۸۱٬۶۵۴
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '/ نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده' به '') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' ،' به '،') |
||
(۲۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
<div class= | <div class="wikiInfo"> | ||
[[پرونده:NUR03889.jpg|بندانگشتی|حکیم زجاجی]] | [[پرونده:NUR03889.jpg|بندانگشتی|حکیم زجاجی]] | ||
{| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ | | {| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ | | ||
|- | |- | ||
! نام!! data-type= | ! نام!! data-type="authorName" |حکیم زجاجی | ||
|- | |- | ||
| | |نامهای دیگر | ||
|data-type= | | data-type="authorOtherNames" | زجاجی، شمسالدین | ||
|- | |- | ||
|نام پدر | |نام پدر | ||
|data-type= | | data-type="authorfatherName" | | ||
|- | |- | ||
|متولد | |متولد | ||
|data-type= | | data-type="authorbirthDate" |608ق | ||
|- | |- | ||
|محل تولد | |محل تولد | ||
|data-type= | | data-type="authorBirthPlace" | | ||
|- | |- | ||
|رحلت | |رحلت | ||
|data-type= | | data-type="authorDeathDate" |زنده در 697ق | ||
|- | |- | ||
|اساتید | |اساتید | ||
|data-type= | | data-type="authorTeachers" | | ||
|- | |- | ||
|برخی آثار | |برخی آثار | ||
|data-type= | | data-type="authorWritings" |[[همایوننامه (تاریخ منظوم)]] | ||
|-class= | |- class="articleCode" | ||
|کد مؤلف | |کد مؤلف | ||
|data-type= | | data-type="authorCode" |AUTHORCODE03889AUTHORCODE | ||
|} | |} | ||
</div> | </div> | ||
{{کاربردهای دیگر|حکیم (ابهام زدایی)}} | |||
'''نصر زجاجی تبریزی''' (608-زنده در 697ق)، مشهور به حکیم زَجّاجی از شاعران ادب فارسی در سده هفتم هجری، دارای شغل شیشهگری | |||
== ولادت == | |||
درباره زندگانى حكيم زجاجى به اطلاعات چندانى دسترسى نيست، اما بر پايه سرودههاى خودش، گوشههايى از زندگانى او را مىتوان روشن ساخت. | |||
گويى لقبش شمسالدين بود كه صدر جهان، به نشانه دوستى يا احترام، او را شمس مىخواند: | |||
{{شعر}} | |||
{{ب|'' چو خوردى مىِنابْ آن كامياب''|2='' به من شمس كردى به مجلس خطاب''}} | |||
{{پایان شعر}} | |||
در جايى ديگر، خود را نصر و فرزندش را سليم مىناميد: | |||
{{شعر}} | |||
{{ب|''سليم است فرزانه فرزندِ نصر''|2=''نبينى چنو در جوانان عصر''}} | |||
{{پایان شعر}} | |||
وى در زير سربندِ «شرح احوال قايل» از حال و روزگار خود در آن بيتها سخن مىگويد. | |||
نسخه با پيكار مهلّب و جنبش مختار آغاز مىشود. شاعر، پس از اينكه دوره خلافت مستكفى را به پايان مىبرد، از زندگانى خويش گزارش مىدهد. او تاريخ تولّد خود را 608 اعلام مىكند و معلوم مىسازد كه با سخنورانِ بزرگى چون [[سعدی، مصلح بن عبدالله|سعدى]] (متولد 606)، [[مولوی، جلالالدین محمد|مولانا جلالالدين رومى]] (متولد 604) و [[عراقی، ابراهیم بن بزرگمهر|فخرالدين عراقى]] (متولد 610)، همروزگار بوده است. | |||
== تحصیلات == | |||
او در دنباله داستانِ قايل، رويدادهاى روزهاى كودكىاش را كوتاه و ساده باز مىگويد كه در پنج سالگى به مكتب رفت و در يك سالگى قرآن را فراگرفت و از شور و شوقِ آموختن، آسوده نمىخوابيد و سحرگاهان پاى به مكتب مىگذارد. پس از قرآن خوانى او را به فراگيرى خطاطى و كتابت روانه كردند. او سپس از حوادثى سخن به ميان مىآورد كه در كودكى بر او گذشته است. زجاجى پس از گزارش درباره بيمارى و بهبودش، از بيمارى و مرگ پدرش و مرگ او خبر مىدهد كه آغاز تلخىها و دشوارىهاى زندگانى او بود. | او در دنباله داستانِ قايل، رويدادهاى روزهاى كودكىاش را كوتاه و ساده باز مىگويد كه در پنج سالگى به مكتب رفت و در يك سالگى قرآن را فراگرفت و از شور و شوقِ آموختن، آسوده نمىخوابيد و سحرگاهان پاى به مكتب مىگذارد. پس از قرآن خوانى او را به فراگيرى خطاطى و كتابت روانه كردند. او سپس از حوادثى سخن به ميان مىآورد كه در كودكى بر او گذشته است. زجاجى پس از گزارش درباره بيمارى و بهبودش، از بيمارى و مرگ پدرش و مرگ او خبر مىدهد كه آغاز تلخىها و دشوارىهاى زندگانى او بود. | ||
با مرگ پدر، پريشان حالى و آشفتگى در زندگىِ داخلى آنان پديد آمد؛ هستىِ آنان را غارت كردند و او به ناچار، گرفتارِ تكفّل هزينههاى خانواده شد و حرفه پدرش (شيشهگرى) را برگزيد. وى در جايى از متن نيز از پيشه شيشهگرى خود سخن مىگويد: | با مرگ پدر، پريشان حالى و آشفتگى در زندگىِ داخلى آنان پديد آمد؛ هستىِ آنان را غارت كردند و او به ناچار، گرفتارِ تكفّل هزينههاى خانواده شد و حرفه پدرش (شيشهگرى) را برگزيد. | ||
وى در جايى از متن نيز از پيشه شيشهگرى خود سخن مىگويد: | |||
{{شعر}} | |||
{{ب|''در آن دم که دم گیرمای جان به چنگ ''|2=''برون آورم لعل رخشان ز سنگ''}} | |||
{{پایان شعر}} | |||
در دنباله آن، جوينى را مىستايد و خود را زجّاجى مىنامد: | |||
{{شعر}} | |||
{{ب|''چو در مجلس آرند پيش تو جام''|2=''ز زجّاجيَت ياد بادا مدام''}} | |||
{{پایان شعر}} | |||
بنا بر اين، وى به سبب پيشه شيشهگرىاش، به زجّاجى نامبردار شد. بارى، او در كارگاه شيشهگرى، از بركت ذوق و طبع لطيف، به كار شعر و ادب نيز مىپرداخت و پس از چندى آوازه و اعتبارى به دست آورد.<ref>پیرنیا، علی، نامه فرهنگستان، ص67</ref> | |||
== وفات == | |||
تاريخ مرگ او نيز در جايى ثبت نشده است، اما خود او در اين كتاب از روزگار پيرىاش شكوه مىكند. وى در 697 (سالِ كشته شدن صدرالدين زنجانى)، زنده بود و شعرهايى در سوگ او گفت و از اين رو، گمان مىرود كه بيش از نود سال زيسته باشد. | |||
==پانویس == | |||
<references/> | |||
==منابع مقاله== | |||
[[:noormags:48671|پیرنیا، علی؛، «اثرى نويافته از حكيم زجاجى»، پایگاه مجلات تخصصی نور، مجله: نامه فرهنگستان، پاييز 1375 - شماره 7 ISC (16 صفحه - از 65 تا 80))]]. | |||
==وابستهها== | |||
{{وابستهها}} | |||
[[همایون نامه: تاریخ منظوم حکیم زجاجی سراینده سده هفتم]] | [[همایون نامه: تاریخ منظوم حکیم زجاجی سراینده سده هفتم]] | ||
[[ | [[همایوننامه (تاریخ منظوم)]] | ||
[[رده:زندگینامه]] | [[رده:زندگینامه]] | ||
[[رده:شاعران]] |