تفسیر و نقد و تحلیل مثنوی جلال‌الدین محمد بلخی (جعفری): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'على بن ابى‌طالب(ع)' به 'على بن ابى‌طالب(ع) '
جز (جایگزینی متن - ' (ع)' به '(ع)')
جز (جایگزینی متن - 'على بن ابى‌طالب(ع)' به 'على بن ابى‌طالب(ع) ')
خط ۷۰: خط ۷۰:
#با دقت در تمام مثنوى، ارتباط موضوعات را مى‌توان به قرار ذيل برقرار ساخت: مولوى، نخست، درباره موضوعى كه مطرح شده است، مقدارى توضيح مى‌دهد و تفسير و استدلال مى‌كند، سپس يكى از همان واحدهايى كه در راه توضيح و تفسير و استدلال بيان نموده است او را جلب كرده، در پيرامون همان واحد به تحقيق و انديشه مى‌پردازد كه گاهى اهميت همان واحد از نظر عظمت خيلى بالاتر از اصل موضوعى است كه مطرح كرده است. گاهى در همين واحدهايى كه در راه تفسير و توضيح و استدلال، او را به خود متوجه مى‌كند، مسئله ديگرى، مجذوبش مى‌سازد و در نتيجه به بحث و بررسى درباره اين نوع از واحدها مى‌پردازد. بعضى اوقات جلال‌الدين در همين واحدها به ياد موضوع اصلى افتاده، دوباره به همان موضوع بازمى گردد؛ بنابراين، بايستى در بررسى مثنوى اين نكته كاملا مراعات شود و الا ممكن است عالى‌ترين مطالب در گروهى از ابيات براى مطالعه‌كننده، ابهام‌آميز جلوه كند<ref>همان، ج 1، ص 16 - 17</ref>
#با دقت در تمام مثنوى، ارتباط موضوعات را مى‌توان به قرار ذيل برقرار ساخت: مولوى، نخست، درباره موضوعى كه مطرح شده است، مقدارى توضيح مى‌دهد و تفسير و استدلال مى‌كند، سپس يكى از همان واحدهايى كه در راه توضيح و تفسير و استدلال بيان نموده است او را جلب كرده، در پيرامون همان واحد به تحقيق و انديشه مى‌پردازد كه گاهى اهميت همان واحد از نظر عظمت خيلى بالاتر از اصل موضوعى است كه مطرح كرده است. گاهى در همين واحدهايى كه در راه تفسير و توضيح و استدلال، او را به خود متوجه مى‌كند، مسئله ديگرى، مجذوبش مى‌سازد و در نتيجه به بحث و بررسى درباره اين نوع از واحدها مى‌پردازد. بعضى اوقات جلال‌الدين در همين واحدها به ياد موضوع اصلى افتاده، دوباره به همان موضوع بازمى گردد؛ بنابراين، بايستى در بررسى مثنوى اين نكته كاملا مراعات شود و الا ممكن است عالى‌ترين مطالب در گروهى از ابيات براى مطالعه‌كننده، ابهام‌آميز جلوه كند<ref>همان، ج 1، ص 16 - 17</ref>
#از نظر روانى دليل اين روش (انتقال ذهنى از موضوعى به موضوع ديگر) در كتاب مثنوى، اين است كه جلال‌الدين با نبوغ فوق‌العاده‌اى كه دارد، داراى اين مزيت ذهنى نيز هست كه مطالب خيلى فراوان، در اغلب حالات، در ذهن او به‌طور خودآگاه وجود داشته و مورد بهره‌بردارى او قرار مى‌گيرد... ولى اين نكته را فراموش نكنيم كه اغلب داستان‌هايى كه جلال‌الدين مطرح ساخته است، با در نظر گرفتن مضامين آن‌ها داراى ارتباط بسيار روشنى با بحث مورد نظر مى‌باشد<ref>همان، ج 1، ص 17 - 24</ref>
#از نظر روانى دليل اين روش (انتقال ذهنى از موضوعى به موضوع ديگر) در كتاب مثنوى، اين است كه جلال‌الدين با نبوغ فوق‌العاده‌اى كه دارد، داراى اين مزيت ذهنى نيز هست كه مطالب خيلى فراوان، در اغلب حالات، در ذهن او به‌طور خودآگاه وجود داشته و مورد بهره‌بردارى او قرار مى‌گيرد... ولى اين نكته را فراموش نكنيم كه اغلب داستان‌هايى كه جلال‌الدين مطرح ساخته است، با در نظر گرفتن مضامين آن‌ها داراى ارتباط بسيار روشنى با بحث مورد نظر مى‌باشد<ref>همان، ج 1، ص 17 - 24</ref>
#آيا همه داستان‌هاى مثنوى واقعيت دارند؟ جلال‌الدين در كتاب مثنوى داستان‌ها و تمثيلات فراوانى آورده و از آن‌ها مطالب بسيار آموزنده استخراج كرده است. آيا همه اين داستان‌ها واقعيت داشته است يا نه؟ البته بعضى از داستان‌ها صددرصد واقعيت تاريخى داشته است. منشأ بعضى ديگر، قصه‌هايى است شبيه به داستان منقول در مثنوى. گروه ديگر در هيچ‌يك از منابع ديده نمى‌شود، مانند اينكه على بن ابى‌طالب(ع) به ابن ملجم فرموده است:{{شعر}}
#آيا همه داستان‌هاى مثنوى واقعيت دارند؟ جلال‌الدين در كتاب مثنوى داستان‌ها و تمثيلات فراوانى آورده و از آن‌ها مطالب بسيار آموزنده استخراج كرده است. آيا همه اين داستان‌ها واقعيت داشته است يا نه؟ البته بعضى از داستان‌ها صددرصد واقعيت تاريخى داشته است. منشأ بعضى ديگر، قصه‌هايى است شبيه به داستان منقول در مثنوى. گروه ديگر در هيچ‌يك از منابع ديده نمى‌شود، مانند اينكه [[امام على(ع)|على بن ابى‌طالب(ع)]]  به ابن ملجم فرموده است:{{شعر}}
#:{{ب|''«غم مخور جانا شفيع تو منم''|2=''مالك روحم نه مملوك تنم»''}}{{پایان شعر}}
#:{{ب|''«غم مخور جانا شفيع تو منم''|2=''مالك روحم نه مملوك تنم»''}}{{پایان شعر}}
#:در هيچ‌يك از منابع اسلامى چنين مطلبى از [[امام على(ع)|اميرالمؤمنين(ع)]] نقل نشده است. جلال‌الدين در اين موارد، در صدد كشيدن تابلويى است كه واحدهاى آن را از مجموع معارفى انتخاب مى‌كند كه مركب از درك شخصى و معلومات مورد قبول عموم است<ref>همان، ج 1، ص 24</ref>
#:در هيچ‌يك از منابع اسلامى چنين مطلبى از [[امام على(ع)|اميرالمؤمنين(ع)]] نقل نشده است. جلال‌الدين در اين موارد، در صدد كشيدن تابلويى است كه واحدهاى آن را از مجموع معارفى انتخاب مى‌كند كه مركب از درك شخصى و معلومات مورد قبول عموم است<ref>همان، ج 1، ص 24</ref>
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش