جواهر الأصول: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' ،' به '،'
جز (جایگزینی متن - ' ،' به '،')
خط ۵۰: خط ۵۰:




جلد اّول كتاب، در 11 فصل، مقدمات لغوى مرتبط با علم اصول را در بر دارد. اين كتاب؛ مشتمل بر نظريات اصولى بزرگان مدرسه فكرى قم (همچون [[بروجردی، حسین|آیت‌الله بروجردى]] و [[حائری یزدی، عبدالکریم|محقق حائرى]]  ) و مكتب فكرى نجف (مانند [[آخوند خراسانی، محمدکاظم بن حسین|محقق خراسانى]] ، [[نائینی، محمدحسین|محقق نايينى]]  و...) بوده و نظريات آنان همراه با تحليل و نقد عرضه گرديده است. روش تفكر اصولى امام(ره) چنان است كه در آن از مباحث فلسفى جز در موارد خاص بهره نمى‌گيرد، زيرا مسائل اصولى غالبا بر مبناى فهم عرفى و سيره عقلايى است.
جلد اّول كتاب، در 11 فصل، مقدمات لغوى مرتبط با علم اصول را در بر دارد. اين كتاب؛ مشتمل بر نظريات اصولى بزرگان مدرسه فكرى قم (همچون [[بروجردی، حسین|آیت‌الله بروجردى]] و [[حائری یزدی، عبدالکریم|محقق حائرى]]  ) و مكتب فكرى نجف (مانند [[آخوند خراسانی، محمدکاظم بن حسین|محقق خراسانى]]، [[نائینی، محمدحسین|محقق نايينى]]  و...) بوده و نظريات آنان همراه با تحليل و نقد عرضه گرديده است. روش تفكر اصولى امام(ره) چنان است كه در آن از مباحث فلسفى جز در موارد خاص بهره نمى‌گيرد، زيرا مسائل اصولى غالبا بر مبناى فهم عرفى و سيره عقلايى است.


== گزارش محتوا ==
== گزارش محتوا ==
خط ۶۵: خط ۶۵:
ج: اين تعريف، اصول را علم به قوانين مى‌داند، در حالى كه در واقع، اصول فقه، خود آن قوانين است و نه علم به آن.
ج: اين تعريف، اصول را علم به قوانين مى‌داند، در حالى كه در واقع، اصول فقه، خود آن قوانين است و نه علم به آن.


[[خ‍م‍ی‍ن‍ی‌، روح‌الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران|امام خمينى]](ره) بعد از طرح تعاريف [[انصاری، مرتضی بن محمدامین|شيخ اعظم انصارى]]، [[آخوند خراسانی، محمدکاظم بن حسین|محقق خراسانى]] ، [[نائینی، محمدحسین|نايينى]] و... و ارزيابى آنها، هيچ يك را كامل ندانسته و در نهايت خود، علم اصول را چنين تعريف كرده‌اند: اصول قوانينى آلى است كه صلاحيت واقع شدن در كبراى قياس استنباط حكم كلى فرعى شرعى يا وظيفه عملى را دارا است.
[[خ‍م‍ی‍ن‍ی‌، روح‌الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران|امام خمينى]](ره) بعد از طرح تعاريف [[انصاری، مرتضی بن محمدامین|شيخ اعظم انصارى]]، [[آخوند خراسانی، محمدکاظم بن حسین|محقق خراسانى]]، [[نائینی، محمدحسین|نايينى]] و... و ارزيابى آنها، هيچ يك را كامل ندانسته و در نهايت خود، علم اصول را چنين تعريف كرده‌اند: اصول قوانينى آلى است كه صلاحيت واقع شدن در كبراى قياس استنباط حكم كلى فرعى شرعى يا وظيفه عملى را دارا است.


يكى از نظريات خاصّ [[خ‍م‍ی‍ن‍ی‌، روح‌الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران|امام خمينى]](ره) عقيده ايشان در ادله حقيقت و مجاز است. در ميان اصوليان، تنها شيخ محمدرضا اصفهانى، استاد [[خمینی، سید روح‌الله|امام(ره)]] اين نظريه را ابراز كرده‌اند. از نظر مشهور اديبان عرب و نيز اصوليان، استعمال لفظ در معناى مجازى، استعمال در غير موضوع له است. در مقابل، امام(ره) به تبعيت از استاد خويش معتقد است كه لفظ در همه انواع مجاز (مرسل، استعاره، مجاز در حذف و...) در معناى حقيقى موضوع به كار برده شده است و مثلا كاربرد لفظ شير براى انسان شجاع، استفاده از لفظ شير براى حيوان خاص است و بعد از اين استعمال حقيقى، ادعا مى‌شود كه اين معنا، بر مصداق انسان شجاع صدق مى‌كند. به باور امام(ره) آنچه در مجاز باعث زيبايى و بلاغت و فصاحت كلام مى‌شود، بازى با معانى و جايگزين كردن معنايى به جاى معناى ديگر است و اين همان عاملى است كه به كلام، زيبايى مى‌بخشد و نه قرار دادن لفظى به جاى لفظ ديگر. اين نظريه با ذكر شواهد متعددى از آيات قرآنى و اشعار عربى و بحث پيرامون جنبه‌هاى زيبايى شناختى معانى آنها توضيح داده شده است.
يكى از نظريات خاصّ [[خ‍م‍ی‍ن‍ی‌، روح‌الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران|امام خمينى]](ره) عقيده ايشان در ادله حقيقت و مجاز است. در ميان اصوليان، تنها شيخ محمدرضا اصفهانى، استاد [[خمینی، سید روح‌الله|امام(ره)]] اين نظريه را ابراز كرده‌اند. از نظر مشهور اديبان عرب و نيز اصوليان، استعمال لفظ در معناى مجازى، استعمال در غير موضوع له است. در مقابل، امام(ره) به تبعيت از استاد خويش معتقد است كه لفظ در همه انواع مجاز (مرسل، استعاره، مجاز در حذف و...) در معناى حقيقى موضوع به كار برده شده است و مثلا كاربرد لفظ شير براى انسان شجاع، استفاده از لفظ شير براى حيوان خاص است و بعد از اين استعمال حقيقى، ادعا مى‌شود كه اين معنا، بر مصداق انسان شجاع صدق مى‌كند. به باور امام(ره) آنچه در مجاز باعث زيبايى و بلاغت و فصاحت كلام مى‌شود، بازى با معانى و جايگزين كردن معنايى به جاى معناى ديگر است و اين همان عاملى است كه به كلام، زيبايى مى‌بخشد و نه قرار دادن لفظى به جاى لفظ ديگر. اين نظريه با ذكر شواهد متعددى از آيات قرآنى و اشعار عربى و بحث پيرامون جنبه‌هاى زيبايى شناختى معانى آنها توضيح داده شده است.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش