دیوان نثار شیرازی: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۸ سپتامبر ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - 'ه‎س' به 'ه‌س'
جز (جایگزینی متن - 'م‎ر' به 'م‌ر')
جز (جایگزینی متن - 'ه‎س' به 'ه‌س')
خط ۳۴: خط ۳۴:
در مقدمه، ابتدا شرح ‎حال نویسنده ذکر گردیده و در ادامه، به بیان ویژگی‎های شعر وی و چاپ کتاب، پرداخته شده است.<ref>ر.ک: همان23-‎32</ref>.
در مقدمه، ابتدا شرح ‎حال نویسنده ذکر گردیده و در ادامه، به بیان ویژگی‎های شعر وی و چاپ کتاب، پرداخته شده است.<ref>ر.ک: همان23-‎32</ref>.


نثار در شعر بیشتر قصیده‎سراست؛ به‌طوری‌که در دیوان حاضر، حدود یک‎صد قصیده از وی آمده است؛ درحالی‌که تنها نوزوده غزل دارد. قصاید وی همچنان‌که رسم شاعران دوره قاجاریه است، بیشتر در مدح پیامبر(ص) و [[امام على(ع)|حضرت علی(ع)]] و ائمه اطهار(ع) و یا ستایش بزرگان روزگار شاعر است.<ref>ر.ک: مقدمه، ص26</ref>.
نثار در شعر بیشتر قصیده‌سراست؛ به‌طوری‌که در دیوان حاضر، حدود یک‎صد قصیده از وی آمده است؛ درحالی‌که تنها نوزوده غزل دارد. قصاید وی همچنان‌که رسم شاعران دوره قاجاریه است، بیشتر در مدح پیامبر(ص) و [[امام على(ع)|حضرت علی(ع)]] و ائمه اطهار(ع) و یا ستایش بزرگان روزگار شاعر است.<ref>ر.ک: مقدمه، ص26</ref>.


پس از قصیده، طبع وی بیشتر تمایل به قطعه دارد، اما چند مثنوی کوتاه و تعدادی مخمس و ترکیب‎بند و ترجیع‎بند و مطایبه و هجونامه نیز دارد. از لحاظ مطایبه و هجو، نثار از معدود شاعرانی است که در این کار، ید طولایی دارد و به هیچ‎کس رحم نکرده است؛ از وزیر مملکت فارس «مستشارالدوله» گرفته تا امام جمعه وقت و متولی آستانه حضرت شاه‎چراغ، همه را با تیغ برنده هجو خود، مورد انتقاد و هجوم قرار داده است.<ref>ر.ک: همان</ref>.
پس از قصیده، طبع وی بیشتر تمایل به قطعه دارد، اما چند مثنوی کوتاه و تعدادی مخمس و ترکیب‎بند و ترجیع‎بند و مطایبه و هجونامه نیز دارد. از لحاظ مطایبه و هجو، نثار از معدود شاعرانی است که در این کار، ید طولایی دارد و به هیچ‎کس رحم نکرده است؛ از وزیر مملکت فارس «مستشارالدوله» گرفته تا امام جمعه وقت و متولی آستانه حضرت شاه‎چراغ، همه را با تیغ برنده هجو خود، مورد انتقاد و هجوم قرار داده است.<ref>ر.ک: همان</ref>.


نثار در قصیده‎سرایی از انوری، مسعود سعد و دیگر شاعران کهن پیروی کرده و در مواردی قدرت و توانایی شگرفی از خود بروز داده است. روی‎هم‌رفته، وی شاعری است توانا، زبان‌آور با محفوظات واژگانی عربی و فارسی بسیار. در اشعار خود با قدرت بسیار در برابر عمال جور ایستاده و با زبان تند و تیز خود، آنان را مورد حمله قرار داده است؛ برخی را با عناوینی مانند مبرزالدوله یاد کرده و در برابر کسانی چون ظل‌السلطان و دیگر قدرتمندان چنان ایستادگی کرده و لب به انتقاد گشوده که در آن دوره ظلم و استبداد، نشان تهور و پردلی بسیار اوست<ref>ر.ک: همان، ص26-‎27</ref>.
نثار در قصیده‌سرایی از انوری، مسعود سعد و دیگر شاعران کهن پیروی کرده و در مواردی قدرت و توانایی شگرفی از خود بروز داده است. روی‎هم‌رفته، وی شاعری است توانا، زبان‌آور با محفوظات واژگانی عربی و فارسی بسیار. در اشعار خود با قدرت بسیار در برابر عمال جور ایستاده و با زبان تند و تیز خود، آنان را مورد حمله قرار داده است؛ برخی را با عناوینی مانند مبرزالدوله یاد کرده و در برابر کسانی چون ظل‌السلطان و دیگر قدرتمندان چنان ایستادگی کرده و لب به انتقاد گشوده که در آن دوره ظلم و استبداد، نشان تهور و پردلی بسیار اوست<ref>ر.ک: همان، ص26-‎27</ref>.


در شعرهای نثار بسیاری از وقایع فارس مورد بحث قرار گرفته که از نظر بررسی اوضاع اجتماعی آن روزگار منطقه، مفید فواید بسیار تاریخی است. قصیده‌ای درباره قحطی و کمبود و گرانی گندم و نان و اعتراض و آشوب مردم به انتصاب قوام‌الملک شیرازی به پیشکاری حکومت نظام‌السلطنه صاحب اختیار دارد که نتیجه آن اعتراض‎ها، به‌طوری‌که در شعر صراحت دارد، به عزل و اخراج قوام‌الملک از فارس منتهی می‌شود و اقدام حکومت به وارد کردن گندم برای مبارزه با قحطی. این قصیده که با مطلع:
در شعرهای نثار بسیاری از وقایع فارس مورد بحث قرار گرفته که از نظر بررسی اوضاع اجتماعی آن روزگار منطقه، مفید فواید بسیار تاریخی است. قصیده‌ای درباره قحطی و کمبود و گرانی گندم و نان و اعتراض و آشوب مردم به انتصاب قوام‌الملک شیرازی به پیشکاری حکومت نظام‌السلطنه صاحب اختیار دارد که نتیجه آن اعتراض‎ها، به‌طوری‌که در شعر صراحت دارد، به عزل و اخراج قوام‌الملک از فارس منتهی می‌شود و اقدام حکومت به وارد کردن گندم برای مبارزه با قحطی. این قصیده که با مطلع:
خط ۸۴: خط ۸۴:
خواننده خوب می‌داند که در آن عصر استبداد، کسی که شاه را «گرگ گرسنه» به این صراحت بخواند، باید از جان خویش گذشته باشد و از این قبیل سخنان تند و انتقادی و متهورانه در دیوان نثار کم نیست و همین سخنان بوده که سبب بی‌اعتنایی حکام و دربار نسبت به وی گردیده است.<ref>ر.ک: همان، ص27-‎28</ref>.
خواننده خوب می‌داند که در آن عصر استبداد، کسی که شاه را «گرگ گرسنه» به این صراحت بخواند، باید از جان خویش گذشته باشد و از این قبیل سخنان تند و انتقادی و متهورانه در دیوان نثار کم نیست و همین سخنان بوده که سبب بی‌اعتنایی حکام و دربار نسبت به وی گردیده است.<ref>ر.ک: همان، ص27-‎28</ref>.


شعاع‎الملک نوشته است: «الحق در قصیده‎سرایی، عنصری عصر بود و در هجایی، جامه اشعار سوزنی از قامتش قصر. اشعار زیادی گفته و گوهرهای نادره سخن را بسیار سفته». که البته هیچ به موضوعات محتوای شعرهای نثار اشاره‌ای نکرده است.<ref>ر.ک: همان، ص28</ref>.
شعاع‎الملک نوشته است: «الحق در قصیده‌سرایی، عنصری عصر بود و در هجایی، جامه اشعار سوزنی از قامتش قصر. اشعار زیادی گفته و گوهرهای نادره سخن را بسیار سفته». که البته هیچ به موضوعات محتوای شعرهای نثار اشاره‌ای نکرده است.<ref>ر.ک: همان، ص28</ref>.


نثار با بیشتر بزرگان فارس نیز آشنایی و رفت و آمد داشته که به مناسبت‎های گوناگون، گاهی به مدح برخی از آنان پرداخته است. البته نثار بیشترین توصیف‎ها و مدح‎ها را برای کلب‎علی‌خان والی رامپور سروده است. نام برخی از این افراد که شاعر در توصیف آنان شعری سروده است، عبارتند از: معتمدالدوله فرهادمیرزا، ناصرالدین شاه قاجار، نواب علاءالدین‎خان هندی، آسوده شیرازی، احمد وقار شیرازی، میرزا علی‌نقی حکیم‌الممالک، شیخ‎الاسلام فارس، فرمان‎فرما، رکن‌الدین، یحیی‎ خان مشیرالدوله، حاجی میرزا حسین ‎خان، میرزا هدایت‌الله وزیر دفتر، احمد خان مؤیدالملک، میرمحبوب‎علی‌خان هندی، مشتاق‎علی‌خان، امین‌السلطان و مظفرالدین‎میرزا ولیعهد که در فهرست قصاید کتاب، به این مدیحه‌ها و صفحاتی از کتاب که این اشعار در آنها درج شده، اشاره شده است. البته در کنار این مدح‎ها، شاعر انتقادهای سخت و مطایبه‌ها و گاه هجویه‌هایی نیز برای برخی از شخصیت‎ها سروده که در دیوان حاضر، آورده شده است و همه را می‌توان در فهرست شعرها دید و در کتاب بدان‌ها دست یافت<ref>ر.ک: همان، ص29-‎30</ref>.
نثار با بیشتر بزرگان فارس نیز آشنایی و رفت و آمد داشته که به مناسبت‎های گوناگون، گاهی به مدح برخی از آنان پرداخته است. البته نثار بیشترین توصیف‎ها و مدح‎ها را برای کلب‎علی‌خان والی رامپور سروده است. نام برخی از این افراد که شاعر در توصیف آنان شعری سروده است، عبارتند از: معتمدالدوله فرهادمیرزا، ناصرالدین شاه قاجار، نواب علاءالدین‎خان هندی، آسوده شیرازی، احمد وقار شیرازی، میرزا علی‌نقی حکیم‌الممالک، شیخ‎الاسلام فارس، فرمان‎فرما، رکن‌الدین، یحیی‎ خان مشیرالدوله، حاجی میرزا حسین ‎خان، میرزا هدایت‌الله وزیر دفتر، احمد خان مؤیدالملک، میرمحبوب‎علی‌خان هندی، مشتاق‎علی‌خان، امین‌السلطان و مظفرالدین‎میرزا ولیعهد که در فهرست قصاید کتاب، به این مدیحه‌ها و صفحاتی از کتاب که این اشعار در آنها درج شده، اشاره شده است. البته در کنار این مدح‎ها، شاعر انتقادهای سخت و مطایبه‌ها و گاه هجویه‌هایی نیز برای برخی از شخصیت‎ها سروده که در دیوان حاضر، آورده شده است و همه را می‌توان در فهرست شعرها دید و در کتاب بدان‌ها دست یافت<ref>ر.ک: همان، ص29-‎30</ref>.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش