درآمدی بر تاریخ علوم قرآنی: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۸ سپتامبر ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - 'ى‎ش' به 'ی‌ش'
جز (جایگزینی متن - 'ى‎گ' به 'ى‌گ')
جز (جایگزینی متن - 'ى‎ش' به 'ی‌ش')
خط ۳۷: خط ۳۷:


==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
نویسنده ابتدا در پیشگفتار به‌صورت قرن‎ قرن، سیر تاریخ علوم قرآنی را نشان می‌دهد<ref>ر.ک: پیشگفتار، صفحه‌های ج - ط‍</ref>. او درباره قرن چهاردهم می‌نویسد: «قرن چهاردهم، قرن تحول و دگرگونى در همه‎ى ابعاد اندیشه‎ى دینى است. این دوره را مى‎توان به‌عنوان دوره‎ى تجدید حیات علوم قرآنى و تفسیر، رشد عقل‎گرایى و علم‌گرایى، پیدایى آثارى ارزشمند در موضوع ویژه‎ى تاریخ قرآن، به‌ویژه اقبال و رویکرد خاورشناسان به مطالعات و پژوهش‎هاى قرآنى و نیز توجه به عرصه‌هاى نو (زبان قرآن، قصه‌هاى قرآن، روش‎شناسى تفسیر و فهم قرآن، ترجمه‎ى گسترده‎ى قرآن، وحى‎شناسى، تحریف‎ناپذیرى و جز آن‌ها) شناخت. بااین‌همه، نوسازى و احیاى آثار علوم قرآنى اندیشمندان بزرگ اسلامى و شیعى، شبهه‌شناسى و نیز پاسخگویى به شبهات روزآمد مخالفان و خاورشناسان و پالایش و پیرایش منابع تفسیرى و حدیثى از برخى روایات ساختگى و خرافى و اندیشه‌هاى غلوآمیز از جمله بایسته‌هاى پژوهشى در مراکز علمى حوزوى و دانشگاهى است»<ref>همان، صفحه ط</ref>.
نویسنده ابتدا در پیشگفتار به‌صورت قرن‎ قرن، سیر تاریخ علوم قرآنی را نشان می‌دهد<ref>ر.ک: پیشگفتار، صفحه‌های ج - ط‍</ref>. او درباره قرن چهاردهم می‌نویسد: «قرن چهاردهم، قرن تحول و دگرگونى در همه‎ى ابعاد اندیشه‎ى دینى است. این دوره را مى‎توان به‌عنوان دوره‎ى تجدید حیات علوم قرآنى و تفسیر، رشد عقل‎گرایى و علم‌گرایى، پیدایى آثارى ارزشمند در موضوع ویژه‎ى تاریخ قرآن، به‌ویژه اقبال و رویکرد خاورشناسان به مطالعات و پژوهش‎هاى قرآنى و نیز توجه به عرصه‌هاى نو (زبان قرآن، قصه‌هاى قرآن، روش‎شناسى تفسیر و فهم قرآن، ترجمه‎ى گسترده‎ى قرآن، وحی‌شناسى، تحریف‎ناپذیرى و جز آن‌ها) شناخت. بااین‌همه، نوسازى و احیاى آثار علوم قرآنى اندیشمندان بزرگ اسلامى و شیعى، شبهه‌شناسى و نیز پاسخگویى به شبهات روزآمد مخالفان و خاورشناسان و پالایش و پیرایش منابع تفسیرى و حدیثى از برخى روایات ساختگى و خرافى و اندیشه‌هاى غلوآمیز از جمله بایسته‌هاى پژوهشى در مراکز علمى حوزوى و دانشگاهى است»<ref>همان، صفحه ط</ref>.


وی در توضیح درباره کتاب و مطالبی که در بر دارد می‌نویسد: «نوشتار پیش روى، گامى است هرچند کوتاه و لرزان در جهت شناسایى پیشینه، اهم منابع و سیر موضوعى نگارش‎هاى علوم قرآنى از آغاز تاکنون. نگارنده درصدد برآمده است تا حدودى پیشگامى عالمان بزرگ شیعه را در پایه‌گذارى علوم گوناگون قرآنى ارائه کند؛ هرچند بسیارى از تلاش‎ها و نگارش‎هاى علمى آنان در گذر حوادث تلخ روزگار از بین رفته است و جز نامى از آن‌ها باقى نمانده است و یا اینکه در زیر خروارها گرد و غبار در گوشه‎ى کتابخانه‌ها ناشناخته مانده است. نگارنده در این اثر که حاصل چندین دوره تدریس در مراکز آموزش عالى و به‌ویژه دانشگاه قم است، به دلیل گستردگى قلمرو موضوعات علوم قرآن، مهم‎ترین عناوین مسائل درخور را برگزیده و آن‌ها را در شانزده فصل به شرح ذیل سامان داده است:  
وی در توضیح درباره کتاب و مطالبی که در بر دارد می‌نویسد: «نوشتار پیش روى، گامى است هرچند کوتاه و لرزان در جهت شناسایى پیشینه، اهم منابع و سیر موضوعى نگارش‎هاى علوم قرآنى از آغاز تاکنون. نگارنده درصدد برآمده است تا حدودى پیشگامى عالمان بزرگ شیعه را در پایه‌گذارى علوم گوناگون قرآنى ارائه کند؛ هرچند بسیارى از تلاش‎ها و نگارش‎هاى علمى آنان در گذر حوادث تلخ روزگار از بین رفته است و جز نامى از آن‌ها باقى نمانده است و یا اینکه در زیر خروارها گرد و غبار در گوشه‎ى کتابخانه‌ها ناشناخته مانده است. نگارنده در این اثر که حاصل چندین دوره تدریس در مراکز آموزش عالى و به‌ویژه دانشگاه قم است، به دلیل گستردگى قلمرو موضوعات علوم قرآن، مهم‎ترین عناوین مسائل درخور را برگزیده و آن‌ها را در شانزده فصل به شرح ذیل سامان داده است:  
خط ۶۲: خط ۶۲:
[[سیوطی، عبدالرحمن بن ابی‌بکر|سیوطى]] نیز از طریق ابن سیرین آورده است که على(ع) هنگام رحلت پیامبر اسلام(ص) فرمود: «آليت أن لا آخذ ردائي إلاّ لصلوة جمعة حتى أجمع القرآن فجمعته»؛ سوگند یاد کردم که ردا برنگیرم، مگر براى نماز جمعه تا آنگاه که قرآن را جمع‎آورى نمایم و در نتیجه موفق به جمع قرآن شدم»<ref>ر.ک: متن کتاب، ص18</ref>.
[[سیوطی، عبدالرحمن بن ابی‌بکر|سیوطى]] نیز از طریق ابن سیرین آورده است که على(ع) هنگام رحلت پیامبر اسلام(ص) فرمود: «آليت أن لا آخذ ردائي إلاّ لصلوة جمعة حتى أجمع القرآن فجمعته»؛ سوگند یاد کردم که ردا برنگیرم، مگر براى نماز جمعه تا آنگاه که قرآن را جمع‎آورى نمایم و در نتیجه موفق به جمع قرآن شدم»<ref>ر.ک: متن کتاب، ص18</ref>.


نگارنده درباره [[امام على(ع)|امیر مؤمنان(ع)]] و قرائت عاصم نیز چنین می‌نویسد: «از میان همه‎ى قاریان مشهور هفت‎گانه در قرن دوم، عاصم بن ابى‎النجود کوفى (م 127ق) و قرائت وى به روایت شاگردش حفص، از شهرت و رواج بیشترى برخوردار است و اکنون بخش گسترده‌اى از دنیاى اسلام، این قرائت را به رسمیت مى‎شناسند. زرقانى درباره‎ى قرائت عاصم مى‌نویسد: عاصم قرآن را بر ابوعبدالرحمان سلمى (م 73ق) قرائت کرده و او بر [[امام على(ع)]] و ایشان نیز قرائت خود را از پیامبر اکرم(ص) گرفته است.
نگارنده درباره [[امام على(ع)|امیر مؤمنان(ع)]] و قرائت عاصم نیز چنین می‌نویسد: «از میان همه‎ى قاریان مشهور هفت‎گانه در قرن دوم، عاصم بن ابى‎النجود کوفى (م 127ق) و قرائت وى به روایت شاگردش حفص، از شهرت و رواج بیشترى برخوردار است و اکنون بخش گسترده‌اى از دنیاى اسلام، این قرائت را به رسمیت می‌شناسند. زرقانى درباره‎ى قرائت عاصم مى‌نویسد: عاصم قرآن را بر ابوعبدالرحمان سلمى (م 73ق) قرائت کرده و او بر [[امام على(ع)]] و ایشان نیز قرائت خود را از پیامبر اکرم(ص) گرفته است.


ابوبکر بن عیاش مى‌گوید: به عاصم گفتم: ابوعبدالرحمان، قرائت را از [[امام على(ع)|على(ع)]] روایت کرده که مى‌خواند: '''وَ اَلْعَصْرِ إِنَّ اَلْإِنْسانَ لَفِی خُسْرٍ''' (العصر: 2)؛ همان گونه که همه‎ى مسلمین قرائت مى‎کنند و عاصم نیز آن را گواهى داد و روایت ابى‎عبدالرحمان از على(ع)، در امر قرائت، ناسخ هرگونه قرائت دیگرى مى‌باشد. چون ابى‎عبدالرحمان داراى مقامى خاصّ نزد [[امام على(ع)|على(ع)]] بوده و واجد خصلت ضبط مى‌باشد و نیز مقرى و استاد قرائت حسن(ع) و حسین(ع) بوده است. در منابع گوناگون از کتابى با عنوان «قرائت [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین(ع)]] به روایت زید بن على» گزارش شده است؛ این کتاب در یک جلد و به زبان عربى است. در این اثر زید بن على بن الحسین(ع)، قرائت قرآن را بر قرائت جدّش امیرالمؤمنین(ع) روایت کرده است. [[آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن|شیخ آقابزرگ تهرانى]] مى‌نویسد: کتاب قرائت [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین]] از زید شهید و این کتاب را عمر بن موسى وجیهى زیدى روایت کرده است»<ref>ر.ک: همان، ص19</ref>.
ابوبکر بن عیاش مى‌گوید: به عاصم گفتم: ابوعبدالرحمان، قرائت را از [[امام على(ع)|على(ع)]] روایت کرده که مى‌خواند: '''وَ اَلْعَصْرِ إِنَّ اَلْإِنْسانَ لَفِی خُسْرٍ''' (العصر: 2)؛ همان گونه که همه‎ى مسلمین قرائت مى‎کنند و عاصم نیز آن را گواهى داد و روایت ابى‎عبدالرحمان از على(ع)، در امر قرائت، ناسخ هرگونه قرائت دیگرى مى‌باشد. چون ابى‎عبدالرحمان داراى مقامى خاصّ نزد [[امام على(ع)|على(ع)]] بوده و واجد خصلت ضبط مى‌باشد و نیز مقرى و استاد قرائت حسن(ع) و حسین(ع) بوده است. در منابع گوناگون از کتابى با عنوان «قرائت [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین(ع)]] به روایت زید بن على» گزارش شده است؛ این کتاب در یک جلد و به زبان عربى است. در این اثر زید بن على بن الحسین(ع)، قرائت قرآن را بر قرائت جدّش امیرالمؤمنین(ع) روایت کرده است. [[آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن|شیخ آقابزرگ تهرانى]] مى‌نویسد: کتاب قرائت [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین]] از زید شهید و این کتاب را عمر بن موسى وجیهى زیدى روایت کرده است»<ref>ر.ک: همان، ص19</ref>.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش