۸۰٬۶۳۰
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''سؤالات أبيعبيد الآجري في معرفة الرجال و جرحهم و تعديلهم'''، این اثر را ابوعبید آجری از پرسش و پاسخهایی که با ابوداود سجستانى (202-275ق)، درباره جرح و تعدیل راویان و مرویاتشان داشته، فراهم آورده است. عبدالعلیم عبدالعظیم بستوی پژوهش این اثر دوجلدی را انجام داده است. | '''سؤالات أبيعبيد الآجري في معرفة الرجال و جرحهم و تعديلهم'''، این اثر را [[ابوعبید آجری]] از پرسش و پاسخهایی که با [[ابوداود، سلیمان بن اشعث|ابوداود سجستانى]] (202-275ق)، درباره جرح و تعدیل راویان و مرویاتشان داشته، فراهم آورده است. [[بستوی، عبدالعلیم عبدالعظیم|عبدالعلیم عبدالعظیم بستوی]] پژوهش این اثر دوجلدی را انجام داده است. | ||
این اثر، سومین و چهارمین اثر از سلسله پژوهشهای بستوی است که موضوع «جرح و تعدیل» را در آثار بزرگان اهل سنت دنبال کرده و شیوههای بحث و اصطلاحهای ویژه هریک را بیان میکند. او پیشتر، دو کتاب «معرفة الثقات» عجلی و «الشجرة في أحوال الرجال» جوزجانی را ارائه داده است. جلد اول این اثر (یا جزء سوم آن) پیشتر با تحقیق محمد علی قاسم عمری عرضه شده است. بااینحال، بستوی آن را دوباره پژوهیده است<ref>ر.ک: مقدمه محقق، ج1، ص6-5</ref>. | این اثر، سومین و چهارمین اثر از سلسله پژوهشهای [[بستوی، عبدالعلیم عبدالعظیم|بستوی]] است که موضوع «جرح و تعدیل» را در آثار بزرگان اهل سنت دنبال کرده و شیوههای بحث و اصطلاحهای ویژه هریک را بیان میکند. او پیشتر، دو کتاب «معرفة الثقات» عجلی و «الشجرة في أحوال الرجال» [[جوزجانی، ابراهیم بن یعقوب|جوزجانی]] را ارائه داده است. جلد اول این اثر (یا جزء سوم آن) پیشتر با تحقیق محمد علی قاسم عمری عرضه شده است. بااینحال، [[بستوی، عبدالعلیم عبدالعظیم|بستوی]] آن را دوباره پژوهیده است<ref>ر.ک: مقدمه محقق، ج1، ص6-5</ref>. | ||
بستوی مقدمهای را در سه مبحث بر کتاب نوشته، که عبارتند از: زندگی و جایگاه علمی ابوداود؛ روش او در جرح و تعدیل راویان؛ زندگی و جایگاه ابوعبید (درگذشته در اوایل سده چهارم هجری) و توضیحاتی در پرسشهای که او از ابوداود کرده است.<ref>ر.ک: همان، ص6</ref>. بستوی میگوید: کتابِ سؤالات، گویای ویژگیهای بارز ابوعبید آجری است؛ او، که ملازم ابوداود بوده، عالمی حافظ و ناقدی چیرهدست است که از دادههای گسترده، دقت نظر، خُبرویّت و آگاهی بسیاری درباره رجال و راویان و مرویاتشان برخوردار است. اما تأسفآور اینکه تاریخ بهجز دادهایی ناچیز، گزارشی از زندگی او به ما نمیدهد<ref>ر.ک: همان، ص101</ref>. بستوی در بیان جایگاه والای ابوعبید، به افزودههای علمی که او در این اثر گنجانده و از ابوداود نیست، استشهاد میکند. همچنین، خوردهگیریهایی را که او به برخی آرای ابوداود وارد کرده، بر مدعای خود گواه میگیرد. دیگر اینکه، بستوی میگوید: بسیار دیده میشود که ابوعبید مطلبی را بیان کرده و ابوداود از آن شگفتزده شده، آن را تصدیق نموده است و نیز ابوعبید در خود میبیند که برخی اقوال ابوداود را شرح دهد<ref>ر.ک: همان، ص111-109</ref>. ابوعبید افزون بر درج پرسش و پاسخهایی که با ابوداود داشته، پرسشی را که دیگران از ابوداود میکردهاند و یا خود ابوداود برخی دادههایش را به زبان میآورده و یا ابوعبید مطلبی را نزد او بیان مینموده و ابوداود آن را داوری میکرده است، در این اثر گنجانده است<ref>ر.ک: همان، ص112-111</ref>. | [[بستوی، عبدالعلیم عبدالعظیم|بستوی]] مقدمهای را در سه مبحث بر کتاب نوشته، که عبارتند از: زندگی و جایگاه علمی ابوداود؛ روش او در جرح و تعدیل راویان؛ زندگی و جایگاه ابوعبید (درگذشته در اوایل سده چهارم هجری) و توضیحاتی در پرسشهای که او از ابوداود کرده است.<ref>ر.ک: همان، ص6</ref>. [[بستوی، عبدالعلیم عبدالعظیم|بستوی]] میگوید: کتابِ سؤالات، گویای ویژگیهای بارز ابوعبید آجری است؛ او، که ملازم ابوداود بوده، عالمی حافظ و ناقدی چیرهدست است که از دادههای گسترده، دقت نظر، خُبرویّت و آگاهی بسیاری درباره رجال و راویان و مرویاتشان برخوردار است. اما تأسفآور اینکه تاریخ بهجز دادهایی ناچیز، گزارشی از زندگی او به ما نمیدهد<ref>ر.ک: همان، ص101</ref>. [[بستوی، عبدالعلیم عبدالعظیم|بستوی]] در بیان جایگاه والای ابوعبید، به افزودههای علمی که او در این اثر گنجانده و از ابوداود نیست، استشهاد میکند. همچنین، خوردهگیریهایی را که او به برخی آرای ابوداود وارد کرده، بر مدعای خود گواه میگیرد. دیگر اینکه، [[بستوی، عبدالعلیم عبدالعظیم|بستوی]] میگوید: بسیار دیده میشود که ابوعبید مطلبی را بیان کرده و ابوداود از آن شگفتزده شده، آن را تصدیق نموده است و نیز ابوعبید در خود میبیند که برخی اقوال ابوداود را شرح دهد<ref>ر.ک: همان، ص111-109</ref>. ابوعبید افزون بر درج پرسش و پاسخهایی که با ابوداود داشته، پرسشی را که دیگران از ابوداود میکردهاند و یا خود ابوداود برخی دادههایش را به زبان میآورده و یا ابوعبید مطلبی را نزد او بیان مینموده و ابوداود آن را داوری میکرده است، در این اثر گنجانده است<ref>ر.ک: همان، ص112-111</ref>. | ||
بستوی در پژوهش خود میان آرای ابوداود با بزرگان دیگر این علم تطبیق داده است<ref>ر.ک: همان، ص9</ref>. او شیوه کلامی ابوداود در جرح و تعدیل راویان را از میان پرسش و پاسخها بیرون کشیده و آنها را در صفحاتی درج کرده است. سپس خود به شرح برخی از آنها پرداخته است که عبارتند از: «كلٌّ لا يأخذ إلا عن كلٍّ»، «أحدُ الأحَدِينَ»، «الميزان»، «حُجّةٌ»، «حَسَنُ الحديث»، «بَخٍ»، «لَم يكُن بِجَيِّدِ العُقدَةِ»، «لَم يَكُن مِنَ القَريَتَينِ بِعَظيمٍ»، «كَما شاءَ اللهُ هُوَ»، «حَديثُهُ يُشبِهُ وَجهَه»، لَيسَ بِشَيءٍ، «لا أعرِفُهُ»، «لا أدري»<ref>ر.ک: همان، ص61-39</ref>. او در ادامه، بحثی را در ارزیابی صحت و سقم احادیث پی گرفته است؛ ازآنجاکه دو شرط عادل و ضابط بودن راوی برای داوری بر درستی و حُسن یک حدیث بسنده نیست و به علتهای دیگری هم (مانند اختلاط، تدلیس، ارسال و انقطاع) نیاز است، بستوی نوع نگاه و تلاش ابوداود را در توضیح این علتها بیان کرده است<ref>ر.ک: همان، ص77-61</ref>. او همچنین، مصادر ابوداود را در نقد راویان و مناقشهای که با دیگران در اینباره داشته است، توضیح میدهد<ref>ر.ک: همان، ص100-77</ref>. | [[بستوی، عبدالعلیم عبدالعظیم|بستوی]] در پژوهش خود میان آرای ابوداود با بزرگان دیگر این علم تطبیق داده است<ref>ر.ک: همان، ص9</ref>. او شیوه کلامی ابوداود در جرح و تعدیل راویان را از میان پرسش و پاسخها بیرون کشیده و آنها را در صفحاتی درج کرده است. سپس خود به شرح برخی از آنها پرداخته است که عبارتند از: «كلٌّ لا يأخذ إلا عن كلٍّ»، «أحدُ الأحَدِينَ»، «الميزان»، «حُجّةٌ»، «حَسَنُ الحديث»، «بَخٍ»، «لَم يكُن بِجَيِّدِ العُقدَةِ»، «لَم يَكُن مِنَ القَريَتَينِ بِعَظيمٍ»، «كَما شاءَ اللهُ هُوَ»، «حَديثُهُ يُشبِهُ وَجهَه»، لَيسَ بِشَيءٍ، «لا أعرِفُهُ»، «لا أدري»<ref>ر.ک: همان، ص61-39</ref>. او در ادامه، بحثی را در ارزیابی صحت و سقم احادیث پی گرفته است؛ ازآنجاکه دو شرط عادل و ضابط بودن راوی برای داوری بر درستی و حُسن یک حدیث بسنده نیست و به علتهای دیگری هم (مانند اختلاط، تدلیس، ارسال و انقطاع) نیاز است، [[بستوی، عبدالعلیم عبدالعظیم|بستوی]] نوع نگاه و تلاش ابوداود را در توضیح این علتها بیان کرده است<ref>ر.ک: همان، ص77-61</ref>. او همچنین، مصادر ابوداود را در نقد راویان و مناقشهای که با دیگران در اینباره داشته است، توضیح میدهد<ref>ر.ک: همان، ص100-77</ref>. | ||
بستوی در پایان جلد دوم، فهرستهایی از احادیث، آثار، کسان، جاها، شهرها، رخدادها، منابع و موضوعهای کتاب را تهیه و درج نموده است<ref>ر.ک: متن کتاب، ج2، ص317</ref>. | [[بستوی، عبدالعلیم عبدالعظیم|بستوی]] در پایان جلد دوم، فهرستهایی از احادیث، آثار، کسان، جاها، شهرها، رخدادها، منابع و موضوعهای کتاب را تهیه و درج نموده است<ref>ر.ک: متن کتاب، ج2، ص317</ref>. | ||
==پانویس == | ==پانویس == |