزش‌هایی در اين زمينه‌ها شده كه مترجم كتاب با دقت و تيزبيني مواردي از آنها را يافته و تذكر داده است. به عنوان نمونه در صفحه 162 كتاب سوزاندن كتابخانه اسكندريه به عمر نسبت داده شده است. در صفحه 163 در رباعي مشهور عمر خيام به جاي نام جمشيد، بهرام آمده است. در صفحه 189 امامت را با نظام شاهنشاهي و موروثي مقايسه كرده است.


نویسنده با علاقه به زيبايى‌هاي معماری ايران سعي كرده است كه آثار شهرهای مختلف را از نزدیک ببيند و از آنها نقشي زده و توصيفي داشته باشد. او از اينكه نتوانسته از طاق بستان کرمانشاه نقاشی بكشد، اظهار تأثر كرده و پوزش مى‌طلبد.شرح و توصيف از شهرها و محلات و اماكني كه بازديد كرده با ارائه ويژگى‌هاي جغرافیایی، تاریخی و هنري آن آثار همراه است. فرد ريچاردز در صفحه 342 كتاب در ديدار مجددش از تهران مى‌نويسد:
نویسنده با علاقه به زيبايى‌هاي معماری ايران سعي كرده است كه آثار شهرهای مختلف را از نزدیک ببيند و از آنها نقشي زده و توصيفي داشته باشد. او از اينكه نتوانسته از طاق بستان کرمانشاه نقاشی بكشد، اظهار تأثر كرده و پوزش مى‌طلبد.شرح و توصيف از شهرها و محلات و اماكني كه بازديد كرده با ارائه ويژگى‌هاي جغرافیایی، تاریخی و هنري آن آثار همراه است. فرد ريچاردز در صفحه 342 كتاب در ديدار مجددش از تهران مى‌نويسد:
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش