ثلاث رسائل في الاعتقاد: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۲ اوت ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - 'ی‎ش' به 'ی‌ش'
جز (جایگزینی متن - 'می‎پردازد' به 'می‌پردازد')
جز (جایگزینی متن - 'ی‎ش' به 'ی‌ش')
خط ۵۵: خط ۵۵:
وی در باب صفات خداوند متعال گفته است که خداوند متعال دارای قدرت و علم و سمع و بصر است؛ همان طور که آیاتی از قرآن کریم بر این ادعا دلالت دارد: '''هُوَ الْحَيُّ لاَ إِلٰهَ إِلاَّ هُو''' ﴿غافر: 65﴾ و '''وَ كَانَ اللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْ‎ءٍ مُقْتَدِراً''' ﴿الكهف: 45﴾ و '''وَ كَانَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيْ‎ءٍ عَلِيماً''' ﴿الأحزاب: 40﴾ و '''وَ هُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ''' ﴿الشورى: 11﴾<ref>ر.ک: همان، ص19-20</ref>.
وی در باب صفات خداوند متعال گفته است که خداوند متعال دارای قدرت و علم و سمع و بصر است؛ همان طور که آیاتی از قرآن کریم بر این ادعا دلالت دارد: '''هُوَ الْحَيُّ لاَ إِلٰهَ إِلاَّ هُو''' ﴿غافر: 65﴾ و '''وَ كَانَ اللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْ‎ءٍ مُقْتَدِراً''' ﴿الكهف: 45﴾ و '''وَ كَانَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيْ‎ءٍ عَلِيماً''' ﴿الأحزاب: 40﴾ و '''وَ هُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ''' ﴿الشورى: 11﴾<ref>ر.ک: همان، ص19-20</ref>.


از جمله اعتقاد منقول از وی این است که خداوند متعال دارای وجه است، البته نه صورتی مانند صوری که موجودات مادی از آن برخوردارند، بلکه وجه و صورتی مختص خویش که غیر قابل توصیف است و البته صورتی حقیقی است نه مجازی؛ باقی است و فانی نمی‎شود، به گواهی این آیه شریفه: '''كُلُّ شَيْ‎ءٍ هَالِكٌ إِلاَّ وَجْهَهُ''' ﴿القصص‏: 88﴾ و اگر کسی معنایی غیر از این را اراده کند، بدعت در دین گذاشته است.<ref>ر.ک: همان، ص21-22</ref>.
از جمله اعتقاد منقول از وی این است که خداوند متعال دارای وجه است، البته نه صورتی مانند صوری که موجودات مادی از آن برخوردارند، بلکه وجه و صورتی مختص خویش که غیر قابل توصیف است و البته صورتی حقیقی است نه مجازی؛ باقی است و فانی نمی‌شود، به گواهی این آیه شریفه: '''كُلُّ شَيْ‎ءٍ هَالِكٌ إِلاَّ وَجْهَهُ''' ﴿القصص‏: 88﴾ و اگر کسی معنایی غیر از این را اراده کند، بدعت در دین گذاشته است.<ref>ر.ک: همان، ص21-22</ref>.


اثبات دو دست برای خداوند متعال از دیگر باور‎های [[ابن حنبل، احمد بن محمد|امام احمد حنبل]] است که در واقع وجود دو دست را برای خداوند یکی از صفات او می‎داند، نه اینکه چیزی خارج از وجود خداوند باشد یا اینکه جسمیت یا حیثیت ترکیبی داشته باشد که بتوانیم آن را با دستان موجودات مادی مقایسه کنیم<ref>ر.ک: همان، ص23-24</ref>.
اثبات دو دست برای خداوند متعال از دیگر باور‎های [[ابن حنبل، احمد بن محمد|امام احمد حنبل]] است که در واقع وجود دو دست را برای خداوند یکی از صفات او می‎داند، نه اینکه چیزی خارج از وجود خداوند باشد یا اینکه جسمیت یا حیثیت ترکیبی داشته باشد که بتوانیم آن را با دستان موجودات مادی مقایسه کنیم<ref>ر.ک: همان، ص23-24</ref>.
خط ۶۳: خط ۶۳:
تکلم الهی از دیگر باور‎های وی است و این را صفتی ذاتی تلقی می‌کند که به‎واسطه آن خداوند متعال مورد مدح و ثنا قرار می‎گیرد و بر این مدعی با آیات قرآن کریم استدلال کرده است؛ آنجایی که می‎فرماید: '''أَ لَمْ يَرَوْا أَنَّهُ لاَ يُكَلِّمُهُمْ وَ لاَ يَهْدِيهِمْ سَبِيلاً اتَّخَذُوهُ وَ كَانُوا ظَالِمِينَ‎'''﴿الأعراف: 148﴾ که در این آیه شریفه کافران از پرستش خدایی که تکلم نمی‌کند، منع و مذمت شده‌اند و این دال بر آن است که خدای قابل ستایش باید متکلم باشد و همچنین آیاتی که دلالت بر تکلم خداوند با حضرت موسی دارد: '''وَ كَلَّمَ اللَّهُ مُوسَى تَكْلِيماً''' ﴿النساء: 164﴾<ref>ر.ک: همان، ص27-32</ref>.
تکلم الهی از دیگر باور‎های وی است و این را صفتی ذاتی تلقی می‌کند که به‎واسطه آن خداوند متعال مورد مدح و ثنا قرار می‎گیرد و بر این مدعی با آیات قرآن کریم استدلال کرده است؛ آنجایی که می‎فرماید: '''أَ لَمْ يَرَوْا أَنَّهُ لاَ يُكَلِّمُهُمْ وَ لاَ يَهْدِيهِمْ سَبِيلاً اتَّخَذُوهُ وَ كَانُوا ظَالِمِينَ‎'''﴿الأعراف: 148﴾ که در این آیه شریفه کافران از پرستش خدایی که تکلم نمی‌کند، منع و مذمت شده‌اند و این دال بر آن است که خدای قابل ستایش باید متکلم باشد و همچنین آیاتی که دلالت بر تکلم خداوند با حضرت موسی دارد: '''وَ كَلَّمَ اللَّهُ مُوسَى تَكْلِيماً''' ﴿النساء: 164﴾<ref>ر.ک: همان، ص27-32</ref>.


از دیگر باورهای نقل شده از [[ابن حنبل، احمد بن محمد|امام احمل حنبل]] در این کتاب، مباحثی در موضوعات مختلف فقهی است؛ از جمله در باب حکم مرتکب کبیره و حکم کسی که تارک نماز شده است، که در این باب او بر این باور است که کسی از مسلمین با انجام گناهان صغیره و کبیره کافر نمی‎شود الا ترک نماز که چنین شخصی به‎قطع کافر شده است و جایز است قتل او و در این باب استدلال کرده به آیه شریفه '''ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتَابَ الَّذِينَ اصْطَفَيْنَا مِنْ عِبَادِنَا فَمِنْهُمْ ظَالِمٌ لِنَفْسِهِ وَ مِنْهُمْ مُقْتَصِدٌ وَ مِنْهُمْ سَابِقٌ بِالْخَيْرَاتِ بِإِذْنِ اللَّهِ ذٰلِكَ هُوَ الْفَضْلُ الْكَبِيرُ''' ﴿فاطر: 32﴾ و در ادامه این بخش به مباحث مختلفی در سایر موضوعات دینی اعم از اصول و فروع چون: فضائل صحابه، اثبات میزان در قیامت، توبه و استغفار، زنده بودن انبیا و شهدا بعد از مرگ، اثبات عذاب قبر، استجابت خداوند دعای دعاکننده را، حکم عمل به خبر واحد، عصمت پیامبران و شروط امامت، اشاره شده است.<ref>ر.ک: همان، ص52-68</ref>.
از دیگر باورهای نقل شده از [[ابن حنبل، احمد بن محمد|امام احمل حنبل]] در این کتاب، مباحثی در موضوعات مختلف فقهی است؛ از جمله در باب حکم مرتکب کبیره و حکم کسی که تارک نماز شده است، که در این باب او بر این باور است که کسی از مسلمین با انجام گناهان صغیره و کبیره کافر نمی‌شود الا ترک نماز که چنین شخصی به‎قطع کافر شده است و جایز است قتل او و در این باب استدلال کرده به آیه شریفه '''ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتَابَ الَّذِينَ اصْطَفَيْنَا مِنْ عِبَادِنَا فَمِنْهُمْ ظَالِمٌ لِنَفْسِهِ وَ مِنْهُمْ مُقْتَصِدٌ وَ مِنْهُمْ سَابِقٌ بِالْخَيْرَاتِ بِإِذْنِ اللَّهِ ذٰلِكَ هُوَ الْفَضْلُ الْكَبِيرُ''' ﴿فاطر: 32﴾ و در ادامه این بخش به مباحث مختلفی در سایر موضوعات دینی اعم از اصول و فروع چون: فضائل صحابه، اثبات میزان در قیامت، توبه و استغفار، زنده بودن انبیا و شهدا بعد از مرگ، اثبات عذاب قبر، استجابت خداوند دعای دعاکننده را، حکم عمل به خبر واحد، عصمت پیامبران و شروط امامت، اشاره شده است.<ref>ر.ک: همان، ص52-68</ref>.


بخش سوم در باب احکام له و علیه (به نفع و به ضرر) امام و پیشوای امت است که توسط [[وراق، يحيي بن حامد|ابوعبدالله یحیی بن حامد الوراق]] به نقل از [[ابن حنبل، احمد بن محمد|امام احمد حنبل]] گزارش شده است.
بخش سوم در باب احکام له و علیه (به نفع و به ضرر) امام و پیشوای امت است که توسط [[وراق، يحيي بن حامد|ابوعبدالله یحیی بن حامد الوراق]] به نقل از [[ابن حنبل، احمد بن محمد|امام احمد حنبل]] گزارش شده است.
مسئله اول این است که آیا می‎شود زکات و امثال آن را به ایشان اعطا کرد یانه؟
مسئله اول این است که آیا می‌شود زکات و امثال آن را به ایشان اعطا کرد یانه؟


در پاسخ ‎گفته شده: جایز است دادن زکات و امثال آن به ایشان، به دلیل قول پیامبر اکرم(ص) که می‎فرماید: «أعطوهم حقهم و اسألو حقكم».
در پاسخ ‎گفته شده: جایز است دادن زکات و امثال آن به ایشان، به دلیل قول پیامبر اکرم(ص) که می‎فرماید: «أعطوهم حقهم و اسألو حقكم».
خط ۷۴: خط ۷۴:
در جواب گفته شده: جایز است گرفتن عطایا از وی، لکن بهتر است در چنین صورتی عطایای او را نپذیرند.
در جواب گفته شده: جایز است گرفتن عطایا از وی، لکن بهتر است در چنین صورتی عطایای او را نپذیرند.
   
   
یکی دیگر از مسائل این است: اگر امامی، قائل به خلق قرآن یا رفض یا... بود، واجب نیست اطاعت از وی و در واقع این تفکر او موجب خروج او از امامت می‎شود و بر هر مسلمانی واجب است تا جایی که توان دارد او را انکار کند<ref>ر.ک: متن رساله سوم، ص‎5-14</ref>.
یکی دیگر از مسائل این است: اگر امامی، قائل به خلق قرآن یا رفض یا... بود، واجب نیست اطاعت از وی و در واقع این تفکر او موجب خروج او از امامت می‌شود و بر هر مسلمانی واجب است تا جایی که توان دارد او را انکار کند<ref>ر.ک: متن رساله سوم، ص‎5-14</ref>.


==وضعیت کتاب==
==وضعیت کتاب==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش