حفظ البدن: رساله‌ای کهن در باب بهداشت تن

    از ویکی‌نور
    ‏حفظ البدن: رساله‌ای کهن در باب بهداشت تن
    حفظ البدن: رساله‌ای کهن در باب بهداشت تن
    پدیدآورانفخر رازی، محمد بن عمر (نویسنده) رضوي برقعي، حسين (مصحح)
    عنوان‌های دیگر‏حفظ البدن رساله‌ای کهن در باب بهداشت تن (متن کهن سده ششم هجري)
    ناشرپژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگى‏
    مکان نشرايران - تهران
    سال نشرمجلد1: 1390ش ,
    شابک978-964-426-458-0
    موضوعبهداشت شخصي - متون قدیمی تا قرن 14 پزشکي اسلامي - متون قدیمی تا قرن 14
    زبانفارسی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏‏‎‏R‎‏ ‎‏128‎‏/‎‏3‎‏ ‎‏/‎‏ف‎‏3‎‏ح‎‏7

    حفظ البدن: رساله‌ای کهن در باب بهداشت تن، کتابی است از محمد بن عمر فخر رازی، به زبان فارسی در باب بهداشت تن و پیشگیرى بیماری‌ها در رده مقدّماتى و ابتدایى.

    فخر رازی در این اثر بیشتر به دنبال تبیین چرایی پدیده‌های علمی در پزشکی است. او برخی بیماری‌ها و خواص بعضی داروها را در این اثر شرح می‌دهد.

    تحقیق و تصحیح اثر، توسط سید حسین رضوی برقعی صورت گرفته است.

    ساختار

    کتاب، دارای پیشگفتار، مقدمه مصحح، رساله حفظ البدن در هفت مقاله، به‌علاوه رسالة ‎الفراسة در سه مقاله و باب بیست‌وهفتم جامع العلوم است.

    گزارش محتوا

    این کتاب، «پارسى‌نوشته‌اى از سده ششم در باب بهداشت تن و پیشگیرى بیماری‌ها در رده مقدّماتى و ابتدایى است. حفظ البدن، نوشته فخرالدین رازى براى اوّلین بار منتشر می‌شود. در پژوهش‌هاى انجام‌شده درباره این دانشمند، کمتر به پزشکى‎پژوهی‌هاى او اشاره شده است. پس از محمّد بن زکریاى رازى و ابن سینا، از معدود طبیبان پیشین است که منطق و فلسفه را به‌خوبى آموخته و در آن ورزیده شده است. البته تعلّق فکرى او به مکتب اشعرى و چیرگی‌اش بر دانش کلام، سبب شده است تا دیدگاهى متفاوت و البته ویژه خودش داشته باشد که آثارش از یکنواختى بسیارى متون پزشکى مشابه، تهى شده است. او مى‌کوشد با ابزار فلسفه و کلام، به نظام‌مند کردن اصول پزشکى، به‌ویژه کالبدشناسى بپردازد و پاسخى براى چرایی‌هاى ذهنى خود و خوانندگانش بیابد. برآیند خوانش آثار مستقل طبى یا مشتمل بر طب فخر رازى، نشان مى‎دهد که به تشریح بدن انسان، سخت علاقه‌مند بوده است. به‌جز أسرار التّنزيل که بر پایه آفرینش تن آدمى تألیف شده، همو تدوین کتاب مستقلى درباره کالبدشناسى از سر تا پا آغاز کرده بوده که با مرگش نیمه‌کاره مانده است. اندیشه آماده‌سازى کتاب بزرگى در طب را نیز در سر داشته است که مانند «الحاوي في الطب» و «قانون في الطب» باشد. این کتاب، «الجامع الكبير» نام داشته که باز هم اتمامش ممکن نشده است. منطقا در کتاب‌هاى این‎چنینى، بخش کالبدشناسى نیز وجود داشته است. شرح قانون فخر رازى نیز محدود به کلّیات کتاب ابن سینا بوده که اندام‌شناسى بدن نیز در دامنه مباحث آن جاى دارد. شیوه‌اى که فخر رازى در زمینه پزشکى‎پژوهى انجام داده، نشان مى‎دهد از مکتب ابن سینا الهام‎پذیرى فراوانى داشته است. امّا میراث اندیشه تأویلى که در رسائل اخوان الصّفا و آثار جابر بن حیان بوده، به بوعلى رسیده؛ خواسته - ‎ناخواسته فخر رازى نیز در پژوهش‌هاى طبی‌اش، همان طریق را و البته با بسط بیشتر پیموده است.

    چنان‌که به‌تفصیل در مقدمه آمده، شواهد فراوانى در دست است که بتواند اثبات کند این تألیف از آثار فخر رازى است. در هم‎سنجى کارنامه آثارش مى‎توان دریافت که شیفته طرح پرسش است که در این کتاب نیز به فراوانى نشانه‌هاى آن دیده می‌شود. بر آن است تا ذهن خواننده را به تکاپو وادارد تا همانند او به دنبال چرایی‌ها باشد. تأثیر اندیشه‌هاى کلامی‌اش نیز در این اثر هویداست. نثر روشن و زنده و گیرایى که در فراست، أسرار التّنزيل، جامع العلوم و شرح قانون وجود دارد، در حفظ البدن نیز به چشم مى‌خورد. مى‎توان گفت که فخر رازى، شیفته دسته‌بندى ریاضى است. یکى از مشخّصه‌هاى آثارش، [که] بخش‌بندی‌ها و فصل‎بندی‌هاست، در این اثر نیز دیده می‌شود»[۱].

    «فخر رازى در مقدّمه، به منابعش اشاره نکرده است. در میانه متن بیش از همه، از اسماعیل جرجانى (434-‎531) پزشک بالینى فارسى‌نویس معاصرش یاد کرده است. چند نقل قول هم از ابن سینا و ارسطو دیده می‌شود. بر سر هم، مى‎توان گفت با تکیه بر قانون و ذخیره خوارزمشاهى و شمارى آثار ارسطو، به‌ویژه رساله شراب منسوب به او استفاده کرده است؛ رساله‌اى که بیست‌ودو پرسش و پاسخ درباره شرب خمر است»[۲].

    «پزشکى‌نگار دیگرى در تاریخ ادبیات فارسى سراغ نداریم که مانند فخر رازى، ادیبى عربى‎دان و فارسى‎دان باشد و به هر دو زبان، نوشته‌هایى به نظم و نثر از او مانده باشد. فلسفه، منطق، کلام و فقه بداند و ذهن شفّاف و پرسشگر و شاداب و پرجنب‌وجوشى مانند او داشته باشد. سبکى کم‌مانند و این‎چنین، در پزشکى‌نگارى را شاید تنها بتوان در «الأبنية عن حقائق الأدوية» موفّق هروى دید که از قضا هر دو به‌نحوى با شهر هرات مربوطند و شاید از انرژى فراوان مردمان آن دیار بهره‌مند شده باشند»[۳].

    وضعیت کتاب

    فهرست مطالب در ابتدای اثر آمده و واژه‌نامه مفردات طبی به‌ترتیب (از فارسی به انگلیسی و انگلیسی به فارسی) و منابع و نمایه‌ها (شامل نمایه آیات، احادیث، امثال و اشعار عربی، اشعار فارسی، اشخاص، جاها، گروه‌ها، اقوام و قبایل، کتاب‌ها و مواد) در انتهای آن ذکر شده است.

    «بر پایه آگاهی‌هاى به‌دست‎آمده، تاکنون سه نسخه از این کتاب شناسایى شده است. دو نسخه در ترکیه و یک نسخه در بریتانیا برجاى مانده است. گزارش نسخه‌هاى کتاب این‎چنین است:

    1. ایاصوفیا، 220 ش 3649، 134 برگ، 1/ 11* 6/ 5 سانتی‌متر به خطّ نسخ.
    2. کمبریج، ذیل 2/ 352.
    3. حاجى بشیرآغا، ش 518/ 6، گگ 83-‎96، 5/ 21* 30 کتابت على بن یوسف در سده یازدهم»[۴].

    نویسنده درباره شیوه تصحیح متن چنین می‌نگارد: «با فراهم آمدن نسخه 3649 کتابخانه ایاصوفیاى ترکیه، از سال 1383 کار حروف‎نگارى و آماده‌سازى متن حفظ البدن آغاز شد. شوربختانه در این فاصله‎ زمانى، تهیه دو نسخه خطّى دیگر میسّر نشد، امّا امیدوارم پس از انتشار متن کنونى، در ویراسته بعدى بتوانم به دو نسخه دیگر دسترسى پیدا کنم و شاید نسخه‌هاى دیگرى نیز شناسایى شود.

    برخى لغزش‌ها در متن، به‌ویژه در عنوان‌بندى وجود داشت که به اصلاح آنها پرداخته شده است. براى رفع ابهام‎ها، کوشیده شد از دیگر آثار فخر رازى، به‌ویژه جامع العلوم و الفراسة استفاده شود. در پانویس متن، به نمونه‌هایى اشاره شده که فخر رازى از ذخیره خوارزمشاهى یا أغراض الطّبية و المباحث العلائية بهره برده است. گاهى در متن افتادگى وجود داشت که به قرینه دیگر بخش‌هاى کتاب یا بر پایه آثار دیگر رازى، افزوده شد که با قلاب مشخص شده است.

    براى آنکه کتاب براى غیر متخصّصین نیز کاربردى و قابل استفاده باشد، به شکل کوتاه در پانوشت‎ها، توضیح مختصرى داده شد و شمارى توضیحات بیشتر در بخش تعلیقات پایانى کتاب آمده است. ترجمه کهن فراست فخر رازى که از مجموعه آثار پزشکى او بشمار مى‎رفت، سال‎ها پیش در نشریه‌اى به چاپ رسید که با خوانش جدید و لغزش‎زدایى ابهام‎هاى پیشین به مجموعه حاضر افزوده شد. چنان‌که یاد شد براى اثبات انتساب این رساله به فخر رازى، بخش بیست‌وهفتم کتاب جامع العلوم بر پایه چاپ سید على آل داود، بازبینى و رفع ابهام شد و در پایان کتاب پیوست گردید.

    براى دریافت بهتر متن و به‌ویژه آنان که در خارج از ایران به سر مى‌برند، معادل‎هاى انگلیسى مفردات طبى در پانوشت یاد شد و به شکل مستقل در پایان کتاب نیز آورده شد»[۵].

    صفحات 379 و 380 کتاب حاوی رونوشت نسخه خطی برگ آغازین و پایانی ترجمه فارسی فراست از نسخه شماره 2096 مجلس است.

    پانویس

    1. پیشگفتار، ص5-6
    2. مقدمه مصحح، ص67
    3. همان، ص59
    4. مقدمه مصحح، ص70
    5. همان، ص71-72

    منابع مقاله

    پیشگفتار و مقدمه مصحح.


    وابسته‌ها