رسائل أخری لابن سينا (هامش شرح الهداية الأثيرية): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'در باره' به 'درباره'
جز (جایگزینی متن - 'ا(' به 'ا (')
جز (جایگزینی متن - 'در باره' به 'درباره')
خط ۵۴: خط ۵۴:


== معرفى اجمالى ==
== معرفى اجمالى ==
'''اسئلة ابى سعيد ابى الخير من الشيخ ''' رساله‌اى است از [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]]، به زبان عربى و در بر گيرنده‌ى سئوال ابوسعيد ابوالخير از مرحوم [[ابن‌سینا، حسین بن عبدالله|شيخ الرئيس]]، در باره‌ى اسباب استجابت دعا و پاسخ شيخ به او.
'''اسئلة ابى سعيد ابى الخير من الشيخ ''' رساله‌اى است از [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]]، به زبان عربى و در بر گيرنده‌ى سئوال ابوسعيد ابوالخير از مرحوم [[ابن‌سینا، حسین بن عبدالله|شيخ الرئيس]]، درباره‌ى اسباب استجابت دعا و پاسخ شيخ به او.


== ساختار ==
== ساختار ==
خط ۱۳۲: خط ۱۳۲:


== معرفى اجمالى ==
== معرفى اجمالى ==
'''رسالة معرفة الاشياء''' رساله‌اى است از [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]]، به زبان عربى و در باره‌ى راه‌هاى شناخت.
'''رسالة معرفة الاشياء''' رساله‌اى است از [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]]، به زبان عربى و درباره‌ى راه‌هاى شناخت.


== ساختار ==
== ساختار ==
خط ۱۵۹: خط ۱۵۹:




[[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]]، در اين رساله، در پى پاسخ دادن به سؤالاتى است كه از وى، در باره‌ى سحر و طلسمات و نيرنجات، پرسيده شده است؛ او، براى توضيح و بيان حقيقت اين سه مبحث، نخست، به صورى كه مشاهده‌ى آنها اختصاص به انبيا و اوليا و كاهنان دارد، مى‌پردازد و بحث را در ضمن پنج مقدمه بيان مى‌نمايد: در مقدمه‌ى اوّل، راجع به حس مشترك كه حسّى باطنى در انسان و خيلى از حيوانات است سخن مى‌گويد و آن را قوه‌اى مى‌داند كه در جلوى مغز قرار دارد و كارش قبول صورى است كه در حواس ظاهرى منطبع مى‌باشند، بعد مصوّره و خيال و كار آنها راتوضيح داده و به وهميّه مى‌رسد و مركب آن را روح قلمداد مى‌كند و كارش را ادراك معانى جزئيه غير محسوسه مى‌داند. حافظه و ذاكره كه كارشان حفظ ادراكات مى‌باشد، در مرحله بعد بررسى مى‌گردند و...
[[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]]، در اين رساله، در پى پاسخ دادن به سؤالاتى است كه از وى، درباره‌ى سحر و طلسمات و نيرنجات، پرسيده شده است؛ او، براى توضيح و بيان حقيقت اين سه مبحث، نخست، به صورى كه مشاهده‌ى آنها اختصاص به انبيا و اوليا و كاهنان دارد، مى‌پردازد و بحث را در ضمن پنج مقدمه بيان مى‌نمايد: در مقدمه‌ى اوّل، راجع به حس مشترك كه حسّى باطنى در انسان و خيلى از حيوانات است سخن مى‌گويد و آن را قوه‌اى مى‌داند كه در جلوى مغز قرار دارد و كارش قبول صورى است كه در حواس ظاهرى منطبع مى‌باشند، بعد مصوّره و خيال و كار آنها راتوضيح داده و به وهميّه مى‌رسد و مركب آن را روح قلمداد مى‌كند و كارش را ادراك معانى جزئيه غير محسوسه مى‌داند. حافظه و ذاكره كه كارشان حفظ ادراكات مى‌باشد، در مرحله بعد بررسى مى‌گردند و...


در مقدمه‌ى دوم، به قوه تمييزى كه در انسان وجود دارد و از توانايى‌هاى نفس ناطقه است، اشاره دارد. در مقدمه‌ى سوم، مى‌گويد: نفوس ما، بالفطره، عاقل نيستند، بلكه با طى مراحلى، نور عقل فعّال در آنها مى‌تابد و تعقل صورت مى‌گيرد.
در مقدمه‌ى دوم، به قوه تمييزى كه در انسان وجود دارد و از توانايى‌هاى نفس ناطقه است، اشاره دارد. در مقدمه‌ى سوم، مى‌گويد: نفوس ما، بالفطره، عاقل نيستند، بلكه با طى مراحلى، نور عقل فعّال در آنها مى‌تابد و تعقل صورت مى‌گيرد.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش