جغرافیای سیاسی شیعیان منطقه خلیج فارس

    از ویکی‌نور
    جغرافیای سیاسی شیعیان منطقه خلیج فارس
    نام کتاب جغرافیای سیاسی شیعیان منطقه خلیج فارس
    نام های دیگر کتاب
    پدیدآورندگان متقی زاده، زینب (نويسنده)

    موسسه شیعه شناسی (نويسنده)

    زبان فارسی
    کد کنگره ‏‎‏BP‎‏ ‎‏14‎‏/‎‏75‎‏ ‎‏/‎‏م‎‏2‎‏ج‎‏7
    موضوع خلیج فارس، منطقه - اوضاع اجتماعی

    شیعه - خلیج فارس، منطقه

    ناشر شيعه شناسی
    مکان نشر قم - ایران
    سال نشر 1384 هـ.ش
    کد اتوماسیون AUTOMATIONCODE12343AUTOMATIONCODE


    جغرافياى سياسى شيعيان منطقه خليج فارس، از آثار علمى خانم زينب متقى‌زاده است كه در آن، وضعيت جغرافيايى سياسى شيعه در اين منطقه مهمّ به صورت مستند و روشمند مورد تحليل قرار گرفته است.

    ساختار

    كتاب پس از مقدمه على اصغر محمدى و مقدمه مؤلف، در چهار فصل با اين عناوين سامان يافته است: 1- تشيع، انديشه‌ها و باورها؛ 2- جغرافياى سياسى منطقه خليج فارس؛ 3- جغرافياى سياسى شيعيان خليج فارس؛ 4- رستاخيز شيعى.

    گزارش محتوا

    در مورد روش و محتواى كتاب حاضر چند نكته گفتنى است:

    1. على اصغر محمدى سيجانى در مقدمه‌اى كه بر اين كتاب نوشته، تأكيد كرده است كه پيروزى انقلاب اسلامى ايران در سال 1357، فصل جديدى را در تاريخ ملت‌هاى منطقه گشود كه به «عصر خمينى» معروف گرديد. با طلوع خورشيد عالم‌تاب آن امام بزرگوار، شيعيان عزت خويش را دوباره يافتند و در پرتو نورافشانى آن رادمرد، احساس قدرت كردند و به عنصرى تأثيرگذار در تحولات منطقه‌اى و جهانى مبدل شدند. نهضت حزب الله لبنان، تجلى عينى انديشه‌هاى سياسى خمينى بزرگ(ره) بود كه نخستين پيروزى مسلمانان و اعراب را در برابر اسرائيل غاصب محقق ساخت و بدين‌ترتيب، راه پيروزى را به همه مسلمانان نمايانده و نشان داد كه تعاليم روح‌بخش تشيع علوى، مى‌تواند هميشه راهگشا باشد[۱]
    2. نويسنده تصريح كرده است كه شيعه هم به لحاظ نحوه شكل‌گيرى، هم از بعد اعتقادى و آموزه‌هاى مذهبى و هم از حوزه روند تاريخى، همواره انقلابى، محرك و ناراضى از وضع موجود بوده است. شيعه از بدو تولّد، ماهيتى انقلابى داشته و سير تاريخى حوادثى كه براى آن رخ مى‌دهد همواره اين روحيه را تقويت نموده است. هر چند كه سالهاست كه اين مذهب اقليت، طرد شده و در انزوا نگاه داشته شده، ولى ظرفيت‌هاى موجود آنان را چون آتشفشان خاموشى نگاه داشته كه هر آن، امكان فوران آن مى‌رود؛ گو آنكه شعله‌هاى هشداردهنده اين فوران قريب الوقوع را در جنبش‌هاى شيعى كه هر از چند گاهى رخ مى‌نمايد، مى‌توان مشاهده كرد[۲]
    3. نويسنده يادآور شده است كه خليج فارس از جنبه‌هاى مختلف سياسى، از مهمترين مناطق جهان به شمار مى‌رود، به‌ويژه آن‌كه بيش از سه چهارم مخازن نفتى جهان در آن قرار دارد. در واقع وقتى از اهميت استراتژيك خليج فارس سخن به ميان مى‌آيد، چهار ويژگى اين منطقه مورد توجه است: نخست اينكه خليج فارس به عنوان حلقه ارتباطى سه قاره، از گذشته‌هاى دور جايگاه ويژه‌اى را در ارتباطات بين‌قارّه‌اى به خود اختصاص داده و همچنين وجود تنگه هرمز كه يكى از سه تنگه مهم بين‌المللى است، موقعيت خاصّى را براى منطقه فراهم آورده است. دومين ويژگى، وجود ذخاير عظيم نفت و گاز و منابع طبيعى موجود در آن مى‌باشد. سومين ويژگى اين است كه اين منطقه بازار مصرف خوبى براى كالاهاى لوكس خارجى است و چهارمين ويژگى اين است كه به لحاظ ايدئولوژيكى به عنوان مركز جهان اسلام تلقى مى‌گردد[۳]
    4. نويسنده بر آن است كه به‌طور كلى مى‌توان گفت به لحاظ جغرافيايى مهمترين بخش‌هاى خليج فارس در انحصار شيعيان است. از بعد جمعيتى نيز كشورهاى ايران، عراق و بحرين، اكثريت قابل توجهى از شيعيان را در خود جاى داده‌اند كه از ميان اين سه كشور، ايران و عراق از پرجمعيت‌ترين كشورهاى منطقه هستند. اما از بعد اقتصادى، گرچه شيعيان همواره در تلاش بوده‌اند تا جايگاه ويژه‌اى را در اين حوزه به خود اختصاص دهند و در برخى كشورها تا حدودى نيز موفق عمل كرده‌اند، ولى از آنجا كه به لحاظ سياسى همواره تحت سيطره اقليت سنى مذهب بوده و مى‌باشند، در بيشتر موارد ناكام مانده‌اند؛ اما محروميت اين گروه مذهبى از بعد سياسى اسف‌بارتر است[۴]
    5. نويسنده تأكيد كرده است كه مطالعه سير تاريخى زندگى سياسى- اجتماعى شيعيان در خليج فارس، مشخص مى‌سازد آنچه اينك تحت عنوان «رستاخيز شيعه» رخ مى‌نمايد، در واقع يك واكنش و اعتراض به محروميت‌هايى است كه در طول تاريخ همواره بر آنان تحميل شده است. البته نبايد فراموش كرد كه رستاخيز شيعى، نوعى واكنش تدافعى در برابر هجوم و سيطره فرهنگ غرب و فراگستردن آن به ديگر نقاط جهان، به‌ويژه جوامع اسلامى نيز به شمار مى‌آيد. بدون ترديد، اين شيعيان نيز همانند ديگر مسلمانان، پس از يك دوره فترت و سستى، با ظهور انقلاب اسلامى ايران از خواب طولانى غفلت بيدار گشته‌اند؛ گويى پيروزى انقلابى اين چنينى، آنان را با الگوى عينى يك جنبش شيعى آشنا نموده و اميدهاى تازه‌اى به سوى آينده روشن گشوده است[۵]
    6. نويسنده سرانجام تأكيد كرده است كه با وقوع انقلاب اسلامى ايران و تحقق عينى حاكميت تشيع در ايران، افق‌هاى تازه‌اى به روى شيعيان منطقه گشوده شد. اين انقلاب با تكيه بر بعد معنوى خود، تأثير به‌سزايى در راستاى گرايش اين نهضت‌ها به سوى تحقق انديشه‌هاى اسلامى داشته است. همچنين نويسنده در تحليل وضعيت موجود شيعيان منطقه خليج فارس نوشته است: در واقع صرف نظر از تعارض آموزه‌هاى مكتب تشيع با مدرنيته غرب، موقعيت جغرافيايى آنان نيز در تضاد با منافع جهان صنعتى بوده و بنابراين، بيش از پيش حساسيت اين كشورها را برانگيخته است. بر اين اساس آنها در طول تاريخ كوشيده‌اند در همراهى با حاكمان داخلى، شيعيان را در انزوا قرار دهند و با اطلاق عناوينى چون تروريسم و بنيادگرايى به نهضتهاى اسلامى، به‌ويژه جنبش‌هاى شيعى منطقه، افكار عمومى را بر ضدّ آنان تحريك كنند. البته به‌رغم تلاش‌هاى به عمل آمده، نهضت‌هاى شيعى به دليل وجود فرهنگ سياسى و انقلابى كه تقويت كننده روحيه افراد آن است، نه تنها بر اثر فشارهاى وارده تضعيف نمى‌گردد، بلكه حتى بيش از گذشته و با ايمانى راسخ‌تر از قبل، به مبارزه خويش ادامه مى‌دهند[۶]
    7. از امتيازهاى اثر حاضر، عبارت از روشمندى و ارجاع و تحليل علمى است؛ به‌طور مثال مى‌توان به اين نكته اشاره كرد كه در پايان هر فصل از كتاب حاضر، خلاصه و استنتاج نويسنده از مطالب گذشته تحت عنوان نتيجه‌گيرى بيان شده و همچنين خلاصه و نتيجه‌گيرى نهايى نويسنده در پايان كتاب نوشته شده است[۷]

    وضعيت كتاب

    پاورقى‌هاى نويسنده غالباً استنادى است و در آن، منابع مورد استفاده را به صورت دقيق و با ذكر نام پديدآور و كتاب و شماره جلد و صفحه ذكر كرده است؛ گاه نيز توضيحاتى تكميلى در پاورقى‌ها آمده است.

    نويسنده در پايان كتاب، فهرست منابع و نيز فهرست اعلام را آورده است. وى از منابع قابل توجهى از نظر كميت و كيفيت كتاب و مقاله به زبان فارسى و انگليسى و نيز نرم‌افزار، استفاده كرده و از اين نظر نيز مورد توجه است.

    از جمله ويژگى‌هاى اين اثر عبارت از جدول‌هاى متعددى است كه در طىّ مباحث گوناگون در كتاب ذكر شده و كمك مؤثرى براى آموزش بهتر مطالب است.

    پانويس

    1. مقدمه، ص 15- 16
    2. متن كتاب، ص 46
    3. همان، ص 123
    4. همان، ص 163
    5. همان، ص 199- 200
    6. همان، ص 202- 204
    7. همان، ص 203- 204

    منابع مقاله

    مقدمه و متن كتاب.


    پیوندها