رساله مودت: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '</ref> ' به '</ref>'
جز (جایگزینی متن - ' <ref>' به '<ref>')
جز (جایگزینی متن - '</ref> ' به '</ref>')
خط ۵۷: خط ۵۷:
#نويسنده، كتاب را با ذكر آيه 23 سوره شورى چنين آغاز كرده است: جاى ترديد و شبهه نيست كه جميع انبياء و پيغمبرانى كه از ساحت مقدس ربوبى برانگيخته شده‌اند، از امت خود هيچ‌گونه مزد و پاداشى طلب ننموده‌اند، هيچ مالى و جاهى نخواسته‌اند، هيچ حقى را براى خود از حقوق مردم ذخيره نكرده‌اند، هيچ‌كس را به استخدام و بيگارى نگرفته‌اند<ref>متن كتاب، ص 29</ref>
#نويسنده، كتاب را با ذكر آيه 23 سوره شورى چنين آغاز كرده است: جاى ترديد و شبهه نيست كه جميع انبياء و پيغمبرانى كه از ساحت مقدس ربوبى برانگيخته شده‌اند، از امت خود هيچ‌گونه مزد و پاداشى طلب ننموده‌اند، هيچ مالى و جاهى نخواسته‌اند، هيچ حقى را براى خود از حقوق مردم ذخيره نكرده‌اند، هيچ‌كس را به استخدام و بيگارى نگرفته‌اند<ref>متن كتاب، ص 29</ref>
#:نويسنده، اين حقيقت را دليلى بر صحت نبوت و دعوى پيغمبرى آنها دانسته است؛ چرا كه كسى كه از ناحيه غير خدا بر مردم حكومت كند، خواهى‌نخواهى براى منظور و مقصدى حكومت مى‌كند، همان منظور و مقصد، اجر و مزد او خواهد بود و وصول به آن هدف، پاداش و جزاى او محسوب مى‌شود<ref>همان، ص 30</ref>
#:نويسنده، اين حقيقت را دليلى بر صحت نبوت و دعوى پيغمبرى آنها دانسته است؛ چرا كه كسى كه از ناحيه غير خدا بر مردم حكومت كند، خواهى‌نخواهى براى منظور و مقصدى حكومت مى‌كند، همان منظور و مقصد، اجر و مزد او خواهد بود و وصول به آن هدف، پاداش و جزاى او محسوب مى‌شود<ref>همان، ص 30</ref>
#:در آيات قرآن دو مورد به چشم مى‌خورد كه حضرت رسول اكرم(ص) در مقابل نبوت و زحمات رسالت، مزد و اجر از امت خود خواسته‌اند كه بايد در اين دو مورد با دقت مطالعه نمود و حقيقت را دريافت؛ اول در سوره فرقان آيه 57 و دوم در سوره شورى آيه 23. نويسنده، سپس به بررسى دو آيه مزبور پرداخته و چنين نتيجه مى‌گيرد كه با ملاحظه انحصار اين دو استثناء از عموم آيه و ملاحظه اتحاد اين دو معنى، نتيجه چنين مى‌شود كه: مودت ذوى القربى يگانه راه به‌سوى خداست و تنها راه به‌سوى خدا مودت به ذوى القربى است و بس؛ يعنى هر مسلمانى كه بخواهد مزد پيغمبر خود را داده باشد حتماً بايد در راه وصول به مقام توحيد و اتصاف به صفات حضرت حق جل و علا در تكاپو باشد و وصول بدين مقام و اتصاف بدين صفات فقط و فقط در سايه مودت به ذوى القربى حاصل خواهد شد<ref>همان، ص 32 - 33</ref> نويسنده سپس به تأثير محبت در صلاح عمل و در روش تكاملى انسان پرداخته است.
#:در آيات قرآن دو مورد به چشم مى‌خورد كه حضرت رسول اكرم(ص) در مقابل نبوت و زحمات رسالت، مزد و اجر از امت خود خواسته‌اند كه بايد در اين دو مورد با دقت مطالعه نمود و حقيقت را دريافت؛ اول در سوره فرقان آيه 57 و دوم در سوره شورى آيه 23. نويسنده، سپس به بررسى دو آيه مزبور پرداخته و چنين نتيجه مى‌گيرد كه با ملاحظه انحصار اين دو استثناء از عموم آيه و ملاحظه اتحاد اين دو معنى، نتيجه چنين مى‌شود كه: مودت ذوى القربى يگانه راه به‌سوى خداست و تنها راه به‌سوى خدا مودت به ذوى القربى است و بس؛ يعنى هر مسلمانى كه بخواهد مزد پيغمبر خود را داده باشد حتماً بايد در راه وصول به مقام توحيد و اتصاف به صفات حضرت حق جل و علا در تكاپو باشد و وصول بدين مقام و اتصاف بدين صفات فقط و فقط در سايه مودت به ذوى القربى حاصل خواهد شد<ref>همان، ص 32 - 33</ref>نويسنده سپس به تأثير محبت در صلاح عمل و در روش تكاملى انسان پرداخته است.
#در گفتار دوم رواياتى درباره محبت و انس و الفت گرفتن مؤمنين و حب و بغض در راه خدا ذكر شده است<ref>همان، ص 43 - 69</ref>
#در گفتار دوم رواياتى درباره محبت و انس و الفت گرفتن مؤمنين و حب و بغض در راه خدا ذكر شده است<ref>همان، ص 43 - 69</ref>
#در تفاسير و روايات شيعه خلافى نيست كه مقصود از «مودت في القربى» مودت اقرباء و نزديكان حضرت رسول(ص) است و اما در تفاسير اهل تسنن «قربى» را به معانى مختلفى تفسير نموده‌اند. نويسنده در گفتار سوم كتاب با ذكر اين معانى به همه آنها پاسخ داده است<ref>همان، ص 73</ref>
#در تفاسير و روايات شيعه خلافى نيست كه مقصود از «مودت في القربى» مودت اقرباء و نزديكان حضرت رسول(ص) است و اما در تفاسير اهل تسنن «قربى» را به معانى مختلفى تفسير نموده‌اند. نويسنده در گفتار سوم كتاب با ذكر اين معانى به همه آنها پاسخ داده است<ref>همان، ص 73</ref>
#در ابتداى گفتار چهارم كتاب به ديدگاه امام المفسرين، جارالله [[زمخشری، محمود بن عمر|زمخشرى]] (متوفى 538ق) درباره آيه مودت اشاره شده است. وى در تفسير «كشاف» طبق احاديث متواتره از شيعه و سنى، آن را به محبت و مودت اهل بيت(ع) تفسير مى‌كند و مى‌گويد: چه استثناء متصل باشد و چه منفصل، درهرحال مراد از اهل قربى، اقرباى حضرت رسول‌الله است<ref>همان، ص 97</ref> در بخش ديگرى از اين گفتار مطالبى درباره صحابه پيامبر(ص) و تبعيت از آنها و نيز احاديثى كه در صحاح سته اهل سنت در عظمت فاطمه (س) ذكر شده را شرح كرده است.
#در ابتداى گفتار چهارم كتاب به ديدگاه امام المفسرين، جارالله [[زمخشری، محمود بن عمر|زمخشرى]] (متوفى 538ق) درباره آيه مودت اشاره شده است. وى در تفسير «كشاف» طبق احاديث متواتره از شيعه و سنى، آن را به محبت و مودت اهل بيت(ع) تفسير مى‌كند و مى‌گويد: چه استثناء متصل باشد و چه منفصل، درهرحال مراد از اهل قربى، اقرباى حضرت رسول‌الله است<ref>همان، ص 97</ref>در بخش ديگرى از اين گفتار مطالبى درباره صحابه پيامبر(ص) و تبعيت از آنها و نيز احاديثى كه در صحاح سته اهل سنت در عظمت فاطمه (س) ذكر شده را شرح كرده است.
#در گفتار پنجم كتاب نيز مطالب ديگرى در رابطه با محبت به اهل بيت(ع) ذكر شده است. مقصود از «آل» در روايات، اظهار محبت شافعى نسبت به اهل بيت(ع)، جريان كشاندن [[امام على(ع)|اميرالمؤمنين(ع)]] به مسجد براى بيعت با خليفه، جريان آتش زدن خانه حضرت زهرا (س) و قصيده اُزرى در رثاى آن حضرت از جمله مطالب اين گفتار است<ref>همان، ص 149 - 171</ref>
#در گفتار پنجم كتاب نيز مطالب ديگرى در رابطه با محبت به اهل بيت(ع) ذكر شده است. مقصود از «آل» در روايات، اظهار محبت شافعى نسبت به اهل بيت(ع)، جريان كشاندن [[امام على(ع)|اميرالمؤمنين(ع)]] به مسجد براى بيعت با خليفه، جريان آتش زدن خانه حضرت زهرا (س) و قصيده اُزرى در رثاى آن حضرت از جمله مطالب اين گفتار است<ref>همان، ص 149 - 171</ref>
#نويسنده، گفتار ششم كتاب را با روايتى از شهيد سيد نورالله شوشترى آغاز كرده است كه مى-گويد: «جمهور از اهل تسنن از [[صحيح بخارى]] و مسلم و از [[مسند الإمام أحمد بن حنبل|مسند احمد بن حنبل]] و تفسير ثعلبى از ابن عباس روايت كرده‌اند كه: چون آيه مودت نازل شد، به حضرت رسول‌الله عرض نمودند: اقرباى شما كه مودت آنان واجب است چه كسانند؟ فرمود: على و فاطمه و دو پسر آنها».
#نويسنده، گفتار ششم كتاب را با روايتى از شهيد سيد نورالله شوشترى آغاز كرده است كه مى-گويد: «جمهور از اهل تسنن از [[صحيح بخارى]] و مسلم و از [[مسند الإمام أحمد بن حنبل|مسند احمد بن حنبل]] و تفسير ثعلبى از ابن عباس روايت كرده‌اند كه: چون آيه مودت نازل شد، به حضرت رسول‌الله عرض نمودند: اقرباى شما كه مودت آنان واجب است چه كسانند؟ فرمود: على و فاطمه و دو پسر آنها».
#:نقل جريان غدير از زبان زيد بن ارقم، بى‌ارزش بودن عبادات و كارهاى خير بدون ولايت [[امام على(ع)|اميرالمؤمنين(ع)]] و كلام ابن عباس در برابر دشمنان [[امام على(ع)|اميرالمؤمنين(ع)]] از ديگر مطالب ذكرشده در اين گفتار است<ref>همان، ص 175</ref>
#:نقل جريان غدير از زبان زيد بن ارقم، بى‌ارزش بودن عبادات و كارهاى خير بدون ولايت [[امام على(ع)|اميرالمؤمنين(ع)]] و كلام ابن عباس در برابر دشمنان [[امام على(ع)|اميرالمؤمنين(ع)]] از ديگر مطالب ذكرشده در اين گفتار است<ref>همان، ص 175</ref>
#در گفتار هفتم كتاب، نويسنده به اين نكته اشاره كرده است كه در بعضى از احكام شرعيه در قرآن مجيد تشديدهاى فراوانى به عمل آمده است، با آنكه به‌ظاهر بعيد به نظر مى‌رسيد كه درباره اين حكم اين نوع از تشديد مورد لزوم باشد، ولى پس از رحلت رسول اكرم(ص) كه به علت عمل ننمودن به آن حكم و رشد نمودن ريشه فساد، كم‌كم نتايج سوء و عواقب وخيمى عائد بر مسلمين شد، معلوم شد كه آن اصرار و تأكيد قرآن مجيد درباره آن حكم و توعيد به عواقب خطرناك و عذاب دردناك با الحان شديد، همه و همه براى جلوگيرى از آن نتايج شوم بوده است<ref>همان، ص 195 - 196</ref> نويسنده از اينجا به سر تأكيد فراوان پيامبر اكرم(ص) بر محبت اهل بيت(ع) اشاره مى‌كند.
#در گفتار هفتم كتاب، نويسنده به اين نكته اشاره كرده است كه در بعضى از احكام شرعيه در قرآن مجيد تشديدهاى فراوانى به عمل آمده است، با آنكه به‌ظاهر بعيد به نظر مى‌رسيد كه درباره اين حكم اين نوع از تشديد مورد لزوم باشد، ولى پس از رحلت رسول اكرم(ص) كه به علت عمل ننمودن به آن حكم و رشد نمودن ريشه فساد، كم‌كم نتايج سوء و عواقب وخيمى عائد بر مسلمين شد، معلوم شد كه آن اصرار و تأكيد قرآن مجيد درباره آن حكم و توعيد به عواقب خطرناك و عذاب دردناك با الحان شديد، همه و همه براى جلوگيرى از آن نتايج شوم بوده است<ref>همان، ص 195 - 196</ref>نويسنده از اينجا به سر تأكيد فراوان پيامبر اكرم(ص) بر محبت اهل بيت(ع) اشاره مى‌كند.
#شأن نزول آيه مودت، حديث كساء، اشعار فرزدق در محبت اهل بيت(ع) و اشعار حضرت زهرا و ترجمه آن از جمله مطالبى است كه در آخرين گفتار كتاب آمده است<ref>همان، ص 221 - 260</ref>
#شأن نزول آيه مودت، حديث كساء، اشعار فرزدق در محبت اهل بيت(ع) و اشعار حضرت زهرا و ترجمه آن از جمله مطالبى است كه در آخرين گفتار كتاب آمده است<ref>همان، ص 221 - 260</ref>


۶۱٬۱۸۹

ویرایش