سفرنامه فرد ریچاردز: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۸ سپتامبر ۲۰۱۸
جز
جایگزینی متن - 'نقاشي' به 'نقاشی'
جز (جایگزینی متن - 'شهرهاي' به 'شهرهای')
جز (جایگزینی متن - 'نقاشي' به 'نقاشی')
خط ۳۴: خط ۳۴:


#مؤلف سراسر ايران را پيموده و آنچه را كه ديده به خوبى شرح داده است. وي نويسنده و شاعر بوده و كتاب را با بياني لطيف و دقيق و شاعرانه نوشته است.
#مؤلف سراسر ايران را پيموده و آنچه را كه ديده به خوبى شرح داده است. وي نويسنده و شاعر بوده و كتاب را با بياني لطيف و دقيق و شاعرانه نوشته است.
#او همچنين نقاشي ماهر بوده و 48 تابلوي زيبا از شهرهای مختلف ايران و اماكن تاریخی و مذهبی تهيه كرده و در كتاب آورده كه از اين جهت كم نظير است.
#او همچنين نقاشی ماهر بوده و 48 تابلوي زيبا از شهرهای مختلف ايران و اماكن تاریخی و مذهبی تهيه كرده و در كتاب آورده كه از اين جهت كم نظير است.
#تاريخ مسافرت او اوايل سلطنت رضا شاه (1309ش 1930م) است كه با دگرگونى‌هاي بسياري در كشور همراه است و توجه خوانندگان ايراني را جلب مي‌كند.
#تاريخ مسافرت او اوايل سلطنت رضا شاه (1309ش 1930م) است كه با دگرگونى‌هاي بسياري در كشور همراه است و توجه خوانندگان ايراني را جلب مي‌كند.


خط ۴۴: خط ۴۴:
هر سفرنامه بيانگر اوضاع و احوال يك جامعه در زمان معيني است. سفرنامه‌هاي خارجي از اين جهاتي بر داخلي برتر است: اول آنكه نويسنده آن يك فرد بيگانه با مردم و فرهنگ و رسوم است و ممكن است هر پديدهاي نظر او را جلب كند و ديگر اينكه پديده مورد نظرش را با پديده‌هاي همانندش در جامعه خويش مقايسه مى‌كند. از جهات مثبت كه بگذريم در مطالعه سفرنامه‌هاي سياحان بيگانه نبايد از اين نكته غفلت كرد كه اين مقايسه‌ها ممكن است كه تحليل‌هاي ناصوابي را نتيجه دهد. عدم آشنايي كافي با زبان و ادبيات و تاريخ گذشته ايران نيز سبب لغزش‌هايي در اين زمينه‌ها شده كه مترجم كتاب با دقت و تيزبيني مواردي از آنها را يافته و تذكر داده است. به عنوان نمونه در صفحه 162 كتاب سوزاندن كتابخانه اسكندريه به عمر نسبت داده شده است. در صفحه 163 در رباعي مشهور عمر خيام به جاي نام جمشيد، بهرام آمده است. در صفحه 189 امامت را با نظام شاهنشاهي و موروثي مقايسه كرده است.
هر سفرنامه بيانگر اوضاع و احوال يك جامعه در زمان معيني است. سفرنامه‌هاي خارجي از اين جهاتي بر داخلي برتر است: اول آنكه نويسنده آن يك فرد بيگانه با مردم و فرهنگ و رسوم است و ممكن است هر پديدهاي نظر او را جلب كند و ديگر اينكه پديده مورد نظرش را با پديده‌هاي همانندش در جامعه خويش مقايسه مى‌كند. از جهات مثبت كه بگذريم در مطالعه سفرنامه‌هاي سياحان بيگانه نبايد از اين نكته غفلت كرد كه اين مقايسه‌ها ممكن است كه تحليل‌هاي ناصوابي را نتيجه دهد. عدم آشنايي كافي با زبان و ادبيات و تاريخ گذشته ايران نيز سبب لغزش‌هايي در اين زمينه‌ها شده كه مترجم كتاب با دقت و تيزبيني مواردي از آنها را يافته و تذكر داده است. به عنوان نمونه در صفحه 162 كتاب سوزاندن كتابخانه اسكندريه به عمر نسبت داده شده است. در صفحه 163 در رباعي مشهور عمر خيام به جاي نام جمشيد، بهرام آمده است. در صفحه 189 امامت را با نظام شاهنشاهي و موروثي مقايسه كرده است.


نويسنده با علاقه به زيبايى‌هاي معماری ايران سعي كرده است كه آثار شهرهای مختلف را از نزدیک  ببيند و از آنها نقشي زده و توصيفي داشته باشد. او از اينكه نتوانسته از طاق بستان کرمانشاه نقاشي بكشد، اظهار تأثر كرده و پوزش مى‌طلبد.شرح و توصيف از شهرها و محلات و اماكني كه بازديد كرده با ارائه ويژگى‌هاي جغرافیایی، تاریخی و هنري آن آثار همراه است. فرد ريچاردز در صفحه 342 كتاب در ديدار مجددش از تهران مى‌نويسد:
نويسنده با علاقه به زيبايى‌هاي معماری ايران سعي كرده است كه آثار شهرهای مختلف را از نزدیک  ببيند و از آنها نقشي زده و توصيفي داشته باشد. او از اينكه نتوانسته از طاق بستان کرمانشاه نقاشی بكشد، اظهار تأثر كرده و پوزش مى‌طلبد.شرح و توصيف از شهرها و محلات و اماكني كه بازديد كرده با ارائه ويژگى‌هاي جغرافیایی، تاریخی و هنري آن آثار همراه است. فرد ريچاردز در صفحه 342 كتاب در ديدار مجددش از تهران مى‌نويسد:


"تهران امروز با شتابي تب آلود از مغرب زمين پیروی مى‌كند. قسمت‌هاي كاملي را از ظواهر سبک ‌ها و مختصات و ادوار تاریخی مغرب زمين، بدون در نظر گرفتن اين كه از چه كشوري آمده، اخذ مى‌كند و با زندگی خود تناسب مي‌دهد... جاي بسي تأسف است كه ايران در عرض یکی دو سال از آداب و سنن ملي خود در زمينه سبک ‌هاي معماری شرمنده و خجل شود. هيچ چيز در دنيا مانند خيابان‌هاي سرپوشيده (البته هر گاه به عنوان سايبان باشد و به عنوان مغازه نيز مورد استفاده قرار گيرد) زيبا نيست".
"تهران امروز با شتابي تب آلود از مغرب زمين پیروی مى‌كند. قسمت‌هاي كاملي را از ظواهر سبک ‌ها و مختصات و ادوار تاریخی مغرب زمين، بدون در نظر گرفتن اين كه از چه كشوري آمده، اخذ مى‌كند و با زندگی خود تناسب مي‌دهد... جاي بسي تأسف است كه ايران در عرض یکی دو سال از آداب و سنن ملي خود در زمينه سبک ‌هاي معماری شرمنده و خجل شود. هيچ چيز در دنيا مانند خيابان‌هاي سرپوشيده (البته هر گاه به عنوان سايبان باشد و به عنوان مغازه نيز مورد استفاده قرار گيرد) زيبا نيست".
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش