۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'نويسنده' به 'نویسنده') |
جز (جایگزینی متن - 'میک' به 'میک') |
||
خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
در صفحه اول کتاب نوشته شده: «ما شاء الله لا قوة إلا بالله؛ بعون الله تعالی که دیوان غزل و کلیات قصاید و مخمس و مسدسات جناب مستطاب فاضل یگانه، عاقل فرزانه، ادیب سخنور، فريد الدهر، عالینژاد، جناب [[ويسي هروي، فتحعلي|مولوی صوفی فتحعلی]] المتخلص به ویسی، موسوم به دیوان ویسی که هر غزلش دام غزالان مشکمو و هر قصیدهاش کمند مهوشان مهرو و هر بیتش بيت الشرف فصاحت را معمار و به هر سطرش عقد جلابیت بلاغت را معیار و به هر لفظش صدها صدف لؤلؤ نثار و هر حرفش را هزارها لعل درخشان و یواقیت تابان در است، حسب فرمایش برادر مکرم جناب حاجی محمد عبدالقیوم... مطبوع گردید»<ref>ر.ک: کتاب، ص1</ref>. | در صفحه اول کتاب نوشته شده: «ما شاء الله لا قوة إلا بالله؛ بعون الله تعالی که دیوان غزل و کلیات قصاید و مخمس و مسدسات جناب مستطاب فاضل یگانه، عاقل فرزانه، ادیب سخنور، فريد الدهر، عالینژاد، جناب [[ويسي هروي، فتحعلي|مولوی صوفی فتحعلی]] المتخلص به ویسی، موسوم به دیوان ویسی که هر غزلش دام غزالان مشکمو و هر قصیدهاش کمند مهوشان مهرو و هر بیتش بيت الشرف فصاحت را معمار و به هر سطرش عقد جلابیت بلاغت را معیار و به هر لفظش صدها صدف لؤلؤ نثار و هر حرفش را هزارها لعل درخشان و یواقیت تابان در است، حسب فرمایش برادر مکرم جناب حاجی محمد عبدالقیوم... مطبوع گردید»<ref>ر.ک: کتاب، ص1</ref>. | ||
مقدمه کتاب (که نویسندهاش در ضمن آن خود را معرفی | مقدمه کتاب (که نویسندهاش در ضمن آن خود را معرفی میکند)، با نثری مسجع و ادیبانه نوشته شده که البته گاهی به تطویل هم انجامیده و به دلیل زیبایی و موزون بودنش ذکر میگردد: | ||
«توانا خدای را سپاس که هر یکی را درخور استعدادش منحتی عطا گردانید و نقمتی بخشید. غنی را غنا، فقیر را عنا، گدا را نکبت، شاه را نعمت، زاهد را ثواب، فاسق را عذاب، فاضل را نباهت، جاهل را سفاهت، شیر را شجاعت، بز را جبانت، طوطی را شیرینگویی، زاغ را زشترویی، بلبل را شیدایی، گل را بیپروایی، بوم را شقاوت، هما را سعادت، مؤمن را سفره نعمت، کافر را حفره نقمت، موسی را ثبات و قرار، فرعون را هزیمت و فرار، آدم را عزت، شیطان را ذلت. شعر: | «توانا خدای را سپاس که هر یکی را درخور استعدادش منحتی عطا گردانید و نقمتی بخشید. غنی را غنا، فقیر را عنا، گدا را نکبت، شاه را نعمت، زاهد را ثواب، فاسق را عذاب، فاضل را نباهت، جاهل را سفاهت، شیر را شجاعت، بز را جبانت، طوطی را شیرینگویی، زاغ را زشترویی، بلبل را شیدایی، گل را بیپروایی، بوم را شقاوت، هما را سعادت، مؤمن را سفره نعمت، کافر را حفره نقمت، موسی را ثبات و قرار، فرعون را هزیمت و فرار، آدم را عزت، شیطان را ذلت. شعر: | ||
خط ۶۲: | خط ۶۲: | ||
{{ب|''از این سه چیز سه چیز دگر شدم مونس''|2=''یکم هزال و دوم وحشت و سوم غمها''}} | {{ب|''از این سه چیز سه چیز دگر شدم مونس''|2=''یکم هزال و دوم وحشت و سوم غمها''}} | ||
{{ب|''از این سه چیز دگر آمده سه چیز قرین''|2=''یکم عناد و دوم کربت و سوم بلوا''}} | {{ب|''از این سه چیز دگر آمده سه چیز قرین''|2=''یکم عناد و دوم کربت و سوم بلوا''}} | ||
{{ب|''وز این سه چیز به خود | {{ب|''وز این سه چیز به خود میکشد سه چیز دلم''|2=''یکم جنون و دوم حسرت و سوم غوغا''}} | ||
{{ب|''وز این سه چیز به سه وصف من شدم مشهور''|2=''یکم کئیب و دوم بیدل و سوم رسوا''}} | {{ب|''وز این سه چیز به سه وصف من شدم مشهور''|2=''یکم کئیب و دوم بیدل و سوم رسوا''}} | ||
{{ب|''از این سه حال ملازم مرا شدند سه چیز''|2=''یکم سکوت و دوم گریه و سوم صحرا''}} | {{ب|''از این سه حال ملازم مرا شدند سه چیز''|2=''یکم سکوت و دوم گریه و سوم صحرا''}} |
ویرایش