جلوه‌هایی از هنر تصویرآفرینی در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۶ سپتامبر ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - 'ه‎ش' به 'ه‌ش'
جز (جایگزینی متن - 'ه‎و' به 'ه‌و')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
جز (جایگزینی متن - 'ه‎ش' به 'ه‌ش')
خط ۴۳: خط ۴۳:
روش تصویرگری مزایایی چند دارد که دمیدن روح حیات و حرکت در معانی، تأثیرگذاری عمیق بر دل‎ها، انتقال معانی بسیار در قالب الفاظ اندک (ایجاز) و برانگیختن قوای حسی در جهت اقناع عقلی از جمله آن‌هاست<ref>ر.ک: همان، ص26-33</ref>.
روش تصویرگری مزایایی چند دارد که دمیدن روح حیات و حرکت در معانی، تأثیرگذاری عمیق بر دل‎ها، انتقال معانی بسیار در قالب الفاظ اندک (ایجاز) و برانگیختن قوای حسی در جهت اقناع عقلی از جمله آن‌هاست<ref>ر.ک: همان، ص26-33</ref>.


نویسنده در ذیل دمیدن روح حیات و حرکت در معانی می‌گوید: قرآن، فراوان از این شیوه بهره می‎جوید و بر اندام معانی مجرد و ذهنی، خلعتی از حیات می‌پوشاند و با تعابیر اعجازگر خود صحنه‌های زنده و احساس‎برانگیز می‎آفریند؛ مثلاً: به‎جای آنکه بگوید که حق بر باطل پیروز می‌گردد، از این تعبیر مصور بهره می‎جوید که: «ما حق را به‎شدت بر سر باطل می‌کوبیم تا سرش را خرد و متلاشی کند؛ در اینجاست که باطل محو و نابود می‌شود»؛ '''بَلْ نَقْذِفُ بِالْحَقِّ عَلَى اَلْبٰاطِلِ فَيدْمَغُهُ فَإِذٰا هُوَ زٰاهِقٌ وَ لَكمُ اَلْوَيلُ مِمّٰا تَصِفُونَ''' ﴿انبیاء: 18﴾.
نویسنده در ذیل دمیدن روح حیات و حرکت در معانی می‌گوید: قرآن، فراوان از این شیوه بهره می‎جوید و بر اندام معانی مجرد و ذهنی، خلعتی از حیات می‌پوشاند و با تعابیر اعجازگر خود صحنه‌های زنده و احساس‎برانگیز می‎آفریند؛ مثلاً: به‎جای آنکه بگوید که حق بر باطل پیروز می‌گردد، از این تعبیر مصور بهره می‎جوید که: «ما حق را به‌شدت بر سر باطل می‌کوبیم تا سرش را خرد و متلاشی کند؛ در اینجاست که باطل محو و نابود می‌شود»؛ '''بَلْ نَقْذِفُ بِالْحَقِّ عَلَى اَلْبٰاطِلِ فَيدْمَغُهُ فَإِذٰا هُوَ زٰاهِقٌ وَ لَكمُ اَلْوَيلُ مِمّٰا تَصِفُونَ''' ﴿انبیاء: 18﴾.


در فصل دوم، به روش‎های جذاب قرآن در تصویرپردازی صحنه‌ها پرداخته و در این زمینه، هشت روش بدیع قرآن را مورد اشاره قرار داده است<ref>ر.ک: مقدمه، صفحه نوزده</ref>. بیشترین صفحات این بخش به سه روش تصویرپردازی با حروف، تصویرپردازی با کلمات و بهره جستن از فنون بلاغت اختصاص یافته است. نویسنده در تصویرپردازی با حروف، نمونه‌هایی از تصویرگری با حروف «علی»، «فی»، «لام»، «فاء»، «اذا» و «هاء» را به معرض نمایش گذاشته است. در تصویرگری با حرف «علی» به آیه شریفه '''وَ إِنَّك لَعَلىٰ خُلُقٍ عَظِيمٍ''' ﴿قلم: 4﴾، استناد نموده است و گفته: خداوند عالی‌ترین مکارم اخلاقی را برای پیامبر اسلام(ص) در قالب تصویری گویا و محسوس ترسیم نموده است. حرف «علی» به معنای استعلا و برتری و تسلط است و این آیه پیامبر را در بالاترین مراتب اخلاق و کمالات انسانی قرار داده است که کسی را یارای رسیدن به آن مرتبت عظیم و قله رفیع نیست. گویی مکارم اخلاقی چنان منقاد و تسلیم اویند که او بر بلندای آن‌ها استقرار یافته و آن‌ها را چنان در اختیار خود گرفته که هرگونه بخواهد، در آن‌ها تصرف می‌کند<ref>ر.ک: متن کتاب، ص40-41</ref>.
در فصل دوم، به روش‎های جذاب قرآن در تصویرپردازی صحنه‌ها پرداخته و در این زمینه، هشت روش بدیع قرآن را مورد اشاره قرار داده است<ref>ر.ک: مقدمه، صفحه نوزده</ref>. بیشترین صفحات این بخش به سه روش تصویرپردازی با حروف، تصویرپردازی با کلمات و بهره جستن از فنون بلاغت اختصاص یافته است. نویسنده در تصویرپردازی با حروف، نمونه‌هایی از تصویرگری با حروف «علی»، «فی»، «لام»، «فاء»، «اذا» و «هاء» را به معرض نمایش گذاشته است. در تصویرگری با حرف «علی» به آیه شریفه '''وَ إِنَّك لَعَلىٰ خُلُقٍ عَظِيمٍ''' ﴿قلم: 4﴾، استناد نموده است و گفته: خداوند عالی‌ترین مکارم اخلاقی را برای پیامبر اسلام(ص) در قالب تصویری گویا و محسوس ترسیم نموده است. حرف «علی» به معنای استعلا و برتری و تسلط است و این آیه پیامبر را در بالاترین مراتب اخلاق و کمالات انسانی قرار داده است که کسی را یارای رسیدن به آن مرتبت عظیم و قله رفیع نیست. گویی مکارم اخلاقی چنان منقاد و تسلیم اویند که او بر بلندای آن‌ها استقرار یافته و آن‌ها را چنان در اختیار خود گرفته که هرگونه بخواهد، در آن‌ها تصرف می‌کند<ref>ر.ک: متن کتاب، ص40-41</ref>.
خط ۵۷: خط ۵۷:
ترسیم حالات طاغوتیان بعد از نزول عذاب نیز یکی از بخش‎های کتاب است که نویسنده در پایان و قبل از خاتمه به آن اشاره نموده است.
ترسیم حالات طاغوتیان بعد از نزول عذاب نیز یکی از بخش‎های کتاب است که نویسنده در پایان و قبل از خاتمه به آن اشاره نموده است.


ایشان با ذکر دو آیه شریفه 31 سوره قمر و 41 سوره مؤمنون می‌گوید: قرآن اجساد ثمودیان بعد از نزول عذاب را به گیاه خشک کوبیده‌ای که زیر دست و پای گوسفندان می‌ریزند و یا خاشاک و گیاهان خشکیده‌ای که به‌صورت درهم‎ریخته بر روی سیلاب قرار می‌گیرند تشبیه کرده<ref>ر.ک: متن کتاب، ص342</ref>. لشکریان پیل‎سوار ابرهه را به کاه جویده‎شده به تصویر کشیده است<ref>ر.ک: همان، ص345</ref>.
ایشان با ذکر دو آیه شریفه 31 سوره قمر و 41 سوره مؤمنون می‌گوید: قرآن اجساد ثمودیان بعد از نزول عذاب را به گیاه خشک کوبیده‌ای که زیر دست و پای گوسفندان می‌ریزند و یا خاشاک و گیاهان خشکیده‌ای که به‌صورت درهم‎ریخته بر روی سیلاب قرار می‌گیرند تشبیه کرده<ref>ر.ک: متن کتاب، ص342</ref>. لشکریان پیل‎سوار ابرهه را به کاه جویده‌شده به تصویر کشیده است<ref>ر.ک: همان، ص345</ref>.


نویسنده در خاتمه می‌گوید: ما در قرآن با الفاظی عادی و تعابیری معمولی مواجه نیستیم، بلکه قرآن با کلمات خود صحنه‌ها و تصاویر زنده‌ای خلق نموده است که سرشار از حرکت و پویایی است و می‌توان تپش نبض زندگی را از لابه‎لای کلماتش احساس نمود... کسانی می‌توانند از مناظر دلربا یا صحنه‌های مهیب قرآن بهره جویند و از آن تأثیر پذیرند که دل‎ و جان خویش را در چشمه‎سار زلال ایمان شستشو داده باشند و دلداده این کلمات آسمانی باشند... اما آنان که به تعبیر لطیف قرآن، بر دل‎هایشان قفل زده شده، از درک لطایف و زیبایی‎های آن و شنیدن پیام روح‎بخشش محرومند<ref>ر.ک: همان، ص347-348</ref>.
نویسنده در خاتمه می‌گوید: ما در قرآن با الفاظی عادی و تعابیری معمولی مواجه نیستیم، بلکه قرآن با کلمات خود صحنه‌ها و تصاویر زنده‌ای خلق نموده است که سرشار از حرکت و پویایی است و می‌توان تپش نبض زندگی را از لابه‎لای کلماتش احساس نمود... کسانی می‌توانند از مناظر دلربا یا صحنه‌های مهیب قرآن بهره جویند و از آن تأثیر پذیرند که دل‎ و جان خویش را در چشمه‎سار زلال ایمان شستشو داده باشند و دلداده این کلمات آسمانی باشند... اما آنان که به تعبیر لطیف قرآن، بر دل‎هایشان قفل زده شده، از درک لطایف و زیبایی‎های آن و شنیدن پیام روح‎بخشش محرومند<ref>ر.ک: همان، ص347-348</ref>.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش