۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'لن' به 'لن') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
جز (جایگزینی متن - 'نح' به 'نح') |
||
خط ۵۲: | خط ۵۲: | ||
علاوه بر مآخذ مهمى که اشاره شد، مؤلف از الفتوحات المكية [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]] و إحياء علومالدّين و [[كیمیای سعادت|کیمیاى سعادت]] [[غزالی، محمد بن محمد|امام غزالى]] و [[عوارف المعارف]] [[سهروردی، یحیی بن حبش|شهابالدّین سهروردى]] نیز مطالبى را فراگرفته است. بالخصوص از فوائح عباراتى را به فارسى برگردانیده و جزو کتاب خودش قرار داده است. باوجود اینکه در خلاصة المناقب از [[فوائح الجمال و فواتح الجلال|فوائح الجمال]] بسیار استفاده شده است، باز هم مىتوان گفت که مؤلف بیشتر تحت تأثیر [[فصوص الحكم (تعليقات ابوالعلاء عفيفي)|فصوص الحكم]] قرار گرفته است؛ مثلا در موضوع ولایت آنجا که گفته است که «ولایت، باطن نبوت است»، از فص دوم «شیثیه» از [[فصوص الحكم (تعليقات ابوالعلاء عفيفي)|فصوص الحكم]] مأخوذ است و همینطور بیان أئمة الأسماء و اسامى قلب و حقیقت آن و انسان صغیر و کبیر، استعداد ذرات، بیان رؤیا، نوم الأنبياء و غیره و مطالب تصوف که در این کتاب آمده است، همه و همه تأثیر [[فصوص الحكم (تعليقات ابوالعلاء عفيفي)|فصوص الحكم]] را نشان مىدهد و علّت آن ظاهرا همین است که مرشد وى شرحى نوشته بود بر فصوص و رابطه بین [[همدانی، علی بن شهابالدین|سید على همدانى]] و [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]] از همین جا معلوم است که شیخ علاءالدوله سمنانى یکى از مشایخ طریقت و خال وى، بر فتوحات حواشى نوشته و [[بدخشي، نور الدين جعفر|جعفر بدخشى]] تحت تأثیر آن قرار گرفته بود. | علاوه بر مآخذ مهمى که اشاره شد، مؤلف از الفتوحات المكية [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]] و إحياء علومالدّين و [[كیمیای سعادت|کیمیاى سعادت]] [[غزالی، محمد بن محمد|امام غزالى]] و [[عوارف المعارف]] [[سهروردی، یحیی بن حبش|شهابالدّین سهروردى]] نیز مطالبى را فراگرفته است. بالخصوص از فوائح عباراتى را به فارسى برگردانیده و جزو کتاب خودش قرار داده است. باوجود اینکه در خلاصة المناقب از [[فوائح الجمال و فواتح الجلال|فوائح الجمال]] بسیار استفاده شده است، باز هم مىتوان گفت که مؤلف بیشتر تحت تأثیر [[فصوص الحكم (تعليقات ابوالعلاء عفيفي)|فصوص الحكم]] قرار گرفته است؛ مثلا در موضوع ولایت آنجا که گفته است که «ولایت، باطن نبوت است»، از فص دوم «شیثیه» از [[فصوص الحكم (تعليقات ابوالعلاء عفيفي)|فصوص الحكم]] مأخوذ است و همینطور بیان أئمة الأسماء و اسامى قلب و حقیقت آن و انسان صغیر و کبیر، استعداد ذرات، بیان رؤیا، نوم الأنبياء و غیره و مطالب تصوف که در این کتاب آمده است، همه و همه تأثیر [[فصوص الحكم (تعليقات ابوالعلاء عفيفي)|فصوص الحكم]] را نشان مىدهد و علّت آن ظاهرا همین است که مرشد وى شرحى نوشته بود بر فصوص و رابطه بین [[همدانی، علی بن شهابالدین|سید على همدانى]] و [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]] از همین جا معلوم است که شیخ علاءالدوله سمنانى یکى از مشایخ طریقت و خال وى، بر فتوحات حواشى نوشته و [[بدخشي، نور الدين جعفر|جعفر بدخشى]] تحت تأثیر آن قرار گرفته بود. | ||
مؤلف در توضیح مطالب، از شعراى بزرگ فارسى مانند ناصرخسرو، [[عطار، محمد بن ابراهیم|شیخ فریدالدّین عطار]]، [[خواجوی کرمانی، محمود بن علی|خواجوى کرمانى]]، [[سعدی، مصلح بن عبدالله|شیخ سعدى شیرازى]] و [[مولوی، جلالالدین محمد|مولوى رومى]] و دیگران ابیاتى را در نگارش خود آورده است که علاوه بر توضیح نکات دقیق، شیرینى و شیوایى و تأثیر خاصى به بیان وى بخشیده است. | مؤلف در توضیح مطالب، از شعراى بزرگ فارسى مانند ناصرخسرو، [[عطار، محمد بن ابراهیم|شیخ فریدالدّین عطار]]، [[خواجوی کرمانی، محمود بن علی|خواجوى کرمانى]]، [[سعدی، مصلح بن عبدالله|شیخ سعدى شیرازى]] و [[مولوی، جلالالدین محمد|مولوى رومى]] و دیگران ابیاتى را در نگارش خود آورده است که علاوه بر توضیح نکات دقیق، شیرینى و شیوایى و تأثیر خاصى به بیان وى بخشیده است. درعینحال که مطالب فوق بر تعمق نظر و تبحر علمى مؤلف دلالت دارد، مىبینیم که وى در آوردن احادیث و نقل ابیات، عدم دقت داشته و درباره استناد و انتساب اشعار و حتى درباره صحت متن آنها دقتى را بهکار نبرده است، ولى این نقص تخصیصى به مؤلف ما ندارد، بلکه در ابیات متصوفه بالعموم همین کیفیت به نظر مىرسد... | ||
راجع به سبک نویسندگى خلاصة المناقب هم مىتوان گفت که همان اختصاص را دارد. در نوشتن واقعهاى از زندگانى [[همدانی، علی بن شهابالدین|سید على همدانى]]، روش وى آن است که اسم مرشدش را معمولى ضبط نکرده، بلکه با احترام کامل، «جناب سیادت»، «حضرت سیادت»، «امیر ما» و «سیدنا» یاد مىکند و چون نکتهاى از ولایت یا دقیقهاى از تصوّف را توضیح مىدهد، چنین مىنویسد: «بدان کهاى عزیز» یا «اى دوست بدانکه». نویسنده عموما بهجاى واژههاى فارسى، کلمات عربى میآورد از قبیل طیران، حصر و حصار، مذموم، مزروق، تقبیل، سوادیه، بیاضیه، جبلّى، ارض، سريع الزوال، بطيء الحركة... و در چندین مورد جمع عربى بهکار برده؛ مثلا افیاض، زوایا، شرور، نفوس، نفور، حقوق، حظوظ، محابیب و غیره»<ref>ر.ک: پیشگفتار کتاب، صفحه کط – لب </ref>. | راجع به سبک نویسندگى خلاصة المناقب هم مىتوان گفت که همان اختصاص را دارد. در نوشتن واقعهاى از زندگانى [[همدانی، علی بن شهابالدین|سید على همدانى]]، روش وى آن است که اسم مرشدش را معمولى ضبط نکرده، بلکه با احترام کامل، «جناب سیادت»، «حضرت سیادت»، «امیر ما» و «سیدنا» یاد مىکند و چون نکتهاى از ولایت یا دقیقهاى از تصوّف را توضیح مىدهد، چنین مىنویسد: «بدان کهاى عزیز» یا «اى دوست بدانکه». نویسنده عموما بهجاى واژههاى فارسى، کلمات عربى میآورد از قبیل طیران، حصر و حصار، مذموم، مزروق، تقبیل، سوادیه، بیاضیه، جبلّى، ارض، سريع الزوال، بطيء الحركة... و در چندین مورد جمع عربى بهکار برده؛ مثلا افیاض، زوایا، شرور، نفوس، نفور، حقوق، حظوظ، محابیب و غیره»<ref>ر.ک: پیشگفتار کتاب، صفحه کط – لب </ref>. |
ویرایش