راه و راهنماشناسی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - '== معرفى اجمالى == «(.*)»' به '== معرفى اجمالى == '''$1'''')
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴۹: خط ۴۹:
مباحث هريك از بخش‌هاى كتاب، به‌اختصار عبارت است از:
مباحث هريك از بخش‌هاى كتاب، به‌اختصار عبارت است از:


1. راه‌شناسى:
#راه‌شناسى:
 
#:از نظر قرآن، حسّ و عقل انسان براى شناختن راه زندگى كافى نيست و تنها به‌وسيله وحى و نبوت است كه اين نقيصه، در زندگى انسان رفع مى‌شود و حكمت و غرض الهى از آفرينش انسان تأمين مى‌گردد. نويسنده پس از تبيين اين موضوع به بررسى اهداف بعثت انبياء از ديدگاه قرآن پرداخته و تعدادى از آيات را در اين زمينه مورد بررسى قرار مى‌دهد <ref>راه‌شناسى، ص 23</ref>.
از نظر قرآن، حسّ و عقل انسان براى شناختن راه زندگى كافى نيست و تنها به‌وسيله وحى و نبوت است كه اين نقيصه، در زندگى انسان رفع مى‌شود و حكمت و غرض الهى از آفرينش انسان تأمين مى‌گردد. نويسنده پس از تبيين اين موضوع به بررسى اهداف بعثت انبياء از ديدگاه قرآن پرداخته و تعدادى از آيات را در اين زمينه مورد بررسى قرار مى‌دهد <ref>راه‌شناسى، ص 23</ref>.
#:آيا معجزه، مختص به اين است كه پيامبرى براى اثبات نبوتش معجزه را بياورد و يا اينكه قلمرو آن اعم از اثبات نبوت است؟ نويسنده، اين سؤال را اين‌گونه پاسخ مى‌دهد كه دايره‌ى معجزه منحصر به آن خرق عادتى كه براى اثبات نبوت باشد نيست. پس از آن معجزاتى كه براى انبياء در غير مقام اثبات نبوت در قرآن آمده ذكر كرده و چنين نتيجه مى‌گيرد كه خوارق عادت، چه به‌صورت علم باشد يا تكلم ملائكه و يا اعمال خاص، اختصاص به انبياء و همچنين اختصاص به مقام اثبات نبوت ندارد <ref>همان، ص 112</ref>.
 
#:در ادامه مباحث كتاب، قرآن به‌عنوان معجزه جاويد و ديگر معجزات پيامبر اكرم(ص)، عصمت انبياء در تلقى وحى، شبهاتى پيرامون عصمت انبياء، عصمت در غير انبياء و عصمت ائمه(ع) مورد مطالعه قرار گرفته است.
آيا معجزه، مختص به اين است كه پيامبرى براى اثبات نبوتش معجزه را بياورد و يا اينكه قلمرو آن اعم از اثبات نبوت است؟ نويسنده، اين سؤال را اين‌گونه پاسخ مى‌دهد كه دايره‌ى معجزه منحصر به آن خرق عادتى كه براى اثبات نبوت باشد نيست. پس از آن معجزاتى كه براى انبياء در غير مقام اثبات نبوت در قرآن آمده ذكر كرده و چنين نتيجه مى‌گيرد كه خوارق عادت، چه به‌صورت علم باشد يا تكلم ملائكه و يا اعمال خاص، اختصاص به انبياء و همچنين اختصاص به مقام اثبات نبوت ندارد <ref>همان، ص 112</ref>.
#:آخرين موضوعى كه در اين بخش از كتاب مورد توجه قرار گرفته است اشتراك و تمايز اديان است. نويسنده، اساس همه اديان آسمانى را تسليم بودن در برابر خدا مى‌داند <ref>همان، ص 213</ref>. البته عواملى باعث شده است كه اساساً يك دين را مخالف دين ديگرى جلوه دهد كه بغى و سركشى و تحريف از آن جمله است. وى در انتهاى اين بخش تأكيد مى‌كند كه اختلاف در احكام جزئى ميان شرايع، معنايش اين نيست كه دين چندتاست، بلكه دين يكى است و آن اسلام است و همه انبياء هم به آن دعوت مى‌كردند <ref>همان، ص 231</ref>.
 
#راهنماشناسى:
در ادامه مباحث كتاب، قرآن به‌عنوان معجزه جاويد و ديگر معجزات پيامبر اكرم(ص)، عصمت انبياء در تلقى وحى، شبهاتى پيرامون عصمت انبياء، عصمت در غير انبياء و عصمت ائمه(ع) مورد مطالعه قرار گرفته است.
#:بخش حاضر به لحاظ پرداختن به موضوع پيامبران، دنباله بحث راه‌شناسى بشمار مى‌آيد. نويسنده پيش از ورود به بحث، توضيح دو نكته را لازم مى‌داند. ابتدا محور مباحث تاريخى در قرآن را پيامبران مى‌داند كه تأثيرشان در جامعه از راه دعوت به مسئله توحيد، خداپرستى، اطاعت خدا و ساير امور معنوى است، سپس به دسته‌بندى آيات مربوط به پيامبران در قرآن مى‌پردازد. وى تأكيد مى‌كند كه با توجه به گستردگى موضوع به بحث از جنبه‌هاى كلى و عمومى پيامبران، اقوام پيامبران و روابط متقابل آنان با يكديگر اكتفا مى‌شود <ref>راهنماشناسى، ص 11</ref>.
 
#:نويسنده سپس به تبيين اوصاف عمومى پيامبران پرداخته و هم‌زبانى با قوم خويش، دعوت به يگانه‌پرستى و مبارزه با مفاسد و زشتى‌هاى رايج اجتماعى را از جمله اين اوصاف دانسته است <ref>همان، ص 23 - 25</ref>.
آخرين موضوعى كه در اين بخش از كتاب مورد توجه قرار گرفته است اشتراك و تمايز اديان است. نويسنده، اساس همه اديان آسمانى را تسليم بودن در برابر خدا مى‌داند <ref>همان، ص 213</ref>. البته عواملى باعث شده است كه اساساً يك دين را مخالف دين ديگرى جلوه دهد كه بغى و سركشى و تحريف از آن جمله است. وى در انتهاى اين بخش تأكيد مى‌كند كه اختلاف در احكام جزئى ميان شرايع، معنايش اين نيست كه دين چندتاست، بلكه دين يكى است و آن اسلام است و همه انبياء هم به آن دعوت مى‌كردند <ref>همان، ص 231</ref>.
 
2. راهنماشناسى:
 
بخش حاضر به لحاظ پرداختن به موضوع پيامبران، دنباله بحث راه‌شناسى بشمار مى‌آيد. نويسنده پيش از ورود به بحث، توضيح دو نكته را لازم مى‌داند. ابتدا محور مباحث تاريخى در قرآن را پيامبران مى‌داند كه تأثيرشان در جامعه از راه دعوت به مسئله توحيد، خداپرستى، اطاعت خدا و ساير امور معنوى است، سپس به دسته‌بندى آيات مربوط به پيامبران در قرآن مى‌پردازد. وى تأكيد مى‌كند كه با توجه به گستردگى موضوع به بحث از جنبه‌هاى كلى و عمومى پيامبران، اقوام پيامبران و روابط متقابل آنان با يكديگر اكتفا مى‌شود <ref>راهنماشناسى، ص 11</ref>.
 
نويسنده سپس به تبيين اوصاف عمومى پيامبران پرداخته و هم‌زبانى با قوم خويش، دعوت به يگانه‌پرستى و مبارزه با مفاسد و زشتى‌هاى رايج اجتماعى را از جمله اين اوصاف دانسته است <ref>همان، ص 23 - 25</ref>.


وى در ادامه به موضوع تعدد اديان پرداخته و پس از شرح و توضيح موضوع چنين نتيجه مى‌گيرد كه دين حقيقى، واحد است و آن چيزى جز اسلام نيست، ليكن بر حسب مقتضياتى، در حوزه احكام و مكلفان به آن احكام، تغييراتى پديد مى‌آيد و مى‌توان نحوه‌اى تكثر و تعدد بين اديان الهى در نظر گرفت <ref>همان، ص 40</ref>.
وى در ادامه به موضوع تعدد اديان پرداخته و پس از شرح و توضيح موضوع چنين نتيجه مى‌گيرد كه دين حقيقى، واحد است و آن چيزى جز اسلام نيست، ليكن بر حسب مقتضياتى، در حوزه احكام و مكلفان به آن احكام، تغييراتى پديد مى‌آيد و مى‌توان نحوه‌اى تكثر و تعدد بين اديان الهى در نظر گرفت <ref>همان، ص 40</ref>.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش