در قلمرو بلاغت: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' '''' به '''''
جز (جایگزینی متن - '[[ ' به '[[')
جز (جایگزینی متن - ' '''' به ''''')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
 
(۱۹ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
<div class="wikiInfo">
{{جعبه اطلاعات کتاب
[[پرونده:NUR20162J1.jpg|بندانگشتی|‏در قلمرو بلاغت]]
| تصویر =NUR20162J1.jpg
{| class="wikitable aboutBookTable" style="text-align:Right"
| عنوان =‏در قلمرو بلاغت
|+
| عنوان‌های دیگر =مجموعه‌‏ای از مقاله‏‌ها، پژوهشها، نقدها و بحثهای بلاغی و تفسیری
|-
| پدیدآوران =
! نام کتاب!! data-type="bookName" |‏در قلمرو بلاغت
[[علوی مقدم، سید محمد]] (نویسنده)
|-
| زبان =فارسی
|نام های دیگر کتاب
| کد کنگره =‏PJA‎‏ ‎‏2028‎‏ ‎‏/‎‏ع‎‏8‎‏د‎‏4
| data-type="otherBookNames" |مجموعه‌‏ای از مقاله‏‌ها، پژوهشها، نقدها و بحثهای بلاغی و تفسیری
| موضوع =
|-
زبان عربی - معانی و بیان
|پدیدآورندگان
| data-type="authors" |[[علوی مقدم، محمد]] (نويسنده)
|-
|زبان  
| data-type="language" |فارسی
|-
|کد کنگره  
| data-type="congeressCode" style="direction:ltr" |‏PJA‎‏ ‎‏2028‎‏ ‎‏/‎‏ع‎‏8‎‏د‎‏4
|-
|موضوع  
| data-type="subject" |زبان عربی - معانی و بیان


قرآن - مسایل ادبی
قرآن - مسایل ادبی
خط ۲۶: خط ۱۵:


معانی و بیان
معانی و بیان
|-
| ناشر =
|ناشر  
آستان قدس رضوی، مؤسسه چاپ و انتشارات
| data-type="publisher" |آستان قدس رضوی، موسسه چاپ و انتشارات
| مکان نشر =مشهد مقدس - ایران
|-
| سال نشر = 1372 ش  
|مکان نشر  
| data-type="publishPlace" |مشهد مقدس - ایران
|-
|سال نشر  
| data-type="publishYear" | 1372 هـ.ش  
|- class="articleCode"
|کد اتوماسیون
| data-type="automationCode" |AUTOMATIONCODE20162AUTOMATIONCODE
|}
</div>


'''در قلمرو بلاغت''' اثر فارسى [[علوی مقدم، محمد|دكتر محمّد علوى مقدّم]] از نويسندگان معاصر، مجموعه‌اى از مقاله‌ها، پژوهش‌ها، نقدها و بحث‌هاى بلاغى و تفسيرى در طول هجده سال مى‌باشد كه برخى از آن‌ها را در مجامع علمى و كنگره‌هاى بين المللى ايراد كرده است.
| کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE20162AUTOMATIONCODE
| چاپ =1
| تعداد جلد =2
| کتابخانۀ دیجیتال نور =20162
| کتابخوان همراه نور =20162
| کد پدیدآور =
| پس از =
| پیش از =
}}


اين اثر، در زمينه علم بلاغت، به ويژه بلاغت قرآن و معرفى و نقد آثار مهم اين علم مى‌باشد كه در حقيقت، مجموعه مقالات منتشر شده نويسنده تا سال 1372 در نشريات مختلف است.
'''در قلمرو بلاغت''' اثر فارسى [[علوی مقدم، سید محمد|دكتر محمّد علوى مقدّم]] از نويسندگان معاصر، مجموعه‌اى از مقاله‌ها، پژوهش‌ها، نقدها و بحث‌هاى بلاغى و تفسيرى در طول هجده سال مى‌باشد كه برخى از آن‌ها را در مجامع علمى و كنگره‌هاى بين المللى ايراد كرده است.
 
اين اثر، در زمينه علم بلاغت، به ويژه بلاغت قرآن و معرفى و نقد آثار مهم اين علم مى‌باشد كه در حقيقت، مجموعه مقالات منتشر شده نویسنده تا سال 1372 در نشريات مختلف است.


== ساختار ==
== ساختار ==
در ابتداى كتاب، پيشگفتارى از مؤلف آمده و در ادامه، به ذكر مقالات پرداخته شده است. مقالات در دو بخش تفسير و بلاغت قرآن و نقد و بلاغت تنظيم شده‌اند كه عنوان برخى از آن‌ها عبارت است از: سرّ بلاغى تكرار در آيات قرآنى، قاضى عبدالجبّار و بلاغت قرآن، بحثى درباره‌ى تفسير التّبيان، قرآن و حافظ و...
در ابتداى كتاب، پيشگفتارى از مؤلف آمده و در ادامه، به ذكر مقالات پرداخته شده است. مقالات در دو بخش تفسير و بلاغت قرآن و نقد و بلاغت تنظيم شده‌اند كه عنوان برخى از آن‌ها عبارت است از: سرّ بلاغى تكرار در آيات قرآنى، قاضى عبدالجبّار و بلاغت قرآن، بحثى درباره‌ى تفسير التّبيان، قرآن و حافظ و...


== گزارش محتوا ==
== گزارش محتوا ==
در اولين مقاله كه درباره سر بلاغى تكرار در آيات قرآن مى‌باشد، پس از بررسى لغوى و اصطلاحى واژه تكرار، چنين بيان شده كه تكرار در لغت به معناى دوباره گفتن، بازگفتن و چند بار گفتن يك مطلب است.
در اولين مقاله كه درباره سر بلاغى تكرار در آيات قرآن مى‌باشد، پس از بررسى لغوى و اصطلاحى واژه تكرار، چنين بيان شده كه تكرار در لغت به معناى دوباره گفتن، بازگفتن و چند بار گفتن يك مطلب است.


در اين مقاله اشاره مى‌شود كه اصولا تكرار جنبه هنرى دارد و از فنون بلاغى به شمار مى‌آيد و از ويژگى‌هاى اسلوب قرآنى است و بايد مورد بحث قرار گيرد تا پاسخى باشد براى طاعتان ناآگاه كه مى‌گويند: چرا در كلام خدا، تكرار وجود دارد؟<ref>متن كتاب، ص 4</ref>
در اين مقاله اشاره مى‌شود كه اصولا تكرار جنبه هنرى دارد و از فنون بلاغى به شمار مى‌آيد و از ويژگى‌هاى اسلوب قرآنى است و بايد مورد بحث قرار گيرد تا پاسخى باشد براى طاعتان ناآگاه كه مى‌گويند: چرا در كلام خدا، تكرار وجود دارد؟<ref>متن كتاب، ص 4</ref>


نويسنده در مقاله بعدى كه درباره قاضى عبدالجبار و بلاغت قرآن است، به معرفى او و آثارش پرداخته و بيان مى‌كند كه وى در قسمتى از كتاب «اعجاز القرآن» خود مى‌گويد: «چرا كلامى فصيح و به چه دليل كلامى بر كلام ديگر رجحان پيدا مى‌كند؟» او در اين قسمت، عقيده شيخ و استاد خود، ابوهاشم جبائى، را بيان كرده و گفته است: «كلام را به جهت جزالت لفظ و خوبى معنايش فصيح گويند و چنانچه لفظ جزيل باشد و معنى سست، كلام فصيح نخواهد بود و لازم است كه كلام فصيح هر دو جنبه را دارا باشد و هر دو چيز را جامع».<ref>همان، ص36</ref>
نویسنده در مقاله بعدى كه درباره قاضى عبدالجبار و بلاغت قرآن است، به معرفى او و آثارش پرداخته و بيان مى‌كند كه وى در قسمتى از كتاب «اعجاز القرآن» خود مى‌گويد: «چرا كلامى فصيح و به چه دليل كلامى بر كلام ديگر رجحان پيدا مى‌كند؟» او در اين قسمت، عقيده شيخ و استاد خود، ابوهاشم جبائى، را بيان كرده و گفته است: «كلام را به جهت جزالت لفظ و خوبى معنايش فصيح گويند و چنانچه لفظ جزيل باشد و معنى سست، كلام فصيح نخواهد بود و لازم است كه كلام فصيح هر دو جنبه را دارا باشد و هر دو چيز را جامع».<ref>همان، ص36</ref>


سپس افزوده است كه در نظر ابوهاشم جبائى، فصاحت كلام، تنها در نظم كلام نيست و نظم نمى‌تواند مفسر فصاحت كلام باشد. در واقع قاضى عبدالجبار با بيان اين مطلب، خواسته است كه عقيده [[جاحظ، عمرو بن بحر|جاحظ]] و ديگر كسانى كه برآنند كه اعجاز قرآن، در نظم و شيوه خاص آن است، رد كند و بگويد كه علاوه بر نظم، لفظ و معنى نيز حائز اهميت هستند. به عبارت ديگر، قاضى عبدالجبار خواسته است بگويد كه به عقيده ابوهاشم جبائى، فصاحت به لفظ و معنى، بستگى دارد، يعنى اگر لفظ جزيل باشد و معنى خوب، آن كلام فصيح است.
سپس افزوده است كه در نظر ابوهاشم جبائى، فصاحت كلام، تنها در نظم كلام نيست و نظم نمى‌تواند مفسر فصاحت كلام باشد. در واقع قاضى عبدالجبار با بيان اين مطلب، خواسته است كه عقيده [[جاحظ، عمرو بن بحر|جاحظ]] و ديگر كسانى كه برآنند كه اعجاز قرآن، در نظم و شيوه خاص آن است، رد كند و بگويد كه علاوه بر نظم، لفظ و معنى نيز حائز اهميت هستند. به عبارت ديگر، قاضى عبدالجبار خواسته است بگويد كه به عقيده ابوهاشم جبائى، فصاحت به لفظ و معنى، بستگى دارد، يعنى اگر لفظ جزيل باشد و معنى خوب، آن كلام فصيح است.


خلاصه نظريات قاضى عبدالجبار اين است كه در فصاحت، فقط كيفيت تركيب، اهميت دارد و در نظر او، كيفيت تركيب، ركن اساسى بلاغت و فصاحت است.<ref>همان، ص37</ref>
خلاصه نظريات قاضى عبدالجبار اين است كه در فصاحت، فقط کیفیت تركيب، اهميت دارد و در نظر او، کیفیت تركيب، ركن اساسى بلاغت و فصاحت است.<ref>همان، ص37</ref>


سپس اشاره مى‌كند كه قاضى عبدالجبار، در كتاب «اعجاز قرآن» وجوه مختلف اعجاز قرآن و آراء گوناگونى كه در اين باره گفته شده، بازگو كرده است.
سپس اشاره مى‌كند كه قاضى عبدالجبار، در كتاب «اعجاز قرآن» وجوه مختلف اعجاز قرآن و آراء گوناگونى كه در اين باره گفته شده، بازگو كرده است.


نويسنده در ادامه، بحثى پيرامون تفسير «[[التبيان في تفسير القرآن|التبيان]]» كرده و بيان مى‌دارد كه اهميت [[التبيان في تفسير القرآن|تفسير تبيان]] در آن است كه نخستين تفسير شيعه بوده و در آن از علوم مختلفى كه يك مفسر بايد بر آن‌ها احاطه داشته باشد، بحث شده و [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]] مفسرى است كه در تفسير خود، از: نحو، صرف، اشتقاق، معانى، بيان، بديع، علم كلام، اصول فقه، علم حديث، ناسخ و منسوخ و... بحث كرده است.
نویسنده در ادامه، بحثى پيرامون تفسير «[[التبيان في تفسير القرآن|التبيان]]» كرده و بيان مى‌دارد كه اهميت [[التبيان في تفسير القرآن|تفسير تبيان]] در آن است كه نخستين تفسير شيعه بوده و در آن از علوم مختلفى كه يك مفسر بايد بر آن‌ها احاطه داشته باشد، بحث شده و [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]] مفسرى است كه در تفسير خود، از: نحو، صرف، اشتقاق، معانى، بيان، بديع، علم كلام، اصول فقه، علم حديث، ناسخ و منسوخ و... بحث كرده است.


همچنين در عنوانى به اهمیت تفسير تبيان پرداخته و اشاره مى‌كند كه [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]] در [[التبيان في تفسير القرآن|تفسير تبيان]]، از وجوه مختلف قرائت كلمات قرآنى و اعراب كلمات و موضوعات صرفى و اشتقاقى و معانى كلمات و نيز از آيات متشابه، بحث كرده و مطاعن طاعنان را پاسخ گفته و براى مسائل اصولى و فروع مذهب، استدلال كرده است و به تفاوت لغوى كلام نيز اشاره نموده است. متاسفانه، مطالب گوناگون و مباحث مختلف، در اين قسمت بهم در آميخته و چندان نظمى در آن نيست و چنانچه جدا از يكديگر مى‌بود، فوايد بيشترى مى‌داشت.<ref>همان، ص67</ref>
همچنين در عنوانى به اهمیت تفسير تبيان پرداخته و اشاره مى‌كند كه [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]] در [[التبيان في تفسير القرآن|تفسير تبيان]]، از وجوه مختلف قرائت كلمات قرآنى و اعراب كلمات و موضوعات صرفى و اشتقاقى و معانى كلمات و نيز از آيات متشابه، بحث كرده و مطاعن طاعنان را پاسخ گفته و براى مسائل اصولى و فروع مذهب، استدلال كرده است و به تفاوت لغوى كلام نيز اشاره نموده است. متأسفانه، مطالب گوناگون و مباحث مختلف، در اين قسمت بهم در آميخته و چندان نظمى در آن نيست و چنانچه جدا از يكديگر مى‌بود، فوايد بيشترى مى‌داشت.<ref>همان، ص67</ref>


[[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]] در [[التبيان في تفسير القرآن|تفسير تبيان]] از مباحث صرفى نيز به مناسبت، بحث كرده، همچنين در بسيارى از موارد، وزن كلمات و ريشه آن‌ها را مشخص كرده است.<ref>همان، ص73</ref>
[[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]] در [[التبيان في تفسير القرآن|تفسير تبيان]] از مباحث صرفى نيز به مناسبت، بحث كرده، همچنين در بسيارى از موارد، وزن كلمات و ريشه آن‌ها را مشخص كرده است.<ref>همان، ص73</ref>


نويسنده در مقاله بعدى، به تاثير قرآن در شعر سنائى اشاره كرده و بيان مى‌دارد كه سنائى اولين كسى است كه اخلاقيات را وارد شعر فارسى كرد و لفظ و معنى را به درجه كمال رسانيد و دشوارترين معانى را در زيباترين عبارت پرورانيد و تركيب‌هاى تازه و خوش آهنگ ساخت.
نویسنده در مقاله بعدى، به تاثير قرآن در شعر سنائى اشاره كرده و بيان مى‌دارد كه سنائى اولين كسى است كه اخلاقيات را وارد شعر فارسى كرد و لفظ و معنى را به درجه كمال رسانيد و دشوارترين معانى را در زيباترين عبارت پرورانيد و تركيب‌هاى تازه و خوش آهنگ ساخت.
 
با آن كه ماخذ افكار سنائى چيزهاى مختلفى است، ولى سنائى بيش از همه چيز، از قرآن مجيد بسيار متاثر است و از مفاهيم كتاب خدا، بسيار بهره جسته و هيچ قصيده و مثنوى او نيست كه در آن به طريقى از قرآن سود نبرده باشد.مانند:


{{شعر}}
با آن كه مأخذ افكار سنائى چيزهاى مختلفى است، ولى سنائى بيش از همه چيز، از قرآن مجيد بسيار متاثر است و از مفاهيم كتاب خدا، بسيار بهره جسته و هيچ قصيده و مثنوى او نيست كه در آن به طريقى از قرآن سود نبرده باشد.مانند:
{{ب|''لاف «نحن الغالبون» بسيار كس گفتن ليك''|2=''«غالبون» شان گشت «آمنّا» چو ثعبان شد عصا ''}}
{{شعر}}{{ب|''لاف «نحن الغالبون» بسيار كس گفتن ليك''|2=''«غالبون» شان گشت «آمنّا» چو ثعبان شد عصا ''}}{{پایان شعر}}
{{پایان شعر}}


وى در مقاله بعدى از اقبال و قرآن‌مدارى او سخن گفته است. به اعتقاد نويسنده جوامع اسلامى بايد به اقبال ببالند و به وجود او افتخار كند، زيرا اقبال كسى بود كه مى‌گفت: «مسلمان‌ها بايد متحد شوند»، زيرا به اعتقاد او، امت اسلامى، داراى نظام واحد و قوانين و سنن و آداب واحدى مى‌باشد، پس بايد اختلاف را كنار بگذارند و همبستگى كامل داشته باشند.<ref>همان، ص144</ref>
وى در مقاله بعدى از اقبال و قرآن‌مدارى او سخن گفته است. به اعتقاد نویسنده جوامع اسلامى بايد به اقبال ببالند و به وجود او افتخار كند، زيرا اقبال كسى بود كه مى‌گفت: «مسلمان‌ها بايد متحد شوند»، زيرا به اعتقاد او، امت اسلامى، داراى نظام واحد و قوانين و سنن و آداب واحدى مى‌باشد، پس بايد اختلاف را كنار بگذارند و همبستگى كامل داشته باشند.<ref>همان، ص144</ref>


همچنين از قرآن‌مدارى [[حافظ، شمس‌الدین محمد|حافظ]]، در مقاله بعدى سخن رانده است، از اين رو در اين مقاله، به ابياتى از [[حافظ، شمس‌الدین محمد|حافظ]] كه اشاره به آيات قرآنى دارد اشاره مى‌كند.
همچنين از قرآن‌مدارى [[حافظ، شمس‌الدین محمد|حافظ]]، در مقاله بعدى سخن رانده است، از اين رو در اين مقاله، به ابياتى از [[حافظ، شمس‌الدین محمد|حافظ]] كه اشاره به آيات قرآنى دارد اشاره مى‌كند.


نويسنده در مقاله بعدى كه پيرامون وحدت در قرآن است، خاطر نشان مى‌كند كه عامل بدبختى را كه تشتت و تفرقه است بايد كنار گذاشت و همانطور كه قرآن دستور داده، به وحدت روآورد و يك هدف را دنبا كرد؛ بدبينى و سوء ظن را كنار گذاشت و عداوت و دشمنى را از ميان برد.
نویسنده در مقاله بعدى كه پيرامون وحدت در قرآن است، خاطر نشان مى‌كند كه عامل بدبختى را كه تشتت و تفرقه است بايد كنار گذاشت و همانطور كه قرآن دستور داده، به وحدت روآورد و يك هدف را دنبا كرد؛ بدبينى و سوء ظن را كنار گذاشت و عداوت و دشمنى را از ميان برد.


سپس اشاره مى‌كند كه مگر ما آيه 285 سوره بقره را نخوانده‌ايم كه خدا گفته است ''' «و المومنون كل آمن بالله و ملائكته و كتبه و رسله، '''...»
سپس اشاره مى‌كند كه مگر ما آيه 285 سوره بقره را نخوانده‌ايم كه خدا گفته است''' «و المومنون كل آمن بالله و ملائكته و كتبه و رسله،'''...»


مقاله بعدى در اسرار حج و مناسك آن است و در آن، به تعريف لغوى و اصطلاحى حج اشاره شده و آياتى از قرآن كه پيرامون خانه خدا و حج مى‌باشند، آورده شده است.
مقاله بعدى در اسرار حج و مناسك آن است و در آن، به تعريف لغوى و اصطلاحى حج اشاره شده و آياتى از قرآن كه پيرامون خانه خدا و حج مى‌باشند، آورده شده است.


نويسنده در مقاله‌اى به نام «تفسير در قرن چهاردهم هجرى»، تمام تفاسير نوشته شده در اين قرن را بررسى كرده و يا از آن‌ها اسم آورده و آن‌ها را، معرفى و پيرامون آن‌ها، بحث كرده است.
نویسنده در مقاله‌اى به نام «تفسير در قرن چهاردهم هجرى»، تمام تفاسير نوشته شده در اين قرن را بررسى كرده و يا از آن‌ها اسم آورده و آن‌ها را، معرفى و پيرامون آن‌ها، بحث كرده است.


نويسنده معتقد است انواع مختلف نفاسير، در قرن چهاردهم عبارتند از:
نویسنده معتقد است انواع مختلف نفاسير، در قرن چهاردهم عبارتند از:


الف- تفاسيرى كه جنبه‌هاى علمى در آن‌ها قوى است.
الف- تفاسيرى كه جنبه‌هاى علمى در آن‌ها قوى است.
خط ۱۰۳: خط ۸۵:
مقالات بعدى، درباره مكتب عقل در تفسير، اهيمت بلاغت و تطور آن، علم بلاغت در قرن سوم هجرى و فصيح‌ترين مرد عرب، يعنى پيامبر(ص) مى‌باشد.
مقالات بعدى، درباره مكتب عقل در تفسير، اهيمت بلاغت و تطور آن، علم بلاغت در قرن سوم هجرى و فصيح‌ترين مرد عرب، يعنى پيامبر(ص) مى‌باشد.


از ويژگى‌هاى كتاب، دقت و موشكافى بى‌نظير نويسنده در هر رشته‌اى كه بدان پاى مى‌گذارد، مى‌باشد.
از ويژگى‌هاى كتاب، دقت و موشكافى بى‌نظير نویسنده در هر رشته‌اى كه بدان پاى مى‌گذارد، مى‌باشد.


== وضعيت كتاب ==
== وضعيت كتاب ==
خط ۱۱۵: خط ۹۷:


==پانويس ==
==پانويس ==
<references />
<references/>
== منابع ==
== منابع مقاله ==


مقدمه و متن كتاب.
مقدمه و متن كتاب.


== وابسته‌ها ==
==وابسته‌ها==
{{وابسته‌ها}}


[[آئین بلاغت: شرح مختصر المعانی]]
[[آئین بلاغت: شرح مختصر المعانی]]
خط ۱۳۲: خط ۱۱۵:
[[بلاغت و فواصل قرآن]]
[[بلاغت و فواصل قرآن]]


== پیوندها ==
 
[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/21171 مطالعه کتاب ‏در قلمرو بلاغت در پایگاه کتابخانه دیجیتال نور]
[[رده:کتاب‌شناسی]]
[[رده:کتاب‌شناسی]]


خط ۱۴۱: خط ۱۲۳:


[[رده:زبان و ادبیات عربی]]
[[رده:زبان و ادبیات عربی]]
[[رده: 25 آبان الی 24 آذر]]