پرش به محتوا

دیوان اعتضادالسلطنه (فخری قاجار): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (Hbaghizadeh@noornet.net صفحهٔ دیوان علی‌قلی‌میرزا اعتضادالسلطنه (فخری قاجار) را بدون برجای‌گذاشتن تغییرمسیر به [[دیوان اعتضادالسلطنه (فخری قاجار...)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۷: خط ۲۷:
}}
}}


'''دیوان علی‌قلی‌میرزا اعتضادالسلطنه (فخری قاجار)'''، مجموعه اشعار علی‌قلی‌میرزا اعتضادالسلطنه، فرزند پنجاه‌وچهارم از پنجاه‌ودومین همسر فتحعلیشاه قاجار می‌باشد که به کوشش احمد کرمی، گردآوری شده است.
'''دیوان علی‌قلی‌میرزا اعتضادالسلطنه (فخری قاجار)'''، مجموعه اشعار [[اعتضادالسلطنه، علیقلی بن فتحعلی|علی‌قلی‌میرزا اعتضادالسلطنه]]، فرزند پنجاه‌وچهارم از پنجاه‌ودومین همسر فتحعلیشاه قاجار می‌باشد که به کوشش [[کرمی، احمد|احمد کرمی]]، گردآوری شده است.


==ساختار==
==ساختار==
کتاب با مقدمه کوتاهی از احمد کرمی آغاز و اشعار در قالب غزلیات، قطعه، مثنوی، رباعیات و اشعار پراکنده از تذکره‌ها، تنظیم شده است.
کتاب با مقدمه کوتاهی از [[کرمی، احمد|احمد کرمی]] آغاز و اشعار در قالب غزلیات، قطعه، مثنوی، رباعیات و اشعار پراکنده از تذکره‌ها، تنظیم شده است.


==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
در مقدمه، ابتدا شرح حال کوتاه و مختصری از علی‌قلی‌میرزا ارائه گردیده و سپس به ابیات زیر، به‌عنوان منتخبی از اشعار وی، اشاره شده است:
در مقدمه، ابتدا شرح حال کوتاه و مختصری از [[اعتضادالسلطنه، علیقلی بن فتحعلی|علی‌قلی‌میرزا]] ارائه گردیده و سپس به ابیات زیر، به‌عنوان منتخبی از اشعار وی، اشاره شده است:
'''حاجتی نیست به انفاس مسیحا ما را
'''حاجتی نیست به انفاس مسیحا ما را'''
دردمندان تو فارغ ز غم درمانند'''
دردمندان تو فارغ ز غم درمانند


'''دادی به خواب وعده وصلم که آگهی
'''دادی به خواب وعده وصلم که آگهی'''
در دیده‌ام فراق تو نگذاشت خواب را'''
در دیده‌ام فراق تو نگذاشت خواب را


'''تا مقامیم در خرابات است
'''تا مقامیم در خرابات است'''
ننگم از کشف و از کرامات است'''
ننگم از کشف و از کرامات است
'''گر به تحقیق بنگری دو جهان
'''گر به تحقیق بنگری دو جهان'''
یک تجلی ز جلوه ذات است'''
یک تجلی ز جلوه ذات است


'''چاره جستم از طبیب شهر بهر درد دل
'''چاره جستم از طبیب شهر بهر درد دل'''
آهی از دل برکشید و گفت بی‌درمان بود'''
آهی از دل برکشید و گفت بی‌درمان بود
'''آفت جان‌ها شنیدم بهر قتل ما رسد
'''آفت جان‌ها شنیدم بهر قتل ما رسد'''
دوستان آگاه سازیدش مرا هم جان بود'''
دوستان آگاه سازیدش مرا هم جان بود


شعر و شاعری در زمان علی‌قلی، رواج بسیاری داشت و او در شعر، «خاقان» و گاهی اوقات، «فخری» تخلص می‌کرد<ref>ر.ک: مقدمه، ص5</ref>.
شعر و شاعری در زمان علی‌قلی، رواج بسیاری داشت و او در شعر، «خاقان» و گاهی اوقات، «فخری» تخلص می‌کرد<ref>ر.ک: مقدمه، ص5</ref>.


بخش اول کتاب، به غزلیات اختصاص یافته است و مجموعا شصت‌وسه غزل را در خود جای داده است. از جمله غزلیات این بخش، می‌توان به غزل زیر، اشاره نمود:
بخش اول کتاب، به غزلیات اختصاص یافته است و مجموعا شصت‌وسه غزل را در خود جای داده است. از جمله غزلیات این بخش، می‌توان به غزل زیر، اشاره نمود:
'''ای سرو خجل از قد زیبای تو یارا
'''ای سرو خجل از قد زیبای تو یارا'''
مه منفعل از روی دل‌آرای تو یارا'''
مه منفعل از روی دل‌آرای تو یارا
'''خواهم که علی‌رغم رقیبان جفاجو
'''خواهم که علی‌رغم رقیبان جفاجو'''
بر دیده کشم خاک کف پای تو یارا'''
بر دیده کشم خاک کف پای تو یارا
'''سودای سر زلف تو دارم من و دانم
'''سودای سر زلف تو دارم من و دانم'''
سر می‌رود اندر سر سودای تو یارا'''
سر می‌رود اندر سر سودای تو یارا
'''تا جان بودم پا نکشم از سرکویت
'''تا جان بودم پا نکشم از سرکویت'''
یا جان دهم آخر به تمنای تو یارا'''
یا جان دهم آخر به تمنای تو یارا
'''سهل است مرانم ز در خویش زمانی
'''سهل است مرانم ز در خویش زمانی'''
تا دیده کند خوب تماشای تو یارا'''
تا دیده کند خوب تماشای تو یارا
'''خوش کن دل ما را به نگاهی ز نگاهی
'''خوش کن دل ما را به نگاهی ز نگاهی'''
نقصان نپذیرد رخ زیبای تو یارا'''
نقصان نپذیرد رخ زیبای تو یارا
'''مپسند که خون گردد و از دیده درآید
'''مپسند که خون گردد و از دیده درآید'''
آن دل که بود واله و شیدای تو یارا'''
آن دل که بود واله و شیدای تو یارا
'''هر روز به فردا دهی‌ام وعده دیدار
'''هر روز به فردا دهی‌ام وعده دیدار'''
جانم به لب از وعده فردای تو یارا'''
جانم به لب از وعده فردای تو یارا
'''دشنام همی گوی که باشد سخن تلخ
'''دشنام همی گوی که باشد سخن تلخ'''
شیرین ز لب لعل شکرخای تو یارا'''
شیرین ز لب لعل شکرخای تو یارا
'''فخریت سراسیمه چو وامق بدرد پوست
'''فخریت سراسیمه چو وامق بدرد پوست'''
از فرقت آن عارض عذرای تو یارا'''<ref>ر.ک: متن کتاب، ص13-‌96</ref>.
از فرقت آن عارض عذرای تو یارا'''<ref>ر.ک: متن کتاب، ص13-‌96</ref>.'''


در بخش دوم، یک قطعه، با مطلع زیر، جای گرفته است:
در بخش دوم، یک قطعه، با مطلع زیر، جای گرفته است:
'''شمس آفاق ای که دارد فخرها در درگهت
'''شمس آفاق ای که دارد فخرها در درگهت'''
زهره از بربط‌نوازی و ز دربانی زحل'''<ref>ر.ک: همان، ص97</ref>.
زهره از بربط‌نوازی و ز دربانی زحل'''<ref>ر.ک: همان، ص97</ref>.'''


بخش سوم، یک مثنوی را در خود جای داده است. برخی از ابیات این مثنوی، چنین است:
بخش سوم، یک مثنوی را در خود جای داده است. برخی از ابیات این مثنوی، چنین است:
'''الا یا بهترین صنع الهی
'''الا یا بهترین صنع الهی'''
گرفته حسنت از مه تا به ماهی'''
گرفته حسنت از مه تا به ماهی
'''مه من ای شه گردون غلامت
'''مه من ای شه گردون غلامت'''
شراب عیش در ساغر، مدامت'''
شراب عیش در ساغر، مدامت
'''جهان دلبری زیر نگینت
'''جهان دلبری زیر نگینت'''
ستاره عکسی از نور جبینت'''
ستاره عکسی از نور جبینت
'''دو جفت ابرویت در دلبری طاق
'''دو جفت ابرویت در دلبری طاق'''
به طاق و جفت تو یک شهر مشتاق'''
به طاق و جفت تو یک شهر مشتاق
'''دو لعلت چون دو شکر زیر یاقوت
'''دو لعلت چون دو شکر زیر یاقوت'''
دو زلفت چون دو سحرانگیز هاروت'''
دو زلفت چون دو سحرانگیز هاروت
'''دو هاروتت بلای یک جهان جان
'''دو هاروتت بلای یک جهان جان'''
به یاقوتت نهان یک رشته مرجان'''<ref>ر.ک: همان، ص99</ref>.
به یاقوتت نهان یک رشته مرجان'''<ref>ر.ک: همان، ص99</ref>.'''


رباعیات کتاب، در بخش چهارم آمده است. این بخش، شامل مجموعا سیزده رباعی می‌باشد که از جمله آنها، می‌توان به موارد زیر، اشاره نمود:
رباعیات کتاب، در بخش چهارم آمده است. این بخش، شامل مجموعا سیزده رباعی می‌باشد که از جمله آنها، می‌توان به موارد زیر، اشاره نمود:
'''آن کس که بر این صفحه زنگار نوشت
'''آن کس که بر این صفحه زنگار نوشت'''
الحق چو خط عارض دلدار نوشت'''
الحق چو خط عارض دلدار نوشت
'''این خط که از او چشم خرد حیران است
'''این خط که از او چشم خرد حیران است'''
خاک در شه فخری قاجار نوشت'''
خاک در شه فخری قاجار نوشت
'''معشوقه به کاشانه ما افتاده‌ست
'''معشوقه به کاشانه ما افتاده‌ست'''
صد نشئه به پیمانه ما افتاده‌ست'''
صد نشئه به پیمانه ما افتاده‌ست
'''سرمایه آبادی هر ویرانیست
'''سرمایه آبادی هر ویرانیست'''
گنجی که به ویرانه ما افتاده‌ست'''<ref>ر.ک: همان، ص107-‌110</ref>.
گنجی که به ویرانه ما افتاده‌ست'''<ref>ر.ک: همان، ص107-‌110</ref>.'''


در آخرین بخش کتاب، اشعاری تحت عنوان «پراکنده‌ها از تذکره‌ها» جای گرفته است که برخی از آنها، عبارتند از:
در آخرین بخش کتاب، اشعاری تحت عنوان «پراکنده‌ها از تذکره‌ها» جای گرفته است که برخی از آنها، عبارتند از:
'''دوش اندر خواب خوش دیدم که در کف داشتم
'''دوش اندر خواب خوش دیدم که در کف داشتم'''
دسته‌ای سنبل بگو این خواب را تعبیر چیست'''
دسته‌ای سنبل بگو این خواب را تعبیر چیست
'''دوش دادی وعده قتل من ای سرو روان
'''دوش دادی وعده قتل من ای سرو روان'''
شادمانم کردی اما این همه تأخیر چیست'''
شادمانم کردی اما این همه تأخیر چیست


'''دشمن‌تری به من ز همه خلق کائنات
'''دشمن‌تری به من ز همه خلق کائنات'''
باآنکه دوست‌تر ز همه خلق دارمت'''
باآنکه دوست‌تر ز همه خلق دارمت


'''بهر چه دل به جگرگوشه مردم ندهم
'''بهر چه دل به جگرگوشه مردم ندهم'''
این همه خانه‌خرابی من از دل باشد'''
این همه خانه‌خرابی من از دل باشد


'''آن سوار از در درآمد تا ز اقبال بلند
'''آن سوار از در درآمد تا ز اقبال بلند'''
حلقه فتراک را حلق که لایق می‌شود'''
حلقه فتراک را حلق که لایق می‌شود
'''گه رقیب از دوست خرسند است و گاه ما، بلی
'''گه رقیب از دوست خرسند است و گاه ما، بلی'''
آسمان گاهی موافق گه منافق می‌شود'''<ref>ر.ک: همان، ص113</ref>.
آسمان گاهی موافق گه منافق می‌شود'''<ref>ر.ک: همان، ص113</ref>.'''


==وضعیت کتاب==
==وضعیت کتاب==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش