تقریرات فلسفه امام خمینی قدس‌سره: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' '''' به '''''
جز (جایگزینی متن - 'خ‍م‍ی‍ن‍ی‌، روح‌الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران' به 'موسوی خمینی، سید روح‌الله')
جز (جایگزینی متن - ' '''' به ''''')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
 
(۱۱ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
خط ۶: خط ۶:
شرح منظومه. شرح
شرح منظومه. شرح
| پدیدآوران =  
| پدیدآوران =  
[[موسوی اردبیلی، عبدالغنی]] (مقرر)
[[موسوی اردبیلی، سید عبدالغنی]] (مقرر)


[[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم]] (نویسنده)
[[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم]] (نویسنده)
خط ۲۲: خط ۲۲:
فلسفه اسلامی - متون قدیمی تا قرن 14
فلسفه اسلامی - متون قدیمی تا قرن 14
| ناشر =  
| ناشر =  
موسسه تنظيم و نشر آثار امام خمينی(س)
[[مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)]]
| مکان نشر =تهران - ایران
| مکان نشر =تهران - ایران
| سال نشر = 1381 ش  
| سال نشر = 1381 ش  
خط ۳۰: خط ۳۰:
| شابک =964-335-542-X
| شابک =964-335-542-X
| تعداد جلد =3
| تعداد جلد =3
| کتابخانۀ دیجیتال نور =13785
| کتابخانۀ دیجیتال نور =02112
| کتابخوان همراه نور =02112
| کد پدیدآور =
| کد پدیدآور =
| پس از =
| پس از =
| پیش از =
| پیش از =
}}
}}
{{کاربردهای دیگر|شرح منظومه سبزواری (ابهام زدایی)}}


'''تقريرات فلسفه'''، مجموعه درس‌هاى [[موسوی خمینی، سید روح‌الله|حضرت امام خمينى]] است كه در آن، مباحث فلسفى را بر اساس شرح منظومه [[سبزواری، هادی|حكيم سبزوارى]] و اسفار [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدرالمتألهين شيرازى]] تدريس كرده است. در اين اثر سه جلدى مباحث متعددى مانند امور عامه، جوهر و عرض، الهيات، طبیعیات، تجرد نفس و معاد روحانى و جسمانى مورد پژوهش دقيق عقلى قرار گرفته است.
'''تقريرات فلسفه'''، مجموعه درس‌هاى [[موسوی خمینی، سید روح‌الله|حضرت امام خمينى]] است كه در آن، مباحث فلسفى را بر اساس شرح منظومه [[سبزواری، هادی|حكيم سبزوارى]] و اسفار [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدرالمتألهين شيرازى]] تدريس كرده است. در اين اثر سه جلدى مباحث متعددى مانند امور عامه، جوهر و عرض، الهيات، طبیعیات، تجرد نفس و معاد روحانى و جسمانى مورد پژوهش دقيق عقلى قرار گرفته است.
خط ۵۹: خط ۶۱:
#توقيفى بودن اسماء در آن روايات، ناظر به جلوگيرى از كسانى است كه قادر به اثبات اوصاف براى خداوند با معيار صحيح نبوده‌اند؛ زيرا عوام بوده‌اند و هرچه به نظرشان خوب مى‌آمده براى او اثبات می‌كردند؛ مثلاًچون مى‌ديدند شيرينى از تلخى بهتر است مى‌گفتند خدا شيرين است و لذا براى سدّ مزخرف‌گويى چنين اشخاصى گفته‌اند: اسماء اللّه توقيفيه است و الا اگر بتوانيم با معيار صحيح وصفى را به او نسبت دهيم، نسبت مى‌دهيم، بلكه چنانكه گفته شد نسبت دادن قهرى است.<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/13786/1/355 ر.ک: همان، ص355]</ref>
#توقيفى بودن اسماء در آن روايات، ناظر به جلوگيرى از كسانى است كه قادر به اثبات اوصاف براى خداوند با معيار صحيح نبوده‌اند؛ زيرا عوام بوده‌اند و هرچه به نظرشان خوب مى‌آمده براى او اثبات می‌كردند؛ مثلاًچون مى‌ديدند شيرينى از تلخى بهتر است مى‌گفتند خدا شيرين است و لذا براى سدّ مزخرف‌گويى چنين اشخاصى گفته‌اند: اسماء اللّه توقيفيه است و الا اگر بتوانيم با معيار صحيح وصفى را به او نسبت دهيم، نسبت مى‌دهيم، بلكه چنانكه گفته شد نسبت دادن قهرى است.<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/13786/1/355 ر.ک: همان، ص355]</ref>
#[[ابن سینا، حسین بن عبدالله|شيخ‌الرئيس]] به‌واسطه اشتغالاتى كه به طبيعت داشته وقتى كه در علوم الهيه وارد مى‌شود، در بعضى مسائل مى‌ماند؛ مثلاًبااينكه مى‌گفت: نفس مادامى كه در طبيعت است در فعل محتاج به آلت است، ولى وقتى كه از بدن بيرون رفت، عقل است و در فعل محتاج به آلت نيست، ولى حركت جوهريه را قائل نشده است و حال آنكه اين همان حركت جوهريه است، منتها اسمش را نبرده است؛ براى اينكه تعلق نفس به بدن چه معنايى دارد؟ آيا اين تعلق مثل تعلق راكب به مركوب است كه نفس، سوار بدن است، همچنان كه آدم سوار مركب مى‌باشد يا مانند راننده‌اى كه پشت فرمان ماشين بنشيند، وقتى كه نشسته كار انجام دهد و اين چرخ‌ها را به حركت درآورد و وقتى هم كه بلند شد اين دستگاه بخوابد؟ يا اينكه تعلق، تعلق ذاتى است و مادام كه در طبيعت است نفس، موجود طبيعى است و اين بدن مرتبه نازله‌اى از نفس است كه به حركت جوهريه از طبيعى بودن بيرون مى‌رود؟ و بالجمله، مطالب بسيارى از [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|شيخ]] فوت شده است. [[آخوند خراسانی، محمدکاظم بن حسین|آخوند(ره)]] اين همه لغزش‌هاى شيخ را كه بيان نمود، نظرش بر ذمّ و تحقير و طعن او نمى‌باشد، بلكه از باب موعظه است كه [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|شيخ]] با آن موهبتى كه حضرت احديت به او كرده بوده چرا نبايد آن را در راه خود او صرف كند؟! خداوند متعال كه نعمت مى‌دهد چرا بايد از او غافل ماند و براى او مصرف ننمود؟! استعداداتى كه خدا به انسان مى‌دهد نبايد بى‌موقع و بيهوده مصرف نمود و يا علومى كه انسان آنها را تحصيل مى‌نمايد، نبايد به هدر دهد... ولى كسى كه علم الهى و علم توحيد و به قول بعضى فقه اكبر مى‌خواند، ولى توحيد را خرج طبيعت مى‌كند، خيلى مذموم است و به او مى‌گويند كه چرا توحيد را براى طبيعت صرف كردى؟ و چه چيز اشرفى را با جنس فانى معاوضه نمودى!..<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/13787/1/443 ر.ک: همان، ج3، ص443-444]</ref>
#[[ابن سینا، حسین بن عبدالله|شيخ‌الرئيس]] به‌واسطه اشتغالاتى كه به طبيعت داشته وقتى كه در علوم الهيه وارد مى‌شود، در بعضى مسائل مى‌ماند؛ مثلاًبااينكه مى‌گفت: نفس مادامى كه در طبيعت است در فعل محتاج به آلت است، ولى وقتى كه از بدن بيرون رفت، عقل است و در فعل محتاج به آلت نيست، ولى حركت جوهريه را قائل نشده است و حال آنكه اين همان حركت جوهريه است، منتها اسمش را نبرده است؛ براى اينكه تعلق نفس به بدن چه معنايى دارد؟ آيا اين تعلق مثل تعلق راكب به مركوب است كه نفس، سوار بدن است، همچنان كه آدم سوار مركب مى‌باشد يا مانند راننده‌اى كه پشت فرمان ماشين بنشيند، وقتى كه نشسته كار انجام دهد و اين چرخ‌ها را به حركت درآورد و وقتى هم كه بلند شد اين دستگاه بخوابد؟ يا اينكه تعلق، تعلق ذاتى است و مادام كه در طبيعت است نفس، موجود طبيعى است و اين بدن مرتبه نازله‌اى از نفس است كه به حركت جوهريه از طبيعى بودن بيرون مى‌رود؟ و بالجمله، مطالب بسيارى از [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|شيخ]] فوت شده است. [[آخوند خراسانی، محمدکاظم بن حسین|آخوند(ره)]] اين همه لغزش‌هاى شيخ را كه بيان نمود، نظرش بر ذمّ و تحقير و طعن او نمى‌باشد، بلكه از باب موعظه است كه [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|شيخ]] با آن موهبتى كه حضرت احديت به او كرده بوده چرا نبايد آن را در راه خود او صرف كند؟! خداوند متعال كه نعمت مى‌دهد چرا بايد از او غافل ماند و براى او مصرف ننمود؟! استعداداتى كه خدا به انسان مى‌دهد نبايد بى‌موقع و بيهوده مصرف نمود و يا علومى كه انسان آنها را تحصيل مى‌نمايد، نبايد به هدر دهد... ولى كسى كه علم الهى و علم توحيد و به قول بعضى فقه اكبر مى‌خواند، ولى توحيد را خرج طبيعت مى‌كند، خيلى مذموم است و به او مى‌گويند كه چرا توحيد را براى طبيعت صرف كردى؟ و چه چيز اشرفى را با جنس فانى معاوضه نمودى!..<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/13787/1/443 ر.ک: همان، ج3، ص443-444]</ref>
#معاد آن نيست كه در همين نشئه طبيعت باشد؛ زيرا اين انكار معاد و انكار رجوع الى اللَّه و تثبيت عالم طبيعت و تخليد آن است و مثل فساد و خاک شدن شجره و دوباره به‌صورت شجره درآمدن همان اجزا به مرور دهور و تحولات و انقلابات طبيعت است و البته اين برگشتن به نشئه ديگرى نمى‌باشد؛ درصورتى‌كه ضرورت تمام شرايع اين است كه معاد، نشئه ديگر و فوق طبيعت است و در معاد، عودت الى اللَّه است به جهت قربى كه آن نشئه به عالم الوهيت دارد و رجعتى كه در اكثر آيات هست، به همين مناسبت است؛ ''' «إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ» '''.
#معاد آن نيست كه در همين نشئه طبيعت باشد؛ زيرا اين انكار معاد و انكار رجوع الى اللَّه و تثبيت عالم طبيعت و تخليد آن است و مثل فساد و خاک شدن شجره و دوباره به‌صورت شجره درآمدن همان اجزا به مرور دهور و تحولات و انقلابات طبيعت است و البته اين برگشتن به نشئه ديگرى نمى‌باشد؛ درصورتى‌كه ضرورت تمام شرايع اين است كه معاد، نشئه ديگر و فوق طبيعت است و در معاد، عودت الى اللَّه است به جهت قربى كه آن نشئه به عالم الوهيت دارد و رجعتى كه در اكثر آيات هست، به همين مناسبت است؛''' «إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ»'''.


و الحاصل: تسميه معاد به جهت همان معنى است كه فرمود: ''' «كَما بَدَأَكُمْ تَعُودُونَ» ''' و بالجمله، از حيث تمسك به ظهور لفظ معاد و تطبيق آن بر معاد طبيعت، دغدغه‌اى نيست، بلكه به معاونت معنايى كه در آيات رجعت است، معاد را به آن اعتبار معنى مى‌كنيم..<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/13787/1/589 ر.ک: همان، ص589]</ref>
و الحاصل: تسميه معاد به جهت همان معنى است كه فرمود:''' «كَما بَدَأَكُمْ تَعُودُونَ»''' و بالجمله، از حيث تمسك به ظهور لفظ معاد و تطبيق آن بر معاد طبيعت، دغدغه‌اى نيست، بلكه به معاونت معنايى كه در آيات رجعت است، معاد را به آن اعتبار معنى مى‌كنيم..<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/13787/1/589 ر.ک: همان، ص589]</ref>


== وضعيت كتاب ==
== وضعيت كتاب ==
خط ۷۲: خط ۷۴:
== منابع مقاله ==
== منابع مقاله ==
مقدمه و متن كتاب.
مقدمه و متن كتاب.
==وابسته‌ها==
{{وابسته‌ها}}




خط ۷۸: خط ۸۴:
[[رده: فلسفه، مذهب و روان‌شناسی]]
[[رده: فلسفه، مذهب و روان‌شناسی]]
[[رده: فلسفه اسلامی]]
[[رده: فلسفه اسلامی]]
[[رده:آثار جدید و معاصر فلسفه اسلامی]]
[[رده:عصر مدرسان فلسفه قرن سیزدهم]]
[[رده:عصر مدرسان فلسفه قرن سیزدهم]]
[[رده: فيلسوفان قرن سیزده، آ-ی]]
[[رده:آثار فلسفی]]
[[رده:سبزواری محمدهادی بن مهدی، 1289-1212ق]]
[[رده:سبزواری محمدهادی بن مهدی، 1289-1212ق]]
[[رده:آثار انفرادی سبزواری محمدهادی]]
[[رده:آثار انفرادی سبزواری محمدهادی]]
[[رده:غرر الفوائد (شرح منظومه)]]
[[رده:غرر الفوائد (شرح منظومه)]]
[[رده:قدیم 25 شهریور الی 24 مهر]]
[[رده:درباره امام خمینی]]