۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'یف' به 'یف') |
جز (جایگزینی متن - 'مید' به 'مید') |
||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
{{ب|''راستی را کس | {{ب|''راستی را کس نمیداند که میر کامکار''|2=''از کجا برد این همه تدبیر و حکمت را بهکار''}} | ||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}} | ||
خط ۶۲: | خط ۶۲: | ||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}} | ||
و ادامه | و ادامه میدهد: | ||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
خط ۸۲: | خط ۸۲: | ||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}} | ||
خواننده خوب | خواننده خوب میداند که در آن عصر استبداد، کسی که شاه را «گرگ گرسنه» به این صراحت بخواند، باید از جان خویش گذشته باشد و از این قبیل سخنان تند و انتقادی و متهورانه در دیوان نثار کم نیست و همین سخنان بوده که سبب بیاعتنایی حکام و دربار نسبت به وی گردیده است.<ref>ر.ک: همان، ص27-28</ref>. | ||
شعاعالملک نوشته است: «الحق در قصیدهسرایی، عنصری عصر بود و در هجایی، جامه اشعار سوزنی از قامتش قصر. اشعار زیادی گفته و گوهرهای نادره سخن را بسیار سفته». که البته هیچ به موضوعات محتوای شعرهای نثار اشارهای نکرده است.<ref>ر.ک: همان، ص28</ref>. | شعاعالملک نوشته است: «الحق در قصیدهسرایی، عنصری عصر بود و در هجایی، جامه اشعار سوزنی از قامتش قصر. اشعار زیادی گفته و گوهرهای نادره سخن را بسیار سفته». که البته هیچ به موضوعات محتوای شعرهای نثار اشارهای نکرده است.<ref>ر.ک: همان، ص28</ref>. |
ویرایش