۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'مر' به 'مر') |
جز (جایگزینی متن - 'هس' به 'هس') |
||
خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
در مقدمه، ابتدا شرح حال نویسنده ذکر گردیده و در ادامه، به بیان ویژگیهای شعر وی و چاپ کتاب، پرداخته شده است.<ref>ر.ک: همان23-32</ref>. | در مقدمه، ابتدا شرح حال نویسنده ذکر گردیده و در ادامه، به بیان ویژگیهای شعر وی و چاپ کتاب، پرداخته شده است.<ref>ر.ک: همان23-32</ref>. | ||
نثار در شعر بیشتر | نثار در شعر بیشتر قصیدهسراست؛ بهطوریکه در دیوان حاضر، حدود یکصد قصیده از وی آمده است؛ درحالیکه تنها نوزوده غزل دارد. قصاید وی همچنانکه رسم شاعران دوره قاجاریه است، بیشتر در مدح پیامبر(ص) و [[امام على(ع)|حضرت علی(ع)]] و ائمه اطهار(ع) و یا ستایش بزرگان روزگار شاعر است.<ref>ر.ک: مقدمه، ص26</ref>. | ||
پس از قصیده، طبع وی بیشتر تمایل به قطعه دارد، اما چند مثنوی کوتاه و تعدادی مخمس و ترکیببند و ترجیعبند و مطایبه و هجونامه نیز دارد. از لحاظ مطایبه و هجو، نثار از معدود شاعرانی است که در این کار، ید طولایی دارد و به هیچکس رحم نکرده است؛ از وزیر مملکت فارس «مستشارالدوله» گرفته تا امام جمعه وقت و متولی آستانه حضرت شاهچراغ، همه را با تیغ برنده هجو خود، مورد انتقاد و هجوم قرار داده است.<ref>ر.ک: همان</ref>. | پس از قصیده، طبع وی بیشتر تمایل به قطعه دارد، اما چند مثنوی کوتاه و تعدادی مخمس و ترکیببند و ترجیعبند و مطایبه و هجونامه نیز دارد. از لحاظ مطایبه و هجو، نثار از معدود شاعرانی است که در این کار، ید طولایی دارد و به هیچکس رحم نکرده است؛ از وزیر مملکت فارس «مستشارالدوله» گرفته تا امام جمعه وقت و متولی آستانه حضرت شاهچراغ، همه را با تیغ برنده هجو خود، مورد انتقاد و هجوم قرار داده است.<ref>ر.ک: همان</ref>. | ||
نثار در | نثار در قصیدهسرایی از انوری، مسعود سعد و دیگر شاعران کهن پیروی کرده و در مواردی قدرت و توانایی شگرفی از خود بروز داده است. رویهمرفته، وی شاعری است توانا، زبانآور با محفوظات واژگانی عربی و فارسی بسیار. در اشعار خود با قدرت بسیار در برابر عمال جور ایستاده و با زبان تند و تیز خود، آنان را مورد حمله قرار داده است؛ برخی را با عناوینی مانند مبرزالدوله یاد کرده و در برابر کسانی چون ظلالسلطان و دیگر قدرتمندان چنان ایستادگی کرده و لب به انتقاد گشوده که در آن دوره ظلم و استبداد، نشان تهور و پردلی بسیار اوست<ref>ر.ک: همان، ص26-27</ref>. | ||
در شعرهای نثار بسیاری از وقایع فارس مورد بحث قرار گرفته که از نظر بررسی اوضاع اجتماعی آن روزگار منطقه، مفید فواید بسیار تاریخی است. قصیدهای درباره قحطی و کمبود و گرانی گندم و نان و اعتراض و آشوب مردم به انتصاب قوامالملک شیرازی به پیشکاری حکومت نظامالسلطنه صاحب اختیار دارد که نتیجه آن اعتراضها، بهطوریکه در شعر صراحت دارد، به عزل و اخراج قوامالملک از فارس منتهی میشود و اقدام حکومت به وارد کردن گندم برای مبارزه با قحطی. این قصیده که با مطلع: | در شعرهای نثار بسیاری از وقایع فارس مورد بحث قرار گرفته که از نظر بررسی اوضاع اجتماعی آن روزگار منطقه، مفید فواید بسیار تاریخی است. قصیدهای درباره قحطی و کمبود و گرانی گندم و نان و اعتراض و آشوب مردم به انتصاب قوامالملک شیرازی به پیشکاری حکومت نظامالسلطنه صاحب اختیار دارد که نتیجه آن اعتراضها، بهطوریکه در شعر صراحت دارد، به عزل و اخراج قوامالملک از فارس منتهی میشود و اقدام حکومت به وارد کردن گندم برای مبارزه با قحطی. این قصیده که با مطلع: | ||
خط ۸۴: | خط ۸۴: | ||
خواننده خوب میداند که در آن عصر استبداد، کسی که شاه را «گرگ گرسنه» به این صراحت بخواند، باید از جان خویش گذشته باشد و از این قبیل سخنان تند و انتقادی و متهورانه در دیوان نثار کم نیست و همین سخنان بوده که سبب بیاعتنایی حکام و دربار نسبت به وی گردیده است.<ref>ر.ک: همان، ص27-28</ref>. | خواننده خوب میداند که در آن عصر استبداد، کسی که شاه را «گرگ گرسنه» به این صراحت بخواند، باید از جان خویش گذشته باشد و از این قبیل سخنان تند و انتقادی و متهورانه در دیوان نثار کم نیست و همین سخنان بوده که سبب بیاعتنایی حکام و دربار نسبت به وی گردیده است.<ref>ر.ک: همان، ص27-28</ref>. | ||
شعاعالملک نوشته است: «الحق در | شعاعالملک نوشته است: «الحق در قصیدهسرایی، عنصری عصر بود و در هجایی، جامه اشعار سوزنی از قامتش قصر. اشعار زیادی گفته و گوهرهای نادره سخن را بسیار سفته». که البته هیچ به موضوعات محتوای شعرهای نثار اشارهای نکرده است.<ref>ر.ک: همان، ص28</ref>. | ||
نثار با بیشتر بزرگان فارس نیز آشنایی و رفت و آمد داشته که به مناسبتهای گوناگون، گاهی به مدح برخی از آنان پرداخته است. البته نثار بیشترین توصیفها و مدحها را برای کلبعلیخان والی رامپور سروده است. نام برخی از این افراد که شاعر در توصیف آنان شعری سروده است، عبارتند از: معتمدالدوله فرهادمیرزا، ناصرالدین شاه قاجار، نواب علاءالدینخان هندی، آسوده شیرازی، احمد وقار شیرازی، میرزا علینقی حکیمالممالک، شیخالاسلام فارس، فرمانفرما، رکنالدین، یحیی خان مشیرالدوله، حاجی میرزا حسین خان، میرزا هدایتالله وزیر دفتر، احمد خان مؤیدالملک، میرمحبوبعلیخان هندی، مشتاقعلیخان، امینالسلطان و مظفرالدینمیرزا ولیعهد که در فهرست قصاید کتاب، به این مدیحهها و صفحاتی از کتاب که این اشعار در آنها درج شده، اشاره شده است. البته در کنار این مدحها، شاعر انتقادهای سخت و مطایبهها و گاه هجویههایی نیز برای برخی از شخصیتها سروده که در دیوان حاضر، آورده شده است و همه را میتوان در فهرست شعرها دید و در کتاب بدانها دست یافت<ref>ر.ک: همان، ص29-30</ref>. | نثار با بیشتر بزرگان فارس نیز آشنایی و رفت و آمد داشته که به مناسبتهای گوناگون، گاهی به مدح برخی از آنان پرداخته است. البته نثار بیشترین توصیفها و مدحها را برای کلبعلیخان والی رامپور سروده است. نام برخی از این افراد که شاعر در توصیف آنان شعری سروده است، عبارتند از: معتمدالدوله فرهادمیرزا، ناصرالدین شاه قاجار، نواب علاءالدینخان هندی، آسوده شیرازی، احمد وقار شیرازی، میرزا علینقی حکیمالممالک، شیخالاسلام فارس، فرمانفرما، رکنالدین، یحیی خان مشیرالدوله، حاجی میرزا حسین خان، میرزا هدایتالله وزیر دفتر، احمد خان مؤیدالملک، میرمحبوبعلیخان هندی، مشتاقعلیخان، امینالسلطان و مظفرالدینمیرزا ولیعهد که در فهرست قصاید کتاب، به این مدیحهها و صفحاتی از کتاب که این اشعار در آنها درج شده، اشاره شده است. البته در کنار این مدحها، شاعر انتقادهای سخت و مطایبهها و گاه هجویههایی نیز برای برخی از شخصیتها سروده که در دیوان حاضر، آورده شده است و همه را میتوان در فهرست شعرها دید و در کتاب بدانها دست یافت<ref>ر.ک: همان، ص29-30</ref>. |
ویرایش