حکیم زجاجی: تفاوت میان نسخه‌ها

۴۶۲ بایت اضافه‌شده ،  ‏۹ اوت ۲۰۲۰
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'سالدین' به 'س‌الدین')
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
<div class='wikiInfo'>
<div class="wikiInfo">
[[پرونده:NUR03889.jpg|بندانگشتی|حکیم زجاجی]]
[[پرونده:NUR03889.jpg|بندانگشتی|حکیم زجاجی]]
{| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |
{| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |
|-
|-
! نام!! data-type='authorName'|حکیم زجاجی
! نام!! data-type="authorName" |حکیم زجاجی
|-
|-
|نام‎های دیگر  
|نام‎های دیگر  
|data-type='authorOtherNames'| زجاجی، شمس‌الدین
| data-type="authorOtherNames" | زجاجی، شمس‌الدین
|-
|-
|نام پدر  
|نام پدر  
|data-type='authorfatherName'|
| data-type="authorfatherName" |
|-
|-
|متولد  
|متولد  
|data-type='authorbirthDate'|
| data-type="authorbirthDate" |
|-
|-
|محل تولد
|محل تولد
|data-type='authorBirthPlace'|
| data-type="authorBirthPlace" |
|-
|-
|رحلت  
|رحلت  
|data-type='authorDeathDate'|697 ق
| data-type="authorDeathDate" |697 ق
|-
|-
|اساتید
|اساتید
|data-type='authorTeachers'|
| data-type="authorTeachers" |
|-
|-
|برخی آثار
|برخی آثار
|data-type='authorWritings'|[[‏همایون‌نامه (تاریخ منظوم)]]  
| data-type="authorWritings" |[[‏همایون‌نامه (تاریخ منظوم)]]  
|-class='articleCode'
|- class="articleCode"
|کد مؤلف  
|کد مؤلف  
|data-type='authorCode'|AUTHORCODE03889AUTHORCODE
| data-type="authorCode" |AUTHORCODE03889AUTHORCODE
|}
|}
</div>
</div>


درباره زندگانى '''حكيم زجاجى''' به اطلاعات چندانى دسترسى نيست، اما بر پايه سروده‌هاى خودش، گوشه‌هايى از زندگانى او را مى‌توان روشن ساخت. وى در زير سربندِ «شرح احوال قايل» از حال و روزگار خود در آن بيت‌ها سخن مى‌گويد. نسخه با پيكار مهلّب و جنبش مختار آغاز مى‌شود. شاعر، پس از اينكه دوره خلافت مستكفى را به پايان مى‌برد، از زندگانى خويش گزارش مى‌دهد. او تاريخ تولّد خود را 608 اعلام مى‌كند و معلوم مى‌سازد كه با سخنورانِ بزرگى چون سعدى (متولد 606)، مولانا جلال‌الدين رومى (متولد 604) و [[عراقی، ابراهیم بن بزرگمهر|فخرالدين عراقى]] (متولد 610)، هم‌روزگار بوده است.
'''نصر زجاجی تبریزی''' مشهور به حکیم زَجّاجی از شاعران ادب فارسی در سده هفتم هجری، دارای شغل شیشه‌گری


تاريخ مرگ او نيز در جايى ثبت نشده است، اما خود او در اين كتاب از روزگار پيرى‌اش شكوه مى‌كند. وى در 697 (سالِ كشته شدن صدرالدين زنجانى)، زنده بود و شعرهايى در سوگ او گفت و از اين رو، گمان مى‌رود كه بيش از نود سال زيسته باشد. گويى لقبش شمس‌الدين بود كه صدر جهان، به نشانه دوستى يا احترام، او را شمس مى‌خواند: «چو خوردى مىِ‌نابْ آن كام‌ياب * به من شمس كردى به مجلس خطاب» و در جايى ديگر، خود را نصر و فرزندش را سليم مى‌ناميد: «سليم است فرزانه فرزندِ نصر * نبينى چنو در جوانان عصر».
== ولادت ==
درباره زندگانى حكيم زجاجى به اطلاعات چندانى دسترسى نيست، اما بر پايه سروده‌هاى خودش، گوشه‌هايى از زندگانى او را مى‌توان روشن ساخت.  
 
گويى لقبش شمس‌الدين بود كه صدر جهان، به نشانه دوستى يا احترام، او را شمس مى‌خواند: «چو خوردى مىِ‌نابْ آن كام‌ياب * به من شمس كردى به مجلس خطاب» و در جايى ديگر، خود را نصر و فرزندش را سليم مى‌ناميد: «سليم است فرزانه فرزندِ نصر * نبينى چنو در جوانان عصر».
 
وى در زير سربندِ «شرح احوال قايل» از حال و روزگار خود در آن بيت‌ها سخن مى‌گويد.
 
نسخه با پيكار مهلّب و جنبش مختار آغاز مى‌شود. شاعر، پس از اينكه دوره خلافت مستكفى را به پايان مى‌برد، از زندگانى خويش گزارش مى‌دهد. او تاريخ تولّد خود را 608 اعلام مى‌كند و معلوم مى‌سازد كه با سخنورانِ بزرگى چون سعدى (متولد 606)، مولانا جلال‌الدين رومى (متولد 604) و [[عراقی، ابراهیم بن بزرگمهر|فخرالدين عراقى]] (متولد 610)، هم‌روزگار بوده است.
 
وی در جایی از متن نیز از پیشه شیشه‌گری خود سخن می‌گوید:
 
در آن دم که دم گیرم‌ای جان به چنگ
 
برون آورم لعل رخشان ز سنگ
 
تحصیلات


او در دنباله داستانِ قايل، رويدادهاى روزهاى كودكى‌اش را كوتاه و ساده باز مى‌گويد كه در پنج سالگى به مكتب رفت و در يك سالگى قرآن را فراگرفت و از شور و شوقِ آموختن، آسوده نمى‌خوابيد و سحرگاهان پاى به مكتب مى‌گذارد. پس از قرآن خوانى او را به فراگيرى خطاطى و كتابت روانه كردند. او سپس از حوادثى سخن به ميان مى‌آورد كه در كودكى بر او گذشته است. زجاجى پس از گزارش درباره بيمارى و بهبودش، از بيمارى و مرگ پدرش و مرگ او خبر مى‌دهد كه آغاز تلخى‌ها و دشوارى‌هاى زندگانى او بود.
او در دنباله داستانِ قايل، رويدادهاى روزهاى كودكى‌اش را كوتاه و ساده باز مى‌گويد كه در پنج سالگى به مكتب رفت و در يك سالگى قرآن را فراگرفت و از شور و شوقِ آموختن، آسوده نمى‌خوابيد و سحرگاهان پاى به مكتب مى‌گذارد. پس از قرآن خوانى او را به فراگيرى خطاطى و كتابت روانه كردند. او سپس از حوادثى سخن به ميان مى‌آورد كه در كودكى بر او گذشته است. زجاجى پس از گزارش درباره بيمارى و بهبودش، از بيمارى و مرگ پدرش و مرگ او خبر مى‌دهد كه آغاز تلخى‌ها و دشوارى‌هاى زندگانى او بود.
خط ۴۰: خط ۵۵:


[]6). على پيرنيا، «اثرى نويافته از حكيم زجاجى»، نامه فرهنگستان،‌ش 7، ص67.
[]6). على پيرنيا، «اثرى نويافته از حكيم زجاجى»، نامه فرهنگستان،‌ش 7، ص67.
== وفات ==
تاريخ مرگ او نيز در جايى ثبت نشده است، اما خود او در اين كتاب از روزگار پيرى‌اش شكوه مى‌كند. وى در 697 (سالِ كشته شدن صدرالدين زنجانى)، زنده بود و شعرهايى در سوگ او گفت و از اين رو، گمان مى‌رود كه بيش از نود سال زيسته باشد.




۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش