۸۱٬۸۲۶
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ابو ' به ' ابو') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'زندگینامه' به 'زندگینامه') |
||
(۴۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه اطلاعات کتاب | |||
| تصویر =NUR11053J1.jpg | |||
| عنوان =زندگینامه مولانا جلالالدین مولوی؛ رساله فریدون بن احمد سپهسالار در احوال مولانا جلالالدین مولوی | |||
| عنوانهای دیگر =رساله فریدون بن احمد سپهسالار در احوال مولانا جلالالدین مولوی | |||
| | |||
مناقب | مناقب العارفين و مرآه الکاشفین. برگزیده | ||
منتخب از کتاب مناقب | منتخب از کتاب مناقب العارفين و مرآه الکاشفین] | ||
زندگینامه مولوی | |||
| | | پدیدآوران = | ||
[[نفیسی، سعید]] (مقدمهنويس) | |||
[[سپهسالار، فریدون بن احمد]] ( | [[سپهسالار، فریدون بن احمد]] (نویسنده) | ||
[[افلاکی، احمد بن اخی ناطور]] (محقق) | [[افلاکی، احمد بن اخی ناطور]] (محقق) | ||
| زبان =فارسی | |||
|زبان | | کد کنگره =PIR 5304 /س2ز9 | ||
| موضوع = | |||
شعر فارسی - قرن 8ق. | |||
|کد کنگره | |||
|موضوع | |||
عارفان - | عارفان - سرگذشتنامه | ||
مولوی، | مولوی، جلالالدین محمد بن محمد، 604 - 672ق. - سرگذشتنامه | ||
مولویه - | مولویه - سرگذشتنامه | ||
نثر فارسی - قرن 8ق. | نثر فارسی - قرن 8ق. | ||
| ناشر = | |||
|ناشر | اقبال | ||
| مکان نشر =تهران - ایران | |||
| سال نشر = 1378 ش | |||
|مکان نشر | |||
|سال نشر | |||
| کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE11053AUTOMATIONCODE | |||
| چاپ =4 | |||
| شابک =964-406-062-8 | |||
| تعداد جلد =1 | |||
| کتابخانۀ دیجیتال نور =11053 | |||
| کتابخوان همراه نور =11053 | |||
| کد پدیدآور = | |||
| پس از = | |||
| پیش از = | |||
}} | |||
'''زندگىنامه مولانا جلالالدين مولوى'''، به زبان فارسى، تأليف [[سپهسالار، فریدون بن احمد|فريدون بن احمد سپهسالار]]»، اولين كتاب منثور در باب مناقب مولوى و قديمىترين سندى است كه از احوال و منقبتهاى مولانا، بحث مىكند و زمان تأليف آن، مقارن سالهاى تأليف «مناقب العارفين» افلاكى است؛ يعنى بين سالهاى 718 تا 729ق. | |||
تطابق بسيارى از روايات اين كتاب با مندرجات «مناقب العارفين»، اعتماد محققین را به هر دو كتاب فزونى بخشيده و حكايت از صحت و واقعى بودن روايات موجود در آن دو مىكند. | |||
تطابق بسيارى از روايات اين كتاب با | |||
== ساختار == | == ساختار == | ||
كتاب، شامل سه قسم است كه قسم اول آن، داراى دو فصل و قسم دوم، حاوى سه فصل و قسم سوم، فاقد فصل است. | كتاب، شامل سه قسم است كه قسم اول آن، داراى دو فصل و قسم دوم، حاوى سه فصل و قسم سوم، فاقد فصل است. | ||
چهار فصل از | چهار فصل از كتاب «مناقب العارفين و مرآة الكاشفين» افلاكى انتخاب شده و ضميمه كتاب گرديده است. | ||
== گزارش محتوا == | == گزارش محتوا == | ||
فصل اول از قسم اول، درباره اسناد خرقه بهاءالدين ولد و فصل دوم آن، در مورد مقامات بهاءالدين ولد است. | |||
فصل اول از قسم دوم، درباره تاريخ ولادت و مدت عمر و فصل دوم آن، در مورد اسانيد خرقه و تلقين و اصحاب صحبت و فصل سوم آن، در باب مناقب حضرت خداوندگار(جناب مولانا) است. | |||
قسم سوم، درباره اصحاب و خلفاى خداندگار است. | |||
قسم سوم، | |||
فصل اول از | فصل اول از كتاب «مناقب العارفين»، درباره مناقب مولانا بزرگ بهاء الحق والدين محمد بن حسين بن احمد خطیبى بلخى بكرى و فصل دوم آن، درباره مناقب حضرت سيد سردان برهان الحق والدين حسينى و فصل سوم آن، در مورد مناقب مولانا و فصل چهارم آن، در باب مناقب شمس تبريزى است. | ||
تلقين ذكر و خرقه | تلقين ذكر و خرقه بهاءالدين ولد، متصل است به پدرش، احمد الخطیبى و از او به امام [[غزالی، احمد بن محمد|احمد غزالى]] و از او به ابوبكر نساج و بالاخره منتهى مىشود به [[علی بن ابیطالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] و از آن حضرت، به سيد المرسلين، محمد مصطفى(ص). | ||
بهاء ولد، عارفى كامل و در همه علوم ظاهرى و باطنى، بىنظير و مقبول و محبوب همه دلها بود و رياضات بسيار و مجاهدات بىشمار داشت. وى، در بلخ ساكن بود و هر روز، از اول صبح تا بين الصلاتين به خلايق درس مىداد و بعد از نماز ديگر، به اصحاب و ملازمان، معارف و حقايق مىگفت. سيد | بهاء ولد، عارفى كامل و در همه علوم ظاهرى و باطنى، بىنظير و مقبول و محبوب همه دلها بود و رياضات بسيار و مجاهدات بىشمار داشت. وى، در بلخ ساكن بود و هر روز، از اول صبح تا بين الصلاتين به خلايق درس مىداد و بعد از نماز ديگر، به اصحاب و ملازمان، معارف و حقايق مىگفت. سيد برهانالدين محقق ترمذى كه از جمله اقطاب بود و رياضات و مجاهدات بسيارى داشت، مريد وى بود. | ||
مولانا | مولانا جلالالدين مولوى، در بهترين ساعت و خرمترين طالع، در يكى از ماههاى سال 604ق، قدم در عالم وجود نهاد و مدت 68 سال عمر كرد و بالاخره در جمادى الاخر سال 672ق، به جوار رحمت حق شتافت. | ||
او از اوايل طفوليت تا اواسط حال، در محضر سيد | او از اوايل طفوليت تا اواسط حال، در محضر سيد برهانالدين محقق ترمذى بود و سيد، حقايق و معارف و علوم لدنى را به وى تعليم داد و وى را به مقام ولايت رسانيد. يكى ديگر از اساتيد مولانا، شمس الحق والدين تبريزى است. مولوى وقتى در دمشق بود، مدتى با [[ابن عربی، محمد بن علی|محىالدين عربى]] و سعدالدين حموى و شيخ عثمان رومى و اوحدى کرمانى و [[صدرالدین قونیوی، محمد بن اسحاق|صدرالدين قونوى]] همصحبت بود و حقايقى را براى همديگر بيان مىفرمودند. | ||
بيشترين بخش كتاب، به مناقب مولانا اختصاص دارد كه به پارهاى از آنها اشاره مىشود: | بيشترين بخش كتاب، به مناقب مولانا اختصاص دارد كه به پارهاى از آنها اشاره مىشود: | ||
#در علوم رسمى، چون اقسام لغت و | #در علوم رسمى، چون اقسام لغت و عربیت و فقه و حديث و تفاسير و معقولات و منقولات به غايتى رسيده بود كه در آن عصر سرآمد همه علماى دهر شده و در همه فنون اجازات عالى حاصل فرموده بود. | ||
#او از ابتداى حال تا انقراض وقت، روز به روز، رياضات و مجاهدات را مضاعف مىفرمود؛ بهطورىكه يك شب بر پهلو نخوابيد و هيچوقت جامه خواب و بالش نداشت. | #او از ابتداى حال تا انقراض وقت، روز به روز، رياضات و مجاهدات را مضاعف مىفرمود؛ بهطورىكه يك شب بر پهلو نخوابيد و هيچوقت جامه خواب و بالش نداشت. | ||
#وى گرسنگى و جوع را به غايت رسانده بود؛ بهطورىكه مىفرمود: چهل سال تمام در معده من، شب، طعام نخفت. | #وى گرسنگى و جوع را به غايت رسانده بود؛ بهطورىكه مىفرمود: چهل سال تمام در معده من، شب، طعام نخفت. | ||
خط ۱۰۱: | خط ۸۳: | ||
اصحاب و خلفاى مولانا: | اصحاب و خلفاى مولانا: | ||
#سيد | #سيد برهانالدين محقق ترمذى: سيد، حقايقى را كه از پدر مولانا تحقيق كرده بود، به وى تقرير كرد و مدت نه سال تمام با وى صحبت فرمود و معارف سلطان العلماء را هزار نوبت، به وى اعاده كرد تا آنچه سر توحيد و معرفت بود به تحقيق رسانيده و به عمل آورد. | ||
#شمس تبريزى: به نظر مؤلف، شمس در تكلم و تقرب، مشرب موسى و در تجرد و عزلت، سيرت عيسى داشت. پيوسته در مشاهده، سلوك مىفرمود و در مجاهده، روزگار مىگذرانيد. روزى شمس در وقت مناجات عرض كرد كه بارالها آيا كسى از خاصان تو هست كه صحبت مرا تحمل كند؟ در حال از عالم غيب اشارت رسيد كه اگر حريف صحبت خواهى به طرف روم مسافرت كن و از اينجاست كه مصاحبت و دوستى شمس با مولانا شروع مىشود. | #شمس تبريزى: به نظر مؤلف، شمس در تكلم و تقرب، مشرب موسى و در تجرد و عزلت، سيرت عيسى داشت. پيوسته در مشاهده، سلوك مىفرمود و در مجاهده، روزگار مىگذرانيد. روزى شمس در وقت مناجات عرض كرد كه بارالها آيا كسى از خاصان تو هست كه صحبت مرا تحمل كند؟ در حال از عالم غيب اشارت رسيد كه اگر حريف صحبت خواهى به طرف روم مسافرت كن و از اينجاست كه مصاحبت و دوستى شمس با مولانا شروع مىشود. | ||
# | #صلاحالدين زركوب: مولانا به صلاحالدين دلبستگى فراوانى داشت و صلاحالدين نيز به مولانا علاقه بىكران داشت. پس از آمدن شمس، مولانا وعظ و تذكير را ترك كرده بود و ديگر بالاى منبر نمىرفت، اما يكبار به التماس محبان و اشارت صلاحالدين به وعظ پرداخت. | ||
# | #حسامالدين چلبى: مولانا بعد از وفات صلاحالدين، حسامالدين چلبى را به همدمى و خلافت خود برگزيد و وى ده سال نايب و خليفه مولانا بود. | ||
#سلطان ولد: وى فرزند مولاناست و مولانا در اوقات تجليات و مناجات، از حضرت حق براى وى اعلاى مقامات ولايت را بىزحمت كدورت و مشقت استدعا مىكرد. | #سلطان ولد: وى فرزند مولاناست و مولانا در اوقات تجليات و مناجات، از حضرت حق براى وى اعلاى مقامات ولايت را بىزحمت كدورت و مشقت استدعا مىكرد. | ||
خط ۱۱۵: | خط ۹۷: | ||
== | ==وابستهها== | ||
{{وابستهها}} | |||
[[رساله سپهسالار در مناقب حضرت خداوندگار]] | |||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||
[[رده:زبان و ادبیات فارسی]] | [[رده:زبان و ادبیات فارسی]] | ||
[[رده:نویسندگان و آثار انفرادی]] | [[رده:نویسندگان و آثار انفرادی]] |