روضات الجنات و جنات الجنان: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۴: خط ۴:
| عنوان‌های دیگر =
| عنوان‌های دیگر =
| پدیدآوران =  
| پدیدآوران =  
[[ابن‌کربلایی، حافظ حسین]] (نویسنده)
[[ابن‌ کربلایی، حافظ حسین]] (نویسنده)


[[سلطان‌القرائی، جعفر]] (مصحح)
[[سلطان‌القرائی، جعفر]] (مصحح)
خط ۱۱: خط ۱۱:
| زبان =فارسی  
| زبان =فارسی  
| کد کنگره =‏‏DSR‎‏ ‎‏2079‎‏ ‎‏/‎‏ب‎‏45‎‏ ‎‏الف‎‏2
| کد کنگره =‏‏DSR‎‏ ‎‏2079‎‏ ‎‏/‎‏ب‎‏45‎‏ ‎‏الف‎‏2
| موضوع =تبریز - سرگذشت نامه
| موضوع =تبریز - سرگذشت‌نامه 


تصوف - متون قدیمی تا قرن 14  
تصوف - متون قدیمی تا قرن 14  
خط ۳۶: خط ۳۶:


{{کاربردهای دیگر|روضات الجنات (ابهام زدایی)}}
{{کاربردهای دیگر|روضات الجنات (ابهام زدایی)}}
 
'''روضات الجنات و جنات الجنان''' تألیف [[ابن‌ کربلایی، حافظ حسین|حافظ حسین کربلائی تبریزی]] (متوفی 997ق) معروف به [[ابن‌ کربلایی، حافظ حسین|ابن کربلایی]] از علمای صوفیه اهل سنت قرن دهم هجری است. کتاب‎ با مقدمه و تکمله و تصحیح و تعلیق [[سلطان‌القرائی، جعفر|جعفر سلطان القرائی]] (متوفی 1409ق) به سعی و اهتمام [[سلطان‌القرائی، محمدامین|محمدامین سلطان القرائی]] در دو جلد منتشر شده است.
 
'''روضات الجنات و جنات الجنان''' تألیف [[ابن‌کربلایی، حافظ حسین|حافظ حسین کربلائی تبریزی]] (متوفی 997ق) معروف به [[ابن‌کربلایی، حافظ حسین|ابن کربلایی]] از علمای صوفیه اهل سنت قرن دهم هجری است. کتاب‎ با مقدمه و تکمله و تصحیح و تعلیق [[سلطان‌القرائی، جعفر|جعفر سلطان القرائی]] (متوفی 1409ق) به سعی و اهتمام [[سلطان‌القرائی، محمدامین|محمدامین سلطان القرائی]] در دو جلد منتشر شده است.


==ساختار==
==ساختار==
خط ۵۷: خط ۵۵:
از فحاوی بسیاری از اخبار و آثار و حکایت صلحا و ابرار محقق می‌گردد که اموات از احوال احیاء خبر می‌یابند و به زیارت یاران و دوستان انس حاصل می‌کنند<ref>ر.ک: همان، ص12</ref>‏.
از فحاوی بسیاری از اخبار و آثار و حکایت صلحا و ابرار محقق می‌گردد که اموات از احوال احیاء خبر می‌یابند و به زیارت یاران و دوستان انس حاصل می‌کنند<ref>ر.ک: همان، ص12</ref>‏.


روضه اول: در ذکر مقابر و مشاهد اصحاب پیامبر مکرم اسلام(ص) است. این روضه با بررسی تاریخ شهر تبریز آغاز شده است: «بدان که شهر تبریز از بناهایی است که در ظهور اسلام واقع شده، قبل از بنای آن به‌جای آن و در حوالی و نواحی آن، ده‌ها و قلعه‌ها بوده و مردم آنجا آتش‌پرست بوده‌اند...»<ref>ر.ک: متن کتاب، ج1، ص15</ref>‏. پس‌ازآن به مستنداتی در رابطه با این شهر اشاره شده است. سپس از مزار صحابی رسول خدا اسامة بن شریک ثعلبی در جنوب شهر تبریز یاد شده است. همچنین از ابودجانه انصاری، فرقد بن زید و ابومحجن ثقفی یاد شده است<ref>ر.ک: همان، ص28-20</ref>‏. ذکر رباعیات، اشعار و داستان‌های متعدد سبب جذابیت کتاب شده است.
روضه اول: در ذکر مقابر و مشاهد اصحاب پیامبر مکرم اسلام(ص) است. این روضه با بررسی تاریخ شهر تبریز آغاز شده است: «بدان که شهر تبریز از بناهایی است که در ظهور اسلام واقع شده، قبل از بنای آن به‌جای آن و در حوالی و نواحی آن، ده‌ها و قلعه‌ها بوده و مردم آنجا آتش‌پرست بوده‌اند...»<ref>ر.ک: متن کتاب، ج1، ص15</ref>‏. پس‌ازآن به مستنداتی در رابطه با این شهر اشاره شده است. سپس از مزار صحابی رسول خدا اسامة بن شریک ثعلبی در جنوب شهر تبریز یاد شده است. همچنین از ابودجانه انصاری، فرقد بن زید و [[ثقفی، ابومحجن|ابومحجن ثقفی]] یاد شده است<ref>ر.ک: همان، ص28-20</ref>‏. ذکر رباعیات، اشعار و داستان‌های متعدد سبب جذابیت کتاب شده است.


روضه دوم: در ذکر مقابر اکابر سرخاب است. نویسنده سرخاب را از جمله مزارات مشهور شهر تبریز معرفی کرده که در جانب شمال آن شهر در پای کوه سرخ واقع است. او در ذکر اهمیت این گورستان به کلام مولانا جلال‌الدین محمد بلخی اشاره کرده می‌نویسد: «هر که از تبریز می‌آید و به‌جانب ما میل می‌نماید تحفه او می‌باید که خاک پاک سرخاب باشد»<ref>ر.ک: همان، ص47</ref>‏. وی سپس در معرفی مزار پیر باب، ذکر این توضیح را لازم می‌داند: «پوشیده نماند که در هرجایی اکابر را به القاب متنوعه می‌خوانند؛ در بعضی جاها شیخ می‌گویند و در بعضی جا خواجه و در بعضی جا بابا و در بعضی جا باله و در بعضی جا آتا و در بعضی جا پیر»<ref>ر.ک: همان، ص47</ref>‏.
روضه دوم: در ذکر مقابر اکابر سرخاب است. نویسنده سرخاب را از جمله مزارات مشهور شهر تبریز معرفی کرده که در جانب شمال آن شهر در پای کوه سرخ واقع است. او در ذکر اهمیت این گورستان به کلام مولانا جلال‌الدین محمد بلخی اشاره کرده می‌نویسد: «هر که از تبریز می‌آید و به‌جانب ما میل می‌نماید تحفه او می‌باید که خاک پاک سرخاب باشد»<ref>ر.ک: همان، ص47</ref>‏. وی سپس در معرفی مزار پیر باب، ذکر این توضیح را لازم می‌داند: «پوشیده نماند که در هرجایی اکابر را به القاب متنوعه می‌خوانند؛ در بعضی جاها شیخ می‌گویند و در بعضی جا خواجه و در بعضی جا بابا و در بعضی جا باله و در بعضی جا آتا و در بعضی جا پیر»<ref>ر.ک: همان، ص47</ref>‏.