۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'مید' به 'مید') |
جز (جایگزینی متن - 'ها' به 'ها') |
||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
نثار در قصیدهسرایی از انوری، مسعود سعد و دیگر شاعران کهن پیروی کرده و در مواردی قدرت و توانایی شگرفی از خود بروز داده است. رویهمرفته، وی شاعری است توانا، زبانآور با محفوظات واژگانی عربی و فارسی بسیار. در اشعار خود با قدرت بسیار در برابر عمال جور ایستاده و با زبان تند و تیز خود، آنان را مورد حمله قرار داده است؛ برخی را با عناوینی مانند مبرزالدوله یاد کرده و در برابر کسانی چون ظلالسلطان و دیگر قدرتمندان چنان ایستادگی کرده و لب به انتقاد گشوده که در آن دوره ظلم و استبداد، نشان تهور و پردلی بسیار اوست<ref>ر.ک: همان، ص26-27</ref>. | نثار در قصیدهسرایی از انوری، مسعود سعد و دیگر شاعران کهن پیروی کرده و در مواردی قدرت و توانایی شگرفی از خود بروز داده است. رویهمرفته، وی شاعری است توانا، زبانآور با محفوظات واژگانی عربی و فارسی بسیار. در اشعار خود با قدرت بسیار در برابر عمال جور ایستاده و با زبان تند و تیز خود، آنان را مورد حمله قرار داده است؛ برخی را با عناوینی مانند مبرزالدوله یاد کرده و در برابر کسانی چون ظلالسلطان و دیگر قدرتمندان چنان ایستادگی کرده و لب به انتقاد گشوده که در آن دوره ظلم و استبداد، نشان تهور و پردلی بسیار اوست<ref>ر.ک: همان، ص26-27</ref>. | ||
در شعرهای نثار بسیاری از وقایع فارس مورد بحث قرار گرفته که از نظر بررسی اوضاع اجتماعی آن روزگار منطقه، مفید فواید بسیار تاریخی است. | در شعرهای نثار بسیاری از وقایع فارس مورد بحث قرار گرفته که از نظر بررسی اوضاع اجتماعی آن روزگار منطقه، مفید فواید بسیار تاریخی است. قصیدهای درباره قحطی و کمبود و گرانی گندم و نان و اعتراض و آشوب مردم به انتصاب قوامالملک شیرازی به پیشکاری حکومت نظامالسلطنه صاحب اختیار دارد که نتیجه آن اعتراضها، بهطوریکه در شعر صراحت دارد، به عزل و اخراج قوامالملک از فارس منتهی میشود و اقدام حکومت به وارد کردن گندم برای مبارزه با قحطی. این قصیده که با مطلع: | ||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
خط ۵۶: | خط ۵۶: | ||
که این قصیده در یکصدوسه بیت جریان آن وقایع را بازگو میکند<ref>ر.ک: همان، ص27</ref>. | که این قصیده در یکصدوسه بیت جریان آن وقایع را بازگو میکند<ref>ر.ک: همان، ص27</ref>. | ||
نثار گاهی در قصیدههای خود، تنها به ذکر وقایع بسنده نمیکند و نهتنها از حکومت، که به انتقاد از شاه نیز میپردازد. در | نثار گاهی در قصیدههای خود، تنها به ذکر وقایع بسنده نمیکند و نهتنها از حکومت، که به انتقاد از شاه نیز میپردازد. در قصیدهای نسبت به انتصاب بیمورد حکمرانانی چون مستشارالملک پرداخته، وی را مبرزالوزرا خوانده و به شکلی بسیار گویا، به پادشاه اعتراض کرده است: | ||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
خط ۸۴: | خط ۸۴: | ||
خواننده خوب میداند که در آن عصر استبداد، کسی که شاه را «گرگ گرسنه» به این صراحت بخواند، باید از جان خویش گذشته باشد و از این قبیل سخنان تند و انتقادی و متهورانه در دیوان نثار کم نیست و همین سخنان بوده که سبب بیاعتنایی حکام و دربار نسبت به وی گردیده است.<ref>ر.ک: همان، ص27-28</ref>. | خواننده خوب میداند که در آن عصر استبداد، کسی که شاه را «گرگ گرسنه» به این صراحت بخواند، باید از جان خویش گذشته باشد و از این قبیل سخنان تند و انتقادی و متهورانه در دیوان نثار کم نیست و همین سخنان بوده که سبب بیاعتنایی حکام و دربار نسبت به وی گردیده است.<ref>ر.ک: همان، ص27-28</ref>. | ||
شعاعالملک نوشته است: «الحق در قصیدهسرایی، عنصری عصر بود و در هجایی، جامه اشعار سوزنی از قامتش قصر. اشعار زیادی گفته و گوهرهای نادره سخن را بسیار سفته». که البته هیچ به موضوعات محتوای شعرهای نثار | شعاعالملک نوشته است: «الحق در قصیدهسرایی، عنصری عصر بود و در هجایی، جامه اشعار سوزنی از قامتش قصر. اشعار زیادی گفته و گوهرهای نادره سخن را بسیار سفته». که البته هیچ به موضوعات محتوای شعرهای نثار اشارهای نکرده است.<ref>ر.ک: همان، ص28</ref>. | ||
نثار با بیشتر بزرگان فارس نیز آشنایی و رفت و آمد داشته که به مناسبتهای گوناگون، گاهی به مدح برخی از آنان پرداخته است. البته نثار بیشترین توصیفها و مدحها را برای کلبعلیخان والی رامپور سروده است. نام برخی از این افراد که شاعر در توصیف آنان شعری سروده است، عبارتند از: معتمدالدوله فرهادمیرزا، ناصرالدین شاه قاجار، نواب علاءالدینخان هندی، آسوده شیرازی، احمد وقار شیرازی، میرزا علینقی حکیمالممالک، شیخالاسلام فارس، فرمانفرما، رکنالدین، یحیی خان مشیرالدوله، حاجی میرزا حسین خان، میرزا هدایتالله وزیر دفتر، احمد خان مؤیدالملک، میرمحبوبعلیخان هندی، مشتاقعلیخان، امینالسلطان و مظفرالدینمیرزا ولیعهد که در فهرست قصاید کتاب، به این مدیحهها و صفحاتی از کتاب که این اشعار در آنها درج شده، اشاره شده است. البته در کنار این مدحها، شاعر انتقادهای سخت و مطایبهها و گاه هجویههایی نیز برای برخی از شخصیتها سروده که در دیوان حاضر، آورده شده است و همه را میتوان در فهرست شعرها دید و در کتاب بدانها دست یافت<ref>ر.ک: همان، ص29-30</ref>. | نثار با بیشتر بزرگان فارس نیز آشنایی و رفت و آمد داشته که به مناسبتهای گوناگون، گاهی به مدح برخی از آنان پرداخته است. البته نثار بیشترین توصیفها و مدحها را برای کلبعلیخان والی رامپور سروده است. نام برخی از این افراد که شاعر در توصیف آنان شعری سروده است، عبارتند از: معتمدالدوله فرهادمیرزا، ناصرالدین شاه قاجار، نواب علاءالدینخان هندی، آسوده شیرازی، احمد وقار شیرازی، میرزا علینقی حکیمالممالک، شیخالاسلام فارس، فرمانفرما، رکنالدین، یحیی خان مشیرالدوله، حاجی میرزا حسین خان، میرزا هدایتالله وزیر دفتر، احمد خان مؤیدالملک، میرمحبوبعلیخان هندی، مشتاقعلیخان، امینالسلطان و مظفرالدینمیرزا ولیعهد که در فهرست قصاید کتاب، به این مدیحهها و صفحاتی از کتاب که این اشعار در آنها درج شده، اشاره شده است. البته در کنار این مدحها، شاعر انتقادهای سخت و مطایبهها و گاه هجویههایی نیز برای برخی از شخصیتها سروده که در دیوان حاضر، آورده شده است و همه را میتوان در فهرست شعرها دید و در کتاب بدانها دست یافت<ref>ر.ک: همان، ص29-30</ref>. |
ویرایش