حجةالوداع: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۲ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۳ فوریهٔ ۲۰۱۷
جز
جایگزینی متن - ' نمی ' به ' نمی‌'
جز (جایگزینی متن - 'ابی ' به 'ابی')
جز (جایگزینی متن - ' نمی ' به ' نمی‌')
خط ۵۸: خط ۵۸:
وی در فصل دوم، به تفسیر حجة الوداع پرداخته و سخن خود را به احادیث مختلفی که رأی او را تأیید می‌کند، مستند کرده است. این روایات همراه با سند کامل آن به پیامبر(ص) متصل شده تا شاهد صادقی باشد بر درستی مطالبی که او آورده است. پس از آن، به آنچه که برخی معارض با اخباری دانسته‌اند که وی بدان‌ها استشهاد کرده، پرداخته و با دلایلی روشن که هر منصفی را قانع می‌کند، نشان داده که تعارضی وجود ندارد<ref>ر.ک: همان، 223-224</ref>.
وی در فصل دوم، به تفسیر حجة الوداع پرداخته و سخن خود را به احادیث مختلفی که رأی او را تأیید می‌کند، مستند کرده است. این روایات همراه با سند کامل آن به پیامبر(ص) متصل شده تا شاهد صادقی باشد بر درستی مطالبی که او آورده است. پس از آن، به آنچه که برخی معارض با اخباری دانسته‌اند که وی بدان‌ها استشهاد کرده، پرداخته و با دلایلی روشن که هر منصفی را قانع می‌کند، نشان داده که تعارضی وجود ندارد<ref>ر.ک: همان، 223-224</ref>.


ابن حزم در جریان بحث تاریخی خود روایات مختلف را نقل کرده و تصریح نیز می‌کند که یکی از آنها درست و دیگری نادرست است، اما آن را که درست است معین نمی کند. او درباره چیزی که برایش روشن نشده، حکم نکرده و جسارت در اظهار مطلبی که بر حقیقت آن آگاهی ندارد نمی کند. از «حکم به رأی» به خدا پناه می‌برد؛ چراکه به قول خودش این کار، «قدم کوری است که دین دار و عاقل برای خود نمی پسندد»<ref>ر.ک: همان، ص225</ref>.
ابن حزم در جریان بحث تاریخی خود روایات مختلف را نقل کرده و تصریح نیز می‌کند که یکی از آنها درست و دیگری نادرست است، اما آن را که درست است معین نمی‌کند. او درباره چیزی که برایش روشن نشده، حکم نکرده و جسارت در اظهار مطلبی که بر حقیقت آن آگاهی ندارد نمی‌کند. از «حکم به رأی» به خدا پناه می‌برد؛ چراکه به قول خودش این کار، «قدم کوری است که دین دار و عاقل برای خود نمی‌پسندد»<ref>ر.ک: همان، ص225</ref>.


بااین وجود، ابن حزم نتوانسته است تا قبل از آنی که لااقل یکی را بر دیگری ترجیح دهد، از مسئله بگذرد. او حدیث جابر و عایشه را که متفقند بر اینکه «پیامبر در آن روز در مکه بوده»، ترجیح داده و گفته است: آن دو - الله أعلم - در این باره از عبدالله بن عمر دقیق ترند. عایشه از نزدیک ترین مردمان به پیامبر(ص) بوده است؛ و الله اعلم»<ref>ر.ک: همان</ref>.
بااین وجود، ابن حزم نتوانسته است تا قبل از آنی که لااقل یکی را بر دیگری ترجیح دهد، از مسئله بگذرد. او حدیث جابر و عایشه را که متفقند بر اینکه «پیامبر در آن روز در مکه بوده»، ترجیح داده و گفته است: آن دو - الله أعلم - در این باره از عبدالله بن عمر دقیق ترند. عایشه از نزدیک ترین مردمان به پیامبر(ص) بوده است؛ و الله اعلم»<ref>ر.ک: همان</ref>.
خط ۶۶: خط ۶۶:
#او در مواردی یک دلیل برای چند حادثه که در نص اصلی آمده اقامه می‌کند و بدین شکل میان دو خبر یا بیشتر، ترکیب کرده و احادیث مسندی را به عنوان مؤید ذکر می‌کند.
#او در مواردی یک دلیل برای چند حادثه که در نص اصلی آمده اقامه می‌کند و بدین شکل میان دو خبر یا بیشتر، ترکیب کرده و احادیث مسندی را به عنوان مؤید ذکر می‌کند.
#حادثه را تجزیه کرده و برای هر جزئی از آن، که دلیلی یافته، آن را ذکر می‌کند.
#حادثه را تجزیه کرده و برای هر جزئی از آن، که دلیلی یافته، آن را ذکر می‌کند.
#در مواردی نص اصلی را نمی آورد.
#در مواردی نص اصلی را نمی‌آورد.
#در شرح بعضی از جمله‌ها که در نص اصلی آمده اهمال می‌کند<ref>ر.ک: همان</ref>.
#در شرح بعضی از جمله‌ها که در نص اصلی آمده اهمال می‌کند<ref>ر.ک: همان</ref>.


طبعا احادیث شریف نبوی، مصدر اساسی در تألیف کتاب بوده و نویسنده بر سلسله روات تکیه دارد؛ رواتی که خود یا ناظر حادثه بوده و یا از پیامبر(ص) چیزی شنیده و خودشان در این حج مشغول اعمال بوده‌اند. ابن حزم، اهمیت شاهد عینی را در نگاشتن تاریخ متذکر می‌شود: «زائر به دلیل مشاهده، بر کسی که شاهد نبوده برتری دارد». او در مواردی بیش از یک حدیث را که دلیل بر معتقد او در ثبت تاریخ وی برای حجة الوداع است، می‌آورد. کما اینکه برخی از مناسک را ضمن آوردن احادیث، شرح می‌دهد. درعین حال، برای اثبات سخن خود چند حدیث یا یک حدیث، حتی اگر مشتمل بر جمله ای است که می‌تواند دلیل برای او باشد، می‌آورد؛ مثلاً می‌گوید: «ما این حدیث را آوردیم به خاطر همین یک جمله»... این بدان معناست که نمی خواهد حتی یک جزء از سخنش بدون استناد به یک حدیث باشد. گاه نیز به معرفی برخی از روات می‌پردازد. کما اینکه گاه یک حدیث را مکرر، اما با روات مختلف برای اثبات سخن خود می‌آورد<ref>ر.ک: همان، ص226</ref>.
طبعا احادیث شریف نبوی، مصدر اساسی در تألیف کتاب بوده و نویسنده بر سلسله روات تکیه دارد؛ رواتی که خود یا ناظر حادثه بوده و یا از پیامبر(ص) چیزی شنیده و خودشان در این حج مشغول اعمال بوده‌اند. ابن حزم، اهمیت شاهد عینی را در نگاشتن تاریخ متذکر می‌شود: «زائر به دلیل مشاهده، بر کسی که شاهد نبوده برتری دارد». او در مواردی بیش از یک حدیث را که دلیل بر معتقد او در ثبت تاریخ وی برای حجة الوداع است، می‌آورد. کما اینکه برخی از مناسک را ضمن آوردن احادیث، شرح می‌دهد. درعین حال، برای اثبات سخن خود چند حدیث یا یک حدیث، حتی اگر مشتمل بر جمله ای است که می‌تواند دلیل برای او باشد، می‌آورد؛ مثلاً می‌گوید: «ما این حدیث را آوردیم به خاطر همین یک جمله»... این بدان معناست که نمی‌خواهد حتی یک جزء از سخنش بدون استناد به یک حدیث باشد. گاه نیز به معرفی برخی از روات می‌پردازد. کما اینکه گاه یک حدیث را مکرر، اما با روات مختلف برای اثبات سخن خود می‌آورد<ref>ر.ک: همان، ص226</ref>.


سلسله سند ابن حزم بسیار دراز بوده و گاه تا ده راوی می‌رسد. بحث ما در اینجا تنها درباره آخرین فرد از این سلسله است تا بتوانیم فکر اشخاصی که احادیث به آنها منتهی شده و آنان به طور مستقیم از پیامبر(ص) شنیده‌اند مشخص کنیم و این خود به طور طبیعی، درصد وثاقتی را که ابن حزم در روایاتش از حجة الوداع آورده معین می‌کند<ref>ر.ک: همان</ref>.
سلسله سند ابن حزم بسیار دراز بوده و گاه تا ده راوی می‌رسد. بحث ما در اینجا تنها درباره آخرین فرد از این سلسله است تا بتوانیم فکر اشخاصی که احادیث به آنها منتهی شده و آنان به طور مستقیم از پیامبر(ص) شنیده‌اند مشخص کنیم و این خود به طور طبیعی، درصد وثاقتی را که ابن حزم در روایاتش از حجة الوداع آورده معین می‌کند<ref>ر.ک: همان</ref>.
خط ۷۵: خط ۷۵:
با ملاحظه اسانید این احادیث می‌بینیم که 38 حدیث از عایشه است که بیست حدیث از طریق مسلم، هشت حدیث از طریق بخاری و هشت حدیث از انس بن مالک است. از این هشت حدیث آخر نیز سه حدیث از بخاری و دو حدیث از مسلم می‌باشد. نه حدیث به جابر بن عبدالله می‌رسد که هشت حدیث آن از طریق مسلم و یکی از طریق احمد بن حنبل است. پنج حدیث نیز از اسامة بن زید، چهار حدیث از عروة بن مضرس و سه حدیث به عبدالرحمن بن معمر دیلی می‌رسد. برخی از صحابه نیز تنها یک یا دو حدیث دارند<ref>ر.ک: همان، ص229</ref>.
با ملاحظه اسانید این احادیث می‌بینیم که 38 حدیث از عایشه است که بیست حدیث از طریق مسلم، هشت حدیث از طریق بخاری و هشت حدیث از انس بن مالک است. از این هشت حدیث آخر نیز سه حدیث از بخاری و دو حدیث از مسلم می‌باشد. نه حدیث به جابر بن عبدالله می‌رسد که هشت حدیث آن از طریق مسلم و یکی از طریق احمد بن حنبل است. پنج حدیث نیز از اسامة بن زید، چهار حدیث از عروة بن مضرس و سه حدیث به عبدالرحمن بن معمر دیلی می‌رسد. برخی از صحابه نیز تنها یک یا دو حدیث دارند<ref>ر.ک: همان، ص229</ref>.


ابن حزم با این روشی که به سبک محدثین اعمال کرده، توانسته بر پایه احادیث شریف نبوی که با سلسله سندی استوار از طریق رواتی قابل اعتماد به نسل وی رسیده، دلایل محکمی بر درستی معلوماتی که درباره حجة الوداع آورده اقامه کند. این تلاش ابن حزم از تلاش‌های باارزشی است که علم حدیث را به استخدام ارزیابیحقایق تاریخی درآورده است. چنین روشی از چنین عالمی که در علوم دین، چنین غور و بررسی دارد، غریب نمی نماید؛ کما اینکه در دانش تاریخ و انساب نیز فردی مبرز و برجسته است<ref>ر.ک: همان، ص229-230</ref>.
ابن حزم با این روشی که به سبک محدثین اعمال کرده، توانسته بر پایه احادیث شریف نبوی که با سلسله سندی استوار از طریق رواتی قابل اعتماد به نسل وی رسیده، دلایل محکمی بر درستی معلوماتی که درباره حجة الوداع آورده اقامه کند. این تلاش ابن حزم از تلاش‌های باارزشی است که علم حدیث را به استخدام ارزیابیحقایق تاریخی درآورده است. چنین روشی از چنین عالمی که در علوم دین، چنین غور و بررسی دارد، غریب نمی‌نماید؛ کما اینکه در دانش تاریخ و انساب نیز فردی مبرز و برجسته است<ref>ر.ک: همان، ص229-230</ref>.


== وضعیت کتاب ==
== وضعیت کتاب ==
۶۱٬۱۸۹

ویرایش