۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'هـ.ش' به 'ش') |
جز (جایگزینی متن - '،[' به '، [') |
||
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
بهره جست(مدرس،384/2؛مشكور،201-202). | بهره جست(مدرس،384/2؛مشكور،201-202). | ||
وى سپس براى ادامۀ تحصيل به تهران رفت، ولى اندكى بعد همراه برادر بزرگتر خود ميرزا فضل اللّه عزم نجف كرد و سالها نزد استادان و مجتهدان برجستهاى نظير [[یزدی، محمدکاظم بن عبدالعظیم|سيد محمد كاظم يزدى]]،[[اصفهانی، ابوالحسن|سيد ابوالحسن اصفهانى]]، [[شریعت اصفهانی، فتحالله|شيخ الشريعۀ اصفهانى]]،[[عراقی، ضیاءالدین|شيخ ضياءالدين عراقى]] و [[نایینی، محمدحسین|ميرزا حسين نائينى]] به تحصيل علوم دينى پرداخت.در اواخر 1338ق پس از احراز درجۀ اجتهاد به زنجان بازگشت(همو،202؛ قس:امين،378/2) و مدتى بعد به حج رفت.وى در همين سفر رهسپار سوريه، فلسطين و مصر شد و با دانشمندان آن نواحى ملاقات كرد و به ايران بازگشت. | وى سپس براى ادامۀ تحصيل به تهران رفت، ولى اندكى بعد همراه برادر بزرگتر خود ميرزا فضل اللّه عزم نجف كرد و سالها نزد استادان و مجتهدان برجستهاى نظير [[یزدی، محمدکاظم بن عبدالعظیم|سيد محمد كاظم يزدى]]، [[اصفهانی، ابوالحسن|سيد ابوالحسن اصفهانى]]، [[شریعت اصفهانی، فتحالله|شيخ الشريعۀ اصفهانى]]، [[عراقی، ضیاءالدین|شيخ ضياءالدين عراقى]] و [[نایینی، محمدحسین|ميرزا حسين نائينى]] به تحصيل علوم دينى پرداخت.در اواخر 1338ق پس از احراز درجۀ اجتهاد به زنجان بازگشت(همو،202؛ قس:امين،378/2) و مدتى بعد به حج رفت.وى در همين سفر رهسپار سوريه، فلسطين و مصر شد و با دانشمندان آن نواحى ملاقات كرد و به ايران بازگشت. | ||
در محرم 1347 به عنوان اولين ايرانى، به عضويت «المجمع العلمى العربى» دمشق برگزيده شد و رسالۀ ورودى او با عنوان «الفيلسوف الفارسى الكبير، صدرالدين الشيرازى» در مجلة المجمع العلمى العربى به چاپ رسيد (نك:آثار). | در محرم 1347 به عنوان اولين ايرانى، به عضويت «المجمع العلمى العربى» دمشق برگزيده شد و رسالۀ ورودى او با عنوان «الفيلسوف الفارسى الكبير، صدرالدين الشيرازى» در مجلة المجمع العلمى العربى به چاپ رسيد (نك:آثار). | ||
در اواخر 1353ق يا اوايل 1354ق دوباره به كشورهاى عربى رفت و در مصر با استقبال دانشمندان آن ديار روبهرو شد و طى سخنرانيهايى در الازهر مسلمانان را به اتحاد فرا خواند(مدرس، امين، همانجاها؛مشكور،202،203).سپس به ايران بازگشت و مدت 4 سال تا 1358ق در دانشكدۀ معقول و منقول و يك سال در دانشسراى عالى به تدريس تفسير و فلسفه پرداخت، اما به سبب سكتۀ قلبى به زنجان رفت و همانجا سكنى گزيد تا در گذشت(مدرس، همانجا).ابوعبدالله زنجانى از كسانى چون [[صدر، حسن|سيد حسن صدر]] عاملى،[[آلوسی، محمود بن عبدالله|سيد محمود شكرى آلوسى]] و سيد محمد بدرالدين مغربى محدث دمشقى اجازۀ روايت داشت(امين، همانجا) و طى سالها تحقيق و تأليف و تدريس، مجموعۀ بسيار نفيسى از كتب خطى و چاپى گرد آورد(اقبال،13؛ نعمه،427؛صفا،346/1) که پس از مرگش، كتابخانۀ مجلس شوراى ملى آن را خريدارى كرد(مشكور،201).برادر او ميرزا فضلالله نيز از دانشمندان برجسته و شيخ الاسلام زنجان بود. | در اواخر 1353ق يا اوايل 1354ق دوباره به كشورهاى عربى رفت و در مصر با استقبال دانشمندان آن ديار روبهرو شد و طى سخنرانيهايى در الازهر مسلمانان را به اتحاد فرا خواند(مدرس، امين، همانجاها؛مشكور،202،203).سپس به ايران بازگشت و مدت 4 سال تا 1358ق در دانشكدۀ معقول و منقول و يك سال در دانشسراى عالى به تدريس تفسير و فلسفه پرداخت، اما به سبب سكتۀ قلبى به زنجان رفت و همانجا سكنى گزيد تا در گذشت(مدرس، همانجا).ابوعبدالله زنجانى از كسانى چون [[صدر، حسن|سيد حسن صدر]] عاملى، [[آلوسی، محمود بن عبدالله|سيد محمود شكرى آلوسى]] و سيد محمد بدرالدين مغربى محدث دمشقى اجازۀ روايت داشت(امين، همانجا) و طى سالها تحقيق و تأليف و تدريس، مجموعۀ بسيار نفيسى از كتب خطى و چاپى گرد آورد(اقبال،13؛ نعمه،427؛صفا،346/1) که پس از مرگش، كتابخانۀ مجلس شوراى ملى آن را خريدارى كرد(مشكور،201).برادر او ميرزا فضلالله نيز از دانشمندان برجسته و شيخ الاسلام زنجان بود. | ||
==آثار== | ==آثار== | ||
خط ۵۶: | خط ۵۶: | ||
==منابع مقاله== | ==منابع مقاله== | ||
دائرةالمعارف بزرگ اسلامى، ج 5، ص 5-684،[[سجادی، جعفر|سيد جعفر سجادى]]. | دائرةالمعارف بزرگ اسلامى، ج 5، ص 5-684، [[سجادی، جعفر|سيد جعفر سجادى]]. | ||
== وابستهها == | == وابستهها == |
ویرایش