۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
(لینک درون متنی) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
این شعر با نیایش خداوند شروع میشود، با زبانی عارفانه و عاشقانه: | این شعر با نیایش خداوند شروع میشود، با زبانی عارفانه و عاشقانه: | ||
{{شعر}} | |||
وی نثار رهت هم این و هم آن'' | {{ب|''ای فدای تو هم دل و هم جان''|2=''وی نثار رهت هم این و هم آن''}}{{پایان شعر}}<ref>ر.ک: کیمیای جان، ص32</ref>. | ||
صحنه اول از این ترجیعبند، پس از ثنای الهی، «سیر سالک است در شبی که شور عشق و حیرت او را به هر طرف میکشاند؛ در جستجو و تکاپوست تا به خلوتی میرسد که نور حق آن را روشن کرده است، نه آتش... | صحنه اول از این ترجیعبند، پس از ثنای الهی، «سیر سالک است در شبی که شور عشق و حیرت او را به هر طرف میکشاند؛ در جستجو و تکاپوست تا به خلوتی میرسد که نور حق آن را روشن کرده است، نه آتش... | ||
{{شعر}} | |||
هر طرف میشتافتم حیران | {{ب|''دوش از شور عشق و جذبه شوق''|2=''هر طرف میشتافتم حیران''}} | ||
{{ب|''آخر کار، شوق دیدارم''|2=''سوی دیر مغان کشید عنان''}} | |||
سوی دیر مغان کشید عنان | {{پایان شعر}} | ||
... | ... | ||
{{شعر}} | |||
همه حتی الوريد و الشريان | {{ب|''این سخن میشنیدم از اعضا''|2=''همه حتی الوريد و الشريان''}} | ||
{{ب|''که یکی هست و هیچ نیست جز او''|2=''وحده لا إله إلا هو''}}{{پایان شعر}}<ref>ر.ک: همان، ص33-34</ref>.''' | |||
وحده لا إله إلا هو'' | |||
مطلع بند دوم نیز خطاب به معشوق است و بیان دلبستگی جاودانه به او. برخورد پدر نصیحتگر با عاشق، مظهری است از معارضه عقل و عشق در آثار عرفانی. بیت پنجم نمودار تسلیم به مشیت الهی و عشق است...<ref>ر.ک: همان، ص34</ref>. در این بند، سؤال و جوابی میان وی و دختری ترسا مطرح میشود؛ وی از اعتقاد به تثلیث و ارتباط آن با وحدت میپرسد و ترسا او را اینگونه پاسخ میدهد: | مطلع بند دوم نیز خطاب به معشوق است و بیان دلبستگی جاودانه به او. برخورد پدر نصیحتگر با عاشق، مظهری است از معارضه عقل و عشق در آثار عرفانی. بیت پنجم نمودار تسلیم به مشیت الهی و عشق است...<ref>ر.ک: همان، ص34</ref>. در این بند، سؤال و جوابی میان وی و دختری ترسا مطرح میشود؛ وی از اعتقاد به تثلیث و ارتباط آن با وحدت میپرسد و ترسا او را اینگونه پاسخ میدهد: | ||
{{شعر}} | |||
تهمت کافری به ما مپسند | {{ب|''که گر از سرّ وحدت آگاهی''|2=''تهمت کافری به ما مپسند''}} | ||
{{ب|''در سه آیینه شاهد ازلی''|2=''پرتو از روی تابناک افکند''}} | |||
پرتو از روی تابناک افکند | {{ب|''سه نگردد بریشم ار او را''|2=''پرنیان خوانی و حریر و پرند''}}{{پایان شعر}}<ref>ر.ک: همان، ص34-35</ref>.''' | ||
پرنیان خوانی و حریر و پرند'' | |||
بند سوم، وصف کوی بادهفروش است و بزم بادهنوشان... در چنین بزمی، جام و می لطیفتر و روحانیتر و پرمعنیتر از آن است که از ظاهر الفاظ ممکن است به ذهن برسد... | بند سوم، وصف کوی بادهفروش است و بزم بادهنوشان... در چنین بزمی، جام و می لطیفتر و روحانیتر و پرمعنیتر از آن است که از ظاهر الفاظ ممکن است به ذهن برسد... | ||
{{شعر}} | |||
ز آتش عشق دل به جوش و خروش | {{ب|''دوش رفتم به کوی بادهفروش''|2=''ز آتش عشق دل به جوش و خروش''}} | ||
{{ب|''مجلسی نغز دیدم و روشن''|2=''میر آن بزم پیر بادهفروش''}} | |||
میر آن بزم پیر بادهفروش | {{ب|''چاکران ایستاده صفدرصف''|2=''بادهخواران نشسته دوشبهدوش''}} | ||
{{ب|''پیر در صدر و میکشان گردش''|2=''پارهای مست و پارهای مدهوش''}}{{پایان شعر}}<ref>ر.ک: همان، ص36</ref>.''' | |||
بادهخواران نشسته دوشبهدوش | |||
پارهای مست و پارهای مدهوش'' | |||
بند چهارم ترجیعبند، دعوت به رژفنگری و بهرهوری از عشق است. از این دیدگاه است که میتوان همه پویندگان هستی را خداجوی یافت و بر یک طریق. تأکید او بر آن است که باید چشم دل گشود تا بتوان نادیدنیها را دید و در اقلیم عشق و محبت است که همه آفاق گلستان مینماید و همه جهانیان را میتوان دوست داشت... | بند چهارم ترجیعبند، دعوت به رژفنگری و بهرهوری از عشق است. از این دیدگاه است که میتوان همه پویندگان هستی را خداجوی یافت و بر یک طریق. تأکید او بر آن است که باید چشم دل گشود تا بتوان نادیدنیها را دید و در اقلیم عشق و محبت است که همه آفاق گلستان مینماید و همه جهانیان را میتوان دوست داشت... | ||
آنچه نادیدنی است آن بینی | {{شعر}} | ||
{{ب|''چشم دل باز کن که جان بینی''|2=''آنچه نادیدنی است آن بینی''}} | |||
همه آفاق گلستان بینی | {{ب|''گر به اقلیم عشق روی آری''|2=''همه آفاق گلستان بینی''}} | ||
{{ب|''بر همه اهل آن زمین به مراد''|2=''گردش دور آسمان بینی''}} | |||
گردش دور آسمان بینی | {{ب|''آنچه بینی دلت همان خواهد''|2=''وانچه خواهد دلت همان بینی''}}{{پایان شعر}}<ref>همان، ص38-39</ref>.''' | ||
وانچه خواهد دلت همان بینی'' | |||
در بند آخر، [[هاتف اصفهاني، احمد|هاتف]] حقیقت را از در و دیوار در تجلی میبیند؛ منتها بهدرآمدن از ظلمات خودخواهی و شوق شناخت حقیقت و طلب را شرط کار میداند و نور عشق را چراغ راه... | در بند آخر، [[هاتف اصفهاني، احمد|هاتف]] حقیقت را از در و دیوار در تجلی میبیند؛ منتها بهدرآمدن از ظلمات خودخواهی و شوق شناخت حقیقت و طلب را شرط کار میداند و نور عشق را چراغ راه... | ||
{{شعر}} | |||
در تجلی است یا اولی الابصار | {{ب|''یار بیپرده از در و دیوار''|2=''در تجلی است یا اولی الابصار''}} | ||
{{ب|''گر ز ظلمات خود رهی بینی''|2=''همه عالم مشارق انوار''}}{{پایان شعر}}<ref>ر.ک: همان، ص41</ref>.''' | |||
همه عالم مشارق انوار'' | |||
در این ترجیعبند نابرابری خانهها که اولی بیستوسه بیت، دومی پانزده بیت، چهارمی شانزده بیت و سومی و پنجمی نوزده بیت است، نموداری است که وی در هر خانه تا آنجا که سیر فکر و معنی اقتضا میکرده، سخن گفته و تابع قاعده معمول تساوی ابیات خانهها نشده است. هر خانه حالت غزلهای عرفانی و عاشقانه را دارد. واژگان شعر، همه تعبیرها و تصویرها لطیف و غنائی است و از این حیث هماهنگی و تناسب آشکاری در سراسر ترجیعبند دیده میشود... قافیه ابیات، ساده و بر پایه کلمات مأنوس فارسی است و شاعر در بافت آشنا و دلپذیر شعر خویش توانسته است گاه تعبیرات قرآنی و ترکیبات عربی را هنرمندانه و بهآسانی بگنجاند (مانند بالغدو و الآصال، بالعشي و الإبكار و...)<ref>همان، ص42-43</ref>. | در این ترجیعبند نابرابری خانهها که اولی بیستوسه بیت، دومی پانزده بیت، چهارمی شانزده بیت و سومی و پنجمی نوزده بیت است، نموداری است که وی در هر خانه تا آنجا که سیر فکر و معنی اقتضا میکرده، سخن گفته و تابع قاعده معمول تساوی ابیات خانهها نشده است. هر خانه حالت غزلهای عرفانی و عاشقانه را دارد. واژگان شعر، همه تعبیرها و تصویرها لطیف و غنائی است و از این حیث هماهنگی و تناسب آشکاری در سراسر ترجیعبند دیده میشود... قافیه ابیات، ساده و بر پایه کلمات مأنوس فارسی است و شاعر در بافت آشنا و دلپذیر شعر خویش توانسته است گاه تعبیرات قرآنی و ترکیبات عربی را هنرمندانه و بهآسانی بگنجاند (مانند بالغدو و الآصال، بالعشي و الإبكار و...)<ref>همان، ص42-43</ref>. | ||
خط ۱۱۱: | خط ۱۰۱: | ||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||
[[رده: | [[رده:زبانشناسی، علم زبان]] | ||
[[رده: | [[رده:زبان و ادبیات شرقی (آسیایی)]] | ||
[[رده: | [[رده:زبان و ادبیات فارسی]] | ||
[[رده: | [[رده:زبانها و ادبیات ایرانی]] | ||
[[رده: | |||
[[رده:25 مرداد الی 24 شهریور]] | |||
[[رده:سال97-25مرداد الی24 شهریور]] | [[رده:سال97-25مرداد الی24 شهریور]] |
ویرایش