دربندی، آقا بن عابد: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'ميرزا محمد تنكابنى' به 'ميرزا محمد تنكابنى '
جز (جایگزینی متن - 'شريف العلماى مازندرانى' به 'شريف العلماى مازندرانى ')
جز (جایگزینی متن - 'ميرزا محمد تنكابنى' به 'ميرزا محمد تنكابنى ')
خط ۵۰: خط ۵۰:
وى در فقه، اصول، حكمت، رجال و حديث مهارت كافى داشت<ref>همان، ص27</ref>و در بلاغت، فصاحت عرب و عجم و علوم عربى، كلام و حكمت بى‌نظير بود.<ref>نصيرى، محمد رضا، ص20</ref>
وى در فقه، اصول، حكمت، رجال و حديث مهارت كافى داشت<ref>همان، ص27</ref>و در بلاغت، فصاحت عرب و عجم و علوم عربى، كلام و حكمت بى‌نظير بود.<ref>نصيرى، محمد رضا، ص20</ref>


ميرزا محمد تنكابنى (-1302 ق)، صاحب «قصص العلماء» كه از شاگردان او بود، استادى وى را در فصاحت و بلاغت و علوم عربى و رجال مى‌ستايد و مى‌گويد كه وى در كلام و حكمت نيز از استادان روزگار خود بوده است. به گفته مدرس تبريزى، ملا آقا دربندى در محبت خاندان رسالت و نشر علوم و معارف اسلامى و محبت به امام حسين(ع)بلند آوازه بود و در آيين سوگوارى شهداى كربلا كوشش بسيار مى‌كرد. گويند كه وى در عاشورا چندان در سوگوارى افراط مى‌كرد كه گريبان خود را چاك مى‌داد، عمامه‌اش را بر زمين مى‌كوبيد و بر سرش قمه مى‌زد. پس از آن بود كه در پاره‌اى نواحى ايران، به ويژه آذربايجان، رسم قمه‌زنى رواج گرفت. در روزهاى محرم گروه فراوانى در پاى منبرش گرد مى‌آمدند.<ref>انوشه، حسن، ص27</ref>
[[تنکابنی، محمد بن سلیمان|ميرزا محمد تنكابنى]]  (-1302 ق)، صاحب «قصص العلماء» كه از شاگردان او بود، استادى وى را در فصاحت و بلاغت و علوم عربى و رجال مى‌ستايد و مى‌گويد كه وى در كلام و حكمت نيز از استادان روزگار خود بوده است. به گفته مدرس تبريزى، ملا آقا دربندى در محبت خاندان رسالت و نشر علوم و معارف اسلامى و محبت به امام حسين(ع)بلند آوازه بود و در آيين سوگوارى شهداى كربلا كوشش بسيار مى‌كرد. گويند كه وى در عاشورا چندان در سوگوارى افراط مى‌كرد كه گريبان خود را چاك مى‌داد، عمامه‌اش را بر زمين مى‌كوبيد و بر سرش قمه مى‌زد. پس از آن بود كه در پاره‌اى نواحى ايران، به ويژه آذربايجان، رسم قمه‌زنى رواج گرفت. در روزهاى محرم گروه فراوانى در پاى منبرش گرد مى‌آمدند.<ref>انوشه، حسن، ص27</ref>


از ديگر شاگردان ايشان، مى‌توان از ميرزا سيد محمد رضا موسوى هندى، ملقب به ميرزا على جاه بهادر خان<ref>نصيرى، محمد رضا، ص20</ref>نام برد.
از ديگر شاگردان ايشان، مى‌توان از ميرزا سيد محمد رضا موسوى هندى، ملقب به ميرزا على جاه بهادر خان<ref>نصيرى، محمد رضا، ص20</ref>نام برد.
خط ۵۶: خط ۵۶:
وى در بيست سالگى شرح نهج‌البلاغه [[ابن ابی‌الحدید، عبدالحمید بن هبةالله|ابن ابى‌الحديد]] را درس مى‌گفت. به كتب روايات و احاديث دينى چندان حرمت مى‌نهاد كه آن‌ها را نيز، مانند قرآن، مى‌بوسيد و بر سر مى‌گرفت.<ref>انوشه، حسن، ص27</ref>
وى در بيست سالگى شرح نهج‌البلاغه [[ابن ابی‌الحدید، عبدالحمید بن هبةالله|ابن ابى‌الحديد]] را درس مى‌گفت. به كتب روايات و احاديث دينى چندان حرمت مى‌نهاد كه آن‌ها را نيز، مانند قرآن، مى‌بوسيد و بر سر مى‌گرفت.<ref>انوشه، حسن، ص27</ref>


وى در اكسير نيز مطالعاتى داشت و به گفته ميرزا محمد تنكابنى، رساله‌اى نيز در اين زمينه نوشته بود.
وى در اكسير نيز مطالعاتى داشت و به گفته [[تنکابنی، محمد بن سلیمان|ميرزا محمد تنكابنى]] ، رساله‌اى نيز در اين زمينه نوشته بود.


وى درسال 1286 يا 1285ق در تهران وفات يافت و پس از نقل پيكرش به كربلاى معلى، در همانجا به خاك سپرده شد.<ref>مدرس، ميرزا محمد على، ص216</ref>
وى درسال 1286 يا 1285ق در تهران وفات يافت و پس از نقل پيكرش به كربلاى معلى، در همانجا به خاك سپرده شد.<ref>مدرس، ميرزا محمد على، ص216</ref>
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش