رسائل أخری لابن سينا (هامش شرح الهداية الأثيرية): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'ابن سينا' به 'ابن سينا'
جز (جایگزینی متن - ' ،' به '،')
جز (جایگزینی متن - 'ابن سينا' به 'ابن سينا')
خط ۴۱: خط ۴۱:




«رسائل اخرى لابن سينا(هامش شرح الهداية الاثيرية)»، مجموعه‌اى است مشتمل بر شش رساله از ابن سينا و به زبان عربى.
«رسائل اخرى ل[[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]](هامش شرح الهداية الاثيرية)»، مجموعه‌اى است مشتمل بر شش رساله از [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] و به زبان عربى.


== ساختار ==
== ساختار ==
خط ۵۸: خط ۵۸:




«اسئلة ابى سعيد ابى الخير من الشيخ » رساله‌اى است از ابن سينا، به زبان عربى و در بر گيرنده‌ى سئوال ابو سعيد ابو الخير از مرحوم شيخ الرئيس، در باره‌ى اسباب استجابت دعا و پاسخ شيخ به او.
«اسئلة ابى سعيد ابى الخير من الشيخ » رساله‌اى است از [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]]، به زبان عربى و در بر گيرنده‌ى سئوال ابو سعيد ابو الخير از مرحوم شيخ الرئيس، در باره‌ى اسباب استجابت دعا و پاسخ شيخ به او.


== ساختار ==
== ساختار ==
خط ۸۱: خط ۸۱:




«رسالة اسئلة بهمنيار و اجوبتها»، رساله‌اى است از ابن سينا، به زبان عربى و در بر گيرنده چند سئوال از سوى بهمنيار، راجع به نظريات استادش، بو على، در مورد نفس و پاسخ‌هاى استاد به وى.
«رسالة اسئلة بهمنيار و اجوبتها»، رساله‌اى است از [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]]، به زبان عربى و در بر گيرنده چند سئوال از سوى بهمنيار، راجع به نظريات استادش، بو على، در مورد نفس و پاسخ‌هاى استاد به وى.


== ساختار ==
== ساختار ==
خط ۹۸: خط ۹۸:




«رسالة تفسير آية الدخان»، رساله‌اى است از ابن سينا، به زبان عربى و در تفسير آيه 11 سوره فصلت كه عبارت است از: '''«ثم استوى إلى السماء و هى دخان فقال لها و للارض ائتيا طوعاً و كرهاً...»'''.
«رسالة تفسير آية الدخان»، رساله‌اى است از [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]]، به زبان عربى و در تفسير آيه 11 سوره فصلت كه عبارت است از: '''«ثم استوى إلى السماء و هى دخان فقال لها و للارض ائتيا طوعاً و كرهاً...»'''.


== ساختار ==
== ساختار ==
خط ۱۱۰: خط ۱۱۰:
مؤلف، منظور از دخان را ماده‌ى آسمان مى‌داند، چون دخان، جوهر ظلمانى است و مادّه، از آن جهت كه منبع عدم است، سرچشمه ظلمت مى‌باشد.
مؤلف، منظور از دخان را ماده‌ى آسمان مى‌داند، چون دخان، جوهر ظلمانى است و مادّه، از آن جهت كه منبع عدم است، سرچشمه ظلمت مى‌باشد.


طوعاً و كرهاً، به عقيده ابن سينا اشاره دارد به مخالفت ماده فلك با ماده‌ى عناصر به لحاظ ماهيّت، بنا بر اين، ماده فلك، صورت فلك را به آسانى و بدون مقاومت قبول كرده است، لذا با لفظ طوعاً به آن اشاره شده است...
طوعاً و كرهاً، به عقيده [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] اشاره دارد به مخالفت ماده فلك با ماده‌ى عناصر به لحاظ ماهيّت، بنا بر اين، ماده فلك، صورت فلك را به آسانى و بدون مقاومت قبول كرده است، لذا با لفظ طوعاً به آن اشاره شده است...


در ادامه به تفسير هفت آسمان پرداخته و آن را ناظر به كواكب هفت‌گانه دانسته و...
در ادامه به تفسير هفت آسمان پرداخته و آن را ناظر به كواكب هفت‌گانه دانسته و...
خط ۱۱۹: خط ۱۱۹:




«رسالة المعاد(الصور الموجودة فى النفس)، رساله‌اى است از ابن سينا، به زبان عربى و پيرامون معاد.
«رسالة المعاد(الصور الموجودة فى النفس)، رساله‌اى است از [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]]، به زبان عربى و پيرامون معاد.


== ساختار ==
== ساختار ==
خط ۱۳۵: خط ۱۳۵:
سؤال سوم، در مورد محل مراجعت ما به هنگام جدايى از اين دنيا مى‌باشد كه بو على مى‌گويد: ما به هنگام خروج از دنيا، مواجه با ملائكه رحمت يا ملائكه عذاب خواهيم شد كه ما را به سوى برزخ مى‌برند و برزخ همان قبر نفس است.
سؤال سوم، در مورد محل مراجعت ما به هنگام جدايى از اين دنيا مى‌باشد كه بو على مى‌گويد: ما به هنگام خروج از دنيا، مواجه با ملائكه رحمت يا ملائكه عذاب خواهيم شد كه ما را به سوى برزخ مى‌برند و برزخ همان قبر نفس است.


سؤال آخر كه چهارمين سؤال است، در مورد وضعيت انسان بعد از مفارقت از دنيا و وصول به برزخ مى‌باشد كه به عقيده ابن سينا، در برزخ، بيدارى برايمان حاصل خواهد شد؛ ما در برزخ مانند نطفه‌اى در رحم يا بذرى بر روى زمين هستيم كه با افزوده شدن قوه‌اى، به ما، مانند جنينى كه از رحم خارج مى‌شود، از برزخ خارج شده و به معاد و كمال نهايى نائل مى‌گرديم. بو على، اين رساله را با دعا براى نجات خود و تمام مؤمنين و مؤمنات در روز جزا به پايان مى‌برد.
سؤال آخر كه چهارمين سؤال است، در مورد وضعيت انسان بعد از مفارقت از دنيا و وصول به برزخ مى‌باشد كه به عقيده [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]]، در برزخ، بيدارى برايمان حاصل خواهد شد؛ ما در برزخ مانند نطفه‌اى در رحم يا بذرى بر روى زمين هستيم كه با افزوده شدن قوه‌اى، به ما، مانند جنينى كه از رحم خارج مى‌شود، از برزخ خارج شده و به معاد و كمال نهايى نائل مى‌گرديم. بو على، اين رساله را با دعا براى نجات خود و تمام مؤمنين و مؤمنات در روز جزا به پايان مى‌برد.




خط ۱۴۲: خط ۱۴۲:




«رسالة معرفة الاشياء» رساله‌اى است از ابن سينا، به زبان عربى و در باره‌ى راه‌هاى شناخت.
«رسالة معرفة الاشياء» رساله‌اى است از [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]]، به زبان عربى و در باره‌ى راه‌هاى شناخت.


== ساختار ==
== ساختار ==
خط ۱۷۱: خط ۱۷۱:




ابن سينا، در اين رساله، در پى پاسخ دادن به سؤالاتى است كه از وى، در باره‌ى سحر و طلسمات و نيرنجات، پرسيده شده است؛ او، براى توضيح و بيان حقيقت اين سه مبحث، نخست، به صورى كه مشاهده‌ى آنها اختصاص به انبيا و اوليا و كاهنان دارد، مى‌پردازد و بحث را در ضمن پنج مقدمه بيان مى‌نمايد: در مقدمه‌ى اوّل، راجع به حس مشترك كه حسّى باطنى در انسان و خيلى از حيوانات است سخن مى‌گويد و آن را قوه‌اى مى‌داند كه در جلوى مغز قرار دارد و كارش قبول صورى است كه در حواس ظاهرى منطبع مى‌باشند، بعد مصوّره و خيال و كار آنها راتوضيح داده و به وهميّه مى‌رسد و مركب آن را روح قلمداد مى‌كند و كارش را ادراك معانى جزئيه غير محسوسه مى‌داند. حافظه و ذاكره كه كارشان حفظ ادراكات مى‌باشد، در مرحله بعد بررسى مى‌گردند و...
[[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]]، در اين رساله، در پى پاسخ دادن به سؤالاتى است كه از وى، در باره‌ى سحر و طلسمات و نيرنجات، پرسيده شده است؛ او، براى توضيح و بيان حقيقت اين سه مبحث، نخست، به صورى كه مشاهده‌ى آنها اختصاص به انبيا و اوليا و كاهنان دارد، مى‌پردازد و بحث را در ضمن پنج مقدمه بيان مى‌نمايد: در مقدمه‌ى اوّل، راجع به حس مشترك كه حسّى باطنى در انسان و خيلى از حيوانات است سخن مى‌گويد و آن را قوه‌اى مى‌داند كه در جلوى مغز قرار دارد و كارش قبول صورى است كه در حواس ظاهرى منطبع مى‌باشند، بعد مصوّره و خيال و كار آنها راتوضيح داده و به وهميّه مى‌رسد و مركب آن را روح قلمداد مى‌كند و كارش را ادراك معانى جزئيه غير محسوسه مى‌داند. حافظه و ذاكره كه كارشان حفظ ادراكات مى‌باشد، در مرحله بعد بررسى مى‌گردند و...


در مقدمه‌ى دوم، به قوه تمييزى كه در انسان وجود دارد و از توانايى‌هاى نفس ناطقه است، اشاره دارد. در مقدمه‌ى سوم، مى‌گويد: نفوس ما، بالفطره، عاقل نيستند، بلكه با طى مراحلى، نور عقل فعّال در آنها مى‌تابد و تعقل صورت مى‌گيرد.
در مقدمه‌ى دوم، به قوه تمييزى كه در انسان وجود دارد و از توانايى‌هاى نفس ناطقه است، اشاره دارد. در مقدمه‌ى سوم، مى‌گويد: نفوس ما، بالفطره، عاقل نيستند، بلكه با طى مراحلى، نور عقل فعّال در آنها مى‌تابد و تعقل صورت مى‌گيرد.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش