۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'هايي' به 'هایی') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
جز (جایگزینی متن - 'مىكردند' به 'میكردند') |
||
خط ۶۸: | خط ۶۸: | ||
«پدرم روحانى معروفى بود، امّا خیلى پارسا و گوشهگیر... زندگى ما بهسختى مىگذشت. من یادم هست شبهایى اتفاق مىافتادکه در منزل ما شام نبود! مادرم با زحمت براى ما شام تهیه مىكرد و... آن شام هم نان و کشمش بود». | «پدرم روحانى معروفى بود، امّا خیلى پارسا و گوشهگیر... زندگى ما بهسختى مىگذشت. من یادم هست شبهایى اتفاق مىافتادکه در منزل ما شام نبود! مادرم با زحمت براى ما شام تهیه مىكرد و... آن شام هم نان و کشمش بود». | ||
امّا خانهاى را که خانواده سید جواد در آن زندگى | امّا خانهاى را که خانواده سید جواد در آن زندگى میكردند، رهبر انقلاب چنین توصیف مىكنند: | ||
«منزل پدرى من که در آن متولد شدهام تا چهار پنج سالگى من یك خانه 60 الى 70 مترى در محله فقیرنشین مشهد بود که فقط یك اتاق داشت و یك زیرزمین تاریك و خفهاى! هنگامى که براى پدرم میهمان مىآمد (و معمولاً پدر بنا بر اینكه روحانى و محل مراجعه مردم بود، میهمان داشت) همه ما باید به زیرزمین مىرفتیم تا مهمان برود. بعد عدهاى که به پدر ارادتى داشتند، زمین کوچكى را کنار این منزل خریده به آن اضافه کردند و ما داراى سه اتاق شدیم». | «منزل پدرى من که در آن متولد شدهام تا چهار پنج سالگى من یك خانه 60 الى 70 مترى در محله فقیرنشین مشهد بود که فقط یك اتاق داشت و یك زیرزمین تاریك و خفهاى! هنگامى که براى پدرم میهمان مىآمد (و معمولاً پدر بنا بر اینكه روحانى و محل مراجعه مردم بود، میهمان داشت) همه ما باید به زیرزمین مىرفتیم تا مهمان برود. بعد عدهاى که به پدر ارادتى داشتند، زمین کوچكى را کنار این منزل خریده به آن اضافه کردند و ما داراى سه اتاق شدیم». | ||
خط ۸۲: | خط ۸۲: | ||
«عامل و موجب اصلى در انتخاب این راه نورانى روحانیت، پدرم بودند و مادرم نیز علاقهمند و مشوق بودند». | «عامل و موجب اصلى در انتخاب این راه نورانى روحانیت، پدرم بودند و مادرم نیز علاقهمند و مشوق بودند». | ||
ایشان کتب ادبى از قبیل «[[جامع المقدمات (جمعی از علما)|جامعالمقدمات]]»، «[[البهجة المرضية علی ألفية ابن مالك| سیوطى]]» و «[[مغني اللبيب عن كتب الأعاريب|مغنى]]» را نزد مدرسان مدرسه «سلیمان خان» و «نواب» خواندند و پدرش نیز بر درس فرزندانش نظارت | ایشان کتب ادبى از قبیل «[[جامع المقدمات (جمعی از علما)|جامعالمقدمات]]»، «[[البهجة المرضية علی ألفية ابن مالك| سیوطى]]» و «[[مغني اللبيب عن كتب الأعاريب|مغنى]]» را نزد مدرسان مدرسه «سلیمان خان» و «نواب» خواندند و پدرش نیز بر درس فرزندانش نظارت میكردند.کتاب «[[معالم الأصول (با حواشی سلطان العلماء)|معالم]]» را نیز در همان دوره خواندند. سپس «[[شرائع الإسلام في مسائل الحلال و الحرام (تحقیق بقال)|شرائع الإسلام]]» و «[[الروضة البهية في شرح اللمعة الدمشقية (2 جلدی)|شرح لمعه]]» را در محضر پدرش و مقدارى را نزد مرحوم «آقا میرزا مدرس یزدى» و «[[فرائد الاصول (طبع انتشارات اسلامی)|رسائل]]» و «[[كتاب المكاسب|مكاسب]]» را در حضور مرحوم حاج شیخ هاشم قزوینى و بقیه دروس سطح فقه و اصول را نزد پدرش خواندند و دوره مقدمات و سطح را بهطور کمسابقه و شگفتانگیزى در پنج سال و نیم به اتمام رساندند. پدرشان مرحوم سید جواد در تمام این مراحل نقش مهمى در پیشرفت این فرزند برومند داشتند. رهبر بزرگوار انقلاب، در زمینه منطق و فلسفه، کتاب منظومه سبزوارى را ابتدا نزد «مرحوم آیتالله میرزا جوادآقا تهرانى» و بعدها نزد مرحوم «شیخ رضا ایسى» خواندند. | ||
== در حوزه علمیه نجف اشرف == | == در حوزه علمیه نجف اشرف == | ||
خط ۱۱۶: | خط ۱۱۶: | ||
=== سومین و چهارمین بازداشت === | === سومین و چهارمین بازداشت === | ||
كلاسهاى تفسیر و حدیث و اندیشه اسلامى ایشان در مشهد و تهران با استقبال کمنظیر جوانان پرشور و انقلابى مواجه شد. همین فعالیتها سبب عصبانیت ساواک شد و ایشان را مورد تعقیب قرار دادند؛ بدین خاطر در سال 1345 در تهران مخفیانه زندگى | كلاسهاى تفسیر و حدیث و اندیشه اسلامى ایشان در مشهد و تهران با استقبال کمنظیر جوانان پرشور و انقلابى مواجه شد. همین فعالیتها سبب عصبانیت ساواک شد و ایشان را مورد تعقیب قرار دادند؛ بدین خاطر در سال 1345 در تهران مخفیانه زندگى میكردند و یك سال بعد (1346) دستگیر و محبوس شدند. همین فعالیتهاى علمى و برگزارى جلسات و تدریس و روشنگرى عالمانه و مصلحانه بود که موجب شد آن بزرگوار بار دیگر توسط ساواک جهنمى پهلوى در سال 1349 نیز دستگیر و زندانى گردند. | ||
=== پنجمین بازداشت === | === پنجمین بازداشت === |
ویرایش