جامع الأحاديث: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' ص ' به ' ص'
جز (جایگزینی متن - 'ابن‌طاووس، علی بن موسی' به 'ابن طاووس، علی بن موسی')
جز (جایگزینی متن - ' ص ' به ' ص')
خط ۶۷: خط ۶۷:
[[ابن طاووس، علی بن موسی|سيد بن طاووس]]، از «الفهرست» [[کراجکی، محمد بن علی|كراجكى]] نقل كرده كه شيخ ابومحمد جعفر قمى، كتاب داشته است، ولى متأسفانه از آن همه كتاب، جز شش كتاب چيزى به دست ما نرسيده است كه به‌طور خلاصه گزارش مى‌شود:
[[ابن طاووس، علی بن موسی|سيد بن طاووس]]، از «الفهرست» [[کراجکی، محمد بن علی|كراجكى]] نقل كرده كه شيخ ابومحمد جعفر قمى، كتاب داشته است، ولى متأسفانه از آن همه كتاب، جز شش كتاب چيزى به دست ما نرسيده است كه به‌طور خلاصه گزارش مى‌شود:


1. جامع الأحاديث: در آن، 1000 روايت از پيغمبر، به ترتيب حروف الفبا، جمع شده كه مسند هستند؛ شبيه «جامع الصغير» [[سیوطی، عبدالرحمن بن ابی‌بکر|سيوطى]]. [[آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن|آقابزرگ]] هم در «[[الذريعة إلی تصانيف الشيعة|الذريعة]]» همان جملات بالا را عنوان كرده، اما به نظر مى‌رسد كه مؤلف محترم در آن، نزديك به 600 روايت گردآورى كرده است و شايد علت اينكه علماى مذكور، 1000 روايت را نسبت داده‌اند، اين بوده كه گمان كرده‌اند اين كتاب، تمام جعفريات را در بر دارد<ref>مردى قشلاقى، عباسعلى، ص 66</ref>
1. جامع الأحاديث: در آن، 1000 روايت از پيغمبر، به ترتيب حروف الفبا، جمع شده كه مسند هستند؛ شبيه «جامع الصغير» [[سیوطی، عبدالرحمن بن ابی‌بکر|سيوطى]]. [[آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن|آقابزرگ]] هم در «[[الذريعة إلی تصانيف الشيعة|الذريعة]]» همان جملات بالا را عنوان كرده، اما به نظر مى‌رسد كه مؤلف محترم در آن، نزديك به 600 روايت گردآورى كرده است و شايد علت اينكه علماى مذكور، 1000 روايت را نسبت داده‌اند، اين بوده كه گمان كرده‌اند اين كتاب، تمام جعفريات را در بر دارد<ref>مردى قشلاقى، عباسعلى، ص66</ref>


اكثر روايات اين كتاب در «[[بحار الأنوار]]» آمده، ولى اشاره به «جامع الأحاديث» نشده است. آنچه كه مسلم است [[علامه مجلسى]] به نسخه‌اى از اين كتاب دست يافته بوده و لكن مصنف آن را نمى‌شناخته؛ لذا وقتى احاديث را ذكر مى‌كند، گاهى به «[[الإمامة و التبصرة من الحيرة]]» (كه منسوب به [[ابن بابویه، علی بن حسین|على بن حسين]]، پدر [[شيخ صدوق]] است) ارجاع مى‌دهد و گاهى به اصلى از اصولِ قدما كه معاصر على بن حسين باشد.
اكثر روايات اين كتاب در «[[بحار الأنوار]]» آمده، ولى اشاره به «جامع الأحاديث» نشده است. آنچه كه مسلم است [[علامه مجلسى]] به نسخه‌اى از اين كتاب دست يافته بوده و لكن مصنف آن را نمى‌شناخته؛ لذا وقتى احاديث را ذكر مى‌كند، گاهى به «[[الإمامة و التبصرة من الحيرة]]» (كه منسوب به [[ابن بابویه، علی بن حسین|على بن حسين]]، پدر [[شيخ صدوق]] است) ارجاع مى‌دهد و گاهى به اصلى از اصولِ قدما كه معاصر على بن حسين باشد.
خط ۷۳: خط ۷۳:
آنچه كه براى ما واضح است اين است كه اخبارى كه [[علامه مجلسى]] در «[[بحار الأنوار]]» و [[نوری، حسین بن محمدتقی|محدث نورى]] در «[[مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل|مستدرك]]» به‌واسطه بحار تحت عنوان «امامة و تبصرة» آورده‌اند، هفت روايت آن از كتاب «امامة و تبصرة» [[ابن بابویه، علی بن حسین|على بن حسين]] و بقيه روايات از جامع الأحاديث نبوى جعفر بن احمد رازى است<ref>همان</ref>
آنچه كه براى ما واضح است اين است كه اخبارى كه [[علامه مجلسى]] در «[[بحار الأنوار]]» و [[نوری، حسین بن محمدتقی|محدث نورى]] در «[[مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل|مستدرك]]» به‌واسطه بحار تحت عنوان «امامة و تبصرة» آورده‌اند، هفت روايت آن از كتاب «امامة و تبصرة» [[ابن بابویه، علی بن حسین|على بن حسين]] و بقيه روايات از جامع الأحاديث نبوى جعفر بن احمد رازى است<ref>همان</ref>


2. العروس: در آن از فضايل و آداب روز جمعه سخن رفته است. اين اثر، ازآن‌رو عروس ناميده شده كه در نخستين حديث آن<ref>ص 46</ref>كلمه عروس به كار رفته است<ref>دائرةالمعارف بزرگ، جلد 3، ص 530</ref>
2. العروس: در آن از فضايل و آداب روز جمعه سخن رفته است. اين اثر، ازآن‌رو عروس ناميده شده كه در نخستين حديث آن<ref>ص 46</ref>كلمه عروس به كار رفته است<ref>دائرةالمعارف بزرگ، جلد 3، ص530</ref>


[[قمی، عباس|شيخ عباس]] مى‌گويد: العروس، كتاب كوچك شريفى است كه من به خط خودم استنساخ كرده‌ام و قصدم آن است كه تمام آن را در كتاب خودم «صحائف النور في عمل الأيام و الأسابيع و الشهور» در باب متعلق به هفته وارد كنم<ref>مقدمه محقق، ص 30</ref>
[[قمی، عباس|شيخ عباس]] مى‌گويد: العروس، كتاب كوچك شريفى است كه من به خط خودم استنساخ كرده‌ام و قصدم آن است كه تمام آن را در كتاب خودم «صحائف النور في عمل الأيام و الأسابيع و الشهور» در باب متعلق به هفته وارد كنم<ref>مقدمه محقق، ص30</ref>


[[خوانساری، محمدباقر بن زین‌العابدین|خوانسارى]] در «[[روضات الجنات في أحوال العلماء و السادات|روضات الجنات]]» و [[قمی، عباس|شيخ عباس]] در «[[سفينة البحار و مدينة الحكم و الآثار مع تطبيق النصوص الواردة فيها علی بحار الأنوار|سفينة البحار]]» و [[صدر، حسن |سيد حسن صدر]] در «[[تأسيس الشيعة لعلوم الاسلام|تأسيس الشيعة]]» از آن نام برده‌اند و اكثر احاديث آن را [[مجلسی، محمدباقر|مجلسى]] در [[بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار(ع)|بحار]] و [[نوری، حسین بن محمدتقی|محدث نورى]] در [[مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل|مستدرك]] نوشته‌اند.
[[خوانساری، محمدباقر بن زین‌العابدین|خوانسارى]] در «[[روضات الجنات في أحوال العلماء و السادات|روضات الجنات]]» و [[قمی، عباس|شيخ عباس]] در «[[سفينة البحار و مدينة الحكم و الآثار مع تطبيق النصوص الواردة فيها علی بحار الأنوار|سفينة البحار]]» و [[صدر، حسن |سيد حسن صدر]] در «[[تأسيس الشيعة لعلوم الاسلام|تأسيس الشيعة]]» از آن نام برده‌اند و اكثر احاديث آن را [[مجلسی، محمدباقر|مجلسى]] در [[بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار(ع)|بحار]] و [[نوری، حسین بن محمدتقی|محدث نورى]] در [[مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل|مستدرك]] نوشته‌اند.


مؤلف در ابتداى كتاب نوشته است: سؤال كرده‌اى آيا روز جمعه عبادت مخصوص به خود در بين ايام هفته دارد؟ بدان! خدا بر آگاهى‌ات بيفزايد... كه خداوند روز جمعه را به چند خصلت مخصوص گردانده و در ميان ايام هفته به آن فضيلت داده است و آن را مثل عروسى زينت‌داده كه شوهرش را به دنبال خود مى‌كشاند، قرار داده است. سپس علت نام‌گذارى را با آوردن دو حديث مى‌گويد<ref>مردى قشلاقى، عباسعلى، ص 68 - 66</ref>
مؤلف در ابتداى كتاب نوشته است: سؤال كرده‌اى آيا روز جمعه عبادت مخصوص به خود در بين ايام هفته دارد؟ بدان! خدا بر آگاهى‌ات بيفزايد... كه خداوند روز جمعه را به چند خصلت مخصوص گردانده و در ميان ايام هفته به آن فضيلت داده است و آن را مثل عروسى زينت‌داده كه شوهرش را به دنبال خود مى‌كشاند، قرار داده است. سپس علت نام‌گذارى را با آوردن دو حديث مى‌گويد<ref>مردى قشلاقى، عباسعلى، ص68 - 66</ref>


3. الغايات: در آن، احاديثى گردآورى شده كه با افعل تفضيل آغاز مى‌شود.
3. الغايات: در آن، احاديثى گردآورى شده كه با افعل تفضيل آغاز مى‌شود.


كتاب الغايات؛ يعنى امورى كه آنچه غايت چيزى است به‌نحو افعل التفضيل از روايات؛ مثل أحبّ الأعمال، أفضل الأعمال، أفضل الدعا، أعظم آية في كتاب الله، أفضل العبادة، خير الدعاء، أشدّ الأشياء و... تهرانى در «[[الذريعة إلی تصانيف الشيعة|الذريعة]]» و [[خوانساری، محمدباقر بن زین‌العابدین|خوانسارى]] در «[[روضات الجنات في أحوال العلماء و السادات|روضات الجنات]]» و [[قمی، عباس|شيخ عباس قمى]] در «[[سفينة البحار و مدينة الحكم و الآثار مع تطبيق النصوص الواردة فيها علی بحار الأنوار|سفينة البحار]]» و عمررضا كحّالة به اين كتاب از ابن الرازى اشاره داشته‌اند و [[علامه مجلسى]] و [[نوری، حسین بن محمدتقی|محدث نورى]] از اين كتاب نقل كرده‌اند<ref>مردى قشلاقى، عباسعلى، ص 66 - 68</ref>
كتاب الغايات؛ يعنى امورى كه آنچه غايت چيزى است به‌نحو افعل التفضيل از روايات؛ مثل أحبّ الأعمال، أفضل الأعمال، أفضل الدعا، أعظم آية في كتاب الله، أفضل العبادة، خير الدعاء، أشدّ الأشياء و... تهرانى در «[[الذريعة إلی تصانيف الشيعة|الذريعة]]» و [[خوانساری، محمدباقر بن زین‌العابدین|خوانسارى]] در «[[روضات الجنات في أحوال العلماء و السادات|روضات الجنات]]» و [[قمی، عباس|شيخ عباس قمى]] در «[[سفينة البحار و مدينة الحكم و الآثار مع تطبيق النصوص الواردة فيها علی بحار الأنوار|سفينة البحار]]» و عمررضا كحّالة به اين كتاب از ابن الرازى اشاره داشته‌اند و [[علامه مجلسى]] و [[نوری، حسین بن محمدتقی|محدث نورى]] از اين كتاب نقل كرده‌اند<ref>مردى قشلاقى، عباسعلى، ص66 - 68</ref>


4. المسلسلات: در اين كتاب، 40 روايت مسلسل آمده است. سيد محسن امين، آن را از مصنفات ابن رازى شمرده و سپس قسمتى از ابتداى روايت مسلسله فواطم را از «[[بحار الأنوار]]» نقل كرده است. [[کحاله، عمررضا|عمررضا كحاله]] نيز در «[[معجم المؤلفين تراجم مصنفي الكتب العربية|معجم المؤلفين]]» و [[آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن|شيخ آقابزرگ]] در «[[الذريعة إلی تصانيف الشيعة|الذريعة]]» و [[قمی، عباس|شيخ عباس قمى]] در «[[سفينة البحار و مدينة الحكم و الآثار مع تطبيق النصوص الواردة فيها علی بحار الأنوار|سفينة البحار]]»، المسلسلات را از وى دانسته‌اند و همچنين [[قمی، عباس|شيخ عباس قمى]] در «فوائد الرضوية» گفته: «تبرك مى‌جوييم به ذكر حديثى در فضل شيعه اميرالمؤمنين از كتاب مسلسلات او به توسط بحار...». خوانسارى درباره ويژگى اين كتاب گفته است: «جمع كرده رواياتى را كه در تمام سندش لفظ خاصى قرار گرفته تا برسد به معصوم»<ref>همان</ref>
4. المسلسلات: در اين كتاب، 40 روايت مسلسل آمده است. سيد محسن امين، آن را از مصنفات ابن رازى شمرده و سپس قسمتى از ابتداى روايت مسلسله فواطم را از «[[بحار الأنوار]]» نقل كرده است. [[کحاله، عمررضا|عمررضا كحاله]] نيز در «[[معجم المؤلفين تراجم مصنفي الكتب العربية|معجم المؤلفين]]» و [[آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن|شيخ آقابزرگ]] در «[[الذريعة إلی تصانيف الشيعة|الذريعة]]» و [[قمی، عباس|شيخ عباس قمى]] در «[[سفينة البحار و مدينة الحكم و الآثار مع تطبيق النصوص الواردة فيها علی بحار الأنوار|سفينة البحار]]»، المسلسلات را از وى دانسته‌اند و همچنين [[قمی، عباس|شيخ عباس قمى]] در «فوائد الرضوية» گفته: «تبرك مى‌جوييم به ذكر حديثى در فضل شيعه اميرالمؤمنين از كتاب مسلسلات او به توسط بحار...». خوانسارى درباره ويژگى اين كتاب گفته است: «جمع كرده رواياتى را كه در تمام سندش لفظ خاصى قرار گرفته تا برسد به معصوم»<ref>همان</ref>


نويسنده پس از چهل حديث، استدراك كرده و شش حديث ديگر را افزوده كه حديث سلسلة الذهب و فواطم از آن جمله است<ref>متن كتاب، ص 297 - 304</ref>
نويسنده پس از چهل حديث، استدراك كرده و شش حديث ديگر را افزوده كه حديث سلسلة الذهب و فواطم از آن جمله است<ref>متن كتاب، ص297 - 304</ref>


5. الأعمال المانعة من الجنّة: [[امین، محسن|سيد محسن امين]] در «[[أعيان الشيعة (12 جلدی)|أعيان الشيعة]]» و [[قمی، عباس|شيخ عباس قمى]] در «[[سفينة البحار و مدينة الحكم و الآثار مع تطبيق النصوص الواردة فيها علی بحار الأنوار|سفينة البحار]]» و «فوائد الرضوية» و [[کحاله، عمررضا|عمررضا كحّاله]] در «[[معجم المؤلفين تراجم مصنفي الكتب العربية|معجم المؤلفين]]» و [[خوانساری، محمدباقر بن زین‌العابدین|خوانسارى]] در «[[روضات الجنات في أحوال العلماء و السادات|روضات الجنات]]» آن را ذكر كرده‌اند. [[آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن|شيخ آقابزرگ]] گفته است: المانعات من دخول الجنة، «اعمالى كه مانع وارد شدن انسان به بهشت مى‌شود» در آن ذكر شده است و از اين كتاب در [[بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار(ع)|بحار]] نقل شده با عنوان «الأعمال المانعة» و به شكر خدا كتاب موجود است و نورى در «[[مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل|مستدرك الوسائل]]» احاديث آن را نقل كرده است. در اين كتاب در ضمن ابواب متعددى، 39 حديث ذكر شده است<ref>همان</ref>
5. الأعمال المانعة من الجنّة: [[امین، محسن|سيد محسن امين]] در «[[أعيان الشيعة (12 جلدی)|أعيان الشيعة]]» و [[قمی، عباس|شيخ عباس قمى]] در «[[سفينة البحار و مدينة الحكم و الآثار مع تطبيق النصوص الواردة فيها علی بحار الأنوار|سفينة البحار]]» و «فوائد الرضوية» و [[کحاله، عمررضا|عمررضا كحّاله]] در «[[معجم المؤلفين تراجم مصنفي الكتب العربية|معجم المؤلفين]]» و [[خوانساری، محمدباقر بن زین‌العابدین|خوانسارى]] در «[[روضات الجنات في أحوال العلماء و السادات|روضات الجنات]]» آن را ذكر كرده‌اند. [[آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن|شيخ آقابزرگ]] گفته است: المانعات من دخول الجنة، «اعمالى كه مانع وارد شدن انسان به بهشت مى‌شود» در آن ذكر شده است و از اين كتاب در [[بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار(ع)|بحار]] نقل شده با عنوان «الأعمال المانعة» و به شكر خدا كتاب موجود است و نورى در «[[مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل|مستدرك الوسائل]]» احاديث آن را نقل كرده است. در اين كتاب در ضمن ابواب متعددى، 39 حديث ذكر شده است<ref>همان</ref>


6. نوادر الأثر في علي(ع) خير البشر: در اين كتاب، حديث نبوى «عَلي خيْرُ البشر» از بيش از 70 طريق جمع‌آورى شده است<ref>دائرةالمعارف بزرگ، جلد 3، ص 530</ref>
6. نوادر الأثر في علي(ع) خير البشر: در اين كتاب، حديث نبوى «عَلي خيْرُ البشر» از بيش از 70 طريق جمع‌آورى شده است<ref>دائرةالمعارف بزرگ، جلد 3، ص530</ref>


در انتهاى كتاب نيز احاديثى كه از كتب مفقوده نويسنده نقل شده، به جهت تكميل مباحث كتاب ذكر شده است. ابتدا سه روايت منقول [[شهيد ثانى]] و [[ابن طاووس، علی بن موسی|سيد بن طاووس]] از كتاب «أدب الإمام و المأموم» و سپس رواياتى منقول از كتاب «المنبي عن زهد النبي(ص)» ارائه شده است<ref>متن كتاب، ص 357 - 375</ref>
در انتهاى كتاب نيز احاديثى كه از كتب مفقوده نويسنده نقل شده، به جهت تكميل مباحث كتاب ذكر شده است. ابتدا سه روايت منقول [[شهيد ثانى]] و [[ابن طاووس، علی بن موسی|سيد بن طاووس]] از كتاب «أدب الإمام و المأموم» و سپس رواياتى منقول از كتاب «المنبي عن زهد النبي(ص)» ارائه شده است<ref>متن كتاب، ص357 - 375</ref>


== وضعيت كتاب ==
== وضعيت كتاب ==
۶۱٬۱۸۹

ویرایش