۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ':ت' به ': ت') |
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
||
(۲۰ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه اطلاعات کتاب | |||
| تصویر =NUR11191J1.jpg | |||
| عنوان =جواهر الأخبار: بخش تاریخ ایران از قراقویونلو تا سال 984 هـ.ق | |||
| عنوانهای دیگر =بخش تاریخ ایران از قراقویونلو تا سال 984 ق | |||
| | |||
جواهر الاخبار. برگزیده | جواهر الاخبار. برگزیده | ||
| | | پدیدآوران = | ||
[[منشی قزوینی، بوداق]] (نویسنده) | |||
[[بهرامنژاد، محسن]] (مصحح) | [[بهرامنژاد، محسن]] (مصحح) | ||
| زبان =فارسی | |||
|زبان | | کد کنگره =DSR 1138 /م8ج9 | ||
| موضوع = | |||
ایران - تاریخ - آق قویونلو، 780 - 908ق. | |||
|کد کنگره | |||
|موضوع | |||
ایران - تاریخ - قره قویونلو، 780 - 873ق. | ایران - تاریخ - قره قویونلو، 780 - 873ق. | ||
| ناشر = | |||
|ناشر | مرکز پژوهشی ميراث مکتوب | ||
| مکان نشر =تهران - ایران | |||
| سال نشر = 1378 ش | |||
|مکان نشر | |||
|سال نشر | |||
| کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE11191AUTOMATIONCODE | |||
| چاپ =1 | |||
| شابک =964-6781-35-7 | |||
| تعداد جلد =1 | |||
| کتابخانۀ دیجیتال نور = | |||
| کتابخوان همراه نور =11191 | |||
| کد پدیدآور = | |||
| پس از = | |||
| پیش از = | |||
}} | |||
'''''جواهر الأخبار: بخش تاریخ ایران از قراقویونلو تا سال 984 هـ.ق'''''، اثر [[منشی قزوینی، بوداق|بوداق منشى قزوينى]]، تاريخ عمومى است كه رويدادهاى مختصر عالم و ايران از ابتداى آفرينش تا زمان مؤلف را بيان مىكند. | |||
كتاب به زبان فارسى بوده و در سال 984ق به نگارش رسيده است و [[بهرامنژاد، محسن|محسن بهرام نژاد]]، بخشى از آن كه مربوط به تاريخ ايران مىباشد را در سال 1375ش با عنوان «جواهر الاخبار: بخش تاريخ ايران از قراقويونلو تا سال 984ق» گردآورى و تصحيح كرده است. | |||
كتاب به زبان فارسى بوده و در سال 984ق به نگارش رسيده است و محسن بهرام | |||
انگيزه مؤلف، آرزو و ذوق او در نگارش تاريخ بوده است. | انگيزه مؤلف، آرزو و ذوق او در نگارش تاريخ بوده است. | ||
خط ۵۴: | خط ۳۹: | ||
== ساختار == | == ساختار == | ||
اصل كتاب، در يك ديباچه، دو مقدمه و يك خاتمه ارائه شده؛ ولى كتاب حاضر كه با مقدمه مصحح آغاز شده، در بردارنده قسمت چهارم از مقدمه دوم و خاتمه است كه شامل حوادث تاريخى ايران در روزگار دو سلسله قراقويونلو و آق قويونلو و همچنين بيان ظهور و بسط قدرت سلسله صفويه تا آغاز سلطنت شاه اسماعيل دوم مىباشد. | اصل كتاب، در يك ديباچه، دو مقدمه و يك خاتمه ارائه شده؛ ولى كتاب حاضر كه با مقدمه مصحح آغاز شده، در بردارنده قسمت چهارم از مقدمه دوم و خاتمه است كه شامل حوادث تاريخى ايران در روزگار دو سلسله قراقويونلو و آق قويونلو و همچنين بيان ظهور و بسط قدرت سلسله صفويه تا آغاز سلطنت شاه اسماعيل دوم مىباشد. | ||
خط ۶۲: | خط ۴۵: | ||
مؤلف شرح آفرينش عالم و آدم و وقايع روزگار سلاطين پيش و پس از اسلام را به اختصار آورده، اما رويدادهاى زمان خود را كه معاصر با عهد صفوى است با تفصيل بيشترى بيان كرده است. | مؤلف شرح آفرينش عالم و آدم و وقايع روزگار سلاطين پيش و پس از اسلام را به اختصار آورده، اما رويدادهاى زمان خود را كه معاصر با عهد صفوى است با تفصيل بيشترى بيان كرده است. | ||
سبک نگارش، به پيروى از سنت ادبى رايج در عهد صفوى صورت گرفته است به گونهاى كه آرايش عبارات با كلمات مصنوع، ذكر القاب، عناوين، تعارفات بسيار و استفاده از آيات، احاديث، روايات، حكايات و اشعار از ويژگىهاى كتاب است. | |||
مؤلف مطالب را بر اساس سلسله سلاطين تقسيم كرده و در ذيل عنوان هر پادشاه، اهم وقايع تاريخى دوران حكومت او را به اختصار آورده است. | مؤلف مطالب را بر اساس سلسله سلاطين تقسيم كرده و در ذيل عنوان هر پادشاه، اهم وقايع تاريخى دوران حكومت او را به اختصار آورده است. | ||
خط ۷۶: | خط ۵۹: | ||
كتاب در عهد شاه طهماسب اول نگارش يافته و به نام شاه اسماعيل دوم صفوى خاتمه و اهداء گرديده است؛ با اين حال، مؤلف هرگز به حوادث دوران حكومت شاه اسماعيل نپرداخته است. | كتاب در عهد شاه طهماسب اول نگارش يافته و به نام شاه اسماعيل دوم صفوى خاتمه و اهداء گرديده است؛ با اين حال، مؤلف هرگز به حوادث دوران حكومت شاه اسماعيل نپرداخته است. | ||
منابع مورد استفاده مؤلف عبارتند از؛ منابع مكتوب شامل اسناد و | منابع مورد استفاده مؤلف عبارتند از؛ منابع مكتوب شامل اسناد و مدارک دولتى و آثار مكتوب تاريخى كه پيش از زمان مؤلف نگارش يافته، شنيدهها و مشاهدات مؤلف كه در قسمتهاى مختلف به آن تصريح نموده و گاه با ديدگاهى نقادانه، آنها را بيان كرده است. | ||
== گزارش محتوا == | == گزارش محتوا == | ||
مقدمه مصحح، بعد از بيان انگيزه تأليف و اهميت كتاب، منابع نویسنده را نام برده، پس از توضيح مختصر درباره هر يك، به روش تصحيح و نسخ موجود از كتاب، اشاره كرده است. | |||
فصل اول، مشتمل است بر حوادث تاريخى ايران در روزگار سلسله قراقويونلوها. اين طايفه از نسل سبک تگين بوده و بارانى لقب داشتند و همواره با سلاطين آل جلاير در كشمكش و ستيز به سر مىبردند. بزرگ آنان قرامحمد نام داشت كه پدر زن سلطان احمد بود. اين طايفه صحرانشين بوده و هرگز سر به امير تيمور گورگانى فرو نياوردند. | |||
فصل اول، مشتمل است بر حوادث تاريخى ايران در روزگار سلسله قراقويونلوها. اين طايفه از نسل | |||
مؤلف ضمن اشاره به احوالات اميران اين سلسله؛ از جمله قرايوسف قراقويونلو، شاه محمّد، ميرزا اسكندر و ميرزا جهانشاه بن قرا يوسف و حسنعلى بن جهانشاه، به تشريح وقايع مهمى كه در عهد آنان به وقوع پيوسته پرداخته است. | مؤلف ضمن اشاره به احوالات اميران اين سلسله؛ از جمله قرايوسف قراقويونلو، شاه محمّد، ميرزا اسكندر و ميرزا جهانشاه بن قرا يوسف و حسنعلى بن جهانشاه، به تشريح وقايع مهمى كه در عهد آنان به وقوع پيوسته پرداخته است. | ||
خط ۸۹: | خط ۷۰: | ||
دوم كه مفصلتر مىباشد، به شرح احوال سلاطين آق قويونلو و حوادث دوران سلطنت آنها پرداخته است. | دوم كه مفصلتر مىباشد، به شرح احوال سلاطين آق قويونلو و حوادث دوران سلطنت آنها پرداخته است. | ||
اولين آنان، | اولين آنان، امیرکبیر ابوالنّصر حسن بيك نام داشت كه مؤلف از او به نيكى ياد كرده و رعيت دوست و فقير نواز بودن را از جمله صفات پسنديده او ذكر كرده است. | ||
بعد از او، فرزندش، سلطان خليل، در سال 870ق به سلطنت رسيد و ولايت ديار بكر را به برادرش يعقوب سپرد؛ اما او به برادر شوريده، او را به قتل رسانيد و در سال 883ق به سرير سلطنت نشست. | بعد از او، فرزندش، سلطان خليل، در سال 870ق به سلطنت رسيد و ولايت ديار بكر را به برادرش يعقوب سپرد؛ اما او به برادر شوريده، او را به قتل رسانيد و در سال 883ق به سرير سلطنت نشست. | ||
خط ۱۰۳: | خط ۸۴: | ||
هر چند مؤلف در ذكر نام سلاطين و شاهزادگان و اميران راه تكلف پيموده، اما تعدى و ستم آنان را كتمان نكرده، بلكه آشكارا آن چه را كه خوانده، شنيده و يا ديده است، بيان مىكند. | هر چند مؤلف در ذكر نام سلاطين و شاهزادگان و اميران راه تكلف پيموده، اما تعدى و ستم آنان را كتمان نكرده، بلكه آشكارا آن چه را كه خوانده، شنيده و يا ديده است، بيان مىكند. | ||
وى گاه به مطالبى اشاره كرده است كه به لحاظ مطالعات اقتصادى عصر صفوى، داراى نكتههاى قابل توجهى است. او با ديدگاهى نقادانه، مقررى اميران و وزيران عصر آق قويونلو و صفويه را در زمان طهماسب اول مقايسه نموده، از يك سوى به رشد و افزايش درآمدها در عهد صفوى اشاره دارد و از سوى ديگر، بىاعتبارى پول و عدم وجود امنيت مالى و حقوقى كارگزاران و بىعدالتى و ضعف امور ديوانى زمان خود را تصريح مىنمايد. سپس، براى اثبات اين مدعا وضع خويش را مثال زده كه چندين بار | وى گاه به مطالبى اشاره كرده است كه به لحاظ مطالعات اقتصادى عصر صفوى، داراى نكتههاى قابل توجهى است. او با ديدگاهى نقادانه، مقررى اميران و وزيران عصر آق قويونلو و صفويه را در زمان طهماسب اول مقايسه نموده، از يك سوى به رشد و افزايش درآمدها در عهد صفوى اشاره دارد و از سوى ديگر، بىاعتبارى پول و عدم وجود امنيت مالى و حقوقى كارگزاران و بىعدالتى و ضعف امور ديوانى زمان خود را تصريح مىنمايد. سپس، براى اثبات اين مدعا وضع خويش را مثال زده كه چندين بار دارایى او از سوى دولت ضبط و مصادره گرديده و او را به افلاس كشانيده است. | ||
از آن جا كه مؤلف در اين عهد مىزيسته و سالها به عنوان منشى در خدمت دولت صفوى و شاهزادگان و بزرگان سياست و جنگ قرار داشته، بسيارى از اتفاقات را خود شاهد بوده و با دقت و تفصيل بيشترى آورده است؛ چنانكه اين بخش، يك پنجم مطالب كتاب را در بر مىگيرد. | از آن جا كه مؤلف در اين عهد مىزيسته و سالها به عنوان منشى در خدمت دولت صفوى و شاهزادگان و بزرگان سياست و جنگ قرار داشته، بسيارى از اتفاقات را خود شاهد بوده و با دقت و تفصيل بيشترى آورده است؛ چنانكه اين بخش، يك پنجم مطالب كتاب را در بر مىگيرد. | ||
خط ۱۱۰: | خط ۹۱: | ||
== وضعيت كتاب == | == وضعيت كتاب == | ||
بخش احوال مؤلف، همراه با توضيحاتى درباره كتاب، در مقالهاى تحت عنوان «درباره يك مأخذ كمياب درباره صفويان» توسط شرقشناس روسى «پ. اى. پتروف» در مجله خاورشناسى شوروى (1956 م، شماره1، 111- 120) به زبان روسى ترجمه و به چاپ رسيده است. | بخش احوال مؤلف، همراه با توضيحاتى درباره كتاب، در مقالهاى تحت عنوان «درباره يك مأخذ كمياب درباره صفويان» توسط شرقشناس روسى «پ. اى. پتروف» در مجله خاورشناسى شوروى (1956 م، شماره1، 111- 120) به زبان روسى ترجمه و به چاپ رسيده است. | ||
خط ۱۲۲: | خط ۱۰۱: | ||
مؤلف در متن بعضى كلمات و عبارات عربى را به فارسى معنى كرده و مصحح عينا همان را در پاورقى با حرف مخفف «م» آورده است. | مؤلف در متن بعضى كلمات و عبارات عربى را به فارسى معنى كرده و مصحح عينا همان را در پاورقى با حرف مخفف «م» آورده است. | ||
== منابع == | == منابع مقاله == | ||
مقدمه و متن كتاب. | |||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||
[[رده: تاریخ]] | [[رده: تاریخ]] | ||
[[رده: تاریخ ایران]] | [[رده: تاریخ ایران]] | ||
[[رده:25 آبان الی 24 آذر(97)]] |
ویرایش