۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '،ا' به '، ا') |
جز (جایگزینی متن - '،م' به '، م') |
||
خط ۷۵: | خط ۷۵: | ||
او از سوال به سوال ديگر و از اشكالى به اشكال ديگر مىپردازد، و به گونهاى منطقى كه جواب قبلى، زمينه سؤالى بعدى مىشود و همه مباحث و مضامين در ارتباط كامل و يك زنجيره را تشكيل مىدهند، به پيش مىبرد. پرسش اول او اين است، اگر امام عصر(عج) انسانى زنده است كه در بيشتر از ده قرن هم عصر مردم گذشته بوده است و در آينده هم خواهد بود، اين عمر طولانى براى ايشان چطور ممكن شده است؟... زمان نگارش اين مقدّمه به سال 1416ق رقم خورده است. | او از سوال به سوال ديگر و از اشكالى به اشكال ديگر مىپردازد، و به گونهاى منطقى كه جواب قبلى، زمينه سؤالى بعدى مىشود و همه مباحث و مضامين در ارتباط كامل و يك زنجيره را تشكيل مىدهند، به پيش مىبرد. پرسش اول او اين است، اگر امام عصر(عج) انسانى زنده است كه در بيشتر از ده قرن هم عصر مردم گذشته بوده است و در آينده هم خواهد بود، اين عمر طولانى براى ايشان چطور ممكن شده است؟... زمان نگارش اين مقدّمه به سال 1416ق رقم خورده است. | ||
اثر [[صدر، محمدباقر|شهيد صدر]] با مقدّمهاى كه مهدويّت، فرايند يك عقيده اسلامى، كه فقط رنگ دين داشته باشد، نيست، بلكه عقيده به مهدى(ع) در نهاد هر انسانى نهفته است و همه ملتها بدان اعتقاد دارند و در وجدان هر انسانى چنين احساسى وجود دارد كه وقتى زندگى پيچيده شد و رنج و محنت فزونى يافت و ناگوارىها بر همه جا سايه افكند، فريادرسى خواهد آمد و اين همان چيزى است كه اديان آمدن آن را بشارت دادهاند، آغاز مىشود. سپس مؤلف بيان مىكند كه دل مشغولى به اين اميد و اين احساس در سراسر تاريخ و در ميان همه اقوام از ديگر مسائل بشرى بيشتر بوده است و دين هم اين وجدان عمومى را تاييد و تصريح مىكند كه زمين پس از لبريز شدن از ظلم و ستم پر از عدل و داد خواهد شد، و به اين احساس عمومى، ارزش عينى مىبخشد و آن را تبديل به يك ايمان محكم مىكند، ايمان به آينده و سرنوشت محتوم انسان، اسلام بيشترين اميدوارى را به وجود مىآورد و احساسات مظلومان و رنج ديدگان تاريخى را بيشتر بر مىانگيزد، زيرا اسلام انديشه منجى غايب را به مهدى موعود و آينده را به حال تغيير داده است. مؤلف از اين جا به بعد، به روان كاوى اين مسئله مىپردازد كه چرا مساله موجوديت فعلى مهدى(ع) با موضع منفى مواجه گشته است و شمارى از مردم كه برايشان تصور وجود چنين شخصى مشكل است، در اصل مساله كه فريادرسى خواهد آمد و زمين را پس از لبريز شدن از ظلم و ستم پر از عدل و داد خواهد نمود، تشكيك مىكنند. و پرسشهايى مطرح مىكنند كه به اين فرضيه و نظريه با حالت ترديد نگريسته مىشود و سعى مىكنند، قضيه را انكار و نفى نمايند. [[صدر، محمدباقر|شهيد صدر]] اعتقاد دارند، منشأ واقعى اين پرسشها، همگى تفكر صحيح نيست، بلكه مسائل روانى بيشتر در آن نقش ايفا مىكند. يعنى اين احساس كه واقعيت حاكم بر زمين را بسيار با عظمت مىبيند و باور ندارند كه هيچ نيرويى بتواند اين واقعيت موجود را تغيير اساسى و ريشهاى دهد. و اين احساس ضعف و ناتوانى و خود كم بينى در انسان، شكست روحى ايجاد مىكند، به گونهاى كه شخص را از هرگونه فكر تغيير بزرگ منصرف و او را از انديشيدن به اين نظريه منع مىكند. مؤلف در ادامه اثر، در هشت گفتار، به پرسشهايى درباره طول عمر، شايستگىها، ظهور و حكومت امام زمان(ع) پاسخ گفته است. وى در خصوص طول عمر امام عصر(ع) بر اين نظر است كه اين امر امكان علمى، | اثر [[صدر، محمدباقر|شهيد صدر]] با مقدّمهاى كه مهدويّت، فرايند يك عقيده اسلامى، كه فقط رنگ دين داشته باشد، نيست، بلكه عقيده به مهدى(ع) در نهاد هر انسانى نهفته است و همه ملتها بدان اعتقاد دارند و در وجدان هر انسانى چنين احساسى وجود دارد كه وقتى زندگى پيچيده شد و رنج و محنت فزونى يافت و ناگوارىها بر همه جا سايه افكند، فريادرسى خواهد آمد و اين همان چيزى است كه اديان آمدن آن را بشارت دادهاند، آغاز مىشود. سپس مؤلف بيان مىكند كه دل مشغولى به اين اميد و اين احساس در سراسر تاريخ و در ميان همه اقوام از ديگر مسائل بشرى بيشتر بوده است و دين هم اين وجدان عمومى را تاييد و تصريح مىكند كه زمين پس از لبريز شدن از ظلم و ستم پر از عدل و داد خواهد شد، و به اين احساس عمومى، ارزش عينى مىبخشد و آن را تبديل به يك ايمان محكم مىكند، ايمان به آينده و سرنوشت محتوم انسان، اسلام بيشترين اميدوارى را به وجود مىآورد و احساسات مظلومان و رنج ديدگان تاريخى را بيشتر بر مىانگيزد، زيرا اسلام انديشه منجى غايب را به مهدى موعود و آينده را به حال تغيير داده است. مؤلف از اين جا به بعد، به روان كاوى اين مسئله مىپردازد كه چرا مساله موجوديت فعلى مهدى(ع) با موضع منفى مواجه گشته است و شمارى از مردم كه برايشان تصور وجود چنين شخصى مشكل است، در اصل مساله كه فريادرسى خواهد آمد و زمين را پس از لبريز شدن از ظلم و ستم پر از عدل و داد خواهد نمود، تشكيك مىكنند. و پرسشهايى مطرح مىكنند كه به اين فرضيه و نظريه با حالت ترديد نگريسته مىشود و سعى مىكنند، قضيه را انكار و نفى نمايند. [[صدر، محمدباقر|شهيد صدر]] اعتقاد دارند، منشأ واقعى اين پرسشها، همگى تفكر صحيح نيست، بلكه مسائل روانى بيشتر در آن نقش ايفا مىكند. يعنى اين احساس كه واقعيت حاكم بر زمين را بسيار با عظمت مىبيند و باور ندارند كه هيچ نيرويى بتواند اين واقعيت موجود را تغيير اساسى و ريشهاى دهد. و اين احساس ضعف و ناتوانى و خود كم بينى در انسان، شكست روحى ايجاد مىكند، به گونهاى كه شخص را از هرگونه فكر تغيير بزرگ منصرف و او را از انديشيدن به اين نظريه منع مىكند. مؤلف در ادامه اثر، در هشت گفتار، به پرسشهايى درباره طول عمر، شايستگىها، ظهور و حكومت امام زمان(ع) پاسخ گفته است. وى در خصوص طول عمر امام عصر(ع) بر اين نظر است كه اين امر امكان علمى، عملى، منطقى و فلسفى دارد و افزون بر آن، با توجه به رسالت بزرگ مهدى موعود(ع) و پديدهاى اين چنين بزرگ و غير مانوس، ايجاد چنين پديدهاى در روند هستى نسبت به خداوند، امرى است طبيعى، چنان كه معراج پيامبر اكرم(ص) در برابر رسالت بزرگ او كارى عادى است. به نظر ايشان، اساساً طولانى شدن عمر امام، نوعى اعجاز است. | ||
اصرار به رهبرى شخص خاصى چون امام(ع) و چگونگى كمال يافتن شايستگىهاى رهبر منتظر و وجود خارجى امام، علت تاخير در ظهور، چگونگى تغيير سرنوشت بشريت به دست يك فرد و روشهايى كه در روز موعود براى تغيير جهان صورت مىگيرد، پرسشهاى ديگرى است كه در اين اثر به آنها پاسخ گفته شده است. | اصرار به رهبرى شخص خاصى چون امام(ع) و چگونگى كمال يافتن شايستگىهاى رهبر منتظر و وجود خارجى امام، علت تاخير در ظهور، چگونگى تغيير سرنوشت بشريت به دست يك فرد و روشهايى كه در روز موعود براى تغيير جهان صورت مىگيرد، پرسشهاى ديگرى است كه در اين اثر به آنها پاسخ گفته شده است. |
ویرایش